عملیات ثامن الائمه
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
عملیات ثامن الائمه و شکست حصر آبادان، از عملیاتهای
جنگ تحمیلی عراق علیه ایران بود که منجر به شکست
حصر آبادان و آزادیسازی آن از دست نیروهای عراقی شد.
پس از تجاوز
عراق در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ و اشغال سریع بخشهایی از خاک
ایران و سقوط
خرمشهر، نیروهای عراقی در صدد اشغال شهر استراتژیک آبادان برآمده و آنرا به
محاصره درآوردند.
امام خمینی در چهاردهم آبان ۱۳۵۹ فرمانی صادر که
حصر آبادان باید شکسته شود، در پی فرمان امام نیروهای ایرانی عملیات ثامن الائمه را طرحریزی کرده و توانستند آن
حصر را بشکنند.
این عملیات با رمز «نصر من الله و فتح قریب» به فرماندهی
ارتش جمهوری اسلامی و مشارکت
سپاه پاسداران، در ساعت ۱ بامداد روز پنجم مهر ۱۳۶۰ آغاز و ظرف ۴۸ ساعت با پیروزی نیروهای ایرانی و پاکسازی کامل منطقه از نیروهای عراقی به پایان رسید. کشته شدن افراد زیادی از نیروهای دشمن، به غنیمت کردن بسیاری از ادوات جنگی، به اسارت در آمدن افراد زیادی از دشمنان و آزادسازی بیش از ۱۵۰ کیلومتر از اراضی اشغال شده از جمله نتایج این عملیات بود، و پیامدهای مهم داخلی و خارجی را به دنبال داشت.
در دورترین منطقه جنوب غربی
ایران، جزیرهای به نام
آبادان قرار دارد که از جنوب، آبهای گرم
خلیج فارس و از شمال و مشرق رودخانههای کارون و بهمنشیر و از غرب، اروندرود آن را در برگرفتهاند. اروند رود - که تنها رودخانه قابل کشتیرانی در ایران است و تا پیش از
جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، بنادر بزرگ و فعال
خرمشهر و آبادان در مسیر این آبراه واقع بودهاند. آبادان را از
عراق جدا میکند. تاریخ شهر آبادان با تاریخ صنعت کشورمان و به ویژه پالایشگاه آن گره خورده است.
پس از تجاوز عراق در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ و اشغال سریع بخشهایی از خاک ایران، خرمشهر مهمترین شهر بندری ایران، پس از ۴۰ روز مقاومت، با خیانت آشکار لیبرالها و منافقین، به دست دشمن افتاد. پس از سقوط خرمشهر، رژیم عراق در صدد برآمد تا جزیره آبادان را هم اشغال کند و تلاش کرد تا از طریق شرق کارون و شمال بهمنشیر وارد آبادان شود، زیرا عبور از این قسمت آسانتر از عبور از رودخانه کارون در جنوب خرمشهر بود. با چنین وضعیتی آبادان در یک
محاصره ۳۳۰ درجهای قرار میگرفت و عبور از رودخانه بهمنشیر میتوانست آنرا با خطر جدی روبهرو کند. دشمن میپنداشت اگر بتواند از این رودخانه بگذرد، آبادان را برای همیشه از آن خود کرده است.
عراقیها برای تصرف آبادان در ۸ آبان ۱۳۵۹، در منطقه ذوالفقاری روی رودخانه بهمنشیر پل شناور نصب و با عبور دادن قسمتی از نیروهای خود، وارد جزیره آبادان شدند و از آن جهت منطقه ذوالفقاری را انتخاب کرده بودند که با استفاده از پوشش نخلستانها بتوانند از دید رزمندگان اسلام دور مانده و به راحتی وارد شهر گردند.
عملیات ثامن الائمه (علیهالسّلام) گرچه به عنوان یکی از چهار عملیات بزرگ و برجسته در چارچوب سلسله تلاشهایی که برای آزادسازی مناطق اشغالی انجام گرفت، به شمار میرود ولی این عملیات به منزله «نقطه عطف» و «حلقه واسط» برای انتقال استراتژی جنگ از وضعیت گذشته به وضعیت جدید بود. سردار
محسن رضایی در اینباره میگوید:
«عملیات ثامن الائمه (علیهالسّلام) نقطه عطف است و به عنوان مبداء آغاز استراتژی مرحله دوم جنگ است و یکی از نقاط
اعتماد به نفس در استراتژی مرحله دوم، عملیات ثامن الائمه (علیهالسّلام) بود که حلقه واسط و مبداء تحول بود.»
رزمندگان اسلام شبانه سلاح بر دوش، پیاده و سواره به منطقه شتافتند و با جانبازی و فداکاری بسیار، چنان مقاومتی از خود نشان دادند که دلاوریها و شجاعتهای آنان در این منطقه به نام «حماسه ذوالفقاری» به عنوان برگ زرینی در تاریخ دوران دفاع مقدس به ثبت رسید. در این نبرد ۲۸۰ نفر از نیروهای بعثی به هلاکت رسیده و ۱۳۰ نفر به اسارت در آمدند و رزمندگان ایران توانستند از نفوذ نیروهای دشمن به شهر آبادان جلوگیری به عمل آوردند.
نیروهای عراقی بعد از این شکست، سعی کردند از طرف فیاضیه (بین ایستگاه ۱۲ و خرمشهر) به سمت آبادان پیشروی کنند که در این منطقه نیز با مقاومت نیروهای ایران مواجه و مجبور به عقبنشینی شدند. این عملیات تا ۱۸ آبان ۱۳۵۹، ادامه داشت و سرانجام نیروهای بعثی از روستای نخلستان عبادی نیز پاکسازی و تا ۴ کیلومتری شمال رودخانه بهمنشیر مجبور به عقبنشینی شدند.
بعد از این حماسه،
جهاد سازندگی موفق شد، جادهای در میان باتلاقهای اطراف آبادان احداث کند. این جاده نیروهای دشمن را دور میزد و به جاده آبادان - ماهشهر وصل میشد. از طریق این جاده که به جاده وحدت معروف بود، تدارکات نظامی نیروهای ایرانی آسانتر و سریعتر انجام میگرفت.
به دنبال صدور فرمان
امام خمینی (رحمةاللهعلیه) در چهاردهم آبان ۱۳۵۹، مبنی بر اینکه: «
حصر آبادان باید شکسته شود» نیروهای مسلح تمام تلاش و امکانات خود را برای شکستن
محاصره آبادان به خاطر اجرای فرمان امام خمینی (رحمةاللهعلیه) به کار بستند.
صدام که خود را ناتوان از تصرف آبادان میدید، بعد از یازدهمین نشست سران عرب در «امان» که در ۶ آذر ۱۳۵۹، تشکیل شد، چنین گفت: «ما نمیخواهیم کشورگشایی کنیم. ما فقط میخواستیم، تهدید ایران را از شهرهای خود دور سازیم!»
این گفته بیانگر ناتوانی عراقیها در پیشروی، در خاک ایران بود.
مقام معظم رهبری در مورد تاثیر سخنان امام (رحمةاللهعلیه) در نجات آبادان چنین فرودند:
«آبادان در معرض حمله و خطر بود، مثل خونین شهر، منتهی همین تاکید امام که تکلیف شرعی کردند که مبادا آبادان سقوط بکند، نیروهای رزمنده را که در آنجا بود، تقویت کردند. البته در آبادان سپاه آن روز برتر از ارتش بود. بعداً ارتش هم در آبادان مستقر شد و در یک مورد که نیروهای دشمن از بهمنشیر عبور کردند و وارد جزیره آبادان شدند، بسیج تودهای مردم و شرافت نظامی عدهای از نظامیان ما حماسه آفرید و عراقیها را در جایی که واقعاً بیرون کردن دشمن از آنجا بسیار دشوار بود، کوبیدند. عدهای را کشته و تار و مار کردند و عدهای را به داخل رودخانه انداختند و عدهای هم که توانستند، فرار کردند. عامل اصلی در حفاظت از آبادان همان فرمان امام بود و داغی که از سقوط نیمی از خونین شهر در دل برادران وجود داشت.»
عراق در همان روزهای نخست آغاز جنگ و در راستای وعدهای که دیکتاتور این کشور داده بود، بخشهایی از خاک سرزمینی ایران را به اشغال خود درآورد و بخشهای دیگر را هم در
محاصره سختی قرار داد. نیروهای عراقی یکی از استراتژیکترین مناطق یعنی شهر آبادان را
محاصره کردند که هم از منظر اقتصادی و سیاسی و هم نظامی اهمیت ویژهای برای
جمهوری اسلامی داشت. آبادان در بخش شرقی خود روخانه اروند را داشت که دسترسی به آبهای آزاد آنرا بسیار مهم کرده بود. اهمیت چاههای نفت این بندر هم برای کسی پوشیده نبود. آناندازه که امام خمینی (رحمةاللهعلیه) در آبان ماه سال ۵۹ و پس از
محاصره و اشغال بخشهایی از شهر آبادان درباره ضرورت شکستن
حصر این شهر تصریح کردند: «من منتظرم که این
حصر آبادان از بین برود و هشدار میدهم به پاسداران، قوای انتظامی و فرماندهان قوای انتظامی که باید این
حصر شکسته شود،
مسامحه نشود در آن. حتماً باید شکسته بشود. فکر این نباشد که ما اگر اینها هم آمدند، بیرونشان میکنیم. اگر اینها آمدند خسارات بر ما وارد میکنند. نگذارند اینها بیایند در آبادان وارد بشوند. از خرمشهر اینها را بیرون بکنند. حال تهاجمی بگیرند.»
دشمن متجاوز در آن سال نزدیک به ۶۰۰ مورد تجاوز به خاک ایران انجام داده بود و جمهوری اسلامی باید در برابر این زیاده خواهیها واکنشی قاطع و البته سریع انجام میداد.
صدام برای دستیابی به بلندپروزایهای خود نیازمند اشغال خاک ایران به ویژه شهر آبادان بود و پس از
محاصره و اشغال این شهر تنها راه ارتباطی و مرکز اتصال آبادان بندر چوئبده در ۴۵ کیلومتری جنوب شرقی شهر این شهر بود که از آن به عنوان مسیر تدارکات، پشتیبانی، نقل و انتقال نیرو و مهمات به آبادان و خط مقدم جبهه استفاده میشد که پس از تصرف خرمشهر و اشغال کامل آبادان از سوی عراق و تسلط این نیروهای این کشور بر جادههای ارتباطی آبادان به
اهواز و آبادان به بندر ماهشهر، عملا این راه هم مسدود شد و از همان زمان برنامهریزیهای نظامی برای آزادسازی این شهر آغاز شد.
منطقه عملیات ثامن الائمه (علیهالسّلام) در شرق رودخانه کارون و در حد فاصل شمال شهر آبادان و جنوب منطقه دارخوین قرار داشت و شامل سرپل دشمن به وسعت ۱۵۰ تا ۱۸۰ کیلومتر مربع میشد که در اشغال نیروهای عراقی بود. عوارض حساس منطقه، رودخانه کارون و دو جاده اهواز - آبادان و ماهشهر - آبادان بودند و عوارض مصنوعی منطقه نیز بیشتر شامل مواضع و استحکامات دشمن نظیر خاکریزهای متعدد، مواضع تانک، سنگرهای اجتماعی و انفرادی میشدند. با توجه به اهمیت دو پل قصبه و حفار برای دشمن که به منزله معبر و محل اتصال عقبههای او در شرق کارون بودند، مواضع و استحکامات فراوان و تعداد زیادی نیروی رزمی در این دو محور وجود داشتند.
دشمن برای استقرار در منطقه سرپل، واقع در شرق رودخانه کارون، دچار تناقض بود؛ از یک سو به لحاظ اهمیت منطقه و ضرورت حفظ آن میبایست از نیروی بسیاری استفاده میکرد و از سوی دیگر، با توجه به محدودیت عقبه خود، تجمع این میزان نیرو برایش ناممکن بود. در عینحال، شناخت عراقیها از توان نیروهای خودی در عقب راندن دشمن - به ویژه پس از ناکامی ارتش در عملیاتهای سوم آبان ۱۳۵۹ و بیستم دی ۱۳۵۹ - آنها را مطمئن کرده بود که مورد تعرض جدید قرار نخواهند گرفت.
استعداد و آرایش یگانهای دشمن در این منطقه برابر اسناد به دست آمده از تیپ ۸ مکانیزه ارتش عراق در ۲۶ مرداد ۱۳۶۰ عبارت بودند از:
۱- تیپ ۸ مکانیزه از لشکر ۳ زرهی که به سه گردان مکانیزه و یک گردان تانک در شمال سرپل و جنوب سلمانیه مواضع پدافندی را اشغال و تحکیم کرده بود.
۲- تیپ ۶ زرهی از لشکر ۳ زرهی که با سه گردان تانک و یک گردان مکانیزه در قسمت مرکزی و شرقی در شمال جاده ماهشهر - آبادان مستقر بود.
۳- تیپ ۴۴ پیاده از لشکر ۱۱ پیاده، که با یک گردان تحت امر لشکر ۳ زرهی در قسمت جنوبی منطقه سرپل و جنوب جاده ماهشهر - آبادان پدافند میکرد.
۴- تیپ ۱۲ زرهی لشکر ۳ در غرب کارون در احتیاط قرار داشت و گردانهای تانک الطارق و سیف سعد و چند گردان جیش الشعبی، گردان پیاده از تیپ ۴۴ و گردان ۱ از تیپ ۳۳ نیروی مخصوص نیز در منطقه شرق کارون استقرار داشتند.
برابر شواهد، قراین و اسناد موجود، در پی گسترش حملات رزمندگان اسلام به منطقه اشغالی سرپل در نیمه اول سال ۱۳۶۰، دشمن دچار اضطراب شده و احتمال حمله نیروهای خودی را پیشبینی میکرد. با این حال، عراقیها همچنان به استقرار در مناطق اشغالی اصرار داشتند و این امر بدین دلیل بود که عراقیها تصور میکردند که نیروهای اسلام از انجام دادن عملیات دقیق و برنامهریزی شده در سطحی گسترده ناتوان هستند. در واقع فرماندهی عراق احتمال تدارک حمله از محور شرق رودخانه را پیشبینی میکرد اما به هیچ وجه تصور نمیکرد این حمله، گسترده و همه جانبه باشد.
۵- استعداد دشمن در این منطقه برابر یک لشکر تقویت شده بود، ضمن این که فرمانده سپاه سوم میتوانست از احتیاط لشکرهای ۵ مکانیزه و ۹ رزهی که در جنوب غربی اهواز و سوسنگرد مستقر بودند، برای تقویت لشکر ۳ زرهی استفاده کند.
هدف اصلی عملیات، انهدام نیروهای دشمن در شرق رودخانه کارون و تصرف و تامین منطقه بود. در طرح اولیه سپاه آمده بود:
«سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مستقر در آبادان و دارخوین و ماهشهر ماموریت دارند تا به هماهنگی و همکاری کامل لشکر ۷۷ پیاده خراسان از محور فیاضیه و دارخوین به طور گسترده و از سه محور ایستگاه ۱۲ و ایستگاه ۷ و جاده ماهشهر- آبادان تک نمایند و نیروهای دشمن را که از کنار کارون تا جاده ماهشهر - آبادان گسترش داشتند، به طور کامل
محاصره و بعداز انهدام دشمن، در منطقه متصرفه پدافند نمایند.»
سران نظامی امیدوار بودند با انجام عملیات ثامن الائمه (علیهالسّلام) تهدید احتمالی دشمن برای تصرف آبادان که عراق آن را به صورت اهرم فشاری علیه ایران در تبلیغات خود مورد استفاده قرار میداد، خنثی شود. از سوی دیگر، در این عملیات پس از پاکسازی شرق رودخانه کارون، نیروهای خودی از خطوط پدافندی آزاد شده و امکان به کارگیری آنها در مراحل بعدی آزادسازی مناطق اشغالی فراهم میشد.
عملیات ثامن الائمه (علیهالسّلام) با رمز مقدس «نصر من الله و فتح قریب» به فرماندهی
ارتش جمهوری اسلامی و مشارکت
سپاه پاسداران در ۴ محور دارخوین، فیاضیه، ایستگاه هفت و دوازده و جاده ماهشهر انجام شد و در مجموع بیش از ۳۵ گردان از نیروهای ایرانی در این عملیات شرکت داشتند.
ترکیب نیروهای عمل کننده در این عملیات، شامل ارتش، سپاه، بسیج و نیروهای ژاندارمری به این شرح بود:
-لشکر ۷۷ با سه تیپ شامل ۹ گردان نیروی پیاده؛
-سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با ۱۶ گردان نیروی پیاده که در سازمان سه قرارگاه تیپی عمل میکرد؛
-تیپ ۳۷ زرهی شیراز؛
-گردان ۲۵۱ تانک از لشکر ۱۶ زرهی؛
-گردان ۱۰۷ ژاندارمری؛
-گروه رزمی ۲۹۱ تانک؛
-
جهاد سازندگی، علاوه بر احداث جاده وحدت در فروردین ۱۳۶۰، امور مقدماتی مهندسی عملیات را انجام داد.
پس از حذف
بنی صدر برای نخستینبار بود که نیروهای عمل کننده در چنین مقیاسی با هم ترکیب شده به نحو شایستهای با یکدیگر همکاری و همآهنگی میکردند، چنانکه این اقدام، الگوی مناسبی برای ادامه همکاری ارتش و سپاه در سایر عملیاتها شد.
در طرح مانور، سه محور عمده و یک محور فرعی برای انجام عملیات در نظر گرفته شده بود: محور شمالی شامل منطقه دارخوین و محمدیه و محور جنوبی شامل محور فیاضیه و ایستگاه ۷ بود. بر اساس این طرح، تلاش فرعی نیروها برای پشتیبانی نیز در محور جاده ماهشهر - آبادان انجام میشد. در این میان، محور دارخوین و فیاضیه با هدف تصرف و تامین پلهای حفار و قصبه دارای اهمیت بیشتری بودند و در صورت برخورداری نیروهای خودی از سرعت عمل، امکان انهدام و اسارت بسیاری از افراد دشمن در این محور وجود داشت. و همین ضرورت، در آرایش نیروها مؤثر بود، که به این ترتیب مشخص شد:
محور دارخوین - محمدیه: پنج گردان از سپاه (چهار گردان آفندی و یک گردان احتیاط) و سه گردان از ارتش (دو گردان آفندی و یک گردان احتیاط) و یک گردان تانک در احتیاط و پشتیبانی.
محور فیاضیه: پنج گردان از سپاه (چهار گردان آفندی و یک گردان احتیاط) و سه گردان از ارتش (یک گردان آفندی و دو گردان احتیاط).
محور جاده ماهشهر - آبادان: دو گردان از سپاه (یک گردان آفندی و یک گردان احتیاط) و دو گردان از ارتش (یک گردان آفندی و یک گردان پدافند).
برای پشتیبانی عملیات، سه گردان توپخانه و ۵۰ قبضه سلاح پدافند هوایی در نظر گرفته شده بود.
در مجموعه، به نظر میرسید، دشمن به دلیل برخورداری از نیروهای احتیاط و به ویژه امکان به کارگیری لشکرهای ۵ مکانیزه و ۹ زرهی تحت امر سپاه سوم، در موضع برتری قرار داشت، لیکن نیروهای خودی با توجه به شناخت دقیق از دشمن، ویژگی برتر عملیاتی، ترکیب جدید سپاه و ارتش - که پیش از این هرگز در این سطح وجود نداشت - و بهرهبرداری مناسب از زمین، از موقعیت بهتری برخوردار بودند. افزون بر این، دشمن به لحاظ درک و باوری که از توان نیروهای خودی داشت، به طور نسبی در غافلگیری به سر میبرد و این عوامل در مجموع میتوانست دستیابی به پیروزی را آسان کند.
در این میان، افزایش قابل توجه نیروهای سپاه در مقایسه با عملیاتهای پیشین و نقش طراحان نظامی سپاه در طرحریزی و هدایت عملیات، از جمله ویژگیهای عملیات ثامن الائمه (علیهالسّلام) و عامل برتری نیروهای خودی در برابر دشمن بود.
بدینترتیب، عملیات ثامن الائمه (علیهالسّلام) به منظور شکستن
محاصره آبادان و انهدام نیروهای دشمن در شرق رودخانه کارون پس از آمادهسازی مقدمات آن، آغاز شد.
مقدمات اجرای عملیاتی که طی آن باید
محاصره آبادان شکسته میشد، پس از عزل بنی صدر آغاز شد و تا مهرماه سال ۶۰ به طول انجامید و سرانجام بامداد پنجم مهرماه ۱۳۶۰ عملیاتی آغاز شد که میتوان از آن به عنوان آغاز مسیری برای عقب راندن دشمن متجاوز بعثی نام برد.
عملیات در ساعت ۱ بامداد روز پنجم مهر ۱۳۶۰ آغاز شد. قوای ایران در ساعات نخست عملیات، با تهاجم به مواضع دشمن و درهم شکستن مقاومت نیروهای آنان، خاکریزهای اول دشمن را تصرف و تامین کردند. مقاومت اولیه نیروهای عراقی در برخی از محورها و به ویژه تداوم آن در منطقه پل حفار، نشان دهنده هوشیاری نسبی دشمن بود. بنابر گزارش اسیران عراقی، اسارت یکی از نیروهای خودی در منطقه عملیاتی تیپ ۸ مکانیزه در محور دارخوین سبب هوشیاری دشمن شده بود، ولی شناخت نادرست فرماندهان نظامی عراق نسبت به توان نیروهای خودی که بر مبنای برآوردهای عملیاتهای ناکام پیشین ایجاد شده بود، سبب شد در برابر حمله نیروهای خودی واکنش مناسبی نشان ندهند.
با روشن شدن هوا و ادامه پیشروی نیروهای خودی از محور شمالی به سمت پلمارد و تهدید عقبه نیروهای دشمن، نخستین ضربه شکننده بر نیروهای عراقی وارد آمد. با این حال، نیروهای دشمن در منطقه پل حفار همچنان مقاومت میکردند. گستردگی محورهای تهاجم و عقبماندگی دشمن سبب شد تا نیروهای خودی با به دست گرفتن ابتکار عمل و ادامه پیشروی در محورهای مختلف، دشمن را تحت فشار قرار دهند.
از سوی دیگر، در پی تغییر وضعیت میدان نبرد، فرماندهی نیروهای دشمن تلاش میکرد تا تاریک شدن هوا به مقاومت در پل حفار ادامه دهد. دشمن قصد داشت، با تقویت منطقه، ابتدا منطقه سرپل را حفظ کند و پس از آن، با نصب پل روی رودخانه کارون، نیروهای
محاصره شده را نجات دهد و سپس، با استقرار در منطقه غرب رودخانه کارون، از ادامه پیشروی نیروهای خودی جلوگیری کند. بر همین اساس، دشمن در اولین اقدام با وارد کردن تیپ ۱۰ زرهی گارد جمهوری، سعی کرد، پل حفار را حفظ کرده و با استقرار تیپ ۱۶ زرهی از لشکر ۶ زرهی در غرب رودخانه کارون، از پیشروی نیروهای خودی جلوگیری کند. تهاجم رزمندگان به نیروهای تیپ ۱۰ سبب شد تا این نیروها در همان لحظات اولیه حضور در منطقه سرپل،
محاصره شده و عقبنشینی کنند، در صورتیکه اگر در حمله به تیپ ۱۰ تاخیر صورت میگرفت، بیگمان نیروهای تیپ ۱۰ دشمن پس از حضور در منطقه، دست به ضد حمله میزدند.
با آزاد شدن جاده ماهشهر - آبادان در ساعت ۸:۳۲ بامداد روز پنجم مهر و پیشروی نیروهای خودی از شمال به جنوب وتصرف پل قصبه، امکان مقاومت از عراقیها گرفته شده بود.
در بعد از ظهر همان روز بخشی از پل حفار تصرف شده بود ولی عراقیها برای باز نگه داشتن عقبه نیروهای
محاصره شده خود در شرق کارون، همچنان مقاومت میکردند، چنانکه با تاریک شدن هوا حرکت ستون نیروهای دشمن از اهواز به سمت خرمشهر دیده میشد.
روز اول عملیات در حالی به پایان رسید که دشمن به دلیل عقبماندگی، توان مقابله با نیروهای خودی را نداشت و تنها، به تاریک شدن هوا، باز نگاه داشتن پل حفار برای تقویت منطقه و یا امکان عقبنشینی نیروهای
محاصره شده امید بسته بود. در روز دوم عملیات (ششم مهر)، در حالیکه پیشروی نیروهای خودی همچنان ادامه داشت، دشمن واکنش جدی از خود نشان نداد و از بعدازظهر همان روز نیروهای عراقی به تدریج تسلیم شده و یا عقبنشینی کردند و سرانجام در پایان این روز عملاً منطقه سرپل دشمن آزاد شد.
در روز سوم عملیات نیز در پی پاکسازی منطقه،
محاصره آبادان به پایان رسید و فرمان امام خمینی مبنی بر شکستن
حصر آبادان، در مدت ۴۸ ساعت آفند تحقق یافت و نیروهای خودی پس از پاکسازی کامل منطقه، در ساحل شرقی رودخانه کارون استقرار یافتند. در این عملیات علاوه بر آزادسازی منطقه اشغالی در شرق رودخانه، بخش وسیعی از نیروهای خودی - که درگیر پدافند در منطقه بودند - آزاد و برای عملیاتهای بعدی آماده شدند.
در این عملیات نیروهای اسلام به نتایج مهمی دست یافتند، از جمله:
۱- ساحل شرقی رودخانه کارون تصرف و تامین گردید.
۲-
آبادان از
محاصره یک ساله خارج شد.
۳- بیش از ۱۵۰ کیلومتر مربع از اراضی اشغال شده، آزاد گردید.
۴- بیش از ۳ هزار نفر از نیروهای دشمن کشته و زخمی شدند و ۱۶۵۶ نفر نیز به
اسارت در آمدند.
۵- تعداد ۹۰ دستگاه تانک و نفربر، ۱۰۰ دستگاه انواع خودرو دشمن منهدم گردید و تعداد ۳ فروند هواپیما و یک فروند هلیکوپتر عراق نیز سرنگون شدند.
همچنین ۱۰۰ دستگاه تانک، ۶۰ دستگاه نفربر، ۳ دستگاه لودر و ۱۵۰ دستگاه خودرو به غنیمت گرفته شد.
صدام پس از این شکست ۷ تن از فرماندهان خود را تیرباران کرد.
با توجه به نقش شجاعانه لشکر ۷۷ پیاده با تصویب شورای عالی دفاع در تاریخ یازدهم مهر ۱۳۶۰، به لشکر پیروز خراسان تغییر نام داد.
موفقیت عملیات ثامن الائمه (علیهالسّلام) در ابعاد مختلف پیامدهایی به همراه داشت که آنرا در دو محور عمده، داخلی و خارجی ارزیابی میکنیم.
۱- با انجام موفقیتآمیز اولین عملیات وسیع
ایران در جبههها، روحیه نیروهای رزمنده تقویت و توانمندانهتر از پیش به نبرد با دشمن پرداختند.
۲- از نظر سیاسی وضعیت سیاسی کشور منسجمتر شد و کمتر از یک هفته بعد از این عملیات، مردم با شرکت در سومین انتخابات ریاست جمهوری، حضرت
آیت الله خامنهای را به
ریاست جمهوری برگزیدند، که این امر منجر به موفقیت بیشتر در سیاستهای خارجی نظام نیز گردید.
۳- با تثبیت دولت اسلامی و وحدتنظر مسئولین نظام، موضعگیریهای قاطعانه و به موقعی در قبال مسائل خارجی انجام گرفت.
مهمترین پیامد خارجی این عملیات تشکیل
شورای همکاری خلیج فارس توسط کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس، به منظور جلوگیری از گسترش و نفوذ انقلاب اسلامی و یاری رساندن به رژیم متجاوز عراق بود، همچنین تحرکات نظامی
آمریکا در خلیج فارس به منظور اعمال فشار بر ایران و حمایت از کشورهای منطقه بیشتر شد.
آمریکا با اعزام ناوگان نظامی خود در خاورمیانه و آبهای دریای عمان، مانورهایی انجام داد و تهاجم تبلیغی گستردهای را علیه ایران آغاز کرد و با نشر اکاذیب و شایعات، وحشت بیمورد رژیمهای منطقه را از ایران بیشتر کرد.
•
پایگاه اطلاع رسانی حوزه، برگرفته از مقاله «عملیات ثامن الائمه (ع) و شکست حصر آبادان»، تاریخ بازیابی ۱۴۰۱/۰۴/۰۹. •
خبرگزاری جمهوری اسلامی، برگرفته از مقاله «عملیات ثامن الائمه (ع)»، تاریخ بازیابی ۱۴۰۱/۰۴/۰۹.