• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

علی بن احمد حرالی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



حرّالی، علی‌ بن احمد، مفسر، فقیه ، زاهد و صوفی مالکی مغربی قرن ششم و هفتم بود.



وی منسوب به حرّاله، از توابع شهر مُرسیه واقع در مشرق اندلس ، است.
[۱] معلمةالمغرب، سلا: مطابع سلا، ج۱۰، ص۳۳۶۴، ذیل «الحرَّالی، علی‌بن احمد» (از حسن جلاب).
[۲] محمد بن احمد ذهبی، سیر اعلام‌النبلاء، ج۲۳، ص۴۷، چاپ شعیب أرنؤوط و دیگران، بیروت ۱۴۰۱ـ۱۴۰۹/ ۱۹۸۱ـ۱۹۸۸.
اگر چه برخی از منابع مشهور نام او را حرّانی ضبط کرده‌اند
[۳] محمد بن احمد ذهبی، میزان الاعتدال فی نقدالرجال، ج۳، ص۱۱۴، چاپ علی‌محمد بجاوی، قاهره ۱۹۶۳ـ ۱۹۶۴، چاپ افست بیروت.
[۴] ابن‌حجر عسقلانی، لسان‌المیزان، ج۴، ص۲۰۴، حیدرآباد، دکن ۱۳۲۹ـ۱۳۳۱، چاپ افست بیروت ۱۳۹۰/۱۹۷۱
، اما چون ذهبی در کتاب‌های دیگر خود صورت صحیح را به همراه توضیحاتی دالّ بر صحت آن آورده، قطعاً در میزان‌الاعتدال تصحیف روی داده و لفظ مصحّف عینآ به لسان‌المیزان ابن‌حجر نیز انتقال یافته است.


از سال ولادت او اطلاعی در دست نیست.وی در شهر مراکش متولد شد و رشد یافت و دوران آغازین علم‌آموزی خویش را در همان‌جا سپری کرد.
[۵] احمد بن احمد غبرینی، عنوان‌الدرایة فیمن عرف من‌العلماء فی‌المائة السابعة ببجایه، ج۱، ص۱۴۵، چاپ رابح بونار، الجزائر ۱۳۸۹/۱۹۷۰.



حرّالی از محضر ابن‌قطان (رئیس طلاب مراکش) و کتّانی (فقیه و زاهد اهل فاس) بهره‌مند گردید و ادبیات عرب را در اندلس نزد ابن‌خروف و ابوالحجاج ابن‌هوی آموخت.
[۶] محمد بن احمد ذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ج۱۴، ص۲۴۵، چاپ بشار عواد معروف، بیروت ۱۴۲۴/۲۰۰۳.



وی پس از کسب علوم و معارف در مغرب، سفری طولانی را به مشرق ( مصر ، شام و حجاز ) آغاز نمود.
[۷] احمد بن احمد غبرینی، عنوان‌الدرایة فیمن عرف من‌العلماء فی‌المائة السابعة ببجایه، ج۱، ص۱۴۵، چاپ رابح بونار، الجزائر ۱۳۸۹/۱۹۷۰.
حرّالی در مشرق، دائماً از نقطه‌ای به نقطه دیگر نقل مکان می‌کرد
[۸] محمد بن احمد ذهبی، سیر اعلام‌النبلاء، ج۲۳، ص۴۷، چاپ شعیب أرنؤوط و دیگران، بیروت ۱۴۰۱ـ۱۴۰۹/ ۱۹۸۱ـ۱۹۸۸.
و با شرکت در جلسات تفسیر ، در مدینه سرمایه علمی مناسبی برای تألیف تفسیر خود مهیا نمود.وی به زیارت خانه خدا نیز نایل شد و شاهدی نیز دالّ بر حضور و اقامت موقت وی در قاهره موجود است.
[۹] ابن‌مستوفی اربلی، تاریخ اربل، ج۱، ص۴۳۱ـ۴۳۲، المسمّی نباهةالبلد الخامل بمن ورده من الاماثل، چاپ سامی صقار، (بغداد) ۱۹۸۰.
او در مدت حضورش در مشرق با علمای بسیاری دیدار کرد.پس از آن به مغرب بازگشت و در شهر ساحلی بجایه سکونت گزید،
[۱۰] احمد بن احمد غبرینی، عنوان‌الدرایة فیمن عرف من‌العلماء فی‌المائة السابعة ببجایه، ج۱، ص۱۵۳، چاپ رابح بونار، الجزائر ۱۳۸۹/۱۹۷۰.
اما مجدداً به مشرق بازگشت و به بِلْبَیس مصر، واقع در مسیر شام، رفت ولی مجبور به ترک آن‌جا گردید،
[۱۱] احمد بن احمد غبرینی، عنوان‌الدرایة فیمن عرف من‌العلماء فی‌المائة السابعة ببجایه، ج۱، ص۱۵۵، چاپ رابح بونار، الجزائر ۱۳۸۹/۱۹۷۰.
سپس به طرابلس شام رفت
[۱۲] محمد عبدالرؤوف‌ بن تاج‌العارفین مُناوی، الکواکب الدریة فی تراجم السادة الصوفیه، ج۲، جزء۲، ص۱۲۲، أو، طبقات المناوی الکبری، چاپ عبدالحمید صالح حمدان، قاهره (۱۹۹۴).
و در نهایت در سرزمین شام شهر حَماه را برای سکونت برگزید، در همان‌جا ازدواج کرد و در کنار شیخ شرف‌الدین ابن‌البارزی، قاضی آن شهر، روزگار گذراند
[۱۳] محمد بن احمد ذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ج۱۴، ص۲۴۵ـ۲۴۶، چاپ بشار عواد معروف، بیروت ۱۴۲۴/۲۰۰۳.
و در همان مکان درگذشت.
[۱۴] احمد بن احمد غبرینی، عنوان‌الدرایة فیمن عرف من‌العلماء فی‌المائة السابعة ببجایه، ج۱، ص۱۵۴، چاپ رابح بونار، الجزائر ۱۳۸۹/۱۹۷۰.



حرّالی دارای صفات پسندیده و اهل فضائل و برخوردار از هیئتی نیک بود.ذریه پیامبر صلی‌اللّه‌علیه‌وآله‌وسلم را بسیار تکریم می‌نمود.با توجه به زهدی که اختیار کرده بود، نصیب بسیار اندکی از دنیا داشت.بنابه گفته خودش در یک دوره هفت ساله جهاد با نفس ، به مقامی دست یافته بود که اقبال و ادبار خلق در نظرش هیچ ارزشی نداشت.
[۱۵] احمد بن احمد غبرینی، عنوان‌الدرایة فیمن عرف من‌العلماء فی‌المائة السابعة ببجایه، ج۱، ص۱۴۸ـ۱۴۹، چاپ رابح بونار، الجزائر ۱۳۸۹/۱۹۷۰.
حلم و اخلاق نیکوی او را نیز بسیار ستوده‌اند.
[۱۶] احمد بن احمد غبرینی، عنوان‌الدرایة فیمن عرف من‌العلماء فی‌المائة السابعة ببجایه، ج۱، ص۱۵۱ـ ۱۵۴، چاپ رابح بونار، الجزائر ۱۳۸۹/۱۹۷۰.
[۱۷] ابن‌رشید، ملءالعیبة بما جمع بطول‌الغیبة فی‌الوجهة الوجیهة الی‌الحرمین مکه و طیبه، ج۲، ص۳۰۳ـ۳۰۸، چاپ محمد حبیب‌ بن خوجه، تونس ۱۴۰۲/۱۹۸۲.
[۱۸] احمدبابا بن احمد تنبکتی، نیل الابتهاج بتطریز الدّیباج، ج۱، ص۳۱۸ـ ۳۲۰، چاپ عبدالحمید عبداللّه هرامه، طرابلس ۱۳۹۸/۱۹۸۹.
[۱۹] یوسف‌ بن اسماعیل نبهانی، جامع کرامات‌الاولیاء، ج۲، ص۳۳۸ـ۳۳۹، چاپ ابراهیم عطوه عوض، بیروت ۱۴۱۱/ ۱۹۹۱.
به‌سبب شیوایی بیان و فصاحت کلام، مردم حَماه به مجلس وعظ و خطابه او روی آوردند
[۲۰] محمد بن احمد ذهبی، سیر اعلام‌النبلاء، ج۲۳، ص۴۷، چاپ شعیب أرنؤوط و دیگران، بیروت ۱۴۰۱ـ۱۴۰۹/ ۱۹۸۱ـ۱۹۸۸.
[۲۱] محمد بن احمد ذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ج۱۴، ص۲۴۶، چاپ بشار عواد معروف، بیروت ۱۴۲۴/۲۰۰۳
.


حرّالی در علم نیز سرآمد روزگار و صاحب دانش‌های گوناگون بود، تا جایی‌که عده‌ای که او را نمی‌شناختند، در تسلط او برچنین دایره گسترده‌ای از علوم تردید می‌کردند.
[۲۲] احمد بن احمد غبرینی، عنوان‌الدرایة فیمن عرف من‌العلماء فی‌المائة السابعة ببجایه، ج۱، ص۱۴۷، چاپ رابح بونار، الجزائر ۱۳۸۹/۱۹۷۰.
بنابه گفته ذهبی،
[۲۳] محمد بن احمد ذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ج۱۴، ص۲۴۶، چاپ بشار عواد معروف، بیروت ۱۴۲۴/۲۰۰۳.
شیخ شرف‌الدین ابن‌البارزی منزلت رفیع علمی وی را ستوده و از او به بزرگی یاد کرده است.زبیدی هم وی را مدرّس یازده علم و از عجایب روزگار در فهم و استنباط حقایق معرفی کرده است.وی علاوه بر این‌که در زمره مفسران به شمار می‌آید، در اصول ، کلام ، طبیعیات ، الهیات ، منطق و فلسفه چنان تسلطی داشت که هنگام تدریس کتاب النجاة شیخ‌الرئیس ابوعلی‌سینا ، به بعضی آرای او اشکال می‌گرفت و با استدلال آن‌ها را نقض می‌کرد.
[۲۴] احمد بن احمد غبرینی، عنوان‌الدرایة فیمن عرف من‌العلماء فی‌المائة السابعة ببجایه، ج۱، ص۱۴۶ـ۱۴۷، چاپ رابح بونار، الجزائر ۱۳۸۹/۱۹۷۰.
حرّالی در ادب نیز دستی داشت و از ذوق شعری نیز بهره‌مند بود
[۲۵] ابن‌مستوفی اربلی، تاریخ اربل، ج۱، ص۴۳۱ـ۴۳۲، المسمّی نباهةالبلد الخامل بمن ورده من الاماثل، چاپ سامی صقار، (بغداد) ۱۹۸۰.
[۲۶] احمدبابا بن احمد تنبکتی، نیل الابتهاج بتطریز الدّیباج، ص۳۱۸ـ ۳۲۰، چاپ عبدالحمید عبداللّه هرامه، طرابلس ۱۳۹۸/۱۹۸۹
.در علم و عمل به تصوف، حرّالی از پیشوایان محسوب می‌شود و با این‌که غبرینی
[۲۷] احمد بن احمد غبرینی، عنوان‌الدرایة فیمن عرف من‌العلماء فی‌المائة السابعة ببجایه، ج۱، ص۱۴۸، چاپ رابح بونار، الجزائر ۱۳۸۹/۱۹۷۰.
از تألیفات روان و قابل فهم او در این موضوع خبر داده، تنها گوشه‌ای از کلمات پرمعنای او در بعضی کتاب‌ها نقل شده است.
[۲۸] محمد عبدالرؤوف‌ بن تاج‌العارفین مُناوی، الکواکب الدریة فی تراجم السادة الصوفیه، ج۲، جزء۲، ص۱۲۴ـ۱۲۶، أو، طبقات المناوی الکبری، چاپ عبدالحمید صالح حمدان، قاهره (۱۹۹۴).



نکته عجیب و مبهم در تصوف وی آن است که با وجود همعصری با ابن‌عربی ، هیچ‌یک از منابع به دیدار او با ابن‌عربی، چه در مشرق و چه در مغرب، اشاره‌ای نکرده‌اند.گرچه حرّالی از پیروان مذهب او دانسته شده
[۲۹] علی‌احمد، الأندلسیون و المغاربة فی بلادالشام من نهایة القرن الخامس و حتی نهایة القرن التاسع الهجری، ج۱، ص۱۸۸، دمشق ۱۹۸۹.
و به همین سبب ذهبی و استادش ابن‌تیمیه، بنابر مشی خود در ایراد بر این طائفه، بر او و تفسیرش اشکال کرده‌اند.
[۳۰] محمد بن احمد ذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ج۱۴، ص۲۴۶، چاپ بشار عواد معروف، بیروت ۱۴۲۴/۲۰۰۳.



ورود در جرگه متصوفه حرّالی را وارد عرصه علم اسرار حروف کرد و تا آن‌جا پیش رفت که مدعی شد زمان خروج دجّال و طلوع خورشید از مغرب را استخراج کرده است.
[۳۱] محمد بن احمد ذهبی، میزان الاعتدال فی نقدالرجال، ج۳، ص۱۱۴، چاپ علی‌محمد بجاوی، قاهره ۱۹۶۳ـ ۱۹۶۴، چاپ افست بیروت.
او را به دلیل چنین ادعایی از جُهّال و امثال دجّال شمرده است.


ولی در تبحر او در علم حروف نباید از این مهم غافل ماند که ابوالعباس بونی در این علم، از شاگردان او بوده است.
[۳۲] محمد عبدالرؤوف‌ بن تاج‌العارفین مُناوی، الکواکب الدریة فی تراجم السادة الصوفیه، ج۲، جزء۲، ص۱۲۳، أو، طبقات المناوی الکبری، چاپ عبدالحمید صالح حمدان، قاهره (۱۹۹۴).
از راویان دیگر حرّالی، قاضی ابو فارس‌ بن کحیلا (متوفی ۶۸۵) است، ضمناً شیخ ابوعبداللّه سَلاوی، معروف به خدیم‌المشایخ، مدتی در مشرق خادم او بوده و قسمت عمده‌ای از کرامات و اکثر تألیفات حرّالی از طریق او به دیگران انتقال یافته است.
[۳۳] ابن‌رشید، ملءالعیبة بما جمع بطول‌الغیبة فی‌الوجهة الوجیهة الی‌الحرمین مکه و طیبه، ج۲، ص۲۹۶، چاپ محمد حبیب‌ بن خوجه، تونس ۱۴۰۲/۱۹۸۲.
[۳۴] ابن‌رشید، ملءالعیبة بما جمع بطول‌الغیبة فی‌الوجهة الوجیهة الی‌الحرمین مکه و طیبه، ج۲، ص۲۹۹، چاپ محمد حبیب‌ بن خوجه، تونس ۱۴۰۲/۱۹۸۲.
ابن‌رشید
[۳۵] ابن‌رشید، ملءالعیبة بما جمع بطول‌الغیبة فی‌الوجهة الوجیهة الی‌الحرمین مکه و طیبه، ج۲، ص۲۹۶، چاپ محمد حبیب‌ بن خوجه، تونس ۱۴۰۲/۱۹۸۲.
[۳۶] ابن‌رشید، ملءالعیبة بما جمع بطول‌الغیبة فی‌الوجهة الوجیهة الی‌الحرمین مکه و طیبه، ج۲، ص۳۰۴، چاپ محمد حبیب‌ بن خوجه، تونس ۱۴۰۲/۱۹۸۲.
از بدخطی و عدم رعایت دقیق نکات اعرابی توسط سلاوی، انتقاد کرده است.این بدخطی باعث شده است که در ضبط اسامی نتوان چندان به او اعتماد کرد.


آثار حرّالی فراوان و متنوع و نشان‌دهنده معلومات دائرةالمعارف‌گونه اوست.از جمله آثار او در تفسیر قرآن کتاب مفتاح‌الباب المقفّل لفهم‌القران‌المنزّل است
[۳۷] احمد بن احمد غبرینی، عنوان‌الدرایة فیمن عرف من‌العلماء فی‌المائة السابعة ببجایه، ج۱، ص۱۴۶، چاپ رابح بونار، الجزائر ۱۳۸۹/۱۹۷۰.
[۳۸] ابن‌حجر عسقلانی، لسان‌المیزان، ج۴، ص۲۰۴، حیدرآباد، دکن ۱۳۲۹ـ۱۳۳۱، چاپ افست بیروت ۱۳۹۰/۱۹۷۱
[۳۹] اسماعیل بغدادی، هدیةالعارفین، ج۱، ستون ۷۰۷ـ۷۰۸.
که در حکم اصول و قواعد تفسیر قرآن است.او سپس اثری دیگر در تکمیل این کتاب با نام عروةالمفتاح تألیف کرد.حرّالی در زمینه تفسیر قرآن همچنین کتابی نوشت با نام التوشیة و التوفیة.ابراهیم‌ بن عمر بقاعی (متوفی ۸۸۵) در تألیف تفسیرش، نظم الدرر فی تناسب الآیات والسور، از این سه کتاب بسیار بهره برده است.
[۴۰] ابراهیم‌ بن عمربقاعی، نظم‌الدرر فی تناسب الآیات و السور، ج۱، ص۱۰، حیدرآباد، دکن، ۱۳۸۹/۱۹۶۹، ۱۳۹۸/۱۹۷۸.
[۴۱] ابراهیم‌ بن عمربقاعی، نظم‌الدرر فی تناسب الآیات و السور، ج۱، ص۳۴، حیدرآباد، دکن، ۱۳۸۹/۱۹۶۹، ۱۳۹۸/۱۹۷۸.
[۴۲] ابراهیم‌ بن عمربقاعی، نظم‌الدرر فی تناسب الآیات و السور، ج۱۲، ص۱۱۴، حیدرآباد، دکن، ۱۳۸۹/۱۹۶۹، ۱۳۹۸/۱۹۷۸.
حرّالی تفسیری نیز داشته که امروزه در دست نیست.بقاعی بخشی از این تفسیر (از ابتدا تا آیه ۳۷ سوره آل‌عمران) را در اختیار داشته که، به‌ ویژه مباحث مرتبط با مناسبات آیات آن، بسیار او را مجذوب کرده
[۴۳] ابراهیم‌ بن عمربقاعی، نظم‌الدرر فی تناسب الآیات و السور، ج۱، ص۱۰، حیدرآباد، دکن، ۱۳۸۹/۱۹۶۹، ۱۳۹۸/۱۹۷۸.
و ازاین‌رو در نظم‌الدرر فراوان به آن استناد کرده است.اخیراً بخش‌هایی از تفسیر مفقود حرّالی براساس تفسیر بقاعی بازسازی شده و به همراه سه کتاب پیش‌گفته حرّالی در مجموعه‌ای با عنوان تراث أبی‌الحسن الحرالی المراکشی فی‌التفسیر، به اهتمام محمادی‌ بن عبدالسلام خیاطی به چاپ رسیده است.


مبنای او در تدوین تفسیر قرآن، علاوه بر موهبت‌های خاص خداوندی، آموزه‌هایی از مفسر بزرگ، محمد بن عمر قرطبی (متوفی ۶۳۱) بود که در جلسات تفسیر سوره فاتحةالکتاب از وی فراگرفته بود.
[۴۴] احمد بن احمد غبرینی، عنوان‌الدرایة فیمن عرف من‌العلماء فی‌المائة السابعة ببجایه، ج۱، ص۱۴۶، چاپ رابح بونار، الجزائر ۱۳۸۹/۱۹۷۰.
[۴۵] ابن‌حجر عسقلانی، لسان‌المیزان، ج۴، ص۲۰۴، حیدرآباد، دکن ۱۳۲۹ـ۱۳۳۱، چاپ افست بیروت ۱۳۹۰/۱۹۷۱.



روش تفسیری او چنان است که آیات را به زیبایی کنار هم قرار داده، آن‌ها را بایکدیگر مرتبط ساخته و در این زمینه آرای بدیعی ارائه کرده است.وی بیش از هر چیز از ادبیات عرب و عقلیات یاری جسته و در موارد لازم از سبب نزول و علوم دیگر در تبیین آیات بهره گرفته و به روایات افرادی چون مجاهد، قتاده و ابن‌عباس چندان اعتنایی نکرده است.
[۴۶] احمد بن احمد غبرینی، عنوان‌الدرایة فیمن عرف من‌العلماء فی‌المائة السابعة ببجایه، ج۱، ص۱۴۸، چاپ رابح بونار، الجزائر ۱۳۸۹/۱۹۷۰.
گروهی از علما تفسیر او را عجیب و بی‌سابقه و در عین حال نیکو، مفید و بی‌نظیر دانسته‌اند
[۴۷] ابراهیم‌ بن عمربقاعی، نظم‌الدرر فی تناسب الآیات و السور، ج۱، ص۱۰، حیدرآباد، دکن، ۱۳۸۹/۱۹۶۹، ۱۳۹۸/۱۹۷۸.
[۴۸] احمد بن محمد مَقَّری، نفح الطیب، ج۲، ص۱۸۷ـ۱۹۰، چاپ احسان عباس، بیروت ۱۳۸۸/ ۱۹۶۸.
اما ذهبی
[۴۹] محمد بن احمد ذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ج۱۴، ص۲۴۶، چاپ بشار عواد معروف، بیروت ۱۴۲۴/۲۰۰۳.
احتمالات مطرح شده در تفسیر او را منطبق بر قواعد زبان عربی نمی‌داند و با نوعی طعنه می‌گوید که از فهم پیچیدگی‌های تفسیری او عاجز است.


فهرست‌ها و تراجم، کتب متعدد دیگری را به او نسبت داده‌اند.زرکلی
[۵۰] خیرالدین زرکلی، الاعلام، ج۴، ص۲۵۷، بیروت ۱۹۹۹.
از وجود نسخه‌هایی از برخی کتاب‌های او با عنوان تفهیم معانی‌الحروف، الایمان التام بمحمد علیه‌السلام و السرالمکتوم فی مخاطبة النجوم خبر داده است.از دیگر آثار او جز نام و احیاناً موضوع آن اطلاعی در دست نیست، از جمله در علم فرائض کتابی باعنوان الوافی داشته که تحسین دیگران را برانگیخته است.
[۵۱] احمد بن احمد غبرینی، عنوان‌الدرایة فیمن عرف من‌العلماء فی‌المائة السابعة ببجایه، ج۱، ص۱۴۸، چاپ رابح بونار، الجزائر ۱۳۸۹/۱۹۷۰.
[۵۲] ابن‌قُنفُذ، الوفیات، ج۱، ص۳۱۵، چاپ عادل نویهض، بیروت ۱۹۷۱.
[۵۳] ابن‌قُنفُذ، شرف ‌الطالب فی أسنی‌المطالب، ج۱، ص۴۰۷، در موسوعة اعلام‌المغرب، چاپ محمد حجّی، بیروت: دارالغرب ‌الاسلامی، ۱۴۱۷/۱۹۹۶.
همچنین کتاب‌های المعقولات الاُوَل، در منطق ،
[۵۴] احمد بن احمد غبرینی، عنوان‌الدرایة فیمن عرف من‌العلماء فی‌المائة السابعة ببجایه، ج۱، ص۱۴۶، چاپ رابح بونار، الجزائر ۱۳۸۹/۱۹۷۰.
شمس مطالع القلوب و بدر طوالع الغیوب، الالماع بطرف من‌الانتفاع و شرح المُوَطَّأ و شرح الشفاء، در حدیث
[۵۵] اسماعیل بغدادی، هدیةالعارفین، ج۱، ستون ۷۰۷ـ۷۰۸.
از اوست.شرح‌الاسماء الحسنی،
[۵۶] محمد بن احمد ذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ج۱۴، ص۲۴۶، چاپ بشار عواد معروف، بیروت ۱۴۲۴/۲۰۰۳.
اسماء النبی علیه‌السلام، صلاح‌العمل لانتظار الاجل، لمعةالانوار و برکةالاعمار، اللمعة فی حل‌الکواکب السبعة،
[۵۷] محمد بن عبدالرحمان غزی، دیوان الاسلام، ج۲، ص۱۷۸، چاپ کسروی حسن، بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۰.
الاستقامة للنجاة یوم‌القیامه، شرح السنة العلّیة و ارشادات‌المعالی
[۵۸] محمد عبدالرؤوف‌ بن تاج‌العارفین مُناوی، الکواکب الدریة فی تراجم السادة الصوفیه، ج۲، جزء۲، ص۱۲۳، أو، طبقات المناوی الکبری، چاپ عبدالحمید صالح حمدان، قاهره (۱۹۹۴).
در فهرست تألیفات او آمده‌اند.


یکی از کرامات شیخ را پیش‌بینی وقایع زمان مرگ او دانسته‌اند، چنان که به هنگام نزدیک شدن آن، روز دقیق وفاتش را به اطرافیان خبر داد.
[۵۹] احمد بن احمد غبرینی، عنوان‌الدرایة فیمن عرف من‌العلماء فی‌المائة السابعة ببجایه، ج۱، ص۱۵۵، چاپ رابح بونار، الجزائر ۱۳۸۹/۱۹۷۰.



با این حال، در سال وفات وی اختلاف هست.براساس قولی، وی در ۱۲ شعبان ۶۳۸ وفات یافت،
[۶۰] احمد بن احمد غبرینی، عنوان‌الدرایة فیمن عرف من‌العلماء فی‌المائة السابعة ببجایه، ج۱، ص۱۵۵، چاپ رابح بونار، الجزائر ۱۳۸۹/۱۹۷۰.
[۶۱] ابن‌رشید، ملءالعیبة بما جمع بطول‌الغیبة فی‌الوجهة الوجیهة الی‌الحرمین مکه و طیبه، ج۲، ص۳۰۳، چاپ محمد حبیب‌ بن خوجه، تونس ۱۴۰۲/۱۹۸۲.
اما دیگران تاریخ درگذشت وی را سال ۶۳۷ ذکر کرده‌اند.
[۶۲] محمد بن احمد ذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ج۱۴، ص۲۴۶، چاپ بشار عواد معروف، بیروت ۱۴۲۴/۲۰۰۳.
[۶۳] اسماعیل‌ بن عباس غسانی، العسجد المسبوک و الجوهر المحکوک فی طبقات الخلفاء و الملوک، ج۱، ص۴۹۶، چاپ شاکر محمود عبدالمنعم، بغداد ۱۳۹۵/ ۱۹۷۵.
[۶۴] ابن‌عماد، شذرات الذهب فی اخبار من ذهب، ج۵، ص۱۸۹.
با وجود کثرت قائلان به نظر دوم، به دلیل تقارب زمانی غبرینی (متوفی ۷۱۴) و ابن‌رشید (متوفی ۷۲۱) قول اول صحیح‌تر به نظر می‌رسد.


(۱) ابن‌حجر عسقلانی، لسان‌المیزان، حیدرآباد، دکن ۱۳۲۹ـ۱۳۳۱، چاپ افست بیروت ۱۳۹۰/۱۹۷۱.
(۲) ابن‌رشید، ملءالعیبة بما جمع بطول‌الغیبة فی‌الوجهة الوجیهة الی‌الحرمین مکه و طیبه، چاپ محمد حبیب‌بن خوجه، تونس ۱۴۰۲/۱۹۸۲.
(۳) ابن‌عماد، شذرات الذهب فی اخبار من ذهب.
(۴) ابن‌قُنفُذ، شرف ‌الطالب فی أسنی‌المطالب، در موسوعة اعلام‌المغرب، چاپ محمد حجّی، بیروت: دارالغرب ‌الاسلامی، ۱۴۱۷/۱۹۹۶.
(۵) ابن‌قُنفُذ، الوفیات، چاپ عادل نویهض، بیروت ۱۹۷۱.
(۶) ابن‌مستوفی اربلی، تاریخ اربل، المسمّی نباهةالبلد الخامل بمن ورده من الاماثل، چاپ سامی صقار، (بغداد) ۱۹۸۰.
(۷) اسماعیل بغدادی، هدیةالعارفین.
(۸) ابراهیم‌ بن عمربقاعی، نظم‌الدرر فی تناسب الآیات و السور، حیدرآباد، دکن، ۱۳۸۹/۱۹۶۹، ۱۳۹۸/۱۹۷۸.
(۹) احمدبابا بن احمد تنبکتی، نیل الابتهاج بتطریز الدّیباج، چاپ عبدالحمید عبداللّه هرامه، طرابلس ۱۳۹۸/۱۹۸۹.
(۱۰) محمد بن احمد ذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، چاپ بشار عواد معروف، بیروت ۱۴۲۴/۲۰۰۳.
(۱۱) محمد بن احمد ذهبی، سیر اعلام‌النبلاء، چاپ شعیب أرنؤوط و دیگران، بیروت ۱۴۰۱ـ۱۴۰۹/ ۱۹۸۱ـ۱۹۸۸.
(۱۲) محمد بن احمد ذهبی، میزان الاعتدال فی نقدالرجال، چاپ علی‌محمد بجاوی، قاهره ۱۹۶۳ـ ۱۹۶۴، چاپ افست بیروت.
(۱۳) محمد بن محمد زبیدی، تاج‌العروس من جواهر القاموس، چاپ علی‌شیری، بیروت ۱۴۱۴/ ۱۹۹۴.
(۱۴) خیرالدین زرکلی، الاعلام، بیروت ۱۹۹۹.
(۱۵) علی‌احمد، الأندلسیون و المغاربة فی بلادالشام من نهایة القرن الخامس و حتی نهایة القرن التاسع الهجری، دمشق ۱۹۸۹.
(۱۶) احمد بن احمد غبرینی، عنوان‌الدرایة فیمن عرف من‌العلماء فی‌المائة السابعة ببجایه، چاپ رابح بونار، الجزائر ۱۳۸۹/۱۹۷۰.
(۱۷) محمد بن عبدالرحمان غزی، دیوان الاسلام، چاپ کسروی حسن، بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۰.
(۱۸) اسماعیل‌ بن عباس غسانی، العسجد المسبوک و الجوهر المحکوک فی طبقات الخلفاء و الملوک، چاپ شاکر محمود عبدالمنعم، بغداد ۱۳۹۵/ ۱۹۷۵.
(۱۹) معلمةالمغرب، سلا: مطابع سلا، ۱۴۱۰/۱۹۸۹ـ، ذیل «الحرَّالی، علی‌بن احمد» (از حسن جلاب).
(۲۰) احمد بن محمد مَقَّری، نفح الطیب، چاپ احسان عباس، بیروت ۱۳۸۸/ ۱۹۶۸.
(۲۱) محمد عبدالرؤوف‌ بن تاج‌العارفین مُناوی، الکواکب الدریة فی تراجم السادة الصوفیه، أو، طبقات المناوی الکبری، چاپ عبدالحمید صالح حمدان، قاهره (۱۹۹۴).
(۲۲) یوسف‌ بن اسماعیل نبهانی، جامع کرامات‌الاولیاء، چاپ ابراهیم عطوه عوض، بیروت ۱۴۱۱/ ۱۹۹۱.


۱. معلمةالمغرب، سلا: مطابع سلا، ج۱۰، ص۳۳۶۴، ذیل «الحرَّالی، علی‌بن احمد» (از حسن جلاب).
۲. محمد بن احمد ذهبی، سیر اعلام‌النبلاء، ج۲۳، ص۴۷، چاپ شعیب أرنؤوط و دیگران، بیروت ۱۴۰۱ـ۱۴۰۹/ ۱۹۸۱ـ۱۹۸۸.
۳. محمد بن احمد ذهبی، میزان الاعتدال فی نقدالرجال، ج۳، ص۱۱۴، چاپ علی‌محمد بجاوی، قاهره ۱۹۶۳ـ ۱۹۶۴، چاپ افست بیروت.
۴. ابن‌حجر عسقلانی، لسان‌المیزان، ج۴، ص۲۰۴، حیدرآباد، دکن ۱۳۲۹ـ۱۳۳۱، چاپ افست بیروت ۱۳۹۰/۱۹۷۱
۵. احمد بن احمد غبرینی، عنوان‌الدرایة فیمن عرف من‌العلماء فی‌المائة السابعة ببجایه، ج۱، ص۱۴۵، چاپ رابح بونار، الجزائر ۱۳۸۹/۱۹۷۰.
۶. محمد بن احمد ذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ج۱۴، ص۲۴۵، چاپ بشار عواد معروف، بیروت ۱۴۲۴/۲۰۰۳.
۷. احمد بن احمد غبرینی، عنوان‌الدرایة فیمن عرف من‌العلماء فی‌المائة السابعة ببجایه، ج۱، ص۱۴۵، چاپ رابح بونار، الجزائر ۱۳۸۹/۱۹۷۰.
۸. محمد بن احمد ذهبی، سیر اعلام‌النبلاء، ج۲۳، ص۴۷، چاپ شعیب أرنؤوط و دیگران، بیروت ۱۴۰۱ـ۱۴۰۹/ ۱۹۸۱ـ۱۹۸۸.
۹. ابن‌مستوفی اربلی، تاریخ اربل، ج۱، ص۴۳۱ـ۴۳۲، المسمّی نباهةالبلد الخامل بمن ورده من الاماثل، چاپ سامی صقار، (بغداد) ۱۹۸۰.
۱۰. احمد بن احمد غبرینی، عنوان‌الدرایة فیمن عرف من‌العلماء فی‌المائة السابعة ببجایه، ج۱، ص۱۵۳، چاپ رابح بونار، الجزائر ۱۳۸۹/۱۹۷۰.
۱۱. احمد بن احمد غبرینی، عنوان‌الدرایة فیمن عرف من‌العلماء فی‌المائة السابعة ببجایه، ج۱، ص۱۵۵، چاپ رابح بونار، الجزائر ۱۳۸۹/۱۹۷۰.
۱۲. محمد عبدالرؤوف‌ بن تاج‌العارفین مُناوی، الکواکب الدریة فی تراجم السادة الصوفیه، ج۲، جزء۲، ص۱۲۲، أو، طبقات المناوی الکبری، چاپ عبدالحمید صالح حمدان، قاهره (۱۹۹۴).
۱۳. محمد بن احمد ذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ج۱۴، ص۲۴۵ـ۲۴۶، چاپ بشار عواد معروف، بیروت ۱۴۲۴/۲۰۰۳.
۱۴. احمد بن احمد غبرینی، عنوان‌الدرایة فیمن عرف من‌العلماء فی‌المائة السابعة ببجایه، ج۱، ص۱۵۴، چاپ رابح بونار، الجزائر ۱۳۸۹/۱۹۷۰.
۱۵. احمد بن احمد غبرینی، عنوان‌الدرایة فیمن عرف من‌العلماء فی‌المائة السابعة ببجایه، ج۱، ص۱۴۸ـ۱۴۹، چاپ رابح بونار، الجزائر ۱۳۸۹/۱۹۷۰.
۱۶. احمد بن احمد غبرینی، عنوان‌الدرایة فیمن عرف من‌العلماء فی‌المائة السابعة ببجایه، ج۱، ص۱۵۱ـ ۱۵۴، چاپ رابح بونار، الجزائر ۱۳۸۹/۱۹۷۰.
۱۷. ابن‌رشید، ملءالعیبة بما جمع بطول‌الغیبة فی‌الوجهة الوجیهة الی‌الحرمین مکه و طیبه، ج۲، ص۳۰۳ـ۳۰۸، چاپ محمد حبیب‌ بن خوجه، تونس ۱۴۰۲/۱۹۸۲.
۱۸. احمدبابا بن احمد تنبکتی، نیل الابتهاج بتطریز الدّیباج، ج۱، ص۳۱۸ـ ۳۲۰، چاپ عبدالحمید عبداللّه هرامه، طرابلس ۱۳۹۸/۱۹۸۹.
۱۹. یوسف‌ بن اسماعیل نبهانی، جامع کرامات‌الاولیاء، ج۲، ص۳۳۸ـ۳۳۹، چاپ ابراهیم عطوه عوض، بیروت ۱۴۱۱/ ۱۹۹۱.
۲۰. محمد بن احمد ذهبی، سیر اعلام‌النبلاء، ج۲۳، ص۴۷، چاپ شعیب أرنؤوط و دیگران، بیروت ۱۴۰۱ـ۱۴۰۹/ ۱۹۸۱ـ۱۹۸۸.
۲۱. محمد بن احمد ذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ج۱۴، ص۲۴۶، چاپ بشار عواد معروف، بیروت ۱۴۲۴/۲۰۰۳
۲۲. احمد بن احمد غبرینی، عنوان‌الدرایة فیمن عرف من‌العلماء فی‌المائة السابعة ببجایه، ج۱، ص۱۴۷، چاپ رابح بونار، الجزائر ۱۳۸۹/۱۹۷۰.
۲۳. محمد بن احمد ذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ج۱۴، ص۲۴۶، چاپ بشار عواد معروف، بیروت ۱۴۲۴/۲۰۰۳.
۲۴. احمد بن احمد غبرینی، عنوان‌الدرایة فیمن عرف من‌العلماء فی‌المائة السابعة ببجایه، ج۱، ص۱۴۶ـ۱۴۷، چاپ رابح بونار، الجزائر ۱۳۸۹/۱۹۷۰.
۲۵. ابن‌مستوفی اربلی، تاریخ اربل، ج۱، ص۴۳۱ـ۴۳۲، المسمّی نباهةالبلد الخامل بمن ورده من الاماثل، چاپ سامی صقار، (بغداد) ۱۹۸۰.
۲۶. احمدبابا بن احمد تنبکتی، نیل الابتهاج بتطریز الدّیباج، ص۳۱۸ـ ۳۲۰، چاپ عبدالحمید عبداللّه هرامه، طرابلس ۱۳۹۸/۱۹۸۹
۲۷. احمد بن احمد غبرینی، عنوان‌الدرایة فیمن عرف من‌العلماء فی‌المائة السابعة ببجایه، ج۱، ص۱۴۸، چاپ رابح بونار، الجزائر ۱۳۸۹/۱۹۷۰.
۲۸. محمد عبدالرؤوف‌ بن تاج‌العارفین مُناوی، الکواکب الدریة فی تراجم السادة الصوفیه، ج۲، جزء۲، ص۱۲۴ـ۱۲۶، أو، طبقات المناوی الکبری، چاپ عبدالحمید صالح حمدان، قاهره (۱۹۹۴).
۲۹. علی‌احمد، الأندلسیون و المغاربة فی بلادالشام من نهایة القرن الخامس و حتی نهایة القرن التاسع الهجری، ج۱، ص۱۸۸، دمشق ۱۹۸۹.
۳۰. محمد بن احمد ذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ج۱۴، ص۲۴۶، چاپ بشار عواد معروف، بیروت ۱۴۲۴/۲۰۰۳.
۳۱. محمد بن احمد ذهبی، میزان الاعتدال فی نقدالرجال، ج۳، ص۱۱۴، چاپ علی‌محمد بجاوی، قاهره ۱۹۶۳ـ ۱۹۶۴، چاپ افست بیروت.
۳۲. محمد عبدالرؤوف‌ بن تاج‌العارفین مُناوی، الکواکب الدریة فی تراجم السادة الصوفیه، ج۲، جزء۲، ص۱۲۳، أو، طبقات المناوی الکبری، چاپ عبدالحمید صالح حمدان، قاهره (۱۹۹۴).
۳۳. ابن‌رشید، ملءالعیبة بما جمع بطول‌الغیبة فی‌الوجهة الوجیهة الی‌الحرمین مکه و طیبه، ج۲، ص۲۹۶، چاپ محمد حبیب‌ بن خوجه، تونس ۱۴۰۲/۱۹۸۲.
۳۴. ابن‌رشید، ملءالعیبة بما جمع بطول‌الغیبة فی‌الوجهة الوجیهة الی‌الحرمین مکه و طیبه، ج۲، ص۲۹۹، چاپ محمد حبیب‌ بن خوجه، تونس ۱۴۰۲/۱۹۸۲.
۳۵. ابن‌رشید، ملءالعیبة بما جمع بطول‌الغیبة فی‌الوجهة الوجیهة الی‌الحرمین مکه و طیبه، ج۲، ص۲۹۶، چاپ محمد حبیب‌ بن خوجه، تونس ۱۴۰۲/۱۹۸۲.
۳۶. ابن‌رشید، ملءالعیبة بما جمع بطول‌الغیبة فی‌الوجهة الوجیهة الی‌الحرمین مکه و طیبه، ج۲، ص۳۰۴، چاپ محمد حبیب‌ بن خوجه، تونس ۱۴۰۲/۱۹۸۲.
۳۷. احمد بن احمد غبرینی، عنوان‌الدرایة فیمن عرف من‌العلماء فی‌المائة السابعة ببجایه، ج۱، ص۱۴۶، چاپ رابح بونار، الجزائر ۱۳۸۹/۱۹۷۰.
۳۸. ابن‌حجر عسقلانی، لسان‌المیزان، ج۴، ص۲۰۴، حیدرآباد، دکن ۱۳۲۹ـ۱۳۳۱، چاپ افست بیروت ۱۳۹۰/۱۹۷۱
۳۹. اسماعیل بغدادی، هدیةالعارفین، ج۱، ستون ۷۰۷ـ۷۰۸.
۴۰. ابراهیم‌ بن عمربقاعی، نظم‌الدرر فی تناسب الآیات و السور، ج۱، ص۱۰، حیدرآباد، دکن، ۱۳۸۹/۱۹۶۹، ۱۳۹۸/۱۹۷۸.
۴۱. ابراهیم‌ بن عمربقاعی، نظم‌الدرر فی تناسب الآیات و السور، ج۱، ص۳۴، حیدرآباد، دکن، ۱۳۸۹/۱۹۶۹، ۱۳۹۸/۱۹۷۸.
۴۲. ابراهیم‌ بن عمربقاعی، نظم‌الدرر فی تناسب الآیات و السور، ج۱۲، ص۱۱۴، حیدرآباد، دکن، ۱۳۸۹/۱۹۶۹، ۱۳۹۸/۱۹۷۸.
۴۳. ابراهیم‌ بن عمربقاعی، نظم‌الدرر فی تناسب الآیات و السور، ج۱، ص۱۰، حیدرآباد، دکن، ۱۳۸۹/۱۹۶۹، ۱۳۹۸/۱۹۷۸.
۴۴. احمد بن احمد غبرینی، عنوان‌الدرایة فیمن عرف من‌العلماء فی‌المائة السابعة ببجایه، ج۱، ص۱۴۶، چاپ رابح بونار، الجزائر ۱۳۸۹/۱۹۷۰.
۴۵. ابن‌حجر عسقلانی، لسان‌المیزان، ج۴، ص۲۰۴، حیدرآباد، دکن ۱۳۲۹ـ۱۳۳۱، چاپ افست بیروت ۱۳۹۰/۱۹۷۱.
۴۶. احمد بن احمد غبرینی، عنوان‌الدرایة فیمن عرف من‌العلماء فی‌المائة السابعة ببجایه، ج۱، ص۱۴۸، چاپ رابح بونار، الجزائر ۱۳۸۹/۱۹۷۰.
۴۷. ابراهیم‌ بن عمربقاعی، نظم‌الدرر فی تناسب الآیات و السور، ج۱، ص۱۰، حیدرآباد، دکن، ۱۳۸۹/۱۹۶۹، ۱۳۹۸/۱۹۷۸.
۴۸. احمد بن محمد مَقَّری، نفح الطیب، ج۲، ص۱۸۷ـ۱۹۰، چاپ احسان عباس، بیروت ۱۳۸۸/ ۱۹۶۸.
۴۹. محمد بن احمد ذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ج۱۴، ص۲۴۶، چاپ بشار عواد معروف، بیروت ۱۴۲۴/۲۰۰۳.
۵۰. خیرالدین زرکلی، الاعلام، ج۴، ص۲۵۷، بیروت ۱۹۹۹.
۵۱. احمد بن احمد غبرینی، عنوان‌الدرایة فیمن عرف من‌العلماء فی‌المائة السابعة ببجایه، ج۱، ص۱۴۸، چاپ رابح بونار، الجزائر ۱۳۸۹/۱۹۷۰.
۵۲. ابن‌قُنفُذ، الوفیات، ج۱، ص۳۱۵، چاپ عادل نویهض، بیروت ۱۹۷۱.
۵۳. ابن‌قُنفُذ، شرف ‌الطالب فی أسنی‌المطالب، ج۱، ص۴۰۷، در موسوعة اعلام‌المغرب، چاپ محمد حجّی، بیروت: دارالغرب ‌الاسلامی، ۱۴۱۷/۱۹۹۶.
۵۴. احمد بن احمد غبرینی، عنوان‌الدرایة فیمن عرف من‌العلماء فی‌المائة السابعة ببجایه، ج۱، ص۱۴۶، چاپ رابح بونار، الجزائر ۱۳۸۹/۱۹۷۰.
۵۵. اسماعیل بغدادی، هدیةالعارفین، ج۱، ستون ۷۰۷ـ۷۰۸.
۵۶. محمد بن احمد ذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ج۱۴، ص۲۴۶، چاپ بشار عواد معروف، بیروت ۱۴۲۴/۲۰۰۳.
۵۷. محمد بن عبدالرحمان غزی، دیوان الاسلام، ج۲، ص۱۷۸، چاپ کسروی حسن، بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۰.
۵۸. محمد عبدالرؤوف‌ بن تاج‌العارفین مُناوی، الکواکب الدریة فی تراجم السادة الصوفیه، ج۲، جزء۲، ص۱۲۳، أو، طبقات المناوی الکبری، چاپ عبدالحمید صالح حمدان، قاهره (۱۹۹۴).
۵۹. احمد بن احمد غبرینی، عنوان‌الدرایة فیمن عرف من‌العلماء فی‌المائة السابعة ببجایه، ج۱، ص۱۵۵، چاپ رابح بونار، الجزائر ۱۳۸۹/۱۹۷۰.
۶۰. احمد بن احمد غبرینی، عنوان‌الدرایة فیمن عرف من‌العلماء فی‌المائة السابعة ببجایه، ج۱، ص۱۵۵، چاپ رابح بونار، الجزائر ۱۳۸۹/۱۹۷۰.
۶۱. ابن‌رشید، ملءالعیبة بما جمع بطول‌الغیبة فی‌الوجهة الوجیهة الی‌الحرمین مکه و طیبه، ج۲، ص۳۰۳، چاپ محمد حبیب‌ بن خوجه، تونس ۱۴۰۲/۱۹۸۲.
۶۲. محمد بن احمد ذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ج۱۴، ص۲۴۶، چاپ بشار عواد معروف، بیروت ۱۴۲۴/۲۰۰۳.
۶۳. اسماعیل‌ بن عباس غسانی، العسجد المسبوک و الجوهر المحکوک فی طبقات الخلفاء و الملوک، ج۱، ص۴۹۶، چاپ شاکر محمود عبدالمنعم، بغداد ۱۳۹۵/ ۱۹۷۵.
۶۴. ابن‌عماد، شذرات الذهب فی اخبار من ذهب، ج۵، ص۱۸۹.



دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «علی بن احمد حرالی»، شماره۵۸۹۶.    




جعبه ابزار