• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

غدیر (دیدگاه قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



غدیر خم، مکان بیعت و پیمان امت اسلامی با امامت و ولایت امیرالمومنین (علیه‌السلام) است. به همین جهت واقعه غدیر خم همیشه مورد نظر عموم شیعیان و عالمان دینی بوده‌ است، زیرا تشیع بر این اعتقاد است که موضوع امامت و خلافت و جانشینی پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)، با تعیین خداوند و اعلام پیامبرش ثابت می‌شود بر خلاف اهل سنت که در نوع تعیین امام اختلاف دارند، چراکه حداقل ابوبکر و عمر و عثمان به سه صورت متفاوت بر مسند خلافت تکیه زدند. اما سوال مهم این است که کدام یک منشأ قرآنی داشته و کدام یک بر خلاف قرآن کریم بوده‌ است.



با توجه به اهمیت موضوع رخ داده در غدیر خم وتبدیل آن به واقعه غدیر و همچنین اهمیت داشتن این مسأله در جهان اسلام، ابتدا باید به دستورات خداوند و استشهاد پیامبر (ص) و نزول آیات قرآن دراین زمینه توجه داشت؛ چرا که اصولا خداوند و پیامبر اکرم (ص) زمینه این رخ داد بزرگ اعتقادی وتاریخی را رقم زده‌ اند و همچنین به تأیید و نصرت پرداخته‌اند. به نمونه‌هایی از این آیات و روایات توجه می‌کنیم و معتقدیم که خداوند و پیامبر (ص) بیان خویش را برای امامت و رهبری جامعه به خوبی بیان نموده و ما شیعیان به تبعیت از این آیات بر اعتقادمان استوار می مانیم. اکنون به تبیین واقعه غدیر با زبان آیات قرآن که به صورت شأن نزول و یا تأویل و استشهاد بوده و از مهمترین اسناد و مدارک شیعه برای این اعتقاد است، می‌پردازیم.


پیامبر اکرم (ص) بعد از اینکه در حجة الوداع، مناسک حج را بطور کامل بجا آورد و آثار جاهلیت را نابود کرد و حجرالاسود را در مکان اصلی خود قرار داد و یک روز در مکه اقامت گزیدند، در این حال جبرئیل، آیات اول سوره عنکبوت را نازل کرد:بسم الله الرحمن الرحیم الم(۱) آیا مردم گمان کردند همین که بگویند:ایمان آوردیم به حال خود رها می‌شوند و آزمایش نخواهند شد؟!(۲) ما کسانی را که پیش از آنان بودندآزمودیم (و اینها را نیز امتحان می‌کنیم )باید علم خدا درباره کسانی که راست می‌گویند و کسانی که دروغ می‌گویند تحقق یابد (۳) آیا کسانی که اعمال بد انجام می‌دهند گمان کردند بر قدرت ما چیره خواهند شد؟! چه بد داوری می‌کنند. و سپس ازطرف خداوند به پیامبر (ص) دستور داد که باید علی بن ابی‌ طالب (ع) را به جانشینی خویش معرفی کنید ومردم با توجه به آن به فتنه مبتلی می‌شوند.


قبل از واقعه غدیر، دستور غیر علنی خداوند برای تعیین جانشینی علی (ع) به پیامبر (ص) داده شد.عایشه و حفصه این خبر را برای پدران خود فاش کردند(درحالی که پیامبر به آنها دستور داده بود که تا قبل از دستور علنی خداوند آن خبر را برای کسی فاش نکنند)و آنها به کمک منافقین دیگر نقشه قتل پیامبر (ص) کشیدند. در این لحظه جبرئیل با این آیات نازل شد:
[۳] دیلمی، حسن بن ابی الحسن؛ إرشاد القلوب، انتشارات شریف رضی، ۱۴۱۲ هـ ق، ج ۲، ص ۳۳۰
به پروردگارت سوگند، (درقیامت) از همه آنها سوأل خواهیم کرد(۹۲) از آنچه عمل می‌کردند!(۹۳)آنچه را مأموریت داری، آشکارا بیان کن؛ و از مشرکان روی گردان (و به آنها اعتناءنکن)(۹۴) ما شر استهزاء کنندگان را از تو دفع خواهیم کرد(۹۵)


امام باقر (ع) در بیان این آیه فرمودند: خداوند به پیامبر (ص) دستور داد تا مردم را به ولایت علی (ع) خبر دهد و از سوئی آیه اطاعت از اولی الامر نازل شد و این درحالی بود که مردم تردید داشتند که خداوند به پیامبر (ص) دستور داد تا ولایت اولی الامر را تفسیر کند و شخص ولی که کسی جز علی بن ابی‌ طالب (ع) نیست را به مردم معرفی نماید.در این موقعیت پیامبر خوف داشت که منافقین بر علیه اواقدامی کنند و کار ایشان ناتمام شود، پس خداوند این آیه را نازل نمود: ای پیامبر! آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده‌ است، کاملا (به مردم) برسان؛ و اگر نکنی،رسالت او را انجام نداده‌ ای. خداوند تو را از(خطرات احتمالی) مردم، نگاه می‌دارد؛ و خداوندجمعیت کافران (لجوج) را هدایت نمی‌کند.


امام صادق (ع) در محل غدیر، به حسین جمال فرمودند: وقتی که پیامبر اکرم (ص) در این مکان دست علی (ع) را گرفت و فرمود هر که من مولای او هستم،پس علی مولای اوست. چهار تن (منافقین مشهور)از کسانی که در طرف راست خیمه ایستاده بودند، به پیامبر (ص) (در حالی که دست علی (ع) را بلند نموده بود) نگاه می‌کردند، یکی از ایشان گفت: به او نگاه کنید که چگونه چشمانش مانند چشمان دیوانه می‌گردد.دراین هنگام جبرئیل نازل شد و به پیامبر (ص) عرضه داشت که آیه و ان یکاد الذین کفروا...بخواند وذکر در این آیه علی بن ابی‌ طالب (ع) است. نزدیک است کافران هنگامی که آیات قرآن را می‌شنوند باچشم زخم خود تو را از بین ببرند و می‌گویند او دیوانه است؛ درحالی که او نیست مگر مایه بیداری جهانیان(۵۲) پیامبر (ص) نیز این آیات را قرائت نمودند: بسم الله الرحمن الرحیم ن و القلم و مایسطرون ما أنت بنعمة ربک بمجنون.


بعد از اینکه پیامبر (ص) در حضور مسلمانان ولایت علی (ع) را اعلام نمود، این آیه نازل شد.
[۱۱] ابن طاوس، سید رضی؛ إقبال ‌الأعمال، تهران، دارالکتب الاسلامیة، ۱۳۶۷ش، ص ۴۵۸
امروز، کافران از (زوال) آیین شما مأیوس شدند؛بنابراین، از آنها نترسید؛ و از (مخالفت) من بترسید!امروز، دین شما را کامل کردم؛ و نعمت خودرا بر شما تمام نمودم؛ و اسلام را به عنوان آیین (جاودان) شما پذیرفتم.


پس از آنکه رسول الله (ص) امیر المومنین علی (ع) رادر روز غدیر خم به خلافت منصوب نمود و درباره اوفرمود: هر کس که من مولای او هستم، علی مولای اوست. این خبر در شهرها منتشر شد. روزی شخصی به نام مالک بن حارث فهری نزد پیامبر (ص) آمد و گفت:تو به ما دستور دادی به یگانگی خدا و اینکه تو فرستاده او هستی، شهادت دهیم، ما هم شهادت
دادیم.سپس به جهاد و حج و روزه و نماز و زکات دستور دادی، ما نیز پذیرفتیم. اما به اینها راضی نشدی تا اینکه که این جوان (حضرت علی) (ع) را به جانشینی خود منصوب کردی و گفتی که هر که من مولای او هستم، علی مولای اوست. آیا این از ناحیه خداست یا از سوی خودت؟ پیامبر (ص) در جواب فرمود: قسم به خدائی که جز او معبودی نیست، این از ناحیه خداست. حارث بن نعمان خشمگین شد و روی برتافت؛ در حالی که می‌گفت: خداوندا! اگر این سخن محمد(ص) حقیقت است،سنگی از آسمان بر ما بباران تا ذلتی برای اول ماباشد و عبرتی برای آیندگان ما و اگر گفته محمد (ص) دروغ است بر او عذابی وارد کن.
[۱۳] فنهض و إنه لمغضب و إنه لیقول اللهم إن کان ما یقول محمد حقا فأمطر علینا حجارة من السماءتکون نقمة فی أولنا و آیة فی آخرنا و إن کان مایقول محمد کذبا فأنزل به نقمتک.
اینجا بود که سنگی از آسمان بر سرش فرود آمد و او را کشت و این آیات نازل گشت:
[۱۴] حسینی استرآبادی، سید شرف‌الدین؛ تأویل‌ الآیات‌ الظاهرة، قم، انتشارات ‌جامعه‌ مدرسین،۱۴۰۹هـ‌ق، ص ۶۹۷
[۱۵] ابن طاوس، سید رضی؛ إقبال ‌الأعمال، ص۴۵۸
تقاضاکننده ‌ای، تقاضای عذابی نمود که واقع شد. این عذاب مخصوص کافران است، وهیچ کس نمی‌تواند آن را دفع کند.


روایت شده که ابلیس به صورت پیرمردی به نزدپیامبر (ص) رفت و گفت: ای محمد چقدر بیعت کنندگان با پسر عموی تو کم تعداد هستند. در این حال خداوند این آیه را نازل نمود:
[۱۷] ابن طاوس، سید رضی؛ إقبال‌ الأعمال، ۴۵۸
(آری) به یقین، ابلیس گمان خود را درباره آنها محقق یافت که همگی از اوپیروی کردند جز گروه اندکی از مومنان. سپس منافقین (ابوبکر و عمرو...) نقشه ترور پیامبر (ص) را طراحی کردند.


بعد از واقعه غدیر خم هنوز پیامبر (ص) به مدینه نرسیده بود که عده‌ ای از منافقین (خلفای غاصب ویارانشان) تصمیم به قتل پیامبر (ص) گرفتند. پیامبر (ص) آگاه شد و آنان را رسوا نموده وبازخواست کرد، در حالی که آنان بر انکار آن طرح قسم می‌خوردند:
[۱۹] حسینی استرآبادی، سید شرف الدین؛ تأویل‌ الآیات ‌الظاهرة، ص ۲۱۳
خداوند نیز این آیات را نازل کرد: به خدا سوگند می‌خورند که (در غیاب پیامبر (ص)، سخنان نادرست) نگفته‌ اند؛ در حالی که قطعا سخنان کفر آمیز گفته‌ اند؛ و پس از اسلام آوردنشان، کافر شده‌ اند؛ و تصمیم (به کارخطرناکی)گرفتند، که به آن نرسیدند. آنها فقط از این انتقام می‌گیرند که خدا و رسولش، آنان را به فضل (و کرم) خود، بی‌نیاز ساختند و (با این حال) اگر توبه کنند، برای آنها بهتر است؛ و اگر روی گردانند، خداوند آنها را در دنیا و آخرت، به مجازات دردناکی کیفر خواهد داد؛ و در سراسر زمین،نه ولی و حامی دارند و نه یاوری.


پس از واقعه غدیر یکی (از منافقین که بعد به غصب خلافت پرداخت) گفت: هرگز، به خدا قسم نبوت و خلافت در یک خانواده جمع نمی‌شود و بعد از پیامبر (ص) به این خانواده خمس نخواهیم داد.
[۲۲] حسینی استرآبادی، سید شرف‌ الدین؛ تأویل ‌الآیات ‌الظاهرة، ص۵۷۰
در این حال این آیه نازل شد: آیا آنان می‌پندارند که ما اسرار نهانی و سخنان در گوشی آنان را نمی شنویم؟! آری، رسولان (و فرشتگان) ما نزد آنها هستند و می‌ نویسند.


ام ابرموا امرا...وابوبکر و عمر و سالم و مغیرة بن شعبه وعبدالرحمن بن عوف با هم پیمان نام ه‌ای برای نقض پیمان خویش با ولایت علی (ع) نوشتند و نویسنده این پیمان نامه ابوعبیدة جراح بود. خداوند این آیه رادر این مورد نازل نمود: بلکه آنها تصمیم محکم بر توطئه گرفتند؛ ما نیز اراده محکمی(درباره آنها)داریم. همچین این آیه نیز در این مورد نازل شده‌ است: آیا نمی‌دانی که خداوند آنچه را درآسمان ها و آنچه را که در زمین است می‌داند؛ هیچ‌گاه سه نفر با هم نجوا نمی‌کنند مگر اینکه خداوند چهارمین آنهاست، و هیچ‌گاه پنج نفر باهم نجوی نمی‌کنند مگر اینکه خداوند ششمین آنهاست، ونه تعدادی کمتر و نه بیشتر از آن مگر اینکه اوهمراه آنهاست، هرکجا که باشند.سپس روز قیامت آنها را از اعمالشان آگاه می‌سازد، چرا که خداوند به هرچیزی داناست.


بعد از واقعه غدیر و بیعت ابوبکر و عمر و سران قریش با امیر المومنین (ع) و اظهار خشنودی منافقانه ایشان برای پیامبر (ص)، با خود پیمان بستند که این امر را از علی (ع) غصب کنند. خداوند نیز به نیرنگ این گروه اشاره دارد و می‌فرماید: می‌خواهند خدا و مومنان را فریب دهند؛ در حالی که جز خودشان را فریب نمی‌دهند؛ اما نمی‌فهمند.


جابر بن عبد الله انصاری می‌گوید: وقتی که پیامبر (ص) در روز غدیر خم، علی (ع) را (بر مسند خلافت) نصب نمود، عده‌ای (عمر) گفتند: چه بی‌زحمت بازوی فرزند عمویش را بالا می‌برد و دیگری (ابوبکر) گفت: چه راحت به کارش بالا می‌دهد و درادامه قسم خورد که نشنیدم و اطاعت نمی‌کنم و متکبرانه با هم از آن مکان دور شدند. پس خداوند این آیه را نازل نمود آیا کسانی که در دل هایشان بیماری است گمان کردند خدا کینه‌هایشان را آشکار نمی‌کند؟!


حدود پنج ماه پس از واقعه غدیر خم جماعتی از منافقین در منزل ابی‌بکر جمع می‌شوند و پیمان نامه‌ای را بین خود می‌نویسند تا پیمان خود در غدیر را نقض کنند و حکومت را بعد از رسول‌ الله (ص) غصب کنند. این پیمان نامه بعد از اتفاق نظر این منافقین به دست سعید بن العاص الاموی نوشته می‌شود و آن نامه را به ابوعبیدة می‌سپارندتا آن را در کعبه قراردهد.بعدا ابوعبیدة جراح آن را درون کعبه پنهان می‌کند. پیامبر اکرم (ص) بعد از نماز صبح تا طلوع آفتاب به ذکر خدا مشغول بودند که متوجه ابوعبیدة شدند. او را اینگونه موردخطاب قرارداد: مبارک باشد بر تو، چه کسی مانند تو است. تو مورد اعتماد این امت (منافقین) شدی. سپس این آیه را قرائت فرمودند: پس وای بر آنان که نوشته‌ای با
دست خود می‌نویسند؛ سپس می‌گویند: این از طرف خداست. تا آن را به بهای کمی بفروشند. پس وای بر آنها از آنچه بادست خود نوشتند؛ پس وای بر آنان از آنچه از این راه به دست می‌آورند! در ادامه حضرت بطور کنایه این منافقین را نکوهش نمود وتوطئه ایشان را گوشزد کرد و فرمود اگر خداوند دستور اعراض از این افراد را نمی‌داد گردنشان راقطع می‌کردم. حذیفة بن یمان از مومنان حقیقی می‌گوید به خدا قسم وقتی کلام پیامبر (ص) به اینجارسید، منافقین مذکور به شدت از ترس می‌لرزیدند و کسانی که در آن مجلس حضور داشتند مقصود رسول الله (ص) را فهمیده بودند.


آیه تبلیغ، ولایت، امامت، وصایت، غدیر


۱. عنکبوت/سوره۲۹،آیه۱    
۲. مجلسی، محمد باقر؛ بحار الانوار، بیروت، موسسة الوفا، ۱۴۰۴ ه ق، ج ۲۸، ص ۹۵-۹۶    
۳. دیلمی، حسن بن ابی الحسن؛ إرشاد القلوب، انتشارات شریف رضی، ۱۴۱۲ هـ ق، ج ۲، ص ۳۳۰
۴. حجر/سوره۱۵،آیه۹۲-۹۵    
۵. کلینی، محمد بن یعقوب؛ الاصول من الکافی، تهران، دارالکتب الإسلامیة، ۱۳۶۵ ه ش‌، ج۱، ص۲۸۹    
۶. مائده/سوره۵،آیه۶۷    
۷. مجلسی، محمد باقر؛ بحارالانوار،ج ۳۰، ص ۲۵۹    
۸. قلم/سوره۶۸،آیه۵۱-۵۲    
۹. قلم/سوره۶۸،آیه۱-۲    
۱۰. مجلسی، محمد باقر؛ بحارالانوار، ج ۳۷ ص ۱۷۳    
۱۱. ابن طاوس، سید رضی؛ إقبال ‌الأعمال، تهران، دارالکتب الاسلامیة، ۱۳۶۷ش، ص ۴۵۸
۱۲. مائده/سوره۵،آیه۳    
۱۳. فنهض و إنه لمغضب و إنه لیقول اللهم إن کان ما یقول محمد حقا فأمطر علینا حجارة من السماءتکون نقمة فی أولنا و آیة فی آخرنا و إن کان مایقول محمد کذبا فأنزل به نقمتک.
۱۴. حسینی استرآبادی، سید شرف‌الدین؛ تأویل‌ الآیات‌ الظاهرة، قم، انتشارات ‌جامعه‌ مدرسین،۱۴۰۹هـ‌ق، ص ۶۹۷
۱۵. ابن طاوس، سید رضی؛ إقبال ‌الأعمال، ص۴۵۸
۱۶. معارج/سوره۷۰،آیه۱-۲    
۱۷. ابن طاوس، سید رضی؛ إقبال‌ الأعمال، ۴۵۸
۱۸. سبأ/سوره۹،آیه۲۰    
۱۹. حسینی استرآبادی، سید شرف الدین؛ تأویل‌ الآیات ‌الظاهرة، ص ۲۱۳
۲۰. مجلسی، محمد باقر؛ بحارالانوار،ج ۳۷، ص۱۱۵-۱۱۶    
۲۱. توبه/سوره۹،آیه۷۴    
۲۲. حسینی استرآبادی، سید شرف‌ الدین؛ تأویل ‌الآیات ‌الظاهرة، ص۵۷۰
۲۳. زخرف/سوره۴۳،آیه۸۰    
۲۴. ابن طاوس، سید رضی؛ الیقین، قم، موسسه دارالکتاب، چاپ ۱۴۱۳ ه ق، ص ۲۱۴    
۲۵. کلینی، محمد بن یعقوب؛ الاصول من الکافی، ج ۱، ص ۴۲۰-۴۲۱    
۲۶. زخرف/سوره۴۳،آیه۷۹    
۲۷. کلینی، محمد بن یعقوب؛ الاصول من الکافی، ج ۱، ص ۴۲۰    
۲۸. مجلسی، محمد باقر؛ بحارالانوار، ج ۲۸، ص ۱۲۳    
۲۹. مجادله/سوره۵۸،آیه۷    
۳۰. مجلسی، محمد باقر؛ بحارالانوار،ج ۶، ص ۵۱    
۳۱. بقره/سوره۲،آیه۹    
۳۲. مجلسی، محمد باقر؛ بحارالانوار،ج ۳۰ ص ۳۱۵    
۳۳. مجلسی، محمد باقر؛ بحارالانوار، ج ۲۳ ص ۳۸۶    
۳۴. محمد/سوره۴۷،آیه۲۹    
۳۵. بقره/سوره۲،آیه۷۹    
۳۶. مجلسی، محمد باقر؛ بحارالانوار، ج ۲۸، ص ۱۰۲ - ۱۰۶    



سایت پژوهه    


رده‌های این صفحه : علوم قرآن




جعبه ابزار