• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

عفس (مفردات‌نهج‌البلاغه)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



مقالات مرتبط: عفس.


عَفس (به فتح عین) از واژگان نهج البلاغه به معنای شوخی و عبث‌کاری است. حضرت علی (علیه‌السلام) در ردّ عمرو بن عاص از این واژه استفاده نموده است.



عَفس به معنای شوخی و عبث‌کاری آمده است. «عافس اهله: لاعبها»


عمرو بن عاص به مردم شام می‌گفت: علی بن ابی طالب شوخ طبع و عبث‌کار است، حضرت در ردّ او فرمود: «عَجَباً لاِبْنِ النَّابِغَةِ! يَزْعُمُ لاَِهْلِ الشَّامِ أَنَّ فِيَّ دُعَابَةً، وَأَنِّي امْرُؤٌ تِلْعَابَةٌ: أُعَافِسُ وَأُمَارِسُ! لَقَدْ قَالَ بَاطِلاً، وَنَطَقَ آثِماً. أَمَا -وَشَرُّ الْقَوْلِ الْكَذِبُ- إِنَّهُ لَيَقُولُ فَيَكْذِبُ، وَيَعِدُ فَيُخْلِفُ...واللهِ إِنِّي لَـيَمْنَعُنِي مِنَ اللَّعِبِ ذِكْرُ الْموْتِ، وَإِنَّهُ لَْيمَنَعُهُ مِنْ قَوْلِ الْحَقِّ نِسْيَانُ الاْخِرَةِ» «تعجّب از پسر زن زناکار به اهل شام می‌گوید که در من شوخ طبعی هست و من مرد کثیر اللعب هستم عبث‌کاری می‌کنم و بیهوده‌کاری او باطل گوید و به گناه دهان گشوده او دروغ می‌گوید، وعده می‌دهد تخلّف می‌کند به خدا قسم یاد مرگ مرا از عبث‌کاری مانع است و نسیان آخرت او را از گفتار حقّ باز می‌دارد.» (شرح‌های خطبه: )


این ماده فقط یک بار در نهج البلاغه آمده است.


۱. قرشی بنابی، علی‌اکبر، مفردات نهج البلاغه، ج۲، ص۷۳۰.    
۲. شرتونی، سعید، أقرب الموارد فی فصح العربیة و الشوارد، ج۳، ص۵۸۹.    
۳. السید الشریف الرضی، نهج البلاغة ت الحسون، ص۱۶۴، خطبه ۸۳.    
۴. عبده، محمد، نهج البلاغة - ط مطبعة الاستقامة، ج۲، ص۱۴۵، خطبه ۸۲.    
۵. صبحی صالح، نهج البلاغه، ص۱۱۵، خطبه ۸۴.    
۶. مکارم شیرازی، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ص۱۶.    
۷. ابن میثم بحرانی، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۲، ص۵۷۱.    
۸. ابن میثم بحرانی، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۲، ص۵۷۱.    
۹. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیرالمؤمنین، ج۳، ص۴۶۴.    
۱۰. هاشمی خویی، حبیب الله، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغة، ج۳، ص۴۶۴.    
۱۱. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغة، ج۶، ص۲۸۰.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «عفس»، ج۲، ص۷۳۰.    






جعبه ابزار