• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

فرزندان امام موسی کاظم (مزار)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



مزار فرزندان امام موسی کاظم (علیه‌السّلام)، زیارتگاهی در وسط صحن آستان کاظمین نزدیک به زاویه جنوب شرقی آن، بوده که به دو تن از فرزندان امام موسی کاظم (علیه‌السّلام) به نام‌های ابراهیم و اسماعیل، منسوب بود.
بنای این زیارتگاه متشکل از یک ساختمان مستطیل شکل و دارای دو گنبد کوچک بود که نماهای بیرونی و دو گنبد بنا، کاشی‌کاری شده بود که در سال ۱۳۷۱ ه. ق، به بهانه ثابت نشدن انتساب آن به فرزندان امام کاظم (علیه‌السّلام)، ویران گردید و آثار آن، کامل از میان رفت.
درباره نام این دو فرزند منسوب به امام موسی کاظم (علیه‌السّلام) و همچنین انتساب این بنا به فرزندان آن حضرت بین علما و مورخین اختلاف زیادی است و امروزه آثاری از آن بنا وجود ندارد.
اسماعیل بن موسی



تا حدود نیمه قرن بیستم میلادی، وسط صحن آستان کاظمین (علیه‌السّلام)، نزدیک به زاویه جنوب شرقی آن، زیارتگاهی وجود داشت که به دو تن از فرزندان امام موسی کاظم (علیه‌السّلام) به نام‌های ابراهیم و اسماعیل، منسوب بود و در زیارتنامه‌ای که در آنجا وجود داشت، از این دو فرزند، به صاحبان این زیارتگاه، یاد شده بود. با این حال علما و نویسندگان درباره نام این دو فرزند اختلاف نظر شدیدی داشته‌اند و در منابع موجود، در این‌باره هیچ اجماعی وجود نداشته است.

۱.۱ - دیدگاه سیدمهدی قزوینی

سیدمهدی قزوینی گفته است که نام این دو فرزند، مشخص نیست. سپس ادامه داده است که به قولی، یکی از این دو، عباس بن موسی (علیه‌السّلام) بوده که در کتاب‌های رجالی و روایی مذمت شده است.
[۱] آل ياسين، محمدحسن، تاریخ المشهد الکاظمی، ص۲۰۷، (به نقل از فلک النجاة).

مامقانی نیز در رجال خود نوشته است: «به عقیده عامه مردم، احمد بن موسی (علیه‌السّلام)، کنار پدرش در صحن آستان کاظمین، مدفون است. اما سند و مدرکی بر این قول وجود ندارد». محمود شکری آلوسی نیز نام این دو فرزند امام (علیه‌السّلام) را ابراهیم و جعفر، ذکر کرده است.
[۳] آل ياسين، محمدحسن، تاریخ المشهد الکاظمی، ص۲۰۸، (به نقل از تاریخ مساجد بغداد، ص۱۱۶.)


۱.۲ - دیدگاه بحرالعلوم

همچنین سیدجعفر بحرالعلوم پس از اشاره به اینکه در زیارتنامه این زیارتگاه، نام دفن‌شدگان در آن، ابراهیم و اسماعیل، فرزندان امام موسی کاظم (علیه‌السّلام) ذکر شده است، می‌نویسد:شاید قبری که به اسماعیل شناخته می‌شود، قبر عباس بن موسی (علیه‌السّلام) باشد که برادرش امام رضا (علیه‌السّلام)، او را نکوهش کرده بود و مؤید این قول، آن است که بر زبان‌ها شایع است که جد من، سید بحرالعلوم، زمانی که از حرم کاظمین خارج شد، به زیارت این زیارتگاه نرفت و با اینکه به او یادآوری کردند، توجهی نکرد.
[۴] بحرالعلوم، سیدجعفر، تحفة العالم فی شرح خطبة المعالم، ج۲، ص۶۳.
«ولعل الذی یعرف باسماعیل هو العباس بن موسی وقد عرفت ذمّه من اخیه الرضا (علیه‌السّلام) بما لا مزید علیه ویؤیده ما هو شائع علی الالسنة من ان جدی بحرالعلوم- طاب ثراه- لما خرج من الحرم الکاظمی اعرض عن زیارة المشهد المزبور فقیل له فی ذلک؛ فلم یلتفت.

۱.۳ - نتیجه‌

همان‌گونه که آل‌یاسین نیز اشاره کرده است، از جمع‌بندی این اقوال، چنین نتیجه‌گیری می‌شود که یکی از این دو قبر، به ابراهیم بن موسی (علیه‌السّلام) و قبر دوم، بنابر مشهور به اسماعیل بن موسی (علیه‌السّلام) و بنابر اقوال دیگری، به یکی دیگر از فرزندان آن حضرت به نام، احمد یا جعفر یا عباس متعلق است.


پیش از ارزیابی این اقوال، گفتنی است که مورخان و علمای انساب، درباره اینکه امام موسی کاظم (علیه‌السّلام)، یک یا دو فرزند، به نام ابراهیم داشته است، اختلاف‌نظر دارند. در بیشتر کتب تاریخ و تراجم ائمه (علیه‌السّلام)، برای آن حضرت (علیه‌السّلام)، تنها از یک فرزند به نام ابراهیم، یاد شده است؛ در حالی‌که در تعدادی از منابع انساب، برای ایشان از دو فرزند به این نام، یعنی ابراهیم اکبر و ابراهیم اصغر، یاد شده است.
[۱۵] اعرجی، سيدجعفر، مناهل الضرب في انساب العرب، ص۴۲۷.


۲.۱ - ابراهیم بن موسی

شیخ مفید، ابراهیم بن موسی (علیه‌السّلام) را با صفات سخی، شجاع و کریم، ستوده است. ابونصر بخاری نیز از او با عنوان «یکی از امامان زیدیه»، یاد کرده است.
به اجماع منابع تاریخی، او در یمن، خروج کرد و مردم را به خود، فراخواند. به نوشته شیخ مفید، در ایام مامون، محمد بن محمد بن زید بن امام زین‌العابدین (علیه‌السّلام) که ابوالسرایا در کوفه با او بیعت کرد، او را به امارت یمن، منصوب کرد. از این‌رو به یمن رفت و مدتی در آنجا اقامت نمود و پس از وقایعی که برای ابوالسرایا اتفاق افتاد، برای او، از مامون امان گرفتند.
به گفته صاحب الشجرة المبارکه، او در یمن، خروج نمود و مردم را به محمد بن ابراهیم طباطبا، دعوت کرد. اما بعد از آن، مردم را به خود فراخواند و در سال ۲۰۲ ه. ق، که مامون در خراسان بود، با مردم حج گزارد. مامون، حمویة بن علی را به سوی او فرستاد. ابراهیم، شکست خورد و به عراق رفت. مامون به او امان داد تا اینکه در بغداد درگذشت.
ابن‌اثیر نیز در این‌باره می‌نویسد: فی هذه السنة (۲۰۰) ظهر ابراهیم بن موسی بن جعفر بن محمد وکان بمکة فلما بلغه خبر ابی السرایا وما کان منه سار الی الیمن وبها اسحاق بن موسی بن عیسی بن موسی بن محمد بن علی بن عبدالله بن عباس عاملًا للمامون فلما بلغه قرب ابراهیم من صنعاء سار منها نحو مکة فاتی المشاش فعسکر بها واجتمع بها الیه جماعة من اهل‌ مکة هربوا من العلویین واستولی ابراهیم علی الیمن وکان یسمی الجزار لکثرة من قتل بالیمن من الناس وسبی واخذ الاموال.

علمای انسابی که برای امام موسی کاظم (علیه‌السّلام)، دو فرزند به نام ابراهیم، قائل‌اند، ابراهیم اکبر را همان کسی می‌دانند که در یمن، خروج کرد و مردم را به خود فراخواند. در برخی کتب انساب، از وی با لقب «مرتضی» یاد شده است. اما در کتب دیگری، این لقب برای ابراهیم اصغر، آمده است‌ و به‌طور کلی، در منابع انساب در وجه استعمال این لقب برای ابراهیم اکبر یا اصغر، اضطراب وجود دارد.
(تصویر شماره ۲۰۳)

۲.۲ - ابراهیم اکبر و ابراهیم اصغر

علمای انساب، ابراهیم اکبر را در زمره آن دسته از فرزندان امام کاظم (علیه‌السّلام) که در باقی ماندن نسلی از آنها شک و تردید وجود دارد، برشمرده‌اند. اما ابراهیم اصغر را دارای نسل و اعقابی دانسته‌اند که از دو فرزندش، موسی ابوسبحه و جعفر، به‌جا مانده است.

۲.۳ - دیدگاه ابنطقطقی

صاحب الشجرة المبارکه، دراین‌باره می‌نویسد: ومن الناس من یلحق اولاد ابراهیم الاصغر بابراهیم الاکبر وذلک خطا عظیم لانه یوجب الطعن فی نسب اولئک السادات الاکابر وایضاً فالحاق اولئک السادات بابراهیم الاکبر یوجب قطعهم عن ابراهیم الاصغر وحینئذ یصیر نسب ابراهیم الاصغر مطعوناً وهو باطل بالاجماع.

اما ابنطقطقی، میان دو ابراهیم اکبر و اصغر، تفکیک قائل نشده است و برای امام هفتم (علیه‌السّلام)، تنها از یک فرزندی به نام ابراهیم، یاد کرده است که ملقب به مرتضی بود و در روزگار مامون، در یمن خروج کرد و از فرزندان خود، به نام‌های جعفر، موسی ابوسبحه و اسماعیل، دارای نسل بود. همچنین او پس از اشاره به قول مشهور و مورد اجماع مورخان که ابراهیم مرتضی از سوی ابوالسرایا در یمن خروج کرد، نوشته است که به قول دیگری، او برای دعوت مردم به برادرش امام رضا (علیه‌السّلام) خروج کرد و مامون نیز لشکری برای مقابله با وی فرستاد و او را شکست داد و به بغداد آورد. سپس امام رضا (علیه‌السّلام) از وی نزد خلیفه شفاعت کرد و مامون، او را رها کرد. ابنطقطقی ادامه داده است که ابراهیم مرتضی، در بغداد از دنیا رفت و قبرش، نزدیک قبر پدرش، در مقابر قریش قرار دارد و دارای مقبره مستقل و شناخته شده‌ای است.
[۲۶] ابنطقطقی، محمد بن تاج‌الدين، الاصيلي في انساب الطالبيين، ص۱۶۲.


۲.۴ - دیدگاه اعرجی

با این حال، سیدجعفر اعرجی (متوفای ۱۳۳۲ ه. ق) و محمدحسن آل‌یاسین معتقدند قبری که امروزه مردم، به عنوان قبر سیدمرتضی علم‌الهدی، بیرون آستان کاظمین زیارت می‌کنند، در واقع، قبر ابراهیم مرتضی، فرزند امام موسی کاظم (علیه‌السّلام) است. مستند این دو نویسنده آن است که به گفته برخی مورخان و مؤلفان شیعه، از جمله ابن‌عنبه، تابوت قبر سیدمرتضی، به کربلا انتقال یافت و کنار پدر و برادرش سیدرضی، به خاک سپرده شد.
[۲۷] اعرجی، سيدجعفر، مناهل الضرب في انساب العرب، ص۴۲۷.
[۲۸] آل ياسين، محمدحسن، تاریخ المشهد الکاظمی، ص۲۱۲.

گفتنی است به نوشته ابنطقطقی، موسی ابوسبحه، (ابنطقطقی درباره وی می‌نویسد: «کان صالحاً متعبّداً ورعاً فاضلًا، یروی الحدیث. رایت له کتاباً فیه سلسلة الذهب، یروی عنه المؤالف والمخالف».
[۲۹] ر. ک: ابنطقطقی، محمد بن تاج‌الدين، الاصيلي في انساب الطالبيين، ص۱۶۲.
گفتنی است سیدرضی و سیدمرتضی، دو عالم بزرگ شیعه، از احفاد موسی ابوسبحه بوده‌اند.) فرزند ابراهیم مرتضی نیز در مقابر قریش بغداد، نزدیک پدر و جدش امام کاظم (علیه‌السّلام)، دفن شده است و ابنطقطقی، محل قبر وی را جست‌وجو کرده و آن را در راهروی حجره کوچکی از املاک «مبارک جوهری هندی»، (امین‌الدین مبارک جوهری هندی، نقیب آستان کاظمین (علیه‌السّلام) در نیمه قرن هفتم هجری بود که در سال ۶۷۴ ه. ق از این منصب عزل شد و نجم‌الدین علی موسوی به جای وی تعیین گردید.
[۳۰] ر. ک: ابن‌فوطی، عبدالرزاق بن احمد، الحوادث الجامعة والتجارب النافعة في المائة السابعة، ص۲۷۲.
) یافته است.(
[۳۱] ابنطقطقی، محمد بن تاج‌الدين، الاصيلي في انساب الطالبيين، ص۱۶۳.
نام مبارک جوهری هندی در تصحیح سید مهدی رجائی، تحریف شده و به صورت «منازل الجوهر الهندی» آمده است که مرحوم مصطفی جواد به نقل از غایة الاختصار، صورت صحیح آن را نقل کرده است.
[۳۲] ر. ک: مصطفی جواد، السلک الناظم لدفناء مشهد الکاظم (علیه‌السّلام)، ص۲۰.
)

به‌جز ابراهیم مرتضی، مورخان و نویسندگان، از دفن فرزند دیگری از فرزندان‌ امام موسی کاظم (علیه‌السّلام) در مقابر قریش، سخن نگفته‌اند. درباره مدفن فرزندان دیگر امام کاظم (علیه‌السّلام)، یعنی اسماعیل، احمد، جعفر و عباس که اسامی آنان به عنوان مدفون دوم در زیارتگاه فرزندان امام کاظم (علیه‌السّلام) در صحن آستان کاظمین (علیه‌السّلام) ذکر شده است، مدرک معتبری وجود ندارد. بلکه اقوال مشهورتر دیگری، درباره مدفن آنها وجود دارد که پذیرش دفن آنها را در کاظمین، دشوار می‌کند؛ برای مثال، اسماعیل بن موسی (علیه‌السّلام) که فقیه و محدث جلیل‌القدری نیز بوده و شیخ طوسی و نجاشی، تالیفاتی را برای او برشمرده‌اند، در مصر سکونت داشت و فرزندانش نیز در همان‌جا بودند. بنابراین او به احتمال زیاد در همان‌جا، از دنیا رفته است.

۲.۵ - دیدگاه آل‌یاسین

به هر حال، آل‌یاسین از شیخ فاضل الکلیدار، متولی آستان کاظمین (علیه‌السّلام)، نقل کرده است که او تاکید می‌کرد که این زیارتگاه، هیچ ارتباطی با فرزندان امام کاظم (علیه‌السّلام) ندارد؛ زیرا در جریان تخریب بنای آن، دو سنگ قبر، روی این قبور پیدا شد که نام و نسبِ دفن‌شدگان، نشان می‌داد که آنان، دو شخصیت ایرانی از دوره متاخرند.
[۳۵] آل ياسين، محمدحسن، تاریخ المشهد الکاظمی، ص۲۰۸.



درباره تاریخ بنای اولیه این زیارتگاه، اطلاعی در دست نیست. اما می‌دانیم که سلیم پاشا، از رجال دوره عثمانی، بنای آن را که خراب شده بود، در زمان سلطان عبدالمجید عثمانی، در سال ۱۲۶۹ ه. ق، بازسازی کرد و عبدالباقی عمری و شیخ جابر کاظمی نیز اشعاری بدین مناسبت سرودند.
[۳۶] آل ياسين، محمدحسن، تاریخ المشهد الکاظمی، ص۹۹-۱۰۰.
[۳۷] آل ياسين، محمدحسن، تاریخ المشهد الکاظمی، ص۲۰۶.

ساختمان زیارتگاه، شامل بنایی مستطیل شکل و دارای دو گنبد کوچک بود که نماهای بیرونی و دو گنبد بنا، کاشی‌کاری شده بود. سپس به مرور زمان دوباره رو به خرابی رفت، تا اینکه در آغاز ماه ربیع‌الاول سال ۱۳۷۱ ه. ق، به بهانه ثابت نشدن انتساب آن به فرزندان امام کاظم (علیه‌السّلام)، ویران گردید و آثار آن، کامل از میان رفت.
[۳۸] آل ياسين، محمدحسن، تاریخ المشهد الکاظمی، ص۲۰۷.



۱. آل ياسين، محمدحسن، تاریخ المشهد الکاظمی، ص۲۰۷، (به نقل از فلک النجاة).
۲. مامقانی، عبدالله، تنقیح المقال، ج۸، ص۱۶۶.    
۳. آل ياسين، محمدحسن، تاریخ المشهد الکاظمی، ص۲۰۸، (به نقل از تاریخ مساجد بغداد، ص۱۱۶.)
۴. بحرالعلوم، سیدجعفر، تحفة العالم فی شرح خطبة المعالم، ج۲، ص۶۳.
۵. خصیبی، حسین بن حمدان، الهدایة الکبری، ص۲۶۳.    
۶. مفید، محمد بن محمد، الارشاد، ج۲، ص۲۴۴.    
۷. طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری، ج۲، ص۳۶.    
۸. علوی عمری، علی بن محمد، المجدی فی انساب الطالبیین، ص۲۹۹.    
۹. ابن‌شهرآشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابی‌طالب، ج۳، ص۴۳۸    
۱۰. ابن‌جوزی، سبط بن جوزی، تذکرة الخواص، ص۳۱۵.    
۱۱. ابونصر بخاری، سهل بن عبدالله، سر السلسلة العلویة، ص۳۷.    
۱۲. فخرالدین، رازی، الشجرة المبارکة فی انساب الطالبیة، ص۷۷.    
۱۳. فخرالدین، رازی، الشجرة المبارکة فی انساب الطالبیة، ص۹۸ - ۹۹.    
۱۴. ابن‌عنبه، احمد بن علی، عمدة الطالب فی انساب آل ابی‌طالب، ص۲۰۱    
۱۵. اعرجی، سيدجعفر، مناهل الضرب في انساب العرب، ص۴۲۷.
۱۶. مفید، محمد بن محمد، الارشاد، ج۲، ص۲۴۵.    
۱۷. ابونصر بخاری، سهل بن عبدالله، سر السلسلة العلویة، ص۳۷.    
۱۸. مفید، محمد بن محمد، الارشاد، ج۲، ص۲۴۶.    
۱۹. فخرالدین، رازی، الشجرة المبارکة فی انساب الطالبیة، ص۹۸.    
۲۰. ابن‌اثیر، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، ج۵، ص۴۷۱.    
۲۱. ر. ک:فخرالدین، رازی، الشجرة المبارکة فی انساب الطالبیة، ص۹۸.    
۲۲. ابن‌عنبه، احمد بن علی، عمدة الطالب فی انساب آل ابی‌طالب، ص۲۰۱.    
۲۳. فخرالدین، رازی، الشجرة المبارکة فی انساب الطالبیة، ص۷۷ - ۹۸.    
۲۴. ابن‌عنبه، احمد بن علی، عمدة الطالب فی انساب آل ابی‌طالب، ص۲۰۱.    
۲۵. فخرالدین، رازی، الشجرة المبارکة فی انساب الطالبیة، ص۹۹.    
۲۶. ابنطقطقی، محمد بن تاج‌الدين، الاصيلي في انساب الطالبيين، ص۱۶۲.
۲۷. اعرجی، سيدجعفر، مناهل الضرب في انساب العرب، ص۴۲۷.
۲۸. آل ياسين، محمدحسن، تاریخ المشهد الکاظمی، ص۲۱۲.
۲۹. ر. ک: ابنطقطقی، محمد بن تاج‌الدين، الاصيلي في انساب الطالبيين، ص۱۶۲.
۳۰. ر. ک: ابن‌فوطی، عبدالرزاق بن احمد، الحوادث الجامعة والتجارب النافعة في المائة السابعة، ص۲۷۲.
۳۱. ابنطقطقی، محمد بن تاج‌الدين، الاصيلي في انساب الطالبيين، ص۱۶۳.
۳۲. ر. ک: مصطفی جواد، السلک الناظم لدفناء مشهد الکاظم (علیه‌السّلام)، ص۲۰.
۳۳. طوسی، محمد بن حسن، الفهرست، ص۱۰.    
۳۴. نجاشی، احمد بن علی، رجال النجاشی، ص۲۶.    
۳۵. آل ياسين، محمدحسن، تاریخ المشهد الکاظمی، ص۲۰۸.
۳۶. آل ياسين، محمدحسن، تاریخ المشهد الکاظمی، ص۹۹-۱۰۰.
۳۷. آل ياسين، محمدحسن، تاریخ المشهد الکاظمی، ص۲۰۶.
۳۸. آل ياسين، محمدحسن، تاریخ المشهد الکاظمی، ص۲۰۷.



زیارت‌گاه‌های عراق، محمدمهدی فقیه بحرالعلوم، ج۱، ص۳۰۰-۳۰۵، برگرفته از مقاله «فرزندان امام موسی کاظم (مزار)».    






جعبه ابزار