علیاکبر تشبیهیکاشی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
تَشبیهی کاشی،
شاعر نیمه دوم قرن دهم و نیمه نخست قرن یازدهم در
عهد صفوی است. وی به
تصوف نقطوی گرایش داشته است.
تشبیهی کاشی فرزند محمد کاشی، از بزرگان سادات
کاشان بود
و به پیشۀ گازری (رختشویی) اشتغال داشت.
سال تولد او را باتوجه به تاریخ درگذشتش و طول عمر ۷۰ سالهاش حدود سال ۹۶۰ق/۱۵۵۳م تخمین میتوان زد.
تشبیهی در زادگاه خود پرورش یافت و هیچگاه تأهل اختیار نکرد.
وی از خردسالی مصاحب فضلا و شعرا بود و در کار
شعر و شاعری نزد
موحدالدین فهمی کاشانی (د ۱۰۱۴ق)، شاگردی میکرد. در جوانی بهسرودن شعر پرداخت و در شاعری شهرت یافت.
تشبیهی اهل سیر و سفر بود و سراسر
عراق و
فارس را سیر کرده بود.
وی به
تصوف گرایش داشت و از پیروان
طریقه نقطویه (پسیخانی) (ه م) و از مریدان
مولانا قاسم کاهی و کوثری محسوب میشد.
در این زمان طریقت نقطوی از سوی متشرعان،
کفر بهشمار آمد و نقطویانِ تکفیر شده، مورد تعقیب و آزار قرار گرفتند، بسیاری از پیروان این فرقه کشته شدند
و گروهی از آنان، ازجمله تشبیهی کاشانی،
محمد صوفی آملی و
میرشریف آملی به
هندوستان گریختند.
تشبیهی ۳ بار به هندوستان سفر کرد و بار سوم ۴۰ سال در آن دیار (در لاهور) ماند. وی با دربار
گورکانیان هند ارتباط داشت و مورد احترام جلالالدین اکبر و جهانگیرشاه بود و چون عزلت گزید، روزانه یک اشرفی مقرری برای وی تعیین شد تا با فراغ بال به عبادت بپردازد.
پس از مرگ اکبرشاه، پسرش جهانگیر از تشبیهی حمایت میکرد.
تذکره نویسان در باره او گفتهاند که درویشی مجذوب و قلندر سیرت بود و با کسوت درویشی به جهانگردی میپرداخت و به گردش در گورستانها رغبتی خاص داشت.
شاید رغبت او به سیر در گورستانها، با اعتقادات نقطویان درباره خاک و اهمیت آن به عنوان منشأ هستی ارتباط داشته است،
زیرا تشبیهی همانند برخی از قلندران دیگر عهد صفوی نقطوی مذهب
و پیرو عقاید
محمود پسیخانی بود، ازینرو برخی معاصرانش وی را سرزنش میکردند.
اوحدی بلیانی، از معاصران تشبیهی، وی را در زیّ
ملامتیه دانسته است.
تشبیهی در سلوک عرفانی خود به سیدابوالقاسم کاهی (متوفی ۹۸۸) ارادت میورزید.
از آنجایی که تشبیهی به تصوف نقطوی گرایش داشت و خود یک صوفی نقطوی بهشمار میآمد، باورهای او همان باورهای نقطویان است. این باورها را در آثار تشبیهی میتوان بازیافت؛ چنانکه در یک رساله که به نام
ابوالفضل علامی (ه م)، از رجال معروف و متنفذ در عهد پادشاهی اکبرشاه (ه م) نوشته، اسرار نُقَط و حروف را شرح داده است. نقطویان از خاک، که موجودات از آن برمیآیند، به «نقطه» تعبیر میکنند، منکر رستاخیزند، به تناسخ باور دارند و انسان کامل را میستایند و میپرستند.
در میان سخنان و اشعار تشبیهی دو باور جلب توجه میکند:
الف ـ
توحید: تشبیهی در قصیدهای که در مدح اکبرشاه، پادشاه گورکانی هند سروده، و به وسیلۀ ابوالفضل علامی به وی تقدیم کرده است، در مقام یک مجتهد صاحب فتوا،
تقلید و توحید را مغایر دانسته، و از پادشاه خواسته است «تقلیدیان را براندازد تا حق به مرکز خود بازگردد و توحید، خالص بماند».
ب ـ انسان کامل: تشبیهی در یک رباعی شطحگونه خود را حق میبیند و مظهر جود و وجود معرفی میکند و در یک کلام احساس میکند که انسان کامل است: «بحرکرمم منت جود که برم/ محوعدمم نام وجود که برم»، «گویند سجود پیش حق باید کرد/ من چون همه حق شدم سجود که برم».
تشبیهی دارای آثاری منظوم و منثور بسیار بوده است. در منابع مختلف بر کثرت اشعار وی تأکید گردیده،
و بدین معنا تصریح شده است که قریب ۸ رسالۀ منثور و منظوم مشتمل بر
قصیده،
غزل،
قطعه،
رباعی و معما از او به یادگار مانده است.
صاحب
مجمعالنفایس از ویژگی خاص دیوانی که از تشبیهی دیده است، سخن میگوید
و
علی ابراهیم خلیل از تألیف ۲۰ مقاله توسط وی سخن در میان میآورد
اما این آثار از گزند روزگار مصون نمانده، و تمامی آنها به دست ما نرسیده است.
سبب این امر گذشته از حوادث روزگار، بیاعتنایی تشبیهی به جهان، چونان دیگر اندیشمندان وارسته و بیتوجهی وی نسبت به جمع و تدوین آثار خود بوده است و همین امر موجب پراکندگی و تباهی اکثر تصانیف وی شده است.
آنچه امروز از تشبیهی بر جای مانده، و به روزگار ما رسیده است، مثنوی خورشید و ذره در بحر
مثنوی معنوی و یک مثنوی در بحر خسرو و شیرین نظامی است.
اوحدی بلیانی از معاصران تشبیهی ۳ دیوان شعر از وی را دیده است.
بیشتر اشعار او در قالب غزل و رباعی است.
تقیالدین کاشانی مجموع اشعار دیوان او را هشت هزار بیت و ابراهیم خلیل
آنها را پنج هزار بیت دانسته است.
مضمون اشعارش عاشقانه و عارفانه است و نازک خیالیهای سبک هندی ــ که در عصر او رواج داشته ــ در شعرش نمودار است. برخی از اشعارش نیز از نوع شطحیات است و کفرآمیز به نظر میرسد.
(۱) لطفعلی بن آقاخان آذربیگدلی، آتشکده آذر، چاپ جعفر شهیدی، چاپ افست تهران ۱۳۳۷ش.
(۲) اسکندر منشی.
(۳)اوحدی بلیانی، محمد، عرفات العاشقین، نسخۀ خطی کتابخانۀ ملی ملک، شم ۵۳۲۴؛
(۴) عبدالقادربن ملوک شاه بهنی، منتخب التواریخ، تصحیح احمدعلی صاحب، چاپ توفیق ه سبحانی، تهران ۱۳۷۹ـ۱۳۸۰ ش.
(۵) علی ابراهیم خلیل، تذکرة صحف ابراهیم، نسخه عکسی موجود در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران، ش ۲۹۷۴.
(۶) صادق صادقی افشار، تذکرة مجمع الخواص، ترجمه عبدالرسول خیامپور، تبریز ۱۳۲۷ش.
(۷) محمدصدیق بن حسن صدیق حسن خان، شمع انجمن، چاپ سنگی کلکته ۱۲۹۲.
(۸)فخرالزمانی، عبدالنبی، تذکرۀ میخانه، به کوشش احمد گلچین معانی، تهران، ۱۳۶۷ش؛
(۹)کاشانی، تقیالدین محمد، خلاصةالاشعار، نسخۀ خطی کتابخانۀ مجلس شورا، شم ۳۳۴؛
(۱۰) کیخسرو اسفندیار، دبستان مذاهب، چاپ رحیم رضازاده ملک، تهران ۱۳۶۲ش.
(۱۱) احمد گلچین معانی، کاروان هند، مشهد ۱۳۶۹ ش.
(۱۲)احمد، ظهورالدین، پاکستان مین ادب کی تاریخ، لاهور، ۱۹۷۷م؛
(۱۳)احمدعلی هاشمی سندیلوی، مخزن الغرائب، به کوشش محمدباقر، لاهور، ۱۹۶۸م؛
(۱۴)اخلاص، کشن چند، همیشه بهار، به کوشش وحید قریشی، کراچی، ۱۹۷۳م؛
(۱۵)خواجه عبدالرشید، تذکرۀ شعرای پنجاب، لاهور، ۱۳۴۶ش؛
(۱۶)دانشنامۀ جهان اسلام، تهران، ۱۳۸۲ش؛
(۱۷)ذکاوتی قراگزلو، مهدی، جنبش نقطویه، تهران، ۱۳۸۳ش؛
(۱۸)شفیق، لچهمی نراین، شام غریبان، به کوشش محمد اکبرالدین صدیقی، کراچی، ۱۹۷۷م؛
(۱۹)صادقی کتابدار، مجمع الخواص، ترجمۀ عبدالرسول خیامپور، تبریز، ۱۳۲۷ش؛
(۲۰)صفا، ذبیحالله، تاریخ ادبیات در ایران و در قلمرو زبان پارسی، تهران، ۱۳۶۳-۱۳۷۰ش؛
(۲۱)عظیمآبادی، حسینقلی، نشتر عشق، به کوشش اصغر جانفدا، دوشنبه، ۱۹۸۱م؛
(۲۲)فلسفی، نصرالله، زندگی شاهعباس اول، تهران، ۱۳۶۹ش؛
(۲۳)قاطعی هروی، مجمعالشعرای جهانگیر شاهی، به کوشش محمدسلیم اختر، کراچی، ۱۹۷۹م؛
(۲۴)نفیسی، سعید، تاریخ نظم و نثر در ایران و در زبان فارسی، تهران، ۱۳۴۴ش؛
(۲۵)هدایت، رضا قلی، ریاضالعارفین، به کوشش مهرعلی گرکانی، تهران، ۱۳۴۴ش.
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «تشبیهی کاشی»، شماره۳۵۵۵. دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «علیاکبر تشبیهی کاشانی»، شماره۵۹۳۸.