علی بن حماد عبدی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اِبْنِ
حَمّاد، ابوالحسن
علی بن حماد بن عبیدالله
بن حماد عبدی بصری،
فقیه،
محدث و شاعر
امامی سده ۴ق/ ۱۰م است.
در نسبت وی که عبدی (منسوب به عبدالقیس) یا
عَدَوی (منسوب به بنی
عدی) بوده است، میان محققان اختلاف است.
عبدی نسبت یکی دیگر از شعرای
اهل بیت یعنی سیف یا سفیان
بن مصعب بوده و این امر سبب اشتباه برخی از
رجال شناسان شده است.
ابن شهر آشوب ذیل «ابوالحسین
علی بن حماد» گفته است: «یکی از صادقین علیهماالسلام فرموده: شعر عبدی را فراگیرید که او بر
دین خدا بود»،
اما این مطلب درست به نظر نمیرسد. نخست به این دلیل که همین
حدیث را
کشّی با اندک تغییری از
امام صادق (علیهالسلام) درباره
سفیان بن مصعب ذکر کرده است
و این احتمال که مقصود از صادقین،
علمای ثقه امامیه باشند،
نیز ضعیف است. دوم آنکه
نجاشی در اوایل
عمر خود وی را درک کرده است، بنابراین او معاصر امام صادق (علیهالسلام) نبوده است تا درباره
شعرش چنین مطلبی گفته شود. افزون بر این ابن شهر آشوب،
سفیان
بن مصعب را در شمار اصحاب امام صادق (علیهالسلام) ذکر کرده است و در مناقب خود اشعاری به ابن
حمّاد و عیدی نسبت داده که دلیل بر تمایز این دو در نزد وی است.
از تاریخ
ولادت و
وفات او اطلاع دقیقی در دست نیست. اما
علی ابن محمد صوفی که حدود ۳۸۷ تا ۳۹۰ق
زاده شده، در کتاب المجدی
گفته است:
ابو علی بن دانیال که از خویشان من بوده قصیدهای برای من نقل کرد که ابن
حماد برای او انشاد کرده بود. از این رو میتوان
حدس زد که وی در طبقه
شیخ صدوق (د ۳۸۱ق/ ۹۹۱م) بوده و در اوایل
سده ۴ق به
دنیا آمده و در اواخر آن وفات یافته است.
از مشایخ
اجازه ابن
حمّاد،
عبدالعزیز بن یحیی بن احمد بن عیسی جلودی از محدثان بزرگ امامیه است،
و
شاگرد برجسته وی
حسین بن عبیدالله غضائری است که ابن
حماد یکی از مشایخ اجازه او بوده است و همین خود دلالت بر
وثاقت وی نیز دارد.
از ابن
حماد اشعار بسیاری در کتابهای
شیعه نقل شده است که همگی در
مدح و
رثای ائمه معصومین (
علیهمالسلام) و ذکر مناقب و احوال ایشان است. اشعار وی نشان از وسعت
دانش او در
اخبار اهل بیت دارد و از خیالپردازیهای شاعرانه تهی است و همه با
براهینی مبتنی بر
قرآن و
حدیث، برای دفاع از
مذهب امامیه سروده شده است. برای نمونه میتوان به اشعار وی درباره ماجرای
غدیرخم، مناقب و
امامت علی (علیهالسلام) و جانشینان او، به ابن شهر آشوب
و نیز
بیاضی رجوع کرد. همچنین
ابوالفتوح رازی در تفسیر خود به اشعار وی استشهاد کرده است.
در مورد آثار او، نکتهای که جلب نظر میکند، آن است که در منابع اولیه اشعار وی قطعههایی کوتاه است که به جهت
استشهاد و
استدلال آورده شده است، اما ناگهان در مآخذ متأخر قصاید بلند و
مراثی بسیاری منسوب به وی دیده میشود، چنانکه در الغدیر دیوان شعری با ۲۲۰۰
بیت به او نسبت داده شده است.
علاوه بر ابن
حماد، چند شاعر دیگر میشناسیم که به همین نام شهرت داشتهاند و - چنانکه اشاره شد - این امر به خلط میان نام و آثار آنان انجامیده است. یکی از اینان
علی بن حماد واسطی عالم و شاعر
امامی در
قرن ۷ق/ ۱۳م است
و دیگری
علی بن حماد ازدی بصری است و قاضی شوشتری دو
قصیده یکی بائیه و دیگری تائیه نقل کرده که ظاهراً منسوب به وی دانسته است،
حال آنکه
امینی آن دو قصیده را در شمار آثار ابن
حماد واسطی آورده است. به نظر میرسد که این هر دو یک شخص بوده باشند. شاعر دیگر،
محمد بن حماد است که صاحب الحصون المنیعة از وی به عنوان شاعری ادیب و فاضل یاد میکند که معاصر خلیعی شاعر بوده است و نزدیک به ۲۰۰ قصیده در
مدح و رثای
امام حسین (علیهالسلام) دارد و در ۹۰۰ق/ ۱۴۹۵م در
حلّه درگذشته است.
امینی میگوید: بعضی از قصاید وی را اشتباهاً به ابن
حماد (موضوع این
مقاله ) نسبت دادهاند، حال آنکه در پایان بعضی از قصاید نام شاعر واقعی صریحاً ذکر شده است
و جای شگفتی است که او خود نیز همین اشتباه را تکرار کرده و اشعار آن ابن
حماد را به ابن
حماد ما نسبت داده است
و از همین جاست که اشعار ابن
حماد عبدی در الغدیر به حدود ۵۰۰ بیت رسیده است. طریحی نیز در
المنتخب اشعار و قصاید فراوانی درباره واقعه کربلا از ابن
حماد آورده است، اما بجز یک مورد
که نام
محمد بن حماد را ذکر کرده، در اشعار دیگر به عنوان «ابن
حماد» بدون ذکر نام و
کنیه بسنده کرده است و همین باعث شده که بعضی از
علما این اشعار را به ابن
حماد بصری نسبت دهند.
از مقایسه اشعار نقل شده به وسیله ابن شهر آشوب و طریحی از ابن
حماد میتوان دو سبک متفاوت شعری را تشخیص داد، دسته اول بیشتر در مناقب و موضوع
امامت علی (علیهالسلام) و
اهل بیت و همه مستند به روایات است. دسته دوم بیشتر در رثای
امامحسین (علیهالسلام) و
خاندان و اصحاب اوست و لاجرم عاطفه و احساس بر آنها غلبه دارد و مورد توجه صاحبان مقاتل بوده است. همچنین بعضی از اشعار ابن
حماد در
المنتخب
را
خاقانی در
شعراء الحلّة ذیل
محمد بن حماد آورده است. بنابر این میتوان گفت که اشعار ابن
حماد در المنتخب از آنِ ابن
حماد بصری نیست.
بیتی جنجالی در مدح
علی (علیهالسلام) به ابن
حماد نسبت داده شده که درباره آن نظرهای گوناگون ابراز شده است.
آن بیت چنین است: «ضلّ الامین و صدّها عن حیدر تاللّه ما کان الا´مین امینا» یعنی «امین» گمراه شد و «آن» را از حیدر باز داشت.
سوگند به
خدا امین امانت نداشت. اختلاف در معنای «امین» و مرجع ضمیر «ها» است. بعضی از مخالفان
شیعه گفتهاند: مقصود از امین،
جبرئیل است و ضمیر به
رسالت و
وحی باز میگردد
و این عقیده فرقه
ذمّامیه از
غلات شیعه است که جبرئیل را به جهت اشتباهش در تقدیم رسالت به
محمد (صلی الله علیه و اله و سلم) به جای
علی بن ابیطالب (علیهالسلام) سرزنش کردهاند،
اما با توجه به اینکه امامیه
غالیان را
کافر میدانند
و نیز اعتقاد ابن
حماد به امین بودن جبرئیل و
خاتمیت حضرت محمد (صلی الله علیه و اله و سلم)
این گفته صحیح به نظر نمیرسد. بعضی گفتهاند: مقصود از امین، امین
اسلام در نزد مردم و آنچه در
روز شورا انجام داده است، بوده که در این صورت مرجع ضمیر
خلافت است.
در این میان نظر
شوشتری با توجه به اعتقادات ابن
حماد درستتر به نظر میآید. وی گفته است منظور تعریض به ابوعبیده جراح است که امین امت
لقب یافته
و در مسأله خلافت
ابوبکر بسیار کوشیده بود.
(۱) آقابزرگ
طهرانی، طبقات اعلام الشیعة، قرن ۴، بیروت، ۱۳۹۰ق/ ۱۹۷۰م.
(۲) عبدالرحمان ابن جوزی، تلبیس ابلیس، قاهره، ۱۳۶۸ق/ ۱۹۴۹م.
(۳)
محمد ابن شهر آشوب، معالم العلماء، نجف، ۱۳۸۰ق/ ۱۹۶۰م.
(۴)
محمد ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، قم، المطبعة العلمیة.
(۵)
علی ابن صوفی، المجدی، به کوشش
محمود مهدوی دامغانی، قم، ۱۴۰۹ق/ ۱۹۸۹م.
(۶) حسین ابوالفتوح رازی، تفسیر، به کوشش ابوالحسن شعرانی و
علی اکبر غفاری، تهران، ۱۳۸۳ق.
(۷) عبدالله افندی، ریاض العلماء، به کوشش
احمد حسینی، قم، ۱۴۰۱ق/ ۱۹۸۱م.
(۸) عبدالحسین امینی، الغدیر، بیروت، ۱۳۸۷ق/ ۱۹۶۷م.
(۹)
محمد بخاری، صحیح، بیروت، دارالکتب العلمیة.
(۱۰)
علی بیاضی، الصراط المستقیم، به کوشش محمدباقر بهبودی، تهران، ۱۳۸۴ق/ ۱۹۶۴م.
(۱۱)
محمد حائری، منتهی المقال، تهران، ۱۳۰۰ق/ ۱۸۸۳م.
(۱۲)
محمد حر عاملی، امل الامل، به کوشش
احمد حسینی، بغداد، ۱۳۸۵ق/ ۱۹۶۵م.
(۱۳)
علی خاقانی، شعراء الحلّة، نجف، ۱۳۷۲ق/ ۱۹۵۲م.
(۱۴) ابوالقاسم خویی، معجم رجال الحدیث، بیروت، ۱۳۹۸ق/ ۱۹۷۸م.
(۱۵) قاضی نورالله شوشتری، مجالس المؤمنین، تهران، ۱۳۷۵ق/ ۱۹۵۵م.
(۱۶) فخرالدین طریحی، المنتخب، نجف، ۱۳۷۹ق/ ۱۹۵۹م.
(۱۷)
محمد طوسی، اختیار معرفة الرجال، به کوشش حسن مصطفوی، مشهد، ۱۳۴۸ش.
(۱۸) حسن علامه حلی، ایضاح الاشتباه، تهران، ۱۳۱۹ق/ ۱۹۰۱م.
(۱۹) عباس قمی، الکنی و الالقاب، تهران، ۱۳۹۷ق/ ۱۹۷۷م.
(۲۰)
محمد مفید، شرح عقائد الصدوق، تبریز، ۱۳۷۱ق/ ۱۹۵۱م.
(۲۱) مهدوی،
محمود (نک: ابن صوفی در همین مآخذ).
(۲۲)
احمد نجاشی، رجال، به کوشش موسی شبیری زنجانی، قم، ۱۴۰۷ق/ ۱۹۸۷م.
دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «ابوالحسن ابنحماد»، ج۳، ص۱۱۰۵.