غرور منافقان (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
نَفَق، ايجاد سوراخى در
زمین است كه راه رهايى داشته باشد -همانند سوراخ
موش-
پايان يافتن و از بين رفتن.
نفاق عبارت است از داخل شدن در
شرع و
دین از راهى و خروج از آن از راه ديگر،
اظهار اسلام با اهل آن و مخفى كردن غير
اسلام در درون،
ظاهر و باطن متفاوت داشتن،
دورویی،
ریاکاری.
نفاق هم در
ایمان است، هم
طاعات، هم
معاشرت با مردم. نفاق اعمّ از
ریا است.
در این مقاله آیات مرتبط با غرور منافقان معرفی میشوند.
منافقان،
مغرور و فريفته آمال و
آرزوهای باطل خويش:
يَوْمَ يَقُولُ الْمُنافِقُونَ وَ الْمُنافِقاتُ لِلَّذِينَ آمَنُوا انْظُرُونا نَقْتَبِسْ مِنْ نُورِكُمْ قِيلَ ارْجِعُوا وَراءَكُمْ فَالْتَمِسُوا نُوراً فَضُرِبَ بَيْنَهُمْ بِسُورٍ لَهُ بابٌ باطِنُهُ فِيهِ الرَّحْمَةُ وَ ظاهِرُهُ مِنْ قِبَلِهِ الْعَذابُ يُنادُونَهُمْ أَ لَمْ نَكُنْ مَعَكُمْ قالُوا بَلى وَ لكِنَّكُمْ فَتَنْتُمْ أَنْفُسَكُمْ وَ تَرَبَّصْتُمْ وَ ارْتَبْتُمْ وَ غَرَّتْكُمُ الْأَمانِيُّ حَتَّى جاءَ أَمْرُ اللَّهِ وَ غَرَّكُمْ بِاللَّهِ الْغَرُورُ.
قرآن کریم، هوای نفس، آمال و
آرزو، دنیاطلبی را منشا غرور میداند.
امام خمینی نیز منشا غرور را شیطان و نفس اماره معرفی میکند و معتقد است
شیطان و نفس اماره، انسان را میفریبند و هر امر باطلی را برای وی به صورت حق نمایش میدهند.
از جمله اسباب غرور در نگاه ایشان، دنیا و
آرزو است، بلکه اعتماد به رحمت الهی نیز یکی از اسباب غرور محسوب میشود؛ زیرا انسان بهواسطه آن از عمل باز میماند.
به اعتقاد امام خمینی غرور گاهی در امور علمی است و گاهی در امور عملی. مبدا غرور علمی، جهل انسان به
عوالم غیب و صورتهای ملکوتی افعال و صفات نفس است و انسان گمان میکند با جمع اصطلاحات و مفاهیم میتوان به
سعادت نایل شود و با این امور به مرتبه علمای واقعی رسید.
اما مبدا غرور عملی، سستی و کوتاهی در اوامر الهی است؛ شخص گمان میکند صرف تکیه بر وسعت و رحمت الهی مجوزی برای ترک وظایف و تکالیف الهی است، درحالیکه امیدوار به رحمت الهی در عین انجام تکالیف، به اعمال خود تکیه نمیکند و برای آن ارزشی قائل نیست. شخص امیدوار، از عمل باز نمیماند، بلکه جدیت او بیشتر از دیگران است، در دنیا به غیر حق اعتماد و
توکل نمیکند، معرفتش او را به عمل به اوامر الهی واداشته، از مخالفت بازمیدارد.
ایشان برایناساس که امید و اعتماد به غیر، سبب غرور افراد میشود، امید به شفاعت را یکی از اسباب غرور میداند که ممکن است شخص به امید شفاعت، از وظایف خود سرپیچی کند و به معاصی مبتلا گردد، درحالیکه شفاعت بدون ضابطه و بیعلت نیست و این چنین نیست که شفیع هر که را بخواهد شفاعت کند امام خمینی یکی از اسباب غرور را مدح و ستایش افراد میداند که ممکن است سبب خودبرتربینی شخص شود.
غرور و
فریفتگی منافقان، در برابر
آرزوهای پوچ، مايه
شقاوت آنان:
يَوْمَ يَقُولُ الْمُنافِقُونَ وَ الْمُنافِقاتُ لِلَّذِينَ آمَنُوا انْظُرُونا نَقْتَبِسْ مِنْ نُورِكُمْ قِيلَ ارْجِعُوا وَراءَكُمْ فَالْتَمِسُوا نُوراً فَضُرِبَ بَيْنَهُمْ بِسُورٍ لَهُ بابٌ باطِنُهُ فِيهِ الرَّحْمَةُ وَ ظاهِرُهُ مِنْ قِبَلِهِ الْعَذابُ يُنادُونَهُمْ أَ لَمْ نَكُنْ مَعَكُمْ قالُوا بَلى وَ لكِنَّكُمْ فَتَنْتُمْ أَنْفُسَكُمْ وَ تَرَبَّصْتُمْ وَ ارْتَبْتُمْ وَ غَرَّتْكُمُ الْأَمانِيُّ حَتَّى جاءَ أَمْرُ اللَّهِ وَ غَرَّكُمْ بِاللَّهِ الْغَرُورُ.
گرفتارى منافقان به غرور و فريفتگى، تا دم
مرگ:
يَوْمَ يَقُولُ الْمُنافِقُونَ وَ الْمُنافِقاتُ لِلَّذِينَ آمَنُوا انْظُرُونا نَقْتَبِسْ مِنْ نُورِكُمْ قِيلَ ارْجِعُوا وَراءَكُمْ فَالْتَمِسُوا نُوراً فَضُرِبَ بَيْنَهُمْ بِسُورٍ لَهُ بابٌ باطِنُهُ فِيهِ الرَّحْمَةُ وَ ظاهِرُهُ مِنْ قِبَلِهِ الْعَذابُ يُنادُونَهُمْ أَ لَمْ نَكُنْ مَعَكُمْ قالُوا بَلى وَ لكِنَّكُمْ فَتَنْتُمْ أَنْفُسَكُمْ وَ تَرَبَّصْتُمْ وَ ارْتَبْتُمْ وَ غَرَّتْكُمُ الْأَمانِيُّ حَتَّى جاءَ أَمْرُ اللَّهِ وَ غَرَّكُمْ بِاللَّهِ الْغَرُورُ.
•
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۳۱، ص۱۶۶، برگرفته از مقاله «غرور منافقان». •
دانشنامه امام خمینی ، تهران،
موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی ، ۱۴۰۰ شمسی.