غَیّ (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
غَیّ: (قَدْ تَّبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ) «غَیّ» به معناى انحراف از حقيقت و دور شدن از واقع است.
«
غىّ» نقطه مقابل «رشد» است، «رشد» آن است كه: انسان از طريقى برود و به مقصد برسد اما «
غىّ» آن است كه از رسيدن به مقصود باز ماند.
(لاَ إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ قَد تَّبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِن بِاللّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَىَ لاَ انفِصَامَ لَهَا وَاللّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ) (اكراهى در قبول دين، نيست، زيرا راه درست از راه انحرافى، روشن شده است. بنابراين، كسى كه به
طاغوت (بت وشيطان و هر موجود طغيانگر) كافر شود و به
خدا ايمان آورد، به محكمترين دستگيره چنگ زده است، كه گسستن براى آن نيست و خداوند، شنوا و دانا است.)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: كلمه رشد كه هم با ضمه راء و هم با ضمه راء و شين خوانده مىشود به معناى رسيدن به واقع مطلب و حقيقت امر و وسط طريق است، مقابل رشد كلمه
غى قرار دارد، كه عكس آن را معنا مىدهد، بنابراين رشد و
غى اعم از هدايت و ضلالت هستند، براى اينكه هدايت به معناى رسيدن به راهى است كه آدمى را به هدف مىرساند و ضلالت هم، نرسيدن به چنين راهی است.
(دیدگاه
شیخ طبرسی در
مجمع البیان:
)
•
مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «غَیّ»، ص۴۰۴-۴۰۵.