اندیشیدن در پدیدههای بیشمار هستی و به ویژه انساناز مهمترین عوامل ایمان است. قرآن کریم نیز در آیات پرشماری، انسان را به اندیشه در هستی و از جمله خود، فراخوانده است.
. مطالعه تاریخ زندگی گذشتگان و سرگذشت ملل مختلف نیز میتواند ایمان به خدا و معاد و نبوت را در جان انسان بنشاند و از این رو است که آیات بسیاری ازقرآن، انسانها را بدین کار دعوت میکنند.
به همان پایه که رفاه و عیش و نوش و تنپروری، آدمی را از بندگی خدا و تعالیم انبیاء و حقیقت باز میدارد، سختیها و مصیبتها و زلزله و جنگ و طوفان و... آدمی را به سوی خدا میکشاند و غبار غفلتازفطرت او برمیگیرد و دفینه ایمانش را آشکار میسازد. در قرآن کریم نیز آیاتی بر این حقیقت اشارت بردهاند. بنابر آیاتقرآنی، خداوند امّتها را به رنج و زیان میاندازد تا به خود آیند و در پیشگاه او به تضرع و لابه افتند و ایمان در جانشان پای گیرد.
یعنی فراخواندن مردم به دست و زبان به سوی ایمان و درستکاری. بنیان رسالت پیامبران بر این بوده است که مردم را به توحید و معاد فراخوانند و از حقایق دینی آگاهشان سازند. تبلیغ وسیلهای کارساز برای بالندگی ایمان است. ایمان به حقایق دینی در جان و فطرتانسان جای دارد و اگر تبلیغ به گونهای درست و پخته و از سر اخلاص انجام گیرد، اثری به سزا در احیایایمان دارد. قرآن کریم نیز بر این حقیقت مُهر تأیید مینهد و میفرماید: «ای پیامبر! بگو: روش من و پیروانم این است که آگاهانه مردمان را به سوی خدا بخوانیم و خداونداز هر عیبی منزه است....».
از اسباب بسیار مهمّ ایمان، هدایت و دستگیری از ناحیه خود خداوند است. قرآن در این باره خطاب به پیامبر (ص) میفرماید: «بر تو منت مینهند که اسلام آوردهاند؛ بگو: اسلام خویش را بر من منّت منهید که خداوند بر شما منّت نهاده است و شما را به ایمان راه نموده است....»