• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

عیسی بن مهران مستعطف

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



ابوموسی عیسی بن مهران مستعطف۲۵۰ق)، از راویان قرن سوم هجری قمری در بغداد بود.



ابوموسی عیسی بن مهران بغدادی مستعطف، در اصل اهل بغداد بود. از دوران حیات و آموزش او اطلاعی در دست نیست. محمد بن جریر طبری صاحب تاریخ معروف، احمد بن محمد نوفلی، منصور بن علی قزاز و ابن ابی نصر از او روایت کرده‌اند. عمرو بن جریر بجلی و حسن بن حسین عدنی از اساتید او به شمار می‌روند.


رجالیون شیعه از جرح یا تعدیل وی سخنی ندارند، اما اهل‌سنت از روایات او برآشفته‌اند. خطیب بغدادی می‌گوید: عیسی بن مهران از شیاطین رافضه بود. کتابی از او به دستم رسید که صحابه را گمراه و فاسق خوانده بود و وقتی آن مطالب را دیدم، مو بر بدنم راست شد و از آن احادیث ساختگی در شگفت شدم. آن داستان‌ها و اخبار ساختگی با سندهایی از اهل کوفه و افراد مجهول یا مشهور به کذب نقل شده بود و مرا به باطن آنان آگاه کرد. ابن حجر می‌گوید که او رافضی و دروغگوست، اما محمد بن جریر طبری او را توثیق کرده است. با این همه، حمله بر ضد مستعطف در روایاتی که خطیب و ابن حجر از او نقل کرده‌اند، مطالب عجیبی به چشم نمی‌خورد، بلکه حتی فضایل خلیفه دوم نیز در آن وجود دارد. ابن حجر از عیسی روایت کرده که ابورافع گفت: پرچم در روز جنگ احد به دست علی (علیه‌السّلام) بود و پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمود: او از من، و من از اویم و ندایی از آسمان شنیده شد که «لا سیف الاّ ذوالفقار و لا فتی الاّ علی».
خطیب نیز از او روایتی نقل کرده که ابن عباس خوبی‌های خلیفه دوم را برشمرده و علی (علیه‌السّلام) نیز به آنها اعتراف کرده است!


ابن ندیم این کتاب‌ها را از او می‌داند: الفرق بین الامة و الآل المحدثین السنن المشترکه الوفاة الکشف الفضائل و الدیباج. نجاشی و طوسی علاوه بر این هفت مورد، کتاب مقتل عثمان و کتاب المهدی را هم از او دانسته‌اند.


برخی متاخرین وفات او را سال ۲۵۰ق تخمین زده‌اند.
[۱۴] آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، مصفی المقال، ص۳۴۵.
[۱۵] مامقانی، عبدالله، تنقیح المقال، ج۲، ص۳۶۴.
[۱۸] استرآبادی، محمد بن علی، منهج المقال، ص۲۵۶.



۱. ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی، لسان المیزان، ج۴، ص۴۰۶.    
۲. خطیب بغدادی، احمد بن علی، تاریخ بغداد، ج۱۱، ص۱۶۷.    
۳. نجاشی، احمد بن علی، رجال النجاشی، ص۲۹۷.    
۴. شیخ طوسی، الفهرست، ص۱۱۶.    
۵. اردبیلی، محمد بن علی، جامع الرواة، ج۱، ص۶۵۴.    
۶. خطیب بغدادی، احمد بن علی، تاریخ بغداد، ج۱۱، ص۱۶۷.    
۷. خطیب بغدادی، احمد بن علی، تاریخ بغداد، ج۱۱، ص۱۶۸.    
۸. ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی، لسان المیزان، ج۴، ص۴۰۶.    
۹. ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی، لسان المیزان، ج۴، ص۴۰۶.    
۱۰. خطیب بغدادی، احمد بن علی، تاریخ بغداد، ج۱۱، ص۱۶۸.    
۱۱. شیخ طوسی، الفهرست، ص۲۷۸.    
۱۲. نجاشی، احمد بن علی، رجال النجاشی، ص۲۹۷.    
۱۳. شیخ طوسی، الفهرست، ص۱۱۶.    
۱۴. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، مصفی المقال، ص۳۴۵.
۱۵. مامقانی، عبدالله، تنقیح المقال، ج۲، ص۳۶۴.
۱۶. تستری، محمدتقی، قاموس الرجال، ج۸، ص۳۳۴.    
۱۷. بروجردی، سید علی، طرائف المقال، ج۱، ص۳۳۸.    
۱۸. استرآبادی، محمد بن علی، منهج المقال، ص۲۵۶.
۱۹. حلی، حسن بن علی، رجال ابن داوود، ص۱۴۹.    
۲۰. ابن شهر آشوب، محمد بن علی، معالم العلماء، ص۸۶.    
۲۱. بغدادی، اسماعیل بن محمد، ایضاح المکنون، ج۲، ص۱۸۷.    
۲۲. بغدادی، اسماعیل بن محمد، هدیة العارفین، ج۱، ص۸۰۵-۸۰۶.    



• پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی، دائرة المعارف مؤلفان اسلامی، ج۱، ص۵۹۷-۵۹۸، برگرفته از مقاله «عیسی مستعطف».






جعبه ابزار