علی بن عیسی بهاءالدین اربلی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
ابوالحسن علی بن عیسی هَکّاری بهاءالدین اِرْبِلی، محدّث،
مورّخ، ادیب و شاعر نامبردار
شیعی سده هفتم بود.
علی بن عیسی اِربِلی در اوایل قرن هفتم هجری در
شهر اربل به دنیا آمد. او بعد از اتمام تحصیلات و کسب علوم رایج عصر خویش در نزد اساتید فن و نخبگان آن دوران به ترویج فرهنگ
اسلام پرداخت. وی در فن نگارش و شعر و ادب، مورد توجه عالمان دانش دوست و حاکمان عالم پرور قرار گرفت. در دوران جوانی و اواخر خلافت حکمرانان
بنی عباس در زادگاه خویش به فن کتابت و نویسندگی اشتغال داشت و بعد از آن که هلاکوخان مغول بر شهر های اسلامی، از جمله
بغداد استیلا یافت و حکومت
بغداد به دست خاندان با کفایت و دانش دوست جوینی افتاد، علی بن عیسی اربلی نیز به آنان پیوست و تا اواخر عمر در «دیوان انشاء» (اداره اسناد رسمی و مکاتبات دولتی) با آنان به ویژه
عطاءالملک جوینی معروف به علاءالدین همکاری نزدیک داشت.
اربلی در دوران زندگی خویش با دانشمندان بزرگ اسلامی همچون
خواجه نصیر الدین طوسی،
سید رضی الدین علی بن موسی بن طاووس،
یوسف بن مطهر حلی (پدر
علامه حلی) و
حسن بن یوسف بن مطهر حلی (
علامه حلی) معاصر و مرتبط بود. وی همچنین مورد توجه مردان سیاست و وزارت در عصر خود از جمله
ابن علقمی .
ابوطالب مؤید الدین محمد بن علقمی آخرین وزیر دولت بنی عباس بود. وی ۱۴ سال در سمت وزارت به جامعه اسلامی به ویژه
شیعیان خدمات شایان نمود. او سیاستمداری
شیعی مذهب، عدالت پرور، فرهنگ دوست، اهل تحقیق و تفکر، خوشنویس و مروج علم و مکتب بود. وی در سال ۶۵۷ ـ یک سال بعد از فتح بغداد توسط هلاکوخان مغول ـ در همان شهر درگذشت.
وزیر دانش دوست و
شیعه اواخر حکومت عباسیان،
عطاءالملک جوینی و برادرش شمس الدین بوده است.
از متون تاریخی بر می آید که پدر وی امیر فخر الدین ابوالفتح اربلی مدتی حکومت اربل را عهده دار بوده است. اربلی در علوم مختلف اسلامی همچون
حدیث،
تاریخ،
رجال،
فقه و عقاید صاحب نظر و از نظریه پردازان سیاست آن روز بوده و فکر و تدبیر و انشاء و قلم وی در اتخاذ تصمیم های سیاستمداران عصر تأثیر فراوان داشته است.
بهاءالدین اِرْبِلی در اِرْبِل زاده شد و همانجا پرورش یافت.
تنها کسی که تاریخ ولادت او را به صراحت ۶۲۵ دانسته
ابن حبیب حلبی (متوفی ۷۷۹) است.
پدرش فخرالدین عیسی، معروف به
ابن جِجْنی حاکم اربل و نواحی آن بود و در ۶۶۴ در همانجا درگذشت.
اربلی نزد شماری از علمای عامّه و خاصّه دانش آموخت و از بسیاری اجازه
روایت یافت.
برخی از آنان عبارتاند از:
رضی الدین علی بن طاوس (متوفی ۶۶۴) که اربلی با وی مباحثات علمی داشت،
جلال الدین عبدالحمید بن فخّار موسوی ،
تاج الدین علی بن انجب معروف به
ابن ساعی بغدادی (متوفی ۶۷۴)،
حافظ ابوعبدالله محمد بن یوسف گنجی شافعی (متوفی ۶۵۷).
علی بن عیسی اربلی، افزون بر تألیفات ارزشمند و خدمات شایان توجه فرهنگی و اجتماعی برای جوامع اسلامی، اندوخته های علمی و پژوهش های خود را ـ که محصول سال ها اندیشه و تفکر و زحمات شبانه روزی وی بود ـ بر عده ای از انسان های مستعد و اندیشمند عرضه نمود، برخی از آنان عبارتند از:
۱. مجد الدین ابوالفضل بن یحیی بن علی طیبی.
۲. جمال الدین حسن بن یوسف بن مطهر حلی.
۳. شیخ رضی الدین علی بن یوسف بن مطهر.
۴. سید شمس الدین محمد بن فضل علوی حسنی.
۵. شیخ تقی الدین بن ابراهیم بن محمد بن سالم.
۶. تاج الدین محمد بن علی اربلی.
۷. عماد الدین عبدالله بن محمد مکی،
۸. شرف الدین احمد بن عثمان نصیبی،
۹. شرف الدین احمد بن تاج الدین محمد.
۱۰. عزالدین ابو علی حسن بن ابی الهیجاء اربلی.
۱۱. تاج الدین ابوالفتح بن حسین بن ابی بکر اربلی.
۱۲. امین الدین عبدالرحمن بن علی بن ابی الحسن جزری.
۱۳. حسن بن اسحاق بن ابراهیم بن عباس موصلی.
۱۴. محمود بن علی بن ابی القاسم.
۱۵. عبدالرزاق بن الفوطی.
۱۶. شیخ عیسی بن محمد بن علی.
جمعی از بزرگان نیز نزد او درس خوانده و از او روایت کرده اند، از جمله
علامه حلّی و برادرش
رضی الدین علی بن مطهّر ،
احمد بن عثمان نصیبی فقیه مالکی،
عبدالرزاق بن فوطی .
جمعی نیز نزد او کشف الغمّة را قرائت کرده اند.
علی بن عیسی اربلی دانشمندی فاضل و حدیث نگاری مورد اعتماد، شاعری ادیب و نوسنده ای متعهد و دارای فضائل اخلاقی و خصلت های پسندیده است. از تألیفات وی می توان به کتاب پرارج «
کشف الغمه فی معرفه الائمه» اشاره کرد که در موضوع خود کامل و نیکو نگاشته شده است. وی این کتاب را در شب ۲۱ ماه
رمضان،
شب قدر، در سال (۶۸۷) به پایان برده است. اربلی بیشتر اشعار خود را به مدح و ستایش
اهل بیت و
ائمه اطهار ـ علیهم السلام ـ اختصاص داده است.
اربلی یکی از دانشمندان و نابغ کم نظیر جهان اسلام است که با داشتن دانش سرشار و معلومات چشم گیرش در قرن هفتم هجری درخشید، او در زمره بزرگترین علمای علم ادب پیش از خود قرار دارد با این حال او یکی از سیاست پردازان عصر درخشان خود بود چنان که حقیقت فقه و حدیث نیز توسط وی آشکار گردید و سنگرهای مذهب (به) وسیله او حمایت شد و کتاب ارزنده اش «
کشف الغمه» بهترین اثری است که درباره تاریخ پیشوایان دین، نشان دادن فضائل آنان و دفاع از حریم شان و دعوت به سوی آنان نوشته شده است. این کتاب دلیل قاطع بر دانش زیاد، مهارت در حدیث، ثبات در مذهب، نبوغ در ادب و مهارت در شعر این دانشمند تواناست.
اربلی به عنوان اندیشمند اسلامی دارای تفکرات و اندیشه های ارزشمندی بود. وی به خاطر برخورداری از افکاری والا در میان دانشمندان اسلامی از مقام و منزلت ویژه ای برخوردار است. در این جا به برخی از اندیشه های وی اشاره می کنیم:
اربلی در فرصت های مناسب در کتاب
کشف الغمه گاهی با نظم و زمانی با عبارت های شیوا، عشق و علاقه خود را به
اهل بیت عصمت ـ علیهم السلام ـ ابراز می دارد. او در ضمن شرح حال
امام حسین ـ علیه السلام ـ می نویسد.
علی بن عیسی در موارد متعددی حزن و اندوه خود را از حوادث غم بار
کربلا اظهار می دارد و حتی گاهی تحمل خود را از شنیدن و نقل مصیبت های
حضرت اباعبدالله الحسین ـ علیه السلام ـ از دست می دهد. او می گوید:
گاهی شنیدن این اوضاع و احوال شدیداً دل مرا به درد می آورد و نمی توانم این مصائب را آن چنان که رخ داده بنگارم. من سالهاست که در روز عاشورا و در مجالس عزاداری برخی از این مصائب و روضه ها را نمی توانم گوش کرده و تحمل نمایم و از شدت ناراحتی بر آن چه که بر آن حضرت و اهل بیت ـ علیهم السلام ـ وی گذشته است، گاهی مشرف به هلاکت می شوم و تا آن جا که می توانم بر آن حضرت و اهل بیتش گریه می کنم و بر قاتلان و دشمنانشان لعن و نفرین می فرستم. اما حزن و اندوه من با این ها تسکین نمی یابد و در مصیبت آن جناب نمی توانم آرامش حقیقی خود را بازیابم.»
اربلی بعد از واقعه موصل و تصرف این شهر توسط
مغول، به
بغداد هجرت کرد و با خاندان جوینی همکاری نزدیک داشت؛ و با استفاده از قدرت سیاسی و اقتصادی، در ترویج دین مبین
اسلام و تعظیم عالمان دین و نشر ادب و فضائل و ترمیم خرابی های مغول از هیچ کوششی فروگذاری نکرد. وی با علاءالدین جوینی حاکم خیر و دانش دوست بغداد پیوندی عمیق داشت تا آن جا که وقتی علاء الدین جوینی معروف به عطا ملک ـ مورد غضب اباقاخان مغول قرار گرفت و توسط او به همدان احضار شد، علی بن عیسی نیز در کنار علاء الدین به عنوان اسیر در زنجیر گرفتار بود،آنان هنوز در گردنه اسدآباد بودند که اباقاخان در سال ۶۸۰ هـ ق، در گذشت و آن ها آزاد شدند. او همچنان با خاندان جوینی همراهی می کرد تا این که
شمس الدین جوینی توسط ارغون شاه، مقتول و عطاملک نیز در گذشت و علی بن عیسی از صحنه سیاست کنار رفت.
اربلی در زمان حکومت تاج الدین بن صَلایا در اربل به دبیری پرداخت و کاتب وی بود و پس از سقوط اربل به دست مغولان
به گفته خود در
رجب ۶۶۰ به بغداد رفت و در زمان
علاءالدین عطاملک جوینی (متوفی ۶۸۱) در دیوان انشا به دبیری پرداخت.
اربلی در بغداد از اطرافیان عطاملک جوینی
و در سفر و حضر همراه او بود و در منزلی مشرف بر دجله و معروف به «دیوان شرابی» اقامت داشت و بیشترین آثار خود را در همین زمان تألیف کرد و در ۶۷۸ تعمیر
مسجدی معروف به جامع باب السیف را عهده دار گشت.
در ۶۸۰ به سعایت دشمنان، اباقاخان مغول پسر هلاکو (حک: ۶۶۳ـ۶۸۰) به جوینی بدبین شد و دستور داد که جوینی و برخی همراهانش، از جمله اربلی، را به اردوی او در همدان ببرند، ولی پیش از آنکه آنان به همدان رسند در گردنه اسدآباد خبر فوت خان مغول منتشر شد و پس از وی تکودار احمد، برادر اباقاخان، ایلخان شد و جوینی مجدداً به حکومت بغداد گماشته شد و اربلی همچنان با او بود تا اینکه جوینی در ۶۸۱ درگذشت.
در ۶۸۷ سعدالدوله یهودی موصلی ـ وزیر ارغون خان ـ
مسلمانان را آزار بسیار کرد، و اربلی نیز مدتی از کار برکنار شد تا اینکه سعدالدوله در ۶۹۰ به قتل رسید.
اربلی سالهای آخر عمر خود را خانه نشین شد و به تألیف پرداخت.
اربلی بنابر مشهور در ۶۹۲
یا ۶۹۳
در بغداد درگذشت.
البته
ابن عماد حنبلی سال درگذشت او را ۶۸۳ دانسته است.
او را در خانه مسکونیش معروف به کارپردازخانه واقع در غرب
بغداد به خاک سپردند.
محدّث قمی بر سر مزار او رفته است،
ولی امروزه آن خانه ویران گشته و اثری از آن بر جای نمانده است.
درباره وزارت اربلی اختلاف است؛ برخی او را صاحب وزارت و صدارت خوانده و یکی از سیاستمداران زمان خویش دانسته اند.
ابوالحسن شعرانی نیز وزیر بودن او را با چنان علم و فضل بعید ندانسته است.
برخی هم احتمال دادهاند که علی بن عیسی وزیر ـ معروف به ابن جرّاح (متوفی ۳۳۴) ـ شخص دیگری بوده و وزارت «مقتدر» و «قادر» عباسی را عهده دار بوده است.
به نوشته
افندی اصفهانی میرداماد در شرعة التسمیة درباره اربلی تعبیری آورده که یکی از شاگردان وی آن را دالّ بر امامی نبودن اربلی از نظر میرداماد دانسته و او را
زیدی مذهب خوانده است.
از آنجا که اربلی در مواضع متعددی از کشف الغمة به امامی بودن خود تصریح کرده، زیدی خواندن وی نادرست است. به نظر افندی اصفهانی
شاید منشأ این اشتباه آن باشد که یکی از دانشمندان
زیدیه کتابی به نام کشف الغمه تألیف کرده است (وی نسخهای از این کتاب را در
تبریز دیده بوده است).
در منابع کهن نیز به امامی بودن اربلی اشارت رفته است.
با توجه به استادان اربلی، جامعیّت وی در علوم مختلف معلوم میشود. او را از مشاهیر ائمه
علم نحو و عربیّت،
شاعر و کاتب دیوان،
مورّخ، ادیب و فقیه،
محدّثی صدوق، ثقه و مذکور در سند اجازات
دانسته اند. به گفته
فضل بن روزبهان شافعی ، اربلی ـ به اتفاق جمیع
امامیّه ـ از بزرگان علما و در نقل مطالب امین است.
اربلی بی تردید از شاعران و نثرنویسان بزرگ سده هفتم است. نثر او در آثارش ممتاز و استوار است. وی در نوجوانی
شعر میسروده
و در بیشتر ابواب و فنون شعر عرب طبع آزمایی کرده است.
اربلی علاوه بر اینکه قصائدی در مدح
اهل بیت علیهمالسلام سروده، از راویان شعر
حضرت علی علیهالسلام نیز بوده است.
قدرت شاعری او را میتوان در ابیاتی که بالبداهه سروده و نیز در نشستهای ادبی او با جوینی، ابن صلایا و دیگران یافت.
اربلی فرزندی به نام ابوالفتح محمّد بن علی داشته که به گفته ابن شاکر کتبی
و صفدی
پس از فوت پدر در حالت فقر از دنیا رفته است و او نیز فاضل، شاعر و ادیب بوده و کشف الغمةرا روایت کرده است.
نوه اربلی ـ عیسی بن محمّد ـ نیز فاضل و شاعر بوده و کتاب کشف الغمّه را از جدّش روایت کرده است.
آثار اربلی عبارتاند از:
۱. کشف الغمّة فی معرفة الائمّة.
۲. موضوع کتاب کشف الغمّة فی معرفة الائمّة، کشف الغمّة فی معرفة الائمّة که از منابع معتبر در شرح حال
پیامبر اسلام ،
حضرت خدیجه ،
حضرت فاطمه و امامان دوازده گانه علیهمالسلام به شمار میآید.
این کتاب دو جزء دارد: جزءِ اول دربرگیرنده زندگانی
پیامبر اسلام صلّی اللّه علیه وآله وسلّم و
امام علی علیهالسلام است و تاریخ اتمام آن
شعبان ۶۷۸ است.
و جزءِ دوم دربرگیرنده زندگانی حضرت فاطمه و حضرت خدیجه و امامان علیهمالسلام است و تاریخ اتمام آن
رمضان ۶۸۷ ذکر شده است.
وی در مقدمه کتاب
صراحتاً تشیّع خود را اعلام داشته و «اهل بیت» علیهمالسلام را «ثانی ثقلین» دانسته، دوستی و دشمنی با آنان را دوستی و دشمنی با
خدا عنوان کرده است. او چند مناظره با دانشمندان اهل سنت داشته
و تعبیراتی همچون «اصحابنا الشیعة»
و «انّا معاشر الشیعة»
دارد.
اربلی در کشف الغمّه راه اختصار را پیموده
و روایات هر باب را نخست از طریق
اهل سنت و سپس از طریق
شیعه روایت کرده
و از منابع مختلف
شیعه و
سنی بهره برده است،
ولی فرصت بازنگری منابع را نیافته است.
او در پایان هر باب
قصیدهای نیز در
مدح یا
مرثیه اهل بیت علیهمالسلام سروده است.
این کتاب از منابع
وسائل الشیعة و
بحارالانوار و عبارات آن در غایت فصاحت و مشتمل بر اشعاری نیکو و اخباری مستند است.
کشف الغمّة چندین بار تلخیص و ترجمه شده است.
همچنین بعضی از بخشهای آن جداگانه با عنوانهای حیاة الامامین زین العابدین و محمدالباقر و حیاة الامام جعفرالصّادق چاپ شده است.
التذکرة الفخریّة که به گفته اربلی
آن را به درخواست
فخرالدین منوچهر بن ابی الکرم همدانی نایب عطاملک جوینی تألیف کرده است
بیشتر به اشعار معاصران و نوپردازان نظر دارد. مؤلف به درخواست فخرالدین پارهای دوبیتی، مَوالیا و موشّحات نیز بر آن افزوده است
هر چند کاتب نسخه بر آنها دست نیافته است.
به گفته ابن فوطی
تاریخ تألیف کتاب ۶۷۱ بوده است.
اربلی در التذکرة الفخریّه
غنا و اصوات مغنّیان را بررسی کرده و در هر باب مقدمهای به اسلوب ترسّل و مسجّع آورده که از ویژگیهای نثر آن دوران حکایت دارد
این کتاب علاوه بر مقدمه شامل هشت باب در معانی غنایی و توصیف طبیعت و مدح و فخریات است. و اربلی در آن علاوه بر نقل اشعار به نقد آنها نیز پرداخته و معیارهای جدیدی در نقد عرضه کرده است.
او به
سرقتهای برخی شاعران از دیگران
و به احوال شعرا و برخی ابیات آنان اشاره کرده است که در دیگر منابع یافت نمیشود.
رسالة الطیف
به نثر که از آثار گرانبهای اربلی است و دربرگیرنده اخبار و اشعار شاعران جاهلی،
اسلام و برخی معاصران مؤلف، و نیز خود او است که بخشی از این ابیات در دیگر کتابها یافت نمیشود. مؤلف در این کتاب راه «طیف الخیال» علم الهدی را پیموده و به برخی ابیات بُحتری و ابوتمّام اشاره کرده است. او میان اسلوب «مقامه نویسی» و طیف الخیال جمع بسته و نیم نگاهی نیز به رسالة الغفران ابوالعلاء مَعرّی داشته است. اربلی مانند
سید مرتضی که نقدی علمی به کار بسته و اقوال آمِدی را رد کرده و از ابوتمّام و بحتری دفاع نموده، رفتار نکرده و با ذوقی شاعرانه کتاب را تألیف کرده است.
این کتاب نمونهای زیبا از تواناییهای ادبی اربلی است.
او گوشه هایی از زندگانی و موقعیّتهای خود را در این کتاب بیان کرده است.
دیوان شعر،
محقّقان التذکرة الفخریّة بر نسخه خطی آن دست یافته اند.
المقامات الاربع که شامل مقامه های بغدادیّه، دمشقیّه، حلبیّه و مصریّه است.
چند رساله.
جلوة العشّاق و خلوة المشتاق.
نزهة الاخبار (الاخیار) فی ابتداء الدنیا و قدر القویّ الجبّار.
آثاری نیز که بدو منسوب است اینهاست:
اربعین ، مشتمل بر
چهل حدیث مختصر
حدائق البیان فی شرح التبیان فی المعانی و البیان (ظاهراً انتساب این کتاب به اربلی اشتباه است)
؛ برهة من الدهر
علی بن عیسی اربلی بعد از سال ها تلاش و کوشش در راه ترویج دین و
مذهب تشیع و اعتلای پرچم پرافتخار
اهل بیت ـ علیهم السلام ـ در سال (۶۹۳ هـ . ق) دار فانی را وداع گفت.
پیکر شریف او در شهر
بغداد و در خانه مسکونی اش به خاک سپرده شد. مزار این عالم وارسته قرن هاست که زیارتگاه شیفتگان
آل محمد ـ صلی الله علیه و آله وسلم ـ است. محدث قمی می نویسد:
«قبر جناب علی بن عیسی در بغداد، در وسط عمارت کارپرداز خانه دولت ایران واقع است و من به سر مزار او رفته ام و برای روح پرفتوحش فاتحه خوانده ام.
قدس الله تربته و اعلی فی الجنات رتبته.
(۱) محمد محسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، چاپ علی نقی منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
(۲) محمد محسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة: الانوار الساطعة فی المائة السابعة، چاپ علی نقی منزوی، بیروت ۱۳۹۲/۱۹۷۲.
(۳) ابن حبیب، تذکرة النبیه فی ایام المنصور و بن یه، چاپ محمد محمدامین، قاهره ۱۹۷۶ـ۱۹۸۶.
(۴) ابن شاکر کتبی، فوات الوفیات، چاپ احسان عباس، بیروت ۱۹۷۳ـ۱۹۷۴.
(۵) ابن عماد، شذرات الذّهب فی اخبار من ذهب، بیروت ۱۳۹۹/۱۹۷۹.
(۶) ابن فُوَطی، تلخیص مجمع الا´داب فی معجم الالقاب، جزء۴، قسم ۳، چاپ مصطفی جواد، دمشق ۱۹۶۵.
(۷) ابن فُوَطی، الحوادث الجامعة و التجارب النافعة فی المائة السابعة، چاپ مصطفی جواد، بغداد ۱۳۵۱.
(۸) عبدالله بن عیسی افندی اصفهانی، ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، چاپ احمد حسینی، قم ۱۴۰۱.
(۹) محسن امین، اعیان الشیعة، چاپ حسن امین، بیروت ۱۴۰۳/ ۱۹۸۳.
(۱۰) عبدالحسین امینی، الغدیر فی الکتاب و السنة و الادب، ج ۲، بیروت ۱۳۹۷/۱۹۷۷، ج ۵، بیروت ۱۳۸۷/۱۹۶۷.
(۱۱) اسماعیل بغدادی، ایضاح المکنون، ج ۱، در حاجی خلیفه، کشف الظنون، ج ۳، بیروت ۱۴۱۰/۱۹۹۰.
(۱۲) اسماعیل بغدادی، هدیة العارفین، ج ۱، در حاجی خلیفه، کشف الظنون، ج ۵، بیروت ۱۴۱۰/۱۹۹۰.
(۱۳) علی بن عیسی بهاءالدین اربلی، التذکرة الفخریّة، چاپ نوری حمودی قیسی و حاتم صالح ضامن، بغداد ۱۴۰۴/ ۱۹۸۴.
(۱۴) علی بن عیسی بهاءالدین اربلی، رسالة الطیف، چاپ عبدالله جبوری، بغداد ۱۳۸۸/۱۹۶۸.
(۱۵) علی بن عیسی بهاءالدین اربلی، کشف الغمّة فی معرفة الائمّة، چاپ هاشم رسولی محلاّ تی، بیروت ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
(۱۶) علی بن عیسی بهاءالدین اربلی، با ترجمه فارسی به نام ترجمه المناقب، از علی بن حسین زوارئی، با مقدمه ابوالحسن شعرانی، چاپ ابراهیم میانجی، قم ۱۳۶۴ ش.
(۱۷) محمد بن حسن حرّعاملی، امل الا´مل، چاپ احمد حسینی، ج ۲، قم ۱۳۶۲ ش.
(۱۸) محمد بن حسن حرّ عاملی، وسائل الشیعة الی تحصیل مسائل الشریعة، چاپ عبدالرحیم ربانی شیرازی، بیروت ۱۴۰۳/ ۱۹۸۳.
(۱۹) محمد باقر بن زین العابدین خوانساری، روضات الجنّات فی احوال العلماء و السادات، چاپ اسدالله اسماعیلیان، قم ۱۳۹۰ـ ۱۳۹۲.
(۲۰) رشیدالدین فضل الله، جامع التواریخ، چاپ بهمن کریمی، تهران ۱۳۶۲ ش.
(۲۱) خیرالدین زرکلی، الاعلام، بیروت ۱۹۸۰.
(۲۲) نورالله بن شریف الدین شوشتری، احقاق الحق و ازهاق الباطل، چاپ مرعشی نجفی، ج ۱، قم (تاریخ مقدمه ۱۳۷۷).
(۲۳) حسن صدر، تأسیس الشیعة لعلوم الاسلام، عراق، چاپ افست تهران.
(۲۴) خلیل بن ایبک صفدی، کتاب الوافی بالوفیات، ج ۲۱، چاپ محمد حجیری، اشتوتگارت ۱۴۱۱/۱۹۹۱.
(۲۵) عمر فرّوخ، تاریخ الادب العربی، ج ۳، بیروت ۱۹۸۹.
(۲۶) عباس قمی، فوائد الرضویّه: زندگانی علمای مذهب
شیعه، تهران (تاریخ مقدمه ۱۳۲۷ ش).
(۲۷) عباس قمی، کتاب الکنی و الالقاب، صیدا ۱۳۵۷ـ ۱۳۵۸، چاپ افست قم.
(۲۸) عمررضا کحّاله، معجم المؤلفین، دمشق ۱۹۵۷ـ۱۹۶۱، چاپ افست بیروت.
(۲۹) محمدباقر بن محمدتقی مجلسی، بحارالانوار، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
(۳۰) جلال الدین محدث، تعلیقات نقض، تهران ۱۳۵۸ ش.
(۳۱) محمدعلی مدرس تبریزی، ریحانة الادب، تهران ۱۳۶۹ ش.
(۳۲) عبدالله بن فضل الله وصّاف حضرة، تاریخ وصاف، چاپ سنگی بمبئی ۱۲۶۹.
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «علیبن عیسی بهاءالدیناربلی »، شماره۲۱۴۲. سایت اندیشه قم