ابوسماک (ابوشهاب) عمران بن حطان بن ظبیان سدوسی شیبانی وائلی، فردی سخنور و شاعر و سردسته «قَعَده» صفریه (کسانی که به جنگ نپرداختند) در بصره بود. او در بصره تعدادی از صحابه را درک و از آنان روایت نقل کرد. راویان حدیث نیز از وی روایت کردهاند. عمران از آنرو از «قعده» صفریه بهشمار میآید که عمری طولانی داشت و توان جنگیدن را از دست داده بود. لذا به تحریض خوارج با شعر و سخنرانی اکتفا کرد. عمران در پیری، به خوارجِ «شُرات» پیوست. گفتهاند که او با زنی از خوارج ازدواج کرد و قصد داشت او را به آیین خویش در بیاورد، اما آن زن عمران را به مسلک خود معتقد ساخت و بعد از آن، عمران به خوارج شرات پیوست. بدین سبب، حجاج ثقفی در تعقیب او بود، اما عمران به شام گریخت و در آنجا عبدالملک بن مروان در صدد دستگیریاش برآمد. از اینرو، به عمان کوچید. حجاج به حاکم آنجا دستور داد تا او را بازداشت کند. لذا به قوم «ازَد» پناه آورد و بر آیین «اباضیه» در بین آن قوم جان سپرد.
عبدالسلام ترمانینی، رویدادهای تاریخ اسلام، ترجمه پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، ج۱، ص۲۵۲. |