• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

فخر (مفردات‌نهج‌البلاغه)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





فَخْر (به فتح فاء و سکون خاء) از واژگان نهج البلاغه به معنای باليدن به مال و جاه است. این واژه و مشتقات آن به كرّات در «نهج‌البلاغه» استفاده شده است.



فَخْر به معنای باليدن به مال و جاه است. فخور: فخر كننده و کسی كه اسباب تکبّر را ذكر كرده و بر آنها مى‌بالد.
راغب در مفردات چنین می گوید:«الْفَخْرُ الْمُباهاةُ فِى الأشْياءِ الْخارِجَةِ عَنِ الإنْسانِ كَالْمالِ وَ الْجاهِ».


«مَا لاِبْنِ آدَمَ وَالْفَخْرِ: أَوَّلُهُ نُطْفَةٌ، وَ آخِرُهُ جِيفَةٌ، و َلاَ يَرْزُقُ نَفْسَهُ، وَ لاَ يَدفَعُ حَتْفَهُ.» «آدم كجا و ناز فروشى، اولش نطفه و آخرش جيفه و لاشه است، نمى‌تواند خود را روزی دهد و نمى‌تواند مرگ را از خود دور كند». (شرح‌های حکمت: )


از این ماده چندین مورد در «نهج» آمده است.


۱. قرشی بنایی، علی‌اکبر، مفردات نهج البلاغه، ج۲، ص۸۰۶.    
۲. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۳، ص۴۳۶.    
۳. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۶۲۷.    
۴. سید رضی، محمد، نهج البلاغة، ت الحسون، ص۸۸۷، حکمت۴۴۳.    
۵. عبده، محمد، نهج البلاغة، ط مطبعة، ج۳، ص۲۶۰، حکمت۴۵۴.    
۶. صالح، صبحی، نهج البلاغه، ص۵۵۵، حکمت۴۵۴.    
۷. شرح مکارم شیرازی، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ص۸۴۹، حکمت۴۵۴.    
۸. بحرانی، ابن میثم، ترجمه شرح نهج البلاغه، ج۵، ص۷۷۴.    
۹. بحرانی، ابن میثم، ترجمه شرح نهج البلاغه، ج۵، ص۷۷۴.    
۱۰. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیرالمومنین، ج۱۵، ص۵۷۶.    
۱۱. هاشمی خویی، حبیب‌الله، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغه، ج۲۱، ص۵۲۱.    
۱۲. ابن ابی‌الحدید، عبدالحمید، شرح نهج البلاغه، ج۲۰، ص۱۵۰.    
۱۳. سید رضی، محمد، نهج البلاغة، ت الحسون، ص۲۲۲، خطبه۹۸.    
۱۴. سید رضی، محمد، نهج البلاغة، ت الحسون، ص۳۲۹، خطبه۱۵۳.    



بنایی، علی‌اکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله « فخر »، ج۲، ص۸۰۶.    






جعبه ابزار