علما (کلام امام خمینی)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
فلسفه وجودی تشكيل نهاد
روحانيت، پيروی از حركت
انبیاء و نجات انسانها از گرداب
ضلالت و گمراهی بوده است، از اين رو؛
روحانيّت تشيع در طي قرون متمادی، با مجاهدت و تلاش خستگیناپذير سعی در ترويج
معارف دین و پاسداري از حريم آن نمودهاند. عالمان دين در
عصر غیبت، پرچم
هدایت به دست گرفته و سكاندار كشتي نجات و رستگاري شدهاند.
اين طلايهداران عرصه
علم و دانش، با ترويج حقايق
اسلام ناب محمدی و ژرفنگری در
فقه آل محمد (صلّیاللهعليهوآله) و معارف دين از مرزهای ايدئولوژيكی و جغرافيايی دنياي
اسلام پاسداري نموده و فريادرسي دلسوز براي مظلومان و مستضعفان در سراسر گيتی بودهاند.
در اين گفتار كوتاه
روحانيّت را در آيينه رهنمودهای
حضرت امام خمینی (رحمةاللهعلیه) احياء كننده
اسلام ناب محمدي (صلّیاللهعليهوآله) در عصر حاضر، باز ميشناسيم.
۱-اینها (روحانیون) مظهر
اسلاماند، اینها مبیّن قرآناند، اینها مظهر نبی اکرماند، مردم اینها را اینجور شناختهاند، مردم علاقه دارند به دین خودشان. علاقه دارند به
اسلام خودشان، آن علاقهای که به
اسلام دارند، علاقهای که به علمای
اسلامی دارند.
(۵۷/۱۰/۳).
۲-شما نشانه خدا هستید، نشانه
اسلام انشاءالله خواهید بود کسی که نشانه خدا و نشانه
اسلام است باید همه حرکاتش، همه سکناتش، همه اعمالش، همه گفتار و کردارش الهی باشد، روی موازین الهی باشد. مردم به روحانیون نظر دارند، توجه دارند، توجه به
پیغمبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) که اینها نمایندگان پیغمبر اکرم و
امام زمان (عجّلاللهفرجهالشریف) هستند.
(۵۸/۴/۲).
۳-
اسلام بدون
روحانیّت مثل کشور بدون طبیب است.
(۵۹/۱۲/۱۴)
۴-آخوند یعنی
اسلام، روحانیین با
اسلام در هم مدغماند.
(۵۸/۳/۳).
۱-اگر فقهای
اسلام از صدر
اسلام تا حالا نبودند الآن ما از
اسلام هیچ نمیدانستیم. این
فقهاء بودند که
اسلام را به ما شناساندند و فقه
اسلام را تدریس کردند و نوشتند و زحمت کشیدند و به ما تحویل دادند و ما باید این جهت را حفظ کنیم.
(۶۰/۶/۱۸).
۲-
اسلام با این سدّ بزرگ
روحانیّت تا حالا محفوظ مانده و اگر خدای نخواسته این سدّ شکسته بشود،
اسلام شکسته میشود، از این جهت وظیفه بسیار بزرگ است، وظیفه بسیار بزرگی به عهده ماست.
(۵۸/۶/۱۶).
۳-روحانیون در طول تاریخ مقدم بر دیگران در فعالیّت بودند و قلمهای فاسد این فعالیّت روحانیون را سرپوش کرده است که هیچ، شاید گاهی هم برخلاف جلوه داده است. از بعد از
هجرت رسول اکرم (صلیاللهعلیهوآله
وسلّم) و در طول زمان
غیبت امام زمان (عجّلاللهفرجهالشریف) تا حالا آن که حفظ کرده است
اسلام را و حفظ کرده است ملت
اسلامی را، این طبقه روحانیون بودهاند.
(۵۸/۶/۱۶).
۴-در هر نهضت و انقلاب الهی و مردمی علمای
اسلام اولین کسانی بودهاند که بر تارک جبینشان خون و
شهادت نقش بسته است. کدام انقلاب مردمی
اسلامی را سراغ کنیم که در آن حوزه و
روحانیّت پیشکسوت شهادت نبودهاند و بر بالای دار نرفتهاند و اجساد مطهرشان بر سنگفرشهای حوادث خونین به شهادت نایستاده است؟
(۶۷/۱۲/۳).
۵-
سلام بر حماسهسازان همیشه جاوید
روحانیّت که رساله علمیه و عملیه خود را به دم شهادت و مرکب خون نوشتهاند و بر منبر هدایت و
وعظ و
خطابه ناس از شمع حیاتشان گوهر شب چراغ ساختهاند. افتخار و آفرین بر شهدای حوزه و
روحانیّت که در هنگامه نبرد رشته تعلقات درس و بحث و مدرسه را بریدند و عقال تمیّنات دنیا را از پای حقیقت علم برگرفتند و سبکبالان به میهمانی عرشیان رفتند و در مجمع ملکوتیان شعر حضور سرودهاند.
۶-
سلام بر آنان که تا کشف حقیقت
تفقّه به پیش تاختند و برای قوم و ملت خود منذران صادقی شدند که بند بند حدیث صداقتشان را قطرات خون و قطعات پاره پاره پیکرشان گواهی کرده است و حقّا از
روحانیّت راستین
اسلام و
تشیع جز این انتظاری نمیرود که در دعوت به حق و راه خونین مبارزه مردم، خود اولین قربانیها را بدهد و مهر ختام دفترش شهادت باشد.
(۶۷/۱۲/۳).
روحانیون مبارز و متعهد به
اسلام در طول تاریخ و در سختترین شرایط همواره با دلی پر از امید و قلبی سرشار از عشق و محبت به
تعلیم و تربیت و
هدایت نسلها همت گماشتهاند.
(۶۷/۴/۲۹).
کسی که تاریخ را دیده است، میبیند که روحانیون هم همیشه در هر عصری، آنکه قیام کرده بر ضد
طاغوت روحانیون بودند. در زمان
مشروطه روحانیون قیام کردند. زمان
تحریم تنباکو روحانیون قیام کردند، در این زمان هم که شما مشاهده میکنید که قشر
روحانی قیام کرد و هم خون داد، هم حبس رفت هم زجر کشید هم
تبعید کشید هم این کارها را کشید هم قیام کرد.
(۵۷/۱۱/۲۷).
من از آقایان علماء و افاضل باید تشکر کنم، پیروزی ملت اولاً مرهون اقدامات علما و سایر طبقات ثانیاً بوده است.
(۵۷/۱۱/۱۴).
۱-صدها سال است که
روحانیت اسلام تکیهگاه محرومان بوده است همیشه مستضعفان از کوثر زلال معرفت فقهای بزرگوار سیراب شدهاند. از مجاهدات علمی و فرهنگی آنان که به حق از جهاتی افضل از دماء شهیدان است که بگذریم، آنان در هر عصری از اعصار برای دفاع از مقدسات دینی و میهنی خود مرارتها و تلخیها متحمل شدهاند.
(۶۷/۱۲/۳).
۲-من از همه اقشار ملت متواضعانه تشکر میکنم. من در خدمت شما هستم.
روحانیّت در خدمت
اسلام و در خدمت ملت است.
(۵۸/۲/۱).
۱-جای بسی سپاس و امتنان است که ملت رشید و دلاور ایران قدر خادمان واقعی خود را میشناسد و فلسفه عشق و ارادت خود را به این نهاد مقدس در یک کلمه خلاصه میکند. علماء و روحانیون متعهد
اسلام هرگز به آرمان و اصالت و
عقیده و هدف
اسلامی ملت خیانت نکرده و نمیکنند.
(۶۷/۴/۲۹).
۲-
روحانیّت متعهد به خون سرمایهداران زالو صفت تشنه است و هرگز با آنان سر آشتی نداشته و نخواهد داشت. آنها با
زهد و
تقوا و
ریاضت درس خواندهاند و پس از کسب مقامات علمی و معنوی نیز به همان شیوه زاهدانه و با
فقر و تهیدستی و عدم تعلق به تجملات دنیا زندگی کردهاند و هرگز زیر بار منت و ذلت نرفتهاند.
(۶۷/۱۲/۳).
در ترویج
روحانیّت و فقاهت نه زور سرنیزه بوده است، نه سرمایه پولپرستان و ثروتمندان بلکه هنر و صداقت و تعهد خود آنان بوده است که مردم آنان را برگزیدهاند... به هر حال خصوصیات بزرگی چون
قناعت و
شجاعت و
صبر و زهد و طلب علم و عدم وابستگی به قدرتها و مهمتر از همه احساس مسئولیت در برابر تودهها،
روحانیّت را زنده و پایدار و محبوب ساخته است و چه عزتی بالاتر از این که
روحانیّت با کمی امکانات، تفکر
اسلام ناب را بر سرزمین افکار و اندیشه
مسلمانان جاری ساخته است و نهال مقدس فقاهت در گلستان حیات و معنویت هزاران محقق به شکوفه نشسته است.
(۶۷/۱۲/۳).
آقایان علمای اعلام مسئولیتشان زیاد است چنانچه شغلشان از همه شغلها شریفتر است. شغل، شغل
انبیاء است و مسئولیت، مسئولیت انبیاء، و همه و همه مسئول هستیم.
(۵۸/۴/۱۲).
۱-حفظ این حوزهها، حوزههای فقاهت، حفظ این حوزههای علمی به همان معنایی که سابق بود باید بماند. جدیت بکنید در اینکه تحصیل کنید و محصل زیاد بکنید، ملا زیاد کنید، خیال نکنید که حالا ما دیگر احتیاجی نداریم، ما تا آخر احتیاج به علماء داریم.
اسلام تا آخر احتیاج دارد به این علماء، اگر نباشند
اسلام از بین میرود.
(۶۰/۱۱/۴).
۲-لازم است درس بخوانید فقیه شوید، جدیت در
فقاهت کنید نگذارید این حوزهها از فقاهت بیفتد، تا فقیه نشوید نمیتوانید به
اسلام خدمت کنید.
۳-بر اهل علم خیلی لازم است که این مقامات را حفظ کنند و خود را کاملاً از این مفاسد پاک کنند، تا هم اصلاح آنها شود و هم اصلاح جامعه را کرده، وعظ آنها مؤثر گردد و پند آنها در قلوب موقعیت پیدا کند. فساد عالم موجب فساد امت میشود.
۱-در طبقه روحانیون که آنها پاسدار
اسلام و احکام
اسلام هستند اگر خدای نکرده یک ملبّس به لباس روحانیون یک کار خلاف بکند این فرق دارد با اشخاص عادی، برای اینکه اینها پاسدار
اسلام هستند، ملبس به لباس
روحانیّت هستند.
(۵۸/۴/۴).
۲-من به همه روحانیین سراسر کشور اعلام خطر میکنم، من به همه ملت اعلام خطر میکنم، به روحانیون اعلام خطر میکنم که اگر چنانچه خدای نخواسته در بین شما کسی است که برخلاف موازین
اسلام عمل میکند او را نهی کنید و اگر نپذیرفت از جرگه
روحانیّت اخراج کنید اگر نکنید این کار را، خدای نخواسته صورت
روحانیّت که عزّ
اسلام است این را مشوّه میکنند و با مشوّه کردن صورت
روحانیّت اسلام به انزوا خواهد کشید.
(۵۹/۱۲/۱۴).
۳-بزرگترین فرق
روحانیّت و علمای متعهد
اسلام با
روحانینماها در همین است که علمای مبارز
اسلام همیشه هدف تیرهای زهرآگین جهانخواران بودهاند و اولین تیرهای حادثه، قلب آنان را نشانه رفته است. ولی
روحانینماها در کنف حمایت زرپرستان دنیاطلب، مروج باطل یا ثناگوی ظلمه و مؤید آنان بودهاند.
(۶۷/۶/۱۴).
۴ـ
روحانیّت اصیل در تنهایی و اسارت خون میگریست که چگونه امریکا و نوکرش پهلوی میخواهند ریشه
دیانت و
اسلام را برکنند و عدهای
روحانی مقدسنمای ناآگاه یا بازی خورده که چهرهشان بعد از پیروزی روشن گشت مسیر این خیانت بزرگ را هموار مینمودند.
۵-آنقدر که
اسلام از این مقدسین
روحانی نما ضربه خورده است از هیچ قشر دیگر نخورده است... طلاب جوان باید بدانند که پرونده تفکر این گروه همچنان باز است و شیوه مقدس مآبی و دین فروشی عوض شده است.
(۶۷/۱۲/۳).
۵-بهزعم بعضی افراد،
روحانیّت زمانی قابل احترام و تکریم بود که حماقت از سراپای وجودش ببارد والا عالم سیاس و
روحانی کاردان و زیرک، کاسهای زیر نیم کاسه داشت و این از مسائل رائج حوزهها بود که هر کس کجراه میرفت متدینتر بود.
(۶۷/۱۲/۳).
۶-آشنایی به روش برخورد با حیلهها و تزویرهای فرهنگ حاکم بر جهان، داشتن
بصیرت و دید اقتصادی، اطلاع از کیفیت برخورد با اقتصاد حاکم بر جهان، شناخت سیاستها و حتی سیاسیون و فرمولهای دیکته شده آنان و درک موقعیت و نقاط قوت و ضعف دو قطب سرمایهداری و کمونیزم که در حقیقت استراتژی حکومت بر جهان را ترسیم میکنند، از ویژگیهای یک مجتهد جامع است.
(۶۷/۱۲/۳).
اگر طلبهای منصب امامت جمعه و ارشاد مردم یا
قضاوت در امور
مسلمین را خالی بییند و قدرت اداره هم در او باشد و فقط به بهانه درس و بحث مسئولیت نپذیرد و یا دلش را فقط به هوای
اجتهاد و درس خوش کند، در پیشگاه خداوند بزرگ یقیناً مؤاخذه میشود و هرگز عذر او موجه نیست.
(۶۷/۱۲/۳).
حوزهها و
روحانیّت باید نبض تفکر و نیاز آینده جامعه را همیشه در دست خود داشته باشند و همواره چند قدم جلوتر از حوادث، مهیای عکس العمل مناسب باشند چه بسا شیوههای رایج اداره امور مردم در سالهای آینده تغییر کند و جوامع بشری برای حل مشکلات خود به مسائل جدید
اسلام نیاز پیدا کند.
(۶۷/۱۲/۳).
خداوندا توان علما و
روحانیّت را در خدمت به دین خود افزوننما. خداوندا، حوزههای علمیه این سنگرهای پاسداری از فقاهت و
اسلام ناب را تا ابد پابرجا بدار. خداوندا، شهدای
روحانیّت و حوزهها را از نعم بیکران و رزق حضور خویش بهرهمند فرما..
(۶۷/۱۲/۳).
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «علما در کلام امام خمینی (ره)»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۸/۰۱/۱۷