عطش (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
عَطَش (به فتح عین
و طاء) از
واژگان نهج البلاغه به معنای تشنگی است.
حضرت علی (علیهالسلام) درباره
قرآن و اهل بیت (علیهمالسلام) و ... از این واژه استفاده نموده است.
عَطَش به معنای تشنگی آمده است.
امام (صلواتاللهعلیه) درباره قرآن فرموده است:
«جَعَلَهُ اللهُ رِيّاً لِعَطَشِ الْعُلَمَاءِ، وَرَبِيعاً لِقُلُوبِ الْفُقَهَاءِ، وَمَحَاجَّ لِطُرُقِ الصُّلَحَاءِ» یعنی خداوند قرآن را سیرابی قرار داده برای عطش عالمان
و بهار برای قلوب دانایان
و راههای وسیع برای صالحان.
(شرحهای خطبه:
)
و نیز در همان
خطبه آمده است: وَسَقَى
«مَنْ عَطِشَ مِنْ حِيَاضِهِ وَأَتْأَقَ الْحِيَاضَ بِمَوَاتِحِهِ» (
و تشنگان را از چشمه زلال آن سيراب ساخت
و آبگاهش را
پر آب كرد.)
(شرحهای خطبه:
)
درباره اهل بیت (علیهمالسلام) فرموده است:
«فأَنْزِلُوهُمْ بِأَحْسَنِ مَنَازِلِ القُرْآنِ، وَرِدُوهُمْ وُرُودَ الْهِيمِ الْعِطَاشِ.» یعنی نازل کنید آنها را در بهترین منازل قرآن (آنها را مانند قرآن بدانید در بیان
احکام و هدایت)
و وارد بشوید بر آنها (
و به سوی آنها بیایید) مانند آمدن شتران عطشان به
آب.
(شرحهای خطبه
) «عطاش» جمع عطشان
و عطشی در مؤنث است.
«معطش» زمینی که
آب ندارد
و وقت یا محل عطش، جمع آن معاطش است. امام (علیهالسلام) از یک نفر در محلی برای خودش بیعت خواست او گفت: من نماینده قومی هستم تا پیش آنها برنگردم کاری نمیکنم، فرمود: اگر قوم تو، تو را از پیش فرستادند تا برای آنها محلّی باران دار پیدا کنی
و تو برگشتی
و به آنها خبر دادی ولی آنها قبول نکرده
و به محلهای عطش
و بی
آب و علف رفتند، تو چکار میکنی گفت: آنها را رها کرده به طرف
آب و علف میروم، فرمود: پس دستت را برای
بیعت باز کن
و او بیعت کرد اسم او
کلیب جرمی بود. عبارت امام (علیهالسلام) چنین است:
«وَأَخْبَرْتَهُمْ عَنِ الْكَلاَ وَالْمَاءِ، فَخَالَفُوا إلى الْمَعَاطِشِ وَالْـمَجَادِبِ، مَا كُنْتَ صَانِعاً؟» (سپس به سوى آنان باز مىگشتى
و از مكان سبزه
و آب آگاهشان مىكردى، اگر با تو مخالفت مىكردند
و به سرزمينهاى بى
آب و علف روى مىآوردند، تو چه مىكردى؟)
(شرحهای خطبه:
)
این ماده پنج بار در
نهج البلاغه آمده است.
•
قرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «عطش»، ج۲، ص۷۲۶.