عَمَد (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
عَمَد:(السَّمَاواتِ بِغَيْرِ عَمَدٍ) «عَمَد»(بر وزن قمر) جمع
«عمود» به معناى ستون است،
و مقيد ساختن آن به
(تَرَوْنَها)، دليل بر اين است كه
آسمان ستونهاى مرئى ندارد، مفهوم اين سخن آن است كه ستونهايى دارد، اما قابل رؤيت نيست. و چنان كه در تفسير
سوره رعد گفتهايم، اين تعبير، اشاره لطيفى است به قانون «جاذبه و دافعه»، كه همچون ستونى بسيار نيرومند اما نامرئى، كرات آسمانى را در جاى خود نگه داشته. و به معناى هر شىء طولانى، مانند: قطعات چوب و آهن نيز آمده است.
«عَمَد» (بر وزن صمد) و
«عُمُد» (بر وزن دهل) هر دو جمع
«عمود» به معناى ستون است، هر چند از نظر ادبى اولى را جمع و دومى را اسم جمع دانستهاند.
ترجمه و تفاسیر آیات مرتبط با عَمَد:
(اللّهُ الَّذِي رَفَعَ السَّمَاوَاتِ بِغَيْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَهَا ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ وَ سَخَّرَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ كُلٌّ يَجْرِي لأَجَلٍ مُّسَمًّى يُدَبِّرُ الأَمْرَ يُفَصِّلُ الآيَاتِ لَعَلَّكُم بِلِقَاء رَبِّكُمْ تُوقِنُونَ) (خدا همان كسى است كه آسمانها را، بدون ستونهايى كه بتوانيد آنها را ببينيد، برافراشت، سپس بر عرش قدرت قرار گرفت؛ و به تدبير جهان پرداخت؛ و خورشيد و ماه را مسخّر ساخت، كه هر كدام تا زمان معيّنى حركت دارند. كارها را او تدبير مىكند؛
آیات را براى شما تشريح مىنمايد؛ شايد به لقاى
پروردگارتان يقين پيدا كنيد.)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید:
راغب در
مفردات مىگويد: عمود چيزى است كه خيمه به آن تكيه دارد و مىايستد،
و جمع آن، هم عمد - به ضم عين و ميم- مىآيد و هم عمد به فتح عين و ميم- و در آيه
(فِي عَمَدٍ مُمَدَّدَةٍ) عمدهم قرائت كردهاند، و نيز در
قرآن کریم آمده:
(بِغَيْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَها). بعضى
گفتهاند: عمد- به دو فتحه-، اسم جمع عماد است نه جمع.
(دیدگاه
شیخ طبرسی در
مجمع البیان:
)
(خَلَقَ السَّمَاوَاتِ بِغَيْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَهَا وَ أَلْقَى فِي الْأَرْضِ رَوَاسِيَ أَن تَمِيدَ بِكُمْ وَ بَثَّ فِيهَا مِن كُلِّ دَابَّةٍ وَ أَنزَلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَنبَتْنَا فِيهَا مِن كُلِّ زَوْجٍ كَرِيمٍ) (او آسمانها را بدون ستونى كه آن را ببينيد آفريد، و در زمين كوههاى استوارى قرار داد مبادا شما را بلرزاند و آرامش را از شما بگيرد و از هر گونه جنبندهاى روى آن منتشر ساخت؛ و از آسمان آبى نازل كرديم و بوسيله آن در روى زمين انواع گوناگونى از گياهان پرارزش رويانديم.)
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان میفرماید: كلمه ترونها احتمال دارد قيد توضيحى باشد، و معنا اين باشد كه شما آسمانها را مىبينيد كه ستون ندارد، و احتمال هم دارد قيد احترازى باشد و معنا چنين باشد كه: خدا آنها را بدون ستونى ديدنى خلق كرده ، تا اشعار داشته باشد به اينكه آسمانها ستون دارد، ليكن ديدنى نيست.
(دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان:
)
(فِي عَمَدٍ مُّمَدَّدَةٍ) (در ستونهاى كشيده و طولانى.)
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان میفرماید: كلمه عمد - با فتحه عين و فتحه ميم- جمع عمود (ستون) است، و كلمه ممدده اسم مفعول از مصدر تمديد است، و تمديد مبالغه در مد (كشيدن) است. بعضى از مفسرين گفتهاند: منظور از
(عَمَدٍ مُمَدَّدَةٍ)گل ميخهايى است كه اهل عذاب را ميخكوب مىكند.بعضى
ديگر گفتهاند: عمد ممدده تنههاى درختان است كه چون مقطار، زندانى را با آن مىبندند، و مقطار چوب و يا تنه درختى بسيار سنگين است، كه در آن سوراخهايى باز مىكردند تا پاهاى دزدان و ساير مجرمين زندانى را در آن سوراخها كنند، بعضى ديگر معانى ديگرى براى آن كردهاند.
(دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان:
)
•
مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، بر گرفته از مقاله «عَمَد»، ص۳۸۷.