عسق (مفرداتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
عسق از
واژگان قرآن کریم و از
حروف مقطعه قرآن است. درباره
حروف مقطعه
قرآن مطالبی و احتمالاتی ذکر شده ولی تازهترین نظریه، تحقیقات دکتر
رشاد خلیفه مصری است که در ذیل مطالب او بیان میشود.
عسق از
حروف مقطعه
قرآن است.
(حم • عسق • کَذلِکَ یُوحِی اِلَیْکَ وَ اِلَی الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکَ اللَّهُ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ) (حم • عسق • اينگونه
خداوند توانا و حكيم به تو و پيامبرانى كه پيش از تو بودند
وحی مىكند.)
حروف مقطعه
قرآن به قرار ذیل است: الم- الم- المص- الر- الر- الر- المر- الر- الر- کهیعص- طه- طسم- طس- طسم- الم- الم- الم- الم- یس- ص- حم- حم- حم عسق- حم- حم- حم- حم- ق- ن.
این
حروف به ترتیب در اوائل سورههای:
بقره،
آل عمران،
اعراف،
یونس،
هود،
یوسف،
رعد،
ابراهیم،
حجر،
مریم،
طه،
شعراء،
نمل،
قصص،
عنکبوت،
روم،
لقمان،
سجده،
یس،
ص،
مؤمن،
حم سجده،
شوری،
زخرف،
دخان،
جاثیه،
احقاف،
ق و قلم واقع شدهاند. این
حروف با حذف مکررات عبارتند از چهارده
حرف بدینترتیب: ا- ح- ر- س- ص- ط- ع- ق- ک- ل- م- ن- ه- ی.
در ذیل لفظ «طه» و «حامیم» درباره
حروف مقطعه
قرآن مطالبی و احتمالاتی گفته شده است، ولی تازهترین نظریهای که در اینباره اظهار شده نظریه دکتر رشاد خلیفه مصری است، که در روزنامهها نیز منتشر شده و ما آنرا نقل میکنیم:
از مجموع سورههای ۱۱۴ گانه
قرآن فقط در ۲۹ سوره
حروف مقطعه آمده است و آنها درست
نصف حروف ۲۸ گانه الفبای عربی را تشکیل میدهند بدینترتیب: ا- ح- ر- س- ص- ط- ع- ق- ک- ل- م- ن- ه- ی.
دکتر رشاد خلیفه پس از سالها تحقیق به فکرش رسیده که شاید میان این
حروف و
حروف هر سوره که آنها در آغازش قرار گرفتهاند رابطهای وجود دارد. آنوقت سالها به وسیله مغز الکترونی روی
حروف قرآن محاسبه کرده و دیده مثلا نسبت
حرف «ق» به سائر
حروف سوره فلق (۷۰۰/ ۶ درصد) است و نسبت آن به سائر
حروف سوره قیامت (۹۰۷/ ۳) درصد میباشد و نسبت آن به سائر
حروف سوره والشّمس (۹۰۶/ ۳) است تفاوت این دو سوره چنانکه ملاحظه میشود فقط یک هزارم درصد است آنوقت نسبت
حرف «ق» را با
حروف هر یک از سورههای ۱۱۴ گانه استخراج کرده در آخر متوجه شده که نسبت این
حرف (ق) به سائر
حروف سوره
(ق وَ الْقُرْآنِ الْمَجِیدِ) که این
حرف در آغاز آن واقع شده از نسبت آن به تمام
حروف سورههای ۱۱۴ گانه بیشتر است. همچنین
حرف «ن» که در آغاز
(ن وَ الْقَلَمِ وَ ما یَسْطُرُونَ) آمده نسبتش به سائر
حروف این سوره از نسبت آن به
حروف هر یک از سورههای ۱۱۴ گانه بیشتر است.
هکذا چهار
حرف «المص» که در آغاز سوره اعراف آمده نسبت آنها به سائر
حروف این سوره بیشتر از نسبت آنها به
حروف سایر سورههای ۱۱۴ گانه است.
اگر مغز الکترونیک نبود این کار آسانی نبود، وقت بسیار زیادی لازم داشت مثلا ما
حرف «ن» را در نظر بگیریم و سراغ سوره بقره برویم و
حرف «ن» را با سائر
حروف این سوره مقایسه کنیم و مثلا بدست آوریم که نسبت این
حرف بسائر
حروف آن یک درصد است، آنگاه همین حساب را با سوره آل عمران،
نساء،
مائده و... تا ۱۱۴ سوره انجام دهیم و نتیجه بگیریم که این نسبت در «ن وَ الْقَلَمِ» از همه بیشتر، آنوقت با
حرف «ق» این کار را بکنیم سپس با
حرف «ص» و با دو
حرف «حم» و با سه
حرف «الر» و...
دکتر رشاد میگوید: ضمن محاسبه که روی سوره مریم و
سوره زمر میکردم دیدم نسبت «درصد» مجموع
حروف (ک- ه- ی- ع- ص) در هر دو سوره مساوی است با اینکه باید در سوره مریم بیشتر باشد که لفظ «کهیعص» فقط در آغاز سوره مریم آمده نه در «زمر»؟ اما همین که نسبتگیری را از رقم سوم اعشار بالا بردم روشن شد که نسبت مجموع این
حروف در سوره مریم یک ده هزارم (۰۰۰۱/ ۰) بیش از سوره زمر است. این تفاوتهای جزئی عجیب و حیرتآور است. و نیز گوید
حرف «ن» در «ن وَ الْقَلَمِ» بزرگترین رقم نسبی را در ۱۱۴ سوره
قرآن دارد، تنها استثنائی که دارد
سوره حجر که تعداد نسبی «ن» در آن بیشتر از سوره «ن وَ الْقَلَمِ» است، اما جالب این است که سوره حجر یکی از سورههائی است که آغاز آن (الر) است و این سورهها باید در حکم یک سوره حساب شود، آنوقت نتیجه مطلوب بدست خواهد آمد.
در آغاز بسیاری از سورههای
قرآن حروف مقطعه واقع شده است. پس از ذکر این
حروف، اشاره به حقانیّت و عظمت
قرآن شده مثل
(الم • ذلِکَ الْکِتابُ لا رَیْبَ فِیهِ) (المص • کِتابٌ اُنْزِلَ اِلَیْکَ فَلا یَکُنْ فِی صَدْرِکَ حَرَجٌ مِنْهُ) و غیره.
حیرتآور است که انسانی بتواند مراقب تعداد هر یک از
حروف سخنان خود در طول ۲۳ سال باشد و در عین حال آزادانه مطالب خود را بدون کمترین تکلّفی بیان کند. مسلما چنین کاری از عهده یک انسان بیرون است حتی محاسبه آن برای بزرگترین ریاضیدانها جز به کمک مغزهای الکترونیکی ممکن نیست.
اینها همه نشان میدهد که نه تنها سورهها و
آیات قرآن بلکه «
حروف قرآن» نیز روی حساب و نظام خاصی است که فقط خداوند قادر بر حفظ آن میباشد.
کسی نمیتواند حساب کلمات و
حروفی را که در یک روز با آن سخن میگوئید را حساب کند، اگر فرضا چنین چیزی امکان داشته باشد اما نمیتوان تعداد کلمات و
حروف یک سال خود را حساب کند، و اگر فرضا باز چنین چیزی امکان داشته باشد، محال است که شخصی ارتباط
حروف با یکدیگر در
روز و
ماه و
سال مد نظرش باشد، زیرا با وسائل عادی طی قرنها نیز نمیتوان این محاسبات را انجام داد.
آیا اگر مشاهده کردیم انسانی در مدت ۲۳ سال با آن همه گرفتاری سخنانی آورد که نه تنها مضامین آنها حساب شده و از نظر لفظ و معنی و محتوا در عالیترین صورت ممکن بود، بلکه از نظر نسبت ریاضی و عددی
حروف چنان دقیق و حساب شده بود که نسبت هر یک از
حروف الفباء در هر یک از سخنان او یک نسبت دقیق ریاضی دارد، آیا نمیفهمیم که کلام او از علم بیپایان
پروردگار سرچشمه گرفته است؟
•
قرشی بنابی، علیاکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «عسق»، ج۴، ص۳۵۰-۳۵۳.