علی بن عبدالله علیاری تبریزی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
حاج ملا علی علیاری در پنجم
رمضان ۱۲۳۶هـ. ق در قریه «سردرود»(در آن عصر قریهای در دو فرسخی
تبریز بود که امروزه جزء شهرستان تبریز به حساب میآید. عالمان، ادیبان، شاعران و نویسندگان برجستهای از آن برخاستهاند، ازجمله: میرزا محمد حسن سردرودی، محمد صحتی سردرودی، احد سالک سردرودی، مقصود سامع و....) متولد شد و همانجا نشو و نما یافت و بعدها در زادگاه و املاک نیاکانش قریه «علیار»(علیار (علییار) قریه ای با قدمت بیش از هفت قرن، وابسته به شهرستان اهر در
آذربایجان شرقی است و در ۱۱۰ کیلومتری شمال تبریز، با آب و هوای کوهستانی در منطقه دیزمار و ارسباران (قراجه داغ) واقع است. عالمان، روحانیون، شاعران و نویسندگان برجسته از آن برخاسته اند که خاندان علیاری نمونه بارز آن است. این قریه در دوران دفاع مقدس، نزدیک به ۱۵
شهید تقدیم انقلاب اسلامی کرد. اکثر اهالی آن به شهرهای
ارومیه و تبریز مهاجرت کرده اند.) اقامت گزید.
وی در اکثر مقدمههای آثارش، وطن و زادگاه خود و پدرانش را اینگونه معرفی میکند:
«علی بن عبدالله بن محمد بن جعفر بن محب الله بن محمد جعفر قراجه داغی دیزماری علیاری، متولد سردرود.»
پس از گذراندن دوران تحصیل ابتدایی و مکتب خانهای، وارد حوزه علمیه تبریز شد و به فراگیری ادبیات،
منطق ،
فقه ،
اصول ،
قرآن ،
حدیث و سائر علوم مرسوم پرداخت.
وی در سال ۱۲۷۲ هـ. ق برای تکمیل دانش و ادامه تحصیل در سطوح عالی، از تبریز عازم نجف اشرف شد و طی پانزده سال اقامت در جوار مولا
علی علیهالسّلام ، از محضر بزرگترین اساتید دانش و
تقوا بهره مند شد و سطوح عالی، تکمیلی، اجتهادی و تخصصی علوم فقه، اصول،
تفسیر ، حدیث،
اخلاق ،
رجال ،
تاریخ اسلام ،
کلام ، درایه، فلسفه، ریاضیات، جغرافیا،
طب ، نجوم و ستاره شناسی را از دانشمندان و اساتید بزرگ این علوم و فنون فراگرفت و خود در تمام آن رشتهها سرآمد گردید.
محقق علیاری در نجف اشرف بهترین اساتید را انتخاب کرد و از خرمن دانش و معنویت آنان بهره مند شد. معروفترین استادهای وی در نجف عبارت بودند از:
شیخ مرتضی انصاری ، میرزا محمد حسن شیرازی، حاج سید حسین کوهکمری، شیخ راضی نجفی و شیخ مهدی آل
کاشف الغطاء .
علامه علیاری پس از آنکه به مرتبه
اجتهاد رسید و اجازه نامههای کتبی از فقها و اساتیدش گرفت، در حدود سال ۱۲۸۷ هـ. ق، به
آذربایجان برگشت و تا آخر عمر در تبریز اقامت گزید و به تدریس، تحقیق، تالیف و حل و فصل امور شرعی مردم مشغول شد.
محقق علیاری خلاصه فقها و عالمان بزرگ
نجف اشرف در تبریز شمرده میشد. او با تدریس علوم و تهذیب نفوس، به تربیت طالبان علم و معنویت همت گماشت و شاگردان بسیاری را تقدیم تاریخ
تشیع کرد. مشهورترین شاگردان وی عبارت بودند از:
۱ ـ آیتالله میرزا حسن مجتهد تبریزی (متوفای: ۱۳۳۷هـ. ق): از فقهای بزرگ عصر مشروطه در تبریز و از مشایخ روایی آیتالله مرعشی نجفی (سید شهاب الدین) بود.
۲ ـ شیخ محمد حسن سردرودی: دارای تالیفاتی بود، ازجمله: کتابی در موضوع زندگی
حضرت علی اکبر علیهالسّلام و رسالهای خطی در موضوع زندگی استادش محقق علیاری که در سال ۱۳۳۳ هـ. ق تالیف کرده است.
۳ ـ میرزا جعفر تبریزی نوجه دهی.
۴ ـ میرزا حسن علیاری (فرزند خود محقق علیاری)
۵ ـ میرزا جعفر تبریزی: فقیه، ادیب و مفسر
قرآن . وی برادر کوچک حاج رضا صراف تبریزی شاعر
اهل بیت علیهالسّلام و غزل سرای بزرگ
آذربایجان بود.
۶ ـ سید شمس الدین حسینی مرعشی: پدر مرحوم آیتالله العظمی سید شهاب الدین
مرعشی نجفی رحمةاللهعلیه مرجع تقلید معاصر.
۷ ـ سید محمد مولانا تبریزی: از
فقها و مجتهدان بزرگ قرن چهاردهم هجری.
۸ ـ میرزا فرج الله عباچی زاده تبریزی: از علما و خطبای معروف تبریز در دوره مشروطیت و بعد از آن.
محقق علیاری آثار قلمی فراوانی در عرصه نثر و نظم، اعم از شرح، حاشیه، تالیف و تصنیف در رشتههای مختلف علمی زمانش داشت. گفته میشود وی بیش از ۴۰ کتاب و رساله نوشت که برخی به تنهایی چند مجلد است. تعدادی از آنها چاپ شده، تعدادی هم هنوز به چاپ نرسیده و نزد خاندان اوست. کثرت آثار این فقیه و رجالی بزرگ گویای وسعت اطلاعات و تخصص فنی و علمی وی میباشد. اگر به تک تک کتب و رسالههای علیاری و تعدد موضوعات آنها توجه نماییم، به صدق گفتار و نظریه درست صاحب «ریحانة الادب» در حق محقق علیاری اعتراف خواهیم کرد که میگوید:
«حاج ملاعلی علیاری از اکابر علمای طراز اول اوائل قرن حاضر (چهاردهم) هجری بود.»
در ذیل به مشهورترین آثارش اشاره میکنیم:
۱ ـ منتهی الآمال فی تتمیم زبدة المقال: منظومهای در علم رجال و تکمیل کتاب منظوم رجالی «زبدة المقال» سید حسین بروجردی (۱۲۳۸-۱۲۸۴هجری) است.
بزرگترین و مشهورترین کتاب محقق علیاری در علم رجال است که با تالیف آن شهره آفاق شد. تمام عالمان رجال نویس بعد از او به آن توجه داشتهاند. مؤلف بزرگوار، این کتاب را در پنج مجلد بزرگ تنظیم کرده بود، برخی از مجلداتش به خط زیبای خوشنویس معروف مرحوم استاد میرزا طاهر خوشنویس تبریزی (متوفای ۱۳۵۸ شمسی) تحریر یافته و چاپ شده بود. در سالهای اخیر در هفت جلد چاپ و منتشر شده است.( از طرف بنیاد اسلامی موقوفات مرحوم کوشانپور و به همت دانشمند محترم سید هبةالله مسترحمی.) اما به گفته آیتالله سبحانی تبریزی: «اگر این کتاب به شیوه جدید چاپ شود، به بیش از ده جلد میرسد.»
چاپ فعلی در شان این کتاب عظیم و محققانه نیست، ای کاش کسانی یا مراکز و مؤسساتی همت کنند و با تحقیق و تتبع جدید و متناسب با اوضاع چاپ و نشر امروزی، این کتاب تحقیقی را از نو چاپ و منتشر نمایند و در اختیار مشتاقان بگذارند.
مؤلف در مجلد اول و دوم و سوم
بهجة الآمال ، به شرح و بیان منظومه زبدة المقال بروجردی و در مجلد چهارم و پنجم به شرح و توضیح منظومه رجالی «منتهی الآمال» خود پرداخته است. بهجة الآمال دارای ویژگیهای خاصی است. مؤلف در مجلد اول، قبل از ورود به توضیح و شرح زبدة المقال منظوم بروجردی، در مقدمهای مشتمل بر دوازده فصل به بررسی، تعریف، موضوع و مقاصد
علم رجال ، طبقات رواة احادیث، رجالیها، اصطلاحات این علم، اصحاب
ائمه اطهار علیهالسّلام ، جرح و تعدیل راویان، کیفیت استفاده از رجال، معرفی فرقهها و نحلههای اسلامی و... میپردازد و مباحثی علمی، مستدل و متقن را به تفصیل بیان میکند که در فهم علم رجال لازم است. آنگاه در ۲۸ باب، تک تک ابیات منظومه بروجردی را شرح میدهدحتی به شیوه علمای فقه و ادبیات، کلمه «بسم الله الرحمن الرحیم» را نیز از دیدگاه نحویان و اهل حدیث و تفسیر، تشریح و تفسیر میکند. در مجلد چهارم و پنجم، به شرح منظومه رجالی خود موسوم به «منتهی الآمال» و خلاصه زندگی و معرفی برخی آثار خویش میپردازد. از دیگر ویژگیهای کتاب، پرداختن به راویان مجهول و متاخر است که در منظومه بروجردی نبوده است. محقق علیاری در این کتاب، در هر موضوعی که وارد بحث میشود، بسیار عالمانه و محققانه به تفصیل سخن میگوید و میکوشد هیچ موضوع جزئی و حاشیهای را هم از قلم نمیاندازد. خاتمهای نیز در پایان کتاب دارد که بسیار مفید و علمی و محققانه است و در موضوعاتی همچون: القاب حضرات معصومین، تاریخ زندگی ایشان، ممدوحان و مذمومان ائمه علیهالسّلام ، معرفی مکتبهای
زیدیه ،
کیسانیه ،
واقفیه ،
فطحیه و... بحث میکند.
این کتاب آیینه تمام نمای جامعیت علمی علیاری است. وقتی به مطالعه کتاب میپردازیم، با مؤلفی آشنا به تاریخ، محدث، مفسر، فقیه، اصولی، ادیب و آشنا به تمام رشتههای علمی زمانش روبه رو میشویم.
۳ ـ ایضاح الغوامض فی تقسیم الفرایض: اثری فقهی است که در سال ۱۳۱۸هـ. ق تالیف و در سال ۱۳۲۴ هجری در تبریز چاپ شده است.
۴ ـ تعلیقه بر «ریاض الاحکام:» معروف به شرح کبیر و اثری فقهی است.
۵ ـ تعلیقه بر «الروضه البهیه:» در فقه.
۶ ـ دلائل الاحکام فی شرح الشرائع: در فقه، پنج جلد.
۷ ـ هدایة الطالبین لعمل المقلدین (رساله عملیه توضیح المسائل)
۸ ـ نهج الاعلان فیما یثبت به دخول رمضان: در تعیین و تشخیص روز اول ماه مبارک رمضان.
۹ ـ مشکوة الوصول الی علم الاصول: شش جلد.
۱۰ ـ مناهج الاحکام فی اصول الفقه: ۵ جلد، در شرح معالم الاصول.
۱۱ ـ حاشیه بر قوانین میرزای قمی: در اصول.
۱۲ ـ حاشیه بر معالم الاصول.
۱۳ ـ شرح زبدة الاصول.
۱۴ ـ شرح الاشارات و التنبیهات ابن سینا: فلسفی، عرفانی.
۱۵ ـ تعلیقه بر «اسفار» صدرالمتالهین شیرازی: فلسفی.
۱۶ ـ تعلیقه بر
شوارق الالهام.
۱۷ ـ تقویم تام در سیصد و شصت و شش ورق: نجوم.
۱۸ ـ شرح صحیفه اسطرلاب: نجوم و ستاره شناسی.
۱۹ ـ تعلیقه بر «تشریح فلک الافلاک:» نجوم و ستاره شناسی.
۲۰ ـ منهاج الملة فی تعیین الوقت والقبله: نجوم و جغرافیای.
۲۱ ـ شرح چغمینی: نجوم و ستاره شناسی.
۲۲ ـ الوافیه فی شرح لغز الکافیه شیخ بهائی: ادبی، بدیعی.
۲۳ ـ المطرز فی شرح اقسام اللغز: ادبی و فصاحت و بلاغت.
۲۴ ـ ریاض المقاصد: در شرح قصیده شیخ حسن بن راشد در مدح حضرت
صاحب الزمان عجّلاللهفرجهالشریف ، ادبی، کلامی، تاریخی، حدیثی. این کتاب را در جوانی و قبل از مهاجرت به
نجف اشرف در تبریز نوشته است.
۲۵ ـ شرح المطول: ادبی، معانی، بیان و بدیع.
۲۶ ـ تعلیقه بر «الرعایة فی علم الدرایه» شهید ثانی: در علم درایه و حدیث.
۲۷ ـ شرح دعای سمات: حدیثی، اخلاقی، عرفانی.
۲۸ ـ تعلیقه بر قانون ابن سینا: طبی.
۲۹ ـ شرح انوار ملکوت: در شرح یاقوت نوبختی.
۳۰ ـ رسالة فی الجفر: علوم غریبه.
۳۱ ـ رسالة فی الرمل: علوم غریبه.
۳۲ ـ شرح قصیده تائیه «مدارس آیات» دعبل خزاعی: (در معرفی آثار محقق علیاری، علاوه بر منابع این مقاله، به کتاب شریف
الذریعه ، مجلدات مختلف به حسب اسامی آثار مراجعه شود.)با عنایت به گستردگی موضوعات تحقیقی و آثار قلمی متعدد محقق علیاری بود که به لقب «سلطان المحققین» مشهور شده بود.
سیره و شیوه عالمان دینی بر دو پایه درس آموز استوار است، اول: پایه علمی که عرصه تحصیل، تحقیق، تدریس و تالیف آثار قلمی و تربیت آثار انسانی یعنی شاگردان عالم و مهذب است. دوم: زندگی شخصی، اخلاقی و اجتماعی این بزرگان علم و دین که شرح عملی این بیت حافظ است:
جان پرور است قصه ارباب معرفت رمزی برو بپرس و حدیثی بیا بگو
شرح زندگی و قصه فرزانگی و دانشوری محقق علیاری هر دو جلوه علمی و اخلاقی را دارد. آثار قلمی و شاگردانش جلوهای از سیره علمی اوست، اما در عرصه زندگی شخصی و اخلاقی و اجتماعی به سه نمونه روشن از حیات طیبه این شخصیت بزرگوار اشاره میکنیم:
علامه علیاری بعد از مراجعت از نجف اشرف به تبریز، اوضاع زمانه و ارتباطات اجتماعی و اخلاقی اهل زمان را مناسب حال و روزگار و منش عالمانه خود نیافت. در نتیجه بی توجهی اقران و معاصران و اهل
دنیا ، احساس غربت و تنهایی کرد و سایه
فقر و اندوه بر روح و جسمش سنگینی نمود. او در منظومه «منتهی الآمال» وقتی به شرح حال خویش میرسد، به برخی از این مسائل اشاره و ضمن شکوه از جفای روزگار،(فسکنت فی اقصاء حتی لااری، احدا ولا احد لذا یلقانی، ضاقت علی الارض بعد رحبها، فغدت کسم الابرة اوطانی! ترجمه: در دور دستها سکونت کردم تا کسی را نبینم و کسی هم مرا نبیند! زمین با آن همه پهناوری بر من تنگ شد، اقامتگاههای من همه جا زهرآگین بودهمچون نیش عقرب! .) از شهر تبریز به «دارالهم و الاحزان» تعبیر میکند.
با این حال، او در برابر تمام ناملایمات و سختیهای زندگی و جور زمانه خم به ابرو نیاورد و به کار تدریس، تربیت طلاب و تالیف آثار ماندگار علمی همت گماشت. او به تدریس و شرح بیان ریاضیات و کتاب قانون
ابن سینا در طب پرداخت و هرگز از راهی که انتخاب کرده بود، پشیمان و همرنگ جماعت اهل دنیا نشد. خود در منظومه منتهی الآمال میگوید:
«با این همه مشکلات و دشواریها، باز هم به تالیف و تصنیف پرداختم و لحظهای فراغت نداشتم! »
اهمیت دادن به ارزشهای اقران و همگنان معاصر در بین اهل دانش، کمتر دیده میشود. عالمان بزرگی در سطح محقق علیاری، آثارشان را معمولا به طور مستقل مینویسند و در عرصه علمی از موضع استقلال فکری ظاهر میشوندبه ویژه در ارتباط با معاصران خود. اما محقق بزرگ حاج ملاعلی علیاری تالیف معروفترین و بزرگترین کتابش (بهجة الآمال) در علم رجال را بر اساس منظومه ارزنده سید حسین بروجردی عالم معاصر خود قرار داد. سید حسین بروجردی در منظومه زبدة المقال، به متاخران و معاصران و مجاهیل نپرداخته بود، بنابراین منظومه اش ناقص بود. علامه علیاری ابتدا با سرودن منظومه منتهی الآمال، به شیوه بروجردی، نواقص منظومه او را تکمیل کرد. سپس با تالیف کتاب عظیم بهجة الآمال به شرح آن منظومه و منظومه خود پرداخت. اگر او این کار ارزنده را انجام نمیداد، شاید کمتر کسی به فکر منظومه بروجردی میافتاد. محقق علیاری با این کار، منظومه بروجردی را هم جاودانه کرددر حالی که میتوانست چنین کتاب بزرگی را بدون توجه به منظومه زبده المقال بروجردی، تالیف کند. او هم یک حماسه علمی آفرید و هم حجاب معاصرت را کنار زد و اثر و نام محقق بروجردی را احیاء کرد.
محقق علیاری در «بهجة الآمال»، درباره اساتید علمی و مشایخ حدیثی و روائی خود مطالب بسیار ارزشمندی دارد.
او به اهل علم و دانش میآموزد که چگونه باید حرمت علمی و منزلت معنوی استاد را حفظ کرد و آن را گرامی داشت. در بین اجازه نامههایی که از اساتیدش آورده، اجازه روایی و اجتهادی استادش میرزا محمدحسن شیرازی به او به عنوان شاگرد میرزا از اهمیت بیشتری برخوردار است. میرزا با عباراتی شیوا و تعبیراتی بلند و پرمحتوا، مقام علمی و فقهی محقق علیاری را معرفی کرده است. اما آنچه موجب شگفتی است، اجازه نامه روایی میرزای شیرازی از شاگردش محقق علیاری است! واقعا شگفت انگیز است که استادی با آن عظمت و شهرت و زعامت و مرجعیت عامه، وقتی مقام بلند علمی، اجتهادی، رجالی و حدیثی شاگردش علیاری را میشناسد و میداند که او از عالمان دیگر نیز اجازه نامه دارد، برای حرمت گذاری به او، از او میخواهد که: تو هم برای من اجازه روایی بنویس! محقق علیاری از آن همه عنایت و بزرگواری استادش میرزای شیرازی هم شرمنده میشود و هم میداند که میرزا اهل تعارف و مجاز نیست. او مرد حقیقت و تابع
دین و
ایمان و شناخت دقیق علمی خود است و بجد از او اجازه نامه میخواهد. بنابراین او هم براساس طرق و سلسله روایی خویش، به استادش میرزا محمدحسن شیرازی اجازه روایت مینویسد. اما با تمام هوشیاری و تواضع، حق بزرگی و بزرگواری استاد را فرو نمیگذارد، بلکه آن را بزرگ میدارد و با افتخار در پایان اجازه نامه اش میگوید:
«... من هم به استادم اجازه نوشتم تا از من روایت حدیث کند، زیرا در علوم
حدیث این یک اصل ثابت است که بزرگ ترها از کوچک ترها هم حدیث نقل میکنند.»
امروزه، زیارت عتبات عالیات در عراق، زیارت مرقد
امام هشتم حضرت رضا علیهالسّلام و حتی زیارت
حج و
عمره ، به برکت امکانات و وفور وسائل سفر و ماشین و قطار و
هواپیما ، خیلی راحت و آسان و سفرها سریع السیر شده است، اما تا نیمه اول قرن چهاردهم هجری و به دلیل نبود امکانات جدید، سفرها به کندی و با هزار زحمت و خوف و خطر انجام میگرفت و مشکلات فراوانی داشت. گاهی یک سفر حج ماهها و شاید یک سال طول میکشید و بعد مسافت دشواریهای طاقت فرسایی داشت.
از این جهت علامه محقق حاج ملاعلی علیاری سفر حج خود و سفرش به مشهد مقدس و زیارت تربت پاک حضرت امام رضا علیهالسّلام را در شمار حوادث و خاطرات مهم زندگی اش ذکر میکند. او در سال ۱۳۰۸هـ. ق به سفر حج رفت و در سال ۱۳۱۰هـ. ق مرقد امام رضا علیهالسّلام را در مشهد مقدس زیارت کرد.
او در آن سالها بیش از هفتاد سال داشت و معلوم است که طی مسافت تبریز تا
مکه و
مدینه و بالعکس و حتی در داخل ایران نیز پیمودن مسافت تبریز - مشهد و بالعکس با امکانات مسافرتی آن روز و با کاروانهای اسب و شتر و ارابه و کجاوهها و شرایط متفاوت اقلیمی و طبیعی، چه مشقاتی داشته و چندین ماه وقت صرف میشده است. اما محقق هفتاد و پنج ساله با عشقی عارفانه و سرحال و تندرست، تمام دشواریهای سفر را به جان خرید و به آرزوی دیرینه پاک و معنوی اش رسید. حتی در سفر مشهد مقدس قصیدهای عارفانه و سرتاسر شور و حال و محبت نسبت به امام رضا علیهالسّلام سرود که از اشعار خوب و ماندنی اوست.(به مطلع: لزور نحوت نحوک یا ابن مرتضی.)
خاندان روحانی «علیاری» در تبریز، در طول دویست سال گذشته، با نام محقق نامدار حاج ملاعلی علیاری شناخته و از خاندانهای اصیل آذربایجانی محسوب میشوند. در این دو قرن دانشمندان روحانی سرشناس و نام آوری از این خانواده برخاستهاند که همه از اولاد و فرزندان محقق علیاریاند. مناسب است به معرفی اجمالی تنی چند از فقیهان و عالمان مشهور این دودمان علمی بپردازیم:
فرزند محقق علیاری، عالم و
فقیه ، در سال ۱۲۶۶هـ. ق. در قریه علیار به
دنیا آمد. از محضر فقها و علمای بزرگ
تبریز و نجف بهرههای علمی برد و به مقام اجتهاد فقهی رسید و اجازه اجتهاد دریافت کرد. پدرش محقق علیاری، آخوند خراسانی، سید کاظم یزدی، فاضل ایروانی و فاضل شرابیانی از اساتید او در سطح عالی فقه و اصول بودند.
میرزا محمدحسن علیاری در سال ۱۳۵۸هـ. ق (سی سال بعد از وفات پدرش) در تبریز از دنیا رفت و جنازه اش در کنار پدر در وادی السلام نجف اشرف دفن شد.
از او آثار قلمی و علمی چندی به جا ماند، ازجمله:
۱- صراط النجاة
۲- نظم البرهان، فی تفسیر القرآن
۳- بدائع الاحکام، فی شرح شرائع الاسلام
۴- عقاید الایمان، در شرح دعاء عدیله
۵- مختصر المقال، تلخیص پنج مجلد بهجة الآمال پدرش، در یک مجلد.
فرزند میرزا محمدحسن و نوه محقق علیاری، از شاگردان آخوند خراسانی، شریعت اصفهانی و
سید کاظم یزدی بود. بعد از اتمام تحصیلات عالی و رسیدن به مقام فقاهت و اجتهاد، حین بازگشت به ایران، در سال ۱۳۲۲هـ. ق در ایام جوانی دار فانی را وداع گفت. جنازه اش به نجف اشرف منتقل و در
وادی السلام دفن گردیددر حالی که هم پدرش میرزا محمدحسن و هم پدر بزرگش ملاعلی علیاری زنده بودند. رساله «ملازمة بین الحکم العقلی و الشرعی» ازجمله آثار اوست.
فرزند میرزا محسن علیاری، از بزرگان علمای شیعی قرن چهاردهم هجری، فقیه، اصولی، متکلم و قرآن شناس و حافظ کل قرآن و نمونه زهد و
تقوا بود. در سه سالگی پدرش میرزا محسن را از دست داد و تحت سرپرستی و تعلیم و تربیت جد خویش میرزا محمدحسن قرار گرفت. از شاگردان برجسته سید ابوالحسن اصفهانی، آقا ضیاء عراقی، میرزا رضی زنوزی و سید محمد حجت کوهکمری به شمار میرفت. پس از کسب اجازات اجتهاد و نیل به مقام فقاهت و افتاء، به موطن نیاکان خویش برگشت و به تدریس و تالیف و ارشاد پرداخت.
میرزا علی آقا که در سال ۱۳۱۹ هجری در تبریز متولد شده بود، در سال ۱۴۱۸هجری (۱۳۷۶شمسی) پس از ۹۹ سال عمر پربرکت، در همان شهر وفات یافت. پیکر شریفش به قم انتقال یافت و پس از تشییع و اقامه نماز میت توسط آیتالله العظمی بهجت، در یکی از حجرههای
شرقی صحن مطهر
حضرت معصومه علیهاالسّلام به خاک سپرده شد. «منجزات مریض»، «کواکب حسینیه» و «شرح دعای ابوحمزه ثمالی» از آثار قلمی اوست.
از علما و فقهاء معاصر، ساکن
تهران ، فرزند میرزا علی آقا غروی علیاری، در سال ۱۳۱۳ش در تبریز به دنیا آمد. در تبریز و نجف و مشهدمقدس و حوزه علیمه قم از محضر علماء و فقهای بزرگ عصر ازجمله سید ابراهیم اصطهباناتی، سید مرتضی فیروز آبادی، آیتالله خوئی، امام خمینی رحمةاللهعلیه آیتالله میلانی و... درس خوانده، بهره مند و موفق به کسب اجازات اجتهادی و روایی شد. در زمینههای فقه، اخلاق و اصول تالیفاتی دارد و صاحب رساله عملیه و از
مراجع معاصر است. آیتالله میرزا جواد علیاری مشعل فروزان فقاهت و دانش را در خاندان نیاکان فقه پیشه خویش روشن نگه داشته است.
حاج ملاعلی علیاری پس از عمری پربرکت روز
پنجشنبه چهارم
رجب ۱۳۲۷هـ. ق در تبریز وفات یافت. پیکرش به نجف اشرف منتقل و در «
وادی السلام » به خاک سپرده شد.
سایت فرهیختگان تمدن شیعه، برگرفته از مقاله«علی علیاری».