علم حیل
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
علم حِیَل (
منجانیقون)که به آن
علم حیله ها،
نیرنجات یا
علم نیرنگها نیز میگویند، از علوم کاربردی رایج در
دوره اسلامی که با طراحی، ساخت، کارکرد و کاربرد ابزارها و دستگاههای گوناگون مکانیکی سروکار داشت.
علم حیل شامل این شاخه ها بود:
بررسی نظری مفهوم
حرکت، تعیین مرکز ثقل
اجسام، طراحی دستگاههای بالابر اجسام سنگین، استخراج و انتقال
آبهای زیرزمینی، و ساخت ساعتها و سلاحها و
ابزارهای موسیقی و ابزارهای مورد نیاز سایر علوم و صنایع و پیشه های گوناگون.
عامل انتقال نیرو در این دستگاهها هوا (در
آلات الروحانیة)،
آب،
شن یا اجزای مکانیکی بود. سازوکار این دستگاهها معمولا از عموم مردم پنهان نگاهداشته میشد. ازاینرو، عملکرد دستگاهها برایشان عجیب بود و نوعی تردستی محسوب میشد و این علم را به همین سبب علم حیله ها (حیل) یا نیرنگها (نیرنجات) مینامیدند. علم حیل را معادل علم مکانیک در دوره جدید دانسته اند.
واژه حیلة به معنای هنر، صنعت، حرفه و اختراع نیز آمده است.
به نوشته
خوارزمی،
صِناعةالحیل را یونانیها
منجانیقون میگفتند. منجانیقون همان مکانیک است
که صورت تحریف شده «میخنیق» بوده و به اسامی دیگر مانند منجنیق و منجنیک نیز در عربی خوانده شده است.
پیدایش علم حیل به پیشاز شروع تاریخِ مکتوب برمیگردد. احتمال میرود که این علم از تمدنهای شرقی به
یونان منتقل شده باشد و به این ترتیب، یونان باستان ذخایر سه هزار ساله میراث حیل مشرق زمین و
مصر را به
ارث برده باشد، اما آثار مکتوب به جامانده درباره علم حیل، از یونان باستان آغاز میشود.
توصیف بسیاری از اجزا و دستگاههای مکانیکی در نوشته های این دوران دیده میشود که البته نمیتوان به یقین مشخص کرد کدام یک از آنها از حیطه نظری فراتر رفته و کاربرد عملی یافته بودند. تطور فناوری کم و بیش در دوره رومی ها نیز ادامه یافت.
علم حیل در دوره اسلامی شکوفا شد. بسیاری از دستاوردهای مسلمانان جنبه عملی و کاربردی یافت و تا شروع
انقلاب صنعتی غرب، به اوج پیشرفت خود رسید.
اروپاییان قبل و بعد از انقلاب صنعتی، روشهای فناوری جهان
اسلام را به تفصیل بررسی کردند و از آنها بهره های فراوان بردند.
علم حیل در کاغذسازی کاربرد داشت و مسلمانان این صنعت را از اسیران جنگی چینی در
سمرقند آموختند. کاغذسازی در دوره
امویان یا
عباسیان در جهان اسلام رواج یافت و بسیاری از نقاط کشورهای اسلامی شاهد گسترش این صنعت بودند.
ساخت
ترازو در دوره اسلامی پیشرفت زیادی کرد و بسیاری از دانشمندان سرشناس به توصیف روشهای ساخت ترازو، اندازهگیری وزن اشیا، وزن مخصوص و مبحث مرکز
ثقل (
گرانیگاه) پرداختند. پیشرفته ترین ترازوها به نام
ترازوی حکمت، متعلق به
ابو الفتح عبد الرحمان خازنی بود.
ساعت سازی بین مسلمانان رواج زیادی داشت و انواع
ساعتهای آفتابی،
شنی، آبی و
شمعی ساخته میشد. ساخت
ساعتهای جیوه ای نیز سابقه دارد. ساعتها به روشهای گوناگون، به طور خودکار گذشت زمان را نشان میدادند و به صورت ثابت یا قابل حمل ساخته میشدند.
ساعت آبی قابل حمل را «
صندوق الساعة» مینامیدند که استفاده از آن در
ایران رواج داشت.
مشهور است ساعتی آبی را که
هارون الرشید برای
شارل کبیر، پادشاه
فرانسه، هدیه فرستاد، غربیان هشتمین عجایب جهان پنداشتند. در ایران، ساعتهای آفتابی کوچکی از برنجِ ریختگی ساخته میشد که در سفر و حضر در تعیین ساعات روز، جهتیابی و تعیین قبله به کار میرفت. این ساعتها را بیشتر در
یزد و
اصفهان میساختند.
انواع دستگاههای آبیاری و آبکشی در نقاط مختلف سرزمینهای اسلامی از جمله
ایران،
سوریه،
بین النهرین و
اندلس ساخته میشد. تلمبه های پیشرفته که در آنها انواع اجزای مکانیکی مثل توربین، چرخدنده، سازوکار لَنگ، شیر یک طرفه، سیلندر و پیستون به کار میرفت و همچنین تلمبه های شناور، در این سرزمین ها رایج بود.
مبانی استفاده از باد به عنوان نیروی محرکه آسیاب ها بر دانشمندان مسلمان آشکار بود
و بخصوص در سیستان از این آسیاب ها عملا استفادهمیشد.
دمشقی در قرن هفتم سازوکار آسیای بادی
سیستان را به تفصیل و با رسم شکل بیان کرده است.
تسلط به
دانش احتراق و تولید سلاحهای آتشین نیز تجلی کاربرد واکنش های شیمیایی در علم حیل بود.
صنعت قفل سازی نظیر قفل های کلونی و رمزی رواج زیادی داشت. قفل های رمزی به جامانده از سده های میانی که صنعتگران ایرانی ساخته بودند، هنوز در موزه ها وجود دارد.
فولادسازی از دیگر صنایع رایج در کشورهای اسلامی بود.
ابو ریحان بیرونی در الجماهر
شرحی از این صنعت عرضه کرده است. از فولادی ویژه با روش هایی مخصوص، در نقاط مختلف شمشیری
مشهور به
شمشیر دمشقی میساختند که امروزه پژوهش های نظری و عملی درخور توجهی درباره آن صورت گرفته است.
تولید
فولاد و کار روی
آهن به فناوری ساخت انواع کوره های ذوب، تجهیزات تصفیه مذاب و وسایل
آهنگری نیاز داشت که در کشورهای اسلامی به آن دست یافته بودند.
صنعت فولادسازی و هنر مشبک سازی فولاد در ایران در عصر صفوی به اوج خود رسید و از این فلز در ساخت
اسلحه، الواح مشبک،
زره،
کلاهخود،
سپر، کتیبه های در و پنجره، قلمدان و ظروف استفاده میکردند.
صنعت شیشه گری و بلورسازی در دوره اسلامی رشد چشمگیری داشت. انواع ظرفهای شیشه ای را در سراسر قلمرو اسلامی میساختند.
کارخانه های
نساجی یا «دُورُالطِراز» در سراسر جهان اسلام وجود داشت. بسیاری از آنها در ایران بود و بافته های ایران به نقاط دیگر صادر میشد. صنعت نساجی در مصر به ویژه در دوره فاطمی، همچنین در بغداد، سوریه،
عثمانی و اندلس نیز رواج داشت.
در صنعت دریانوردی، مسلمانان به ساخت انواع
کشتی (نظیر کشتی های ماهیگیری و جنگی) اهتمام میورزیدند و کشتی های جنگی گوناگونی با اسامی و کاربردهای متفاوت میساختند. سلاحهای ویژه تهاجمی و تدافعی با نام های خاص خود ساخته و بر این کشتی ها نصب میشد. لنگرگاه های عظیمی در عکّا، طرابلس، تِنّیس و سایر بندرها ساخته شده بود که ظرفیت بعضی، مثل لنگرگاه های طرابلس و تنیس، را تا هزار کشتی گفته اند.
کارخانه های کشتی سازی متعددی در بندر سیراف و ساحل عمان،
صور، عکّا، طرابلس،
حیفا، اسکندریه، تونس و
خوارزم وجود داشت
احمدبن موسی بن شاکر (سده سوم) کتاب
مشهور الحیل را تألیف کرده که نسخه هایی از آن باقی است و به انگلیسی و فارسی ترجمه شده است. کتابی دیگر نیز به نام قَرَسطون به وی نسبت داده شده است.
قَرَسطون به معنای
قپان است و این اثر درباره تعادل وزنه ها و محورها، که مبنای ساخت قپان است، بحث میکند. بعدها ثابتبن قرّه نیز دو رساله درباره تعادل وزنه ها و اهرم ها نگاشت.
یکی دیگر از آثار بنوموسی (فرزندان موسیبن شاکر) که باقی مانده، رسالهای به نام وصف الآلة التی تزمر بنفسها در وصف ابزار خودکار نیزنی است.
ابوعبداللّه محمدبن احمدبن یوسف کاتب خوارزمی (سده چهارم) در اثر جامع و جالب خود، مفاتیح العلوم، شرح اصطلاحات علمی از جمله علم حیل را آورده است.
ابوریحان بیرونی (سده چهارم و پنجم) در کتابهایش به مباحث مهمی از علم حیل پرداخته است.
وی در استیعاب الوجوه الممکنة فی صنعة الاصطرلاب،
تقویمی مکانیکی به نام حُقُّ القمر را شرح داده، که هیل توضیح مبسوطی درباره آن داده است.
ابوریحان بیرونی در
الجماهر فی الجواهر اشاره های فراوانی به مبحث حیل کرده است، مثل صنعت فولادسازی که پیشتر اشاره شد، نوعی لباس غواصی که غواصان بغدادی به تن میکردند و با آن میتوانستند ساعتها تنفس کنند و زیر آب بمانند،
جَزْع/ جَزْعه که سنگی است سخت و از آن مهره سوراخ دار دقیقی برای تنظیم جریان آبِ ساعت های آبی میساختند، آیینه های سوزان
ارشمیدس، سنگ شکن برای آسیای خمیر کاغذ و سنگ معدن طلا، و ساخت مِنقاش.
ابوریحان بیرونی در الآثار الباقیة عن القرون الخالیة،
در تبیین علل وجود فواره های طبیعی، به شرح سازوکار سارقةالماء (یا آبدزدک، سیفون) و فواره های مکانیکی پرداخته
و همچنین به نوعی چراغ خودکار اشاره کرده است.
از جمله نوشته های منسوب به بیرونی که باقی نمانده، کتابی است با عنوان مقالة فی تعبیر المیزان لتقدیر الاَزمان، درباره استفاده از ترازوی قپان در ساخت
ساعت آبی.
این نوع ترازو را خازنی
با نام «میزانالساعات» به تفصیل شرح داده است.
علم حیل در قلمرو غربی سرزمین های اسلامی نیز توسعه یافت، چنانکه
ابن خَلَف مرادی اهل اندلس در سده پنجم کتاب مهم الاسرار فی نتایج الافکار را نوشت. در ۳۱ فصلِ این کتاب، درباره انواع وسایل خودکار، ساعتهای آبی و جیوه ای، ادوات جنگی، دستگاه های آبکشی و ساعت آفتابی بحث شده است.
این کتاب به ویژه به جهت معرفی چرخدنده های خورشیدیِ قادر به انتقالِ توان های بالا، که در ساعت های مکانیکی قابل استفاده اند، اهمیت دارد.
محمدبن أبیبکر الراشدی الأبری الاصفهانی نیز در این زمینه در سال ۶۱۸ کتابی نوشته است.
در مبحث استخراج
آبهای زیرزمینی، ابوبکر محمدبن حسن حاسب کرجی، دانشمند ایرانی سده پنجم، در بغداد کتابی به نام
اِنباط المیاه الخفیة نوشت که به فارسی (ترجمه حسین خدیوجم، چاپ نخست، بنیاد فرهنگ ایران، ۱۳۴۵ش) و ایتالیایی و فرانسوی نیز ترجمه شده است.
عبدالرحمان خازنی (سده پنجم و ششم) کتابی
مشهور به نام میزان الحکمة در توزین اجسام و تعیین نسبت فلزات در آلیاژها تألیف کرده که باقیمانده و از مهمترین آثار دوره اسلامی در علم حیل است.
بخشهایی از این کتاب را مترجمی ناشناس به فارسی ترجمه کرده که متن آن منتشر شده است (چاپ مدرس رضوی، بنیاد فرهنگ ایران، ۱۳۴۶ش).
خازنی در کتاب خود (جاهای متعدد) از کسانی که در باب ترازو و مراکز اثقال کار کرده اند، نام برده و سپس به تشریح «ترازویِ حکمتِ» ساخت خودش پرداخته است. خازنی رساله ای نیز با عنوان
الکرة التی تدور بذاتها تألیف کرده است.
وی در این رساله کره نجومی دوّاری را شرح داده است که به کمک ابزارهای مکانیکی شامل چند دَنده، چند
قرقره،
نخ و
وزنه به صورت خودکار حرکت میکند. لورچ ویرایشی از این رساله را، همراه با ترجمه انگلیسی با توضیحات تفصیلی در مجلة تاریغ العلوم العربیة عرضه کرده است.
بدیع الزمان جزری را که در سده ششم میزیست، میتوان از برجسته ترین دانشمندان حیل دانست که کتاب کم نظیری به نام الجامع بین العلم و العمل النافع فی صناعةالحیل از خود به جا گذاشته است.
وی در این کتاب پنجاه دستگاه را شرح داده که خودْ آنها را طراحی کرده و ساخته است؛ شامل انواع ساعتهای آبی و شمعی، ظرفهای خودکار، دستگاههای آبکشی و پمپ، فواره های خودکار، قفل رمزی و غیره. این کتاب به انگلیسی و فارسی ترجمه شده است.
تقی الدین راصد (فعال در سده دهم) نیز از برجستگان علم حیل بود، که در این زمینه تألیفاتی دارد. وی در اثر
مشهور خود، الطرق السنیة فی الآلات الروحانیة
مباحثی را درباره ساعت، جرِّاثَقال، تلمبه، وسایل نیزنی دائمی، فواره، ظرفهای خودکار و دستگاه بخار که سیخ کبابی را با توان بخار آب میچرخاند، توصیف کرده است. دستگاه اخیر در تاریخ فناوری حائز اهمیت بوده است.
بعضی دیگر از دانشمندان و نوشته های آنان در علم حیل عبارتاند از:
۱) ابوبکر
محمد بن زکریای رازی (سده سوم) صاحب کتابهای الحیل، و فی محنة الذهب و الفضة و المیزان الطبیعی.
۲)
قسط ابن لوقای بعلبکی (سده سوم) نویسنده کتابهای فیالأوزان و المکاییل، القرسطون، و فی البخار.
۳) ابوالحسن
ثابت بن قرّه حرانی (سده سوم) مؤلف قرسطون، فیآلة الزمر، و فی صنعة استواء الوزن و اختلافه.
۴)
عباس بن فرناس (سده سوم) عموماً به ابداع ابزارها و ادوات مکانیکی مثل فواره و محرکه های آبی مشغول بود.
۵)
ابو سهل کوهی (سده چهارم)، که در علم حیل مهارت فراوان داشت و اثری با عنوان مراکز الاثقال نگاشت.
۶)
یعقوب بن اسحاق کندی (سده سوم و چهارم) صاحب کتابهایی به اسم
رسالة فی تلویح الزجاج، و
رسالة فی انواع الحدید و السیوف و جیِّدها و مواضع انتسابها.
۷) کتابی به نام فی
وصفال سیوف، منسوب به
مزید (یا زید) بن علی الحداد الدمشقی، که باقیمانده است و شامل رساله کندی در وصف انواع شمشیرها نیز میشود.
۸) ابوعلی
محمد بن الحسن بن الهیثم (سده چهارم) دارای کتابهای
قرسطون، و عمل بَنکام.
۹)
هبةاللّهبن حسین اسطرلابی (قرن چهارم، بغداد)، که رساله ای درباره وسیله نیزنی دائمی نوشته و جزری به آن اشاره کرده است، همچنین ساخت بعضی ابزارهای اندازهگیری مثل خطکش و
پرگار را به او نسبت داده اند.
۱۰) رساله مختصری به نام الرسالة القدسیة از نویسنده ای ناشناس، که از سده نهم باقیمانده و در وصف ساعتهای آبی و سایر ادوات مکانیکی است.
۱۱)
احمد بن محمد کثیر فرغانی (سده دوم و سوم) که ساخت آب سنج
رود نیل تحت نظارت او انجام گرفت.
۱۲)
محمد بن ابی بکر الزرخوری (سده نهم)، نویسنده کتاب
زهر البساتین فی علم المشاتین که در آن تعدادی
ادوات مکانیکی مثل
سیفون،
ساعت آبی و
فواره را شرح داده است.
۱۳)
فتح اللّه شیرازی (سده دهم) دارای اختراعاتی نظیر ابزار تنظیف لوله ها، آسیای متحرک که حیوانی آن را میکشید و چند اختراع دیگر.
۱۴)
محمد حافظ اصفهانی، از صنعتگران سده دهم و صاحب رسالهای شامل سه مقاله در اختراعات صنعتی، به نام
نتیجة الدوله به فارسی که در ایران چاپ شده است.
حافظ اصفهانی در کتاب خود به شرح دستگاههایی پرداخته که اختراع کرده یا ساخته است، نظیر ساعت، دستگاه عصاری، آسیا، دستگاه حلاجی که با آب کار میکرد، دستگاه مرکّبسازی، چرخ چاه خودکار و قفل.
در صنعت دریانوردی نیز نوشته های مکتوبی از مسلمانان باقیمانده که هنوز پژوهشگران آنها را بررسی کافی نکرده اند.
کتابهای
جغرافیا، سفرنامه ها و وقف نامه ها نیز که از دوران گذشته باقی مانده اند، منابعی غیرمستقیم برای پژوهش درباره علم حیل در دوره اسلامی به شمار میروند زیرا در آنها اشاره های فراوانی به دستگاه ها و تجهیزات مکانیکی، صنایع و حرفه های گوناگون شده است.
ترجمه آثار یونانی و زبانهای دیگر به عربی که از دوره عباسیان در قلمرو تمدن اسلامی آغاز شد، بر پیشرفت علم حیل در میان مسلمانان نیز اثر گذاشت.
نوشته هایی که به
عربی ترجمه شدند عمدتآ عبارتاند از: ۱) رسالهای از
ارشمیدس با عنوان حول الثقل و الخفّة که خازنی
به آن اشاره کرده است.
۲) کتابی از ارشمیدس به نام آلة ساعات الماء التی ترمی بالبنادق، با اضافاتی از مؤلفان روم شرقی و اسلامی.
۳) رسالهای مختصر با عنوان عمل صندوق الساعات که دهمان در انتهای رساله ابن ساعاتی
آن را آورده و احتمال داده است ترجمه رسالهای از ارشمیدس باشد.
۴) مقاله معروفی از
آپولونیوس (یا
ابلّونیوس نجار) به نام
صفة آلة الزامر (توصیف دستگاه نیزنی) که جزری
و قاری
هم به آن اشاره کرده اند.
این مقاله در انتهای رساله ابن ساعاتی
نیز آمده است.
۵) الآلات الهوائیة که ترجمه کتاب «ابزارهای هوایی» فیلون است.
۶) ثلاث مقالات عربیة فی الآلات المغنیة، در زمینه ادوات موسیقایی مکانیکی با محرکه های هوایی و آبی که اصل آن منسوب به مورسطس (یا مورطس) از یونان باستان است.
۷) کتابی دیگر درباره دولابها منسوب به مورسطس، به نام الدوالیب.
۸) کتابی منسوب به هرقلال نجار با عنوان الدوائر و الدوالیب.
۹) کتاب أیرن (=هرون) فی رفع الأشیاء الثقلیة، درباره جراثقالها که قسط ابن لوقا البعلبکی آن را ترجمه کرده و تنها همین ترجمه عربی از اصل کتاب باقیمانده است.
قسط ابن لوقا کتابهای زیادی را از یونانی به عربی ترجمه کرده است.
۱۰) ترجمه الحیل الروحانیة از هرون اسکندرانی، درباره ادوات هوایی که باقی نمانده است.
۱۱) کتابی از مِنِلائوس به نام فی معرفة اوزان الاجرام المختلطة که باقی نمانده است.
ابوریحان بیرونی در الجماهر
از این کتاب نام برده و خازنی
به تفصیل به آن استناد کرده است.
۱۲) کتابی از پاپوس اسکندرانی شامل هشت مقاله که مقاله هشتم آن، با عنوان مدخل ببوس (=پاپوس) الی علم الحیل، برای بنوموسی ترجمه شده بود.
خازنی
کتابی را به نام فی صنعة مقیاس المائعات فی الثقل و الخفة، به حکیم قوقس الرومی نسبت داده و قاری
صورت درست نام وی را فوفس (پاپوس) دانسته است.
۱۳) خازنی
کتابی از اقلیدس را به نام فی الثقل و الخفّة و مقیاس الاجرام بعضها الی بعض ذکر نموده و به آن استناد کرده است.
در سده های ششم و هفتم/ دوازدهم و سیزدهم بسیاری از کتابهای علوم مسلمانان، در اروپا به لاتینی ترجمه شد.
یکی از مهمترین مترجمان این دوره ژرار کرمونایی بود.
مجموعه ای نیز به نام کتب المعرفة بعلم الفلک در سده هفتم، در دوره آلفونس دهم از عربی به زبان کاستیلی ترجمه شد که در آن، ساعتهای آفتابی، شمعی، جیوه ای و آبی توصیف شده اند.
این مجموعه که از چندین کتاب ترجمه شده بود، از سرچشمه های آشنایی غرب با دستاوردهای مکانیک در تمدن اسلامی به حساب میآید.
بسیاری از پژوهشگران تاریخ علوم از جمله هیل بر این باورند که نهضت ترجمه متون عربی به لاتینی دریچه ای از دستاوردهای بیشمار و گنجینه علمی و فنی را به روی غربیان گشود.
(۱) شمس الدین محمدبن محمود آملی، نفائس الفنون فی عرایس العیون، ج ۳، چاپ ابوالحسن شعرانی، تهران ۱۳۷۹.
(۲) ابن ابی اصیبعه، عیون الانباء فی طبقات الاطباء، چاپ نزار رضا، بیروت (۱۹۶۵).
(۳) ابن خلدون، تاریخ ابن خلدون.
(۴) ابن ساعاتی، علم الساعات و العمل بها، چاپ محمد احمد دهمان، دمشق (۱۴۰۱/ ۱۹۸۱).
(۵) ابن سینا، معیارالعقول، چاپ جلال الدین همائی، تهران ۱۳۳۱ش.
(۶) ابن ندیم، الفهرست، (تهران).
(۷) ابو ریحان بیرونی، الآثارالباقیة عنالقرون الخالیة، چاپ ادوارد زاخاو، لایپزیگ ۱۹۲۳.
(۸) ابوریحان بیرونی، استیعابالوجوه الممکنة فی صنعة الاصطرلاب، چاپ محمداکبر جوادی حسینی، مشهد ۱۳۸۰ش.
(۹) ابوریحان بیرونی، الجماهر فی الجواهر، چاپ یوسف الهادی، تهران ۱۳۷۴ش.
(۱۰) ابوریحان بیرونی، فهرست کتابهای رازی و نامهای کتابهای بیرونی، تصحیح و ترجمه و تعلیق از مهدی محقق، تهران ۱۳۷۱ش.
(۱۱) محمدتقی احسانی، هفت هزار سال هنر فلزکاری در ایران، تهران ۱۳۸۶ش.
(۱۲) رحمت اللّه استوار، «(درباره کتاب) استخراج آبهای پنهانی»، تألیف ابوبکر محمدبن حسن حاسبکرجی، ترجمه حسین خدیوجم، تحقیقاتاسلامی، سال۸، ش۱و۲ (۱۳۷۲ش).
(۱۳) جان دزموند برنال، علم در تاریخ، ج ۱، ترجمه ح اسدپور پیرانفر، تهران ۱۳۸۰ش.
(۱۴) محمدحسین بن خلف برهان، برهان قاطع، چاپ محمدمعین، تهران ۱۳۶۱ش.
(۱۵) بنوموسی، کتابالحیل، چاپ احمد یوسف حسن، حلب ۱۹۸۱.
(۱۶) علی بن زید بیهقی، کتاب تتمة صوان الحکمة، لاهور ۱۳۵۱.
(۱۷) آرنولد پیسی، تکنولوژی در تمدن جهان، ترجمه فریدون بدرهای، تهران ۱۳۷۶ش.
(۱۸) محمدبن معروف تقی الدین راصد، الطرق السنیة فی الآلات الروحانیة، نسخه عکسی، در احمد یوسف حسن، تقی الدین و الهندسة المیکانیکیة العربیة، حلب ۱۹۷۶.
(۱۹) بشیر رمضان تلیسی و جمال هاشم ذویب، تاریخ الحضارةالعربیةالاسلامیة، بیروت ۲۰۰۲.
(۲۰) محمد اعلمیبن علی تهانوی، کشاف اصطلاحات الفنون، بیروت: دارصادر.
(۲۱) اسماعیل بن رزّاز جزری، مبانی نظری و عملی مهندسی مکانیک در تمدن اسلامی (الجامع بین العلم و العمل النافع فی صناعةالحیل)، ترجمه و تحشیه محمدجواد ناطق، حمیدرضا نفیسی، و سعید رفعت جاه، تهران ۱۳۸۰ش.
(۲۲) محمد حافظ اصفهانی، سه رساله در اختراعات صنعتی: ساعت، آسیا، دستگاه روغنکشی (نتیجة الدوله)، چاپ تقی بینش، تهران ۱۳۵۰ش.
(۲۳) حمداللّه مستوفی، نزهةالقلوب.
(۲۴) عبدالرحمان خازنی، کتاب میزان الحکمة، حیدرآباد، دکن ۱۳۵۹.
(۲۵) محمدبن احمد خوارزمی، مفاتیح العلوم، چاپ ابراهیم ابیاری، بیروت۱۴۰۴/۱۹۸۴.
(۲۶) محمدبن ابیطالب دمشقی، نخبةالدهر فی عجائبالبر و البحر، بیروت ۱۹۸۸.
(۲۷) ویلیام جیمز دورانت، تاریخ تمدن، ترجمه ابوطالب صارمی، ابوالقاسم طاهری، تهران ۱۳۸۲ش.
(۲۸) موریس دوما، تاریخ صنعت و اختراع، ترجمه عبداللّه ارگانی، تهران ۱۳۷۸ش.
(۲۹) دهخدا، لغتنامه.
(۳۰) موریس اسون دیماند، راهنمای صنایع اسلامی، ترجمه عبداللّه فریار، تهران ۱۳۶۵ش.
(۳۱) پیر روسو، تاریخ علوم، ترجمه حسن صفّاری، تهران ۱۳۷۸ش.
(۳۲) احمدبن مصطفی طاشکوپری زاده، مفتاح السعادة و مصباح السیادة، بیروت ۱۴۰۵/۱۹۸۵.
(۳۳) محمدبن محمد غزالی، تهافت الفلاسفة، چاپ سلیمان دنیا، قاهره (۱۹۸۷).
(۳۴) محمدبن محمد فارابی، احصاءالعلوم، چاپ عثمان محمد امین، قاهره ۱۳۵۰/۱۹۳۱.
(۳۵) لطف اللّه قاری، «الآلات المیکانیکیة فی تراثنا العلمی و موقع کتاب الرسالة القدسیة»، مجلة تاریغ العلوم العربیة، ج ۱۱، ش ۱و۲ (۱۹۹۵ـ۱۹۹۷).
(۳۶) علی بن یوسف قفطی، تاریخ الحکماء، و هو مختصر الزوزنی المسمی بالمنتخبات الملتقطات من کتاب اخبارالعلماء باخبار الحکماء، چاپ یولیوس لیپرت، لایپزیگ ۱۹۰۳.
(۳۷) مصطفی میرسلیم، «سیر تحول علم مکانیک نزد مسلمانان»، تحقیقات اسلامی، سال ۸، ش ۱و۲ (۱۳۷۲ش).
(۳۸) ناصرخسرو، سفرنامه حکیم ناصرخسرو قبادیانی مروزی، چاپ محمد دبیرسیاقی، تهران ۱۳۶۳ش.
(۳۹) محمدجواد ناطق، «بدیع الزمان جزری: مهندس
مشهور قرن ششم هجری»، وقف: میراث جاویدان، سال ۴، ش ۳ و ۴ (پاییز و زمستان ۱۳۷۵).
(۴۰) علی اکبر نفیسی، فرهنگ نفیسی، تهران ۱۳۵۵ش.
(۴۱) زیگرید هونکه، فرهنگ اسلام در اروپا: خورشید اللّه برفراز مغرب زمین، ترجمه مرتضی رهبانی، تهران ۱۳۷۰ش.
(۴۲) یعقوبی، البلدان؛
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «علم حیل»، شماره۶۷۰۰.