عمر بن عبدالفتاح تلمسانی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
تِلِمْسانی، عمر بن عبدالفتاح، «مرشدالعام» (رهبر) اخوان المسلمینِ
مصر از ۱۳۵۲ تا ۱۳۶۵ش/ ۱۹۷۳ـ۱۹۸۶. خانواده اش الجزایری بودند و از
تلمسان به مصر
مهاجرت کرده بودند.
وی در ۱۲۸۳ش/ ۱۹۰۴ در
قاهره به
دنیا آمد. دورة تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در قاهره گذراند، سپس به دانشکدة
حقوق دانشگاه قاهره رفت و در ۱۳۱۲ش/ ۱۹۳۳ فارغ التحصیل شد و به
وکالت پرداخت. در اواسط دهة ۱۳۱۰ش/ ۱۹۳۰ به راهنمایی حسن البنّا، بنیانگذار و مرشدالعام اخوان المسلمین، عضو گروه اخوان المسلمین شد. وی اولین وکیلی بود که به این گروه پیوست.
تلمسانی به دنبال تیرگی مناسبات افسران آزاد و اخوان المسلمین در ۱۳۳۳ ش/ ۱۹۵۴ و در جریان سرکوبی گروه در همین
سال، زندانی شد و هفده سال در زندانهای مصر به سر برد و در ۱۳۵۰ ش، به دستور انور سادات، همراه با دیگر اعضای اخوان آزاد شد.
او از پیوستن به طرفداران سیدقطب، که کتاب معالم فی الطریق را به مرامنامة عقیدتی ـ سیاسی خود تبدیل کرده بودند، خودداری ورزید و به اسماعیل حسن الهضیبی، مرشدالعام اخوان المسلمین (از ۱۳۳۰ تا ۱۳۵۲ ش/ ۱۹۵۱ـ۱۹۷۳)، وفادار ماند.
تلمسانی و دیگر اعضای با سابقة اخوان، بیشتر از خط اعتدالی هضیبی طرفداری میکردند
تلمسانی پس از
آزادی از زندان، موضع سیاسی معتدلی داشت و ترجیح میداد که بجای رویارویی خشن با نظام سیاسی ــ که روش تندروهای اسلامی و طرفدار اندیشه های سیدقطب بود ــ از طریق دعوت و فعالیت سیاسی، اهداف اخوان المسلمین را در زمینة تحقق قانون شریعت در مصر پیش ببرد؛ ازینرو در سالهای نخستین حکومت انور سادات، رابطة اخوان و
دولت مصر بدون تنش بود و اخوان، با تأیید ضمنی سیاستهای انورسادات در اوایل دهة ۱۳۵۰ش/ ۱۹۷۰، به تقویت بنیة سازمانی خود پرداخت
تلمسانی در ۱۳۵۰ش/ ۱۹۷۱، به نمایندگیِ اخوان المسلمین به کاخ ریاست جمهوری مصر رفت و از انور سادات برای آزاد کردن زندانیان اسلام گرا تشکر کرد
همین میانه رویها باعث شد تا گروههای اسلام گرای تندرو مصری، اخوان را به همکاری با حکومت متهم کنند.
پس از مرگ هضیبی در ۱۳۵۲ش/ ۱۹۷۳،
تلمسانی به رهبری اخوان المسلمین برگزیده شد و تا
زمان مرگ در این مقام باقی ماند. اخوان المسلمین تجدید
حیات و
اقتدار خود را در دهه های ۱۳۵۰ و ۱۳۶۰ش/ ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰، به او مدیون است.
در دهة ۱۳۵۰ ش/ ۱۹۷۰، گروههای تندرو اسلامی مصر (سازمان التحریر الاسلامی به رهبری صالح سریه، جماعة المسلمین معروف به التکفیر و الهجرة و سازمان الجهاد) در رویارویی مسلحانه با
حکومت انور سادات، در معرض سرکوب و نابودی قرار گرفتند.
اما اخوان المسلمین به تحکیم
قدرت اجتماعی، اقتصادی و نفوذ سیاسی در جامعة مصر ادامه میداد. قدرت تبلیغاتی اخوان زمانی گسترش یافت که صالح عَشماوی، عضو برجسته و قدیمی و اخراجی اخوان، مجلة خود، الدعوة، را ــ که در سالهای قبل از سرکوبی ۱۳۳۳ ش/ ۱۹۵۴ بهطور مرتب در خدمت اخوان المسلمین منتشر میکرد ــ در اختیار
تلمسانی قرار داد تا ارگان رسمی نظریات و سیاستهای اخوان المسلمین باشد
تلاش
تلمسانی بیش از هر چیز، بر کسب مجوز رسمی برای فعالیت اخوان المسلمین به عنوان حزب سیاسی متمرکز بود. گرچه او هیچگاه به این هدف دست نیافت، توانست از طریق ائتلاف با احزاب ملی و
سوسیالیست مصری، در انتخابات ۱۳۶۳ ش/ ۱۹۸۴ هشت کرسی مجلس مصر را به اعضای اخوان اختصاص دهد.
تلمسانی بر آن بود که اجرای
احکام شریعت اسلامی به زمان احتیاج دارد و نمیتوان آنها را یکباره و با
خشونت به اجرا در آورد. گرچه گروههای تندرو اسلامی و نیز چپ گرایان غیرمذهبی،
تلمسانی و اخوان المسلمین را به سازش با انورسادات متهم میکردند، اما او ضمن
دفاع از خط مشی خود، بر این نکته تأکید داشت که
اعتدال و میانه روی به مفهوم سازش نیست، و در جای خود از سیاستهای داخلی و خارجی انور سادات انتقاد میکرد.
گرچه سادات با باز گذاشتن دست اخوان المسلمین، از این گروه در برابر اسلام گرایان تندرو و چپ گرایان و هواداران ناصر استفاده میکرد، اما پس از صلح با
اسرائیل، خود را رویاروی اخوان و نهادهای تابع آن قرار داد.
در اواخر دهة ۱۳۵۰ش/ ۱۹۷۰،
تلمسانی از سیاستهای انورسادات، بخصوص از
صلح با اسرائیل و عقد قرارداد کمپ دیوید، انتقاد کرد. به نظر او، با صلح به عنوان معاهدة سیاسی نباید مخالفت کرد، اما از لحاظ دینی باید مخالفت کرد؛ چون
اسلام مخالف آن است که غیر
مسلمانان سرزمینهای اسلامی را
غصب کنند.
تلمسانی از
انقلاب اسلامی ایران حمایت میکرد. قبل از وقوع انقلاب اسلامی، او از دو طریق با مسائل
ایران آشنا شده بود: نخست از طریق فعالیتهای گروه فداییان اسلام و آشنایی با
نواب صفوی، رهبر این گروه
دوم از طریق آشنایی با فعالیتهای دارالتقریب بین المذاهب الاسلامیة که در دهه ۱۳۲۰ ش/ ۱۹۴۰، نزدیکی شیعه و سنّی را در دستور کار خود قرار داده بود.
تلمسانی در جلسة ملاقات آیت اللّه محمدتقی قمی با حسن البنّا در قاهره حضور داشت.
وی علاوه بر حمایت از انقلاب اسلامی ایران در سالهای اولیه، دعوت انور سادات را از محمدرضا پهلوی برای اقامت در مصر، بشدت محکوم کرد
تلمسانی از معدود رهبران اخوان المسلمین بود که به هنگام
مرگ در ۱۴
رمضان ۱۴۰۶/ خرداد ۱۳۶۵/ ۱۹۸۶، از عزت و احترام خاصی در میان نیروهای اجتماعی و سیاسی این کشور برخوردار بود و در مراسم تشییع جنازة او جمعیت انبوهی شرکت داشتند.
از
تلمسانی آثار متعددی بجا مانده که از مهمترین آنهاست: ۱) قال الناس و لم أقل عن حکم عبدالناصر: آراءالمعاصرین فی جمال عبدالناصر و حکمه (۱۴۰۰)؛ ۲) الاسلام و نظرته السامیة للمرأة (۱۳۹۹)؛ ۳) ایام مع السادات (قاهره ۱۴۰۴)؛ ۴) ذکریات لامذکَّرات (قاهره: دارالاعتصام، (بی تا.))؛ ۵) الحکومة الدینیة (قاهره: دارالاعتصام)؛ ۶) آراء فی الدین والسیاسة (رم ۱۴۰۶)؛ ۷) الخروج من المأزق الاسلامی الراهن (المنصوره: دارالوفاء)؛ ۸) ثلاثة و ثلاثون یوماً من حکم السادات؛ ۹) بعض ما علمنی الاخوان المسلمون؛ ۱۰) الاسلام والحیاة (قاهره ۱۴۱۲؛.
(۱) بهمن آقایی و خسرو صفوی، اخوان المسلمین: تاریخ پیدایش، تحولات و فعالیت های جنبش اخوان المسلمین در یک قرن اخیر، تهران ۱۳۶۵ ش.
(۲) عمر
تلمسانی، «الشیخ
تلمسانی یتحدث للسید خسروشاهی حول المسلمین و لوحدة الاسلامیة»، العالم، ش ۹۱ (صفر ۱۴۰۶/ نوامبر ۱۹۸۵).
(۳) عباس خامه یار، ایران و الاءخوان المسلمین، بیروت ۱۹۹۷.
(۴) محمدخیر رمضان یوسف، تتمة الاعلام للزرکلی، بیروت ۱۴۱۸/ ۱۹۹۸.
(۵) عبدالعظیم رمضان، مصر فی عصر السادات: اراءنی السیاسة و التاریخ، قاهره ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
(۶) ژوئل کامپانا، «دولت، جامعة مدنی و اسلام گرایی در خاورمیانه: بررسی تجربة مصر»، ترجمة حمید احمدی، اطلاعات سیاسی و اقتصادی (فروردین و اردیبهشت ۱۳۷۷).
(۷) رودی متّی، «جنبشهای اسلامی مصر و انقلاب اسلامی ایران»، ترجمة حمید احمدی، کیهان، ش ۱۲۸۳۸، ۲۷ شهریور ۱۳۶۵.
(۸) Walid M Abdelnasser, "Islamic organizations in Egypt and the Iranian Revolution of ۱۹۷۹: the experience of the first few years", Arab studies quarterly , vol۱۹, no ۲ (Spring ۱۹۹۷).
(۹) R Hrair Dekmejian, Islam in revolution: fundamentalism in the Arab world , NewYork ۱۹۸۵.
(۱۰) Gilles Kepel, Le Prophإte et Pharaon: les'mouvements islamistes dans l'Egypte contemporaine , Paris ۱۹۸۴.
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «عمر بن عبدالفتاح تلمسانی»، شماره۳۸۴۵.