• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

عمرو بن لیث صفاری

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



عمرو بن لیث صفاری، برادر یعقوب بن لیث صفاری دومین حکمران دولت صفاریان در قرن سوم قمری بود.



عمرو بن لیث صفاری دومین حکمران دولت صفاریان و از دلاوران، زیرکان و هوشمندان بود. پس از مرگ برادرش یعقوب بن لیث صفاری بنیانگذار دولت صفاریان در سال ۲۶۵ق امیر شد و معتمد عباسی امارت او را برتمام حوزه حکومتی برادرش (که عبارت بود از خراسان، اصفهان، سیستان، سند و کرمان) تایید و تنفیذ کرد. او شش سال بدین‌گونه حکومت کرد و آن‌گاه روابطش با معتمد تیره شد و خلیفه او را از امارتی که بدو تفویض کرده بود عزل کرد. عمرو از پذیرش فرمان عزل خودداری کرد و خلیفه سپاهی به‌سوی او فرستاد و عمرو شکست خورد و به کرمان عقب نشست. سپس با سپاه خلیفه (که الموفق عباسی برادر خلیفه، فرمانده آن بود) نبرد کرد و الموفق از کرمان و سیستان عقب نشست.


هنگامی که معتضد (پس از معتمد در سال ۲۷۹ق) خلیفه شد، دوباره عمرو را امیر خراسان کرد و ولایت ری را نیز در سال ۲۸۴ق به او سپرد. عمرو در مقابل، هدایای گرانبها و اموال بسیاری برای معتضد فرستاد و بدین‌گونه، موقعیت والایی نزد او یافت، لذا عمرو از او خواست امارت ماوراءالنهر را نیز بدو بسپارد؛ معتضد نیز چنین کرد. اسماعیل سامانی امیر ماوراءالنهر با عمرو به نزاع برخاست و میان آنان نبردهایی درگرفت که به پیروزی اسماعیل سامانی و اسارت عمرو بن لیث در سال ۲۸۷ق انجامید.
اسماعیل اسیر خود را نزد خلیفه فرستاد و عمرو در حالی که بر شتری دو کوهانه به غل و زنجیر بسته شده و چهره‌اش بر اثر رنج راه دگرگون و زشت شده بود، وارد بغداد شد. شاعر ناظر به این منظره، قطعه ذیل را سرود:
«آیا نمی‌بینی حوادث روزگار چه سان گاه آسان و گاهی دشوار [و درس‌های آن، عبرت آموز] است؟! همین حکایت، تو را بس که عمرو بن لیث در حالی که امیر بود و سرافرازانه میان سپاهیان خود در حرکت بود، به خلیفه شترانی تقدیم کرد و خود نمی‌دانست روزی او را در حالی که اسیر و دست و پایش در غل است، بر یکی از آن شتران به حرکت در خواهند آورد.»

شتری که عمرو بر آن بسته شده بود و با آن وارد بغداد شد، از شترانی بود که عمرو همراه دیگر هدایا به خلیفه تقدیم کرده بود. عمرو زندانی شد و همچنان در زندان ماند تا آن‌که روز مرگ خلیفه معتضد و خلیفه شدن فرزندش مکتفی در سال ۲۸۹ق کشته شد. با اسیر شدن عمرو، روزگار دولت صفاریان به سر آمد و دولت سامانیان بر ویرانه‌های آن برپا شد.
[۹] ابراهیم حسن، حسن، تاریخ الاسلام السیاسی، ج۳، ص۱۴۲.



۱. ابن اثیر، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، ج۷، ص۳۲۵.    
۲. ابن اثیر، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، ج۷، ص۴۱۴.    
۳. ابن اثیر، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، ج۷، ص۴۲۶.    
۴. ابن اثیر، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، ج۷، ص۵۰۰.    
۵. ابن اثیر، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، ج۷، ص۵۱۶.    
۶. ذهبی، محمد بن احمد، العبر، ج۱، ص۴۱۰ به بعد.    
۷. ذهبی، محمد بن احمد، العبر، ج۱، ص۴۱۶-۴۱۷.    
۸. ابن خلکان، احمد بن محمد، وفیات الاعیان، ج۶، ص۴۱۹.    
۹. ابراهیم حسن، حسن، تاریخ الاسلام السیاسی، ج۳، ص۱۴۲.
۱۰. زرکلی، خیرالدین، الاعلام، ج۵، ص۲۵۷.    
۱۱. مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب، ج۴، ص۱۸۹.    



عبدالسلام ترمانینی، رویدادهای تاریخ اسلام، ترجمه پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، ج۲، ص۱۴۸-۱۴۹.






جعبه ابزار