عَزْل (مفرداتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
عَزْل (به فتح عین و سکون راء) از
واژگان قرآن کریم به معنای کنار کردن است. این واژه دارای مشتقاتی است که در
آیات قرآن به کار رفته است؛ مانند:
اِعتزال (به کسر الف) به معنای کنار شدن، و
مَعْزِل (به فتح میم و سکون عین و کسر زاء) اسم مکان است.
عَزْل به معنای کنار کردن است. «عزل الشّیء عن غیره: نحّاه عنه».
(وَ مَنِ ابْتَغَیْتَ مِمَّنْ عَزَلْتَ فَلا جُناحَ عَلَیْکَ) «بر تو حرجی نیست در آن زن که مایل باشی از زنانیکه قبلا از خویش کنار کردهای.»
آیه ظاهرا درباره زنانی است که نفس خویش را به
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) هبه میکردند و آن حضرت درباره قبول و ردّ آنها مختار بود و حتی میتوانست آنرا که قبول نکرده بعدا قبول کند. رجوع شود به «رجاء».
اِعتزال به معنای کنار شدن است. «اعْتَزَلَ الشَّیْءَ و عَنِ الشَّیْءِ: تَنَحَّی».
(قُلْ هُوَ اَذیً فَاعْتَزِلُوا النِّساءَ فِی الْمَحِیض) «از زنان در وقت
حیض اجتناب کنید (
مقاربت ننمائید).»
(اِنَّهُمْ عَنِ السَّمْعِ لَمَعْزُولُونَ) یعنی «
جنّ از شنیدن سخنان عالم بالا بر کنار و ممنوعاند.» رجوع شود به «جنّ».
چنانکه از
لغت و آیات نقل شد آن با «عن» و بی «عن» هر دو میآید.
مَعْزِل (بر وزن محمل) اسم مکان است.
(وَ نادی نُوحٌ ابْنَهُ وَ کانَ فِی مَعْزِلٍ) «
حضرت نوح پسرش را خواند و او در کناری بود.»
گویند: «هُوَ بِمَعْزِلٍ عَنِ الْحَقِّ» یعنی او از حق کنار است. گفتهاند: یعنی پسر نوح از دین پدرش به کنار بود ولی لفظ «فی» و «نادی» نشان میدهد که مراد مکان دور است نه دوری از دین، و چون به معنی کنارهگیری از کاری باشد با «با» آید چنانکه نقل شد.
•
قرشی بنابی، علیاکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «عزل»، ج۴، ص۳۴۴.