عَفْو (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
عَفْو (به فتح عین) از
واژگان نهج البلاغه هم به معنای گذشت، بخشودن و نادیده گرفتن آمده و هم به معنای
محو شدن و از بین رفتن که هر دو نزدیک به هم هستند.
همچنین به معنای
زیادت و فراوانی نیز آمده است.
حضرت علی (علیهالسلام) درباره
مرگ و
عفو خدا و .. از این واژه استفاده نموده است.
عَفْو هم به معنای گذشت، بخشودن و نادیده گرفتن آمده و هم به معنای محو شدن و از بین رفتن که هر دو نزدیک به هم هستند آمده است.
عَفو به معنای زیادت و فراوانی نیز آمده است.
عَفو به معنای زیادت و فراوانی نیز آمده است گویند:
«
عَفا شَعر البَعیر: کَثُرَ وَ طالَ.»
برخی از مواردی که در «
نهجالبلاغه» به کار رفته است، به شرح ذیل میباشد:
امام (صلواتاللهعلیه) درباره
مرگ فرموده است:
«فَكَأَنْ قَدْ أَتْاكُمْ بَغْتَةً فَأَسْكَتَ نَجِيَّكُمْ، وَ فَرَّقَ نَدِيَّكُمْ، وَ عَفَّى آثارَكُمْ.» «گویا که مرگ به یکی از شما ناگهان رسیده، گفتگوی شما را ساکت کرده، اجتماعتان را متفرق نموده و آثارتان را محو کرده است.»
«تعفیه» به معنی محو کردن میباشد.
قبل از مرگ خويش فرموده:
«إِنْ تَثْبُتِ الْوَطْأَةُ في هذِهِ الْمَزَلَّةِ فَذاكَ. وَ إِنْ تَدْحَضِ الْقَدَمُ فَإِنّا كُنّا في أَفْياءِ أَغْصانٍ، وَ مَهابِّ رِياحٍ، وَ تَحْتَ ظِلِّ غَمامٍ، اضْمَحَلَّ في الْجَوِّ مُتَلَفِّقُها، وَ عَفا في الْأَرْضِ مَخَطُّها.» «اگر من از اين ضربت در اين لغزشگاه (
دنیا)
نجات يابم، (شما به مقصود خود رسيدهايد) و اگر گامها بلغزد و از اين
جهان رخت بر بندم، ما نيز (مانند ديگران) درسايه شاخهها و مسير وزش بادها و زير سايه ابرهاى متراكم
آسمان كه پراكنده شدند و آثارشان در روى
زمین محو شد، خواهيم بود.»
و درباره
عفو خدا و
طلب عفو از
خدای متعال مطالب زیادی دارد مثل:
«الْحَمْدُ لله... الَّذي عَظُمَ حِلْمُهُ فَعَفا، وَ عَدَلَ في كُلِّ ما قَضَى، وَ عَلِمَ ما يَمْضي وَ ما مَضَى.» «همان خداوندى كه حلمش زياد است و عفو مىكند و در همه فرمانهايش دادگر و از گذشته و آينده مطّلع است.»
و در
حکمت ۷ فرموده است:
«إِذا قَدَرْتَ عَلَى عَدُوِّكَ فَاجْعَلِ الْعَفْوَ عَنْهُ شُكْراً لِلْقُدْرَةِ عَلَيْهِ.» «چون بر دشمنت قادر شدی و بر او دست یافتی، عفو از او را
شکر قدرتت قرار بده.»
و باز فرموده:
«أَوْلَى النّاسِ بِالْعَفْوِ أَقْدَرُهُمْ عَلَى الْعُقوبَةِ.» «شايستهترين مردم به عفو قادرترين آنها به مجازات است.»
عفو به معنای زیادت و فراوانی نیز آمده است گویند: «
عفا شعر البعیر: کثر و طال و عفا الشیء کثر». درباره حجّاج
بیت اللّه فرموده است:
«قَدْ نَبَذوا السَّرابيلَ وَراءَ ظُهورِهِمْ، وَ شَوَّهوا بِإِعْفاءِ الشُّعورِ مَحاسِنَ خَلْقِهِمُ.» «در حال
احرام لباسهای خود را پشت سر انداخته و
ترک کردهاند، و با طولانی کردن موها زیباییهایی خود را بدقیافه نمودهاند.»
منظور از «عفو» در
نامه ۶۹:
«وَ خُذْ عَفْوَها وَ نَشاطَها.» «بلكه بكوش آن را توأم با نشاط و در
وقت فراغت انجام دهى.»
این ماده بارها در
نهج البلاغه آمده است.
•
قرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «عفو»، ج۲، ص۷۳۱.