عمر بن حسین خرقی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
خِرَقی، عمربن حسین، خِرَقی، عمربن حسین،
فقیه حنبلی قرن سوموچهارم و مؤلف اثر فقهی مشهور المختصر است.
کنیه وی ابوالقاسم و به بغدادی نیز معروف است. از سال و محل تولد او اطلاعی در دست نیست. سیرهنویسان واژه خِرَقی را منسوب به خِرَق (جمع خرقه) دانستهاند؛ منتسب به جماعتی که به
خرید و فروش پارچه میپرداختند و گروهی از آنان نیز در
بغداد و
اصفهان ساکن بودند.
پدر خرقی، ابوعلی حسینبن عبداللّه (متوفی ۲۹۹)، از بزرگان
فقهای حنبلی است که از کسانی چون
ابوبکر مَرُّوذِی (متوفی ۲۷۵)، حفصبن عمر دُوری (متوفی ۲۴۶) و منذر بن ولید جارودی
حدیث شنیده است و افرادی چون محمدبن عبداللّه شافعی (متوفی ۳۵۴) و محمدبن احمدبن صَوّاف (متوفی ۳۵۹) از او حدیث نقل کردهاند.
ابوالقاسم خرقی مقدمات
علوم دینی و دانش
فقه را نزد پدرش و نیز نزد
فقها و محدّثانی چون حرب بن اسماعیل حنظلی کرمانی و دو تن از فرزندان احمدبن حنبل، صالح و عبداللّه، فراگرفت.
او علاوه بر پدرش از کسانی مانند
ابوبکر نَجّاد و ابوالفضلبن عبدالسمیع هاشمی حدیث شنیده است.
خرقی شاگردان بسیاری تربیت کرد، از جمله: عبیداللّه بن محمد ابنبَطَّه (عُکبَری، ابوالحسن عبدالعزیزبن حارث تمیمی، و ابوالحسین ابنسمعون/ شمعون.
خرقی در اواخر عمر بغداد را ترک کرد. بیشتر شرح حالنگاران سبب این
مهاجرت را رواج دشنام دادن به صحابه و سَلَف در آن شهر دانسته و توضیح بیشتری ندادهاند
در برخی منابع دیگر، سلطه
آلبویه بر بغداد سبب بیرون رفتن خرقی از آن شهر و ورود به
دمشق ــکه از قبل مکتب حنبلی در آنجا ریشه داشت ــ ذکر شده است.
سزگین
علت مهاجرت خرقی را تنگشدن فضای اجتماعی برای
حنبلیان بغداد بهسبب انتقاد آنان از برخی
صحابه دانسته است.
برخی خرقی را به
تعبد ،
ورع و
تقوا متصف کرده و ستودهاند.
خرقی چندی پس از ورود به دمشق در ۳۳۴ از دنیا رفت و در قبرستان بابالصغیر به خاک سپرده شد و آرامگاهش محل
زیارت گشت.
در برخی منابع گزارش شده که خرقی در دمشق به علت نامعلومی محکوم به تحمل تازیانه شد و به همین سبب جان سپرد.
چنین گزارشی از
مرگ خرقی در منابع دیگر از جمله ابنابییعلی، ابنخلّکان، و ذهبی ذکر نشده است.
به گزارش برخی منابع، خرقی آثار بسیاری تألیف کرده، اما تنها المختصر فیالفقه باقیمانده است؛ او هنگام مهاجرت از بغداد کتابهایش را در محله «درب سلیمان» بغداد نزد کسی به
امانت سپرده بود، اما بعدها آن محل آتش گرفت و کتابهای خرقی از میان رفت. بیشتر
سیرهنویسان هم تنها از کتاب المختصر یاد کردهاند،
ولی
حاجیخلیفه وی را صاحب تفسیری دانسته است.
سزگین نیز کتابی به نام فواید را به خرقی نسبت داده که گزیدهای از آن به روایت ابوالقاسم لالکائی موجود است.
(۱) ابنابییعلی، طبقاتالحنابلة، چاپ عبدالرحمانبن سلیمان عُثیمین، ریاض ۱۴۱۹/۱۹۹۹.
(۲) ابنتیمیه، مجموعالفتاوی، چاپ مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت ۱۴۲۱/۲۰۰۰.
(۳) ابنخلّکان، وفیات الاعیان وأنباء أبناء الزمان.
(۴) ابنقدامه، المغنی، بیروت (۱۳۴۷)، چاپ افست (بیتا).
(۵) ابنکثیر، البدایة و النهایة، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
(۶) ابواسحاق شیرازی، طبقاتالفقهاء، چاپ احسان عباس، بیروت ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
(۷) حاجی خلیفه.
(۸) خطیب بغدادی، تاریخ بغدادی.
(۹) ذهبی، تاریخ الاسلام.
(۱۰) فؤاد سزگین، تاریخالتراثالعربی، ج۱، جزء۳، نقله الیالعربیةمحمود فهمی حجازی، ریاض ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
(۱۱) سمعانی، الانساب.
(۱۲) مجیرالدین عبدالرحمانبن محمد عُلیمیحنبلی، المنهجالاحمد فی تراجم اصحاب الامام احمد، ج۲، چاپ ریاض عبدالحمید مراد، بیروت ۱۹۹۷.
(۱۳) سعود فنیسان، آثار الحنابلة فی علومالقرآن، (اسکندریه ۱۴۰۹).
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «عمر بن حسین خرقی»، شماره۶۹۹۹.