عزاداری امام علی برای امام حسین
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
امام حسین (علیهالسلام)، امام سوم از امامان دوازدهگانه
شیعه امامیه و یکی از
چهارده معصوم میباشد؛ آن حضرت در روز دهم
محرمالحرام (
روز عاشورا) سال ۶۱ هجری قمری در
کربلا به همراه یاران باوفایش مظلومانه به
شهادت رسید. روایات نقل شده در باب گریه
حضرت امیرالمومنین (علیهالسّلام) در قبل و بعد از شهادت امام حسین (علیهالسلام)، گرچه نسبت به روایات نقل شده از
حضرت پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) کمتر میباشد، ولی مشتمل بر تعابیری است که نشان از حزن شدید حضرت امیرالمومنین (علیهالسّلام) نسبت به مصیبت وارد شده بر اباعبدالله (علیهالسلام)، میباشد. در این مجال به ذکر روایات آن حضرت میپردازیم.
از دیر باز عقاید مهم
تشیع، مورد هجمه دشمنان و مخالفین قرار گرفته است، و این هجمهها در بعضی از زمانها، شدت بیشتری به خود میگیرد که البته با
دروغ و
تهمت و
افتراء و سیاهنمایی فروانی همراه میشود، از جمله عقاید مسلم و روشن مدرسه حقه اهلبیت (
علیهمالسّلام) که مورد هجمه مخالفین قرار گرفته است،
عزاداری در ایام محرم برای سید و سالار شیهدان حضرت اباعبدالله (علیهالسّلام) میباشد، گرچه همیشه این عقیده مهم مورد هجوم دشمنان و مخالفان اهل بیت (
علیهمالسّلام) قرار گرفته، ولی در ایام محرم این هجمهها شدت بیشتری به خود میگیرد تا بلکه بتوانند با سیاهنمایی و افتراء، جوانان و مردم را نسبت به این مساله دچار
تردید کنند و در نتیجه باعث دوری آنها از
اهلبیت (علیهمالسّلام) شوند.
از جمله شبهاتی که در ایام
محرمالحرام از جانب دشمنان اهل بیت (
علیهمالسّلام) مطرح میشود، عدم وجود فرهنگی به نام عزاداری برای اباعبدالله (
علیهمالسّلام) در بین
معصومان (علیهمالسّلام) میباشد، به عبارتی دیگر مخالفان مکتب اهل بیت (
علیهمالسّلام) میگویند اگر واقعا عزاداری برای امام حسین (علیهالسّلام) جائز و مشروع بوده پس چرا این فرهنگ در بین
ائمه و اهل بیت (
علیهمالسّلام) رائج نبوده و روایت صحیح السندی در اینباره نقل نشده؟
اینگونه سؤالها و شبهات که از مخالفین مطرح میگردد بیشک ناشی از جهل و نادانی و یا عناد و دشمنی میباشد؛ زیرا فرهنگ عزاداری در بین ائمه معصومان (
علیهمالسّلام) در روایات و کتابهای حدیثی شیعه به قدری نقل شده است، که به جرات میتوان گفت درجه تواتر معنوی بلکه فوق تواتر را دارد، از طرفی در بین اهل علم مبرهن است مسئله که با تواتر ثابت میشود نیاز به بررسی سندی ندارد.
علیرغم اینکه صرف نظر از مطلب فوق، سند تعدادی از این روایات نیز از نظر دانش حدیث از اعتبار کافی بر خوردار میباشد.
از طرفی گریه و عزاداری بر
امام حسین (علیهالسلام)، نه تنها بعد از
شهادت ایشان بلکه حتی قبل از شهادت آن حضرت در روایات اهل بیت (
علیهمالسّلام) به فروانی نقل شده است، که این مسئله نه تنها نشانه رایج بودن فرهنگ عزاداری در بین اهل بیت (
علیهمالسّلام) میباشد بلکه از اهمیت گریه و عزاداری برای امام حسین (علیهالسّلام) حکایت دارد.
حال با توجه به مقدمه مذکور، در این مجال روایات عزاداری امیرالمومنین (علیهالسلام) را نقل میکنیم.
حدثنا محمد
بن احمد السنانی (رضی الله عنه)، قال: حدثنا احمد
بن یحیی
بن زکریا القطان، قال: حدثنا بکر
بن عبدالله
بن حبیب، قال: حدثنا تمیم
بن بهلول، قال: حدثنا
علی بن عاصم، عن الحسین
بن عبد الرحمن، عن مجاهد، عن ابن عباس، قال: کنت مع امیرالمؤمنین (علیهالسّلام) فی خروجه الی صفین، فلما نزل بنینوی وهو شط الفرات، قال باعلی صوته: یا
بن عباس، اتعرف هذا الموضع؟ فقلت له: ما اعرفه، یا امیر المؤمنین. فقال
علی (علیهالسّلام): لو عرفته کمعرفتی لم تکن تجوزه حتی تبکی کبکائی. قال: فبکی طویلا حتی اخضلت لحیته وسالت الدموع
علی صدره، وبکینا معا، وهو یقول: اوه اوه، مالی ولآل ابی سفیان، مالی ولآل حرب، حزب الشیطان، واولیاء الکفر، صبرا - یا ابا عبدالله - فقد لقی ابوک مثل الذی تلقی منهم. ثم دعا بماء فتوضا وضوءه للصلاة وصلی ما شاء الله ان یصلی، ثم ذکر نحو کلامه الاول، الا انه نعس عند انقضاء صلاته وکلامه ساعة، ثم انتبه فقال: یا ابن عباس. فقلت: ها انا ذا. فقال: الا احدثک بما رایت فی منامی آنفا عند رقدتی؟ فقلت: نامت عیناک ورایت خیرا، یا امیر المؤمنین. قال: رایت کانی برجال قد نزلوا من السماء معهم اعلام بیض، قد تقلدوا سیوفهم، وهی بیض تلمع، وقد خطوا حول هذه الارض خطة، ثم رایت کان هذه النخیل قد ضربت باغصانها الارض تضطرب بدم عبیط، وکانی بالحسین سخلیوفرخی ومضغتی ومخی قد غرق فیه، یستغیث فلا یغاث، وکان الرجال البیض قد نزلوا من السماء ینادونه ویقولون: صبرا آل الرسول، فانکم تقتلون
علی ایدی شرار الناس، وهذه الجنة - یا ابا عبدالله - الیک مشتاقة. ثم یعزوننی ویقولون: یا ابا الحسن، ابشر، فقد اقر الله به عینک یوم القیامة، یوم یقوم الناس لرب العالمین، ثم انتبهت هکذا. والذی نفس
علی بیده، لقد حدثنیالصادق المصدق ابو القاسم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) انی ساراها فی خروجی الی اهل البغی
علینا، وهذه ارض کرب وبلاء، یدفن فیها الحسین وسبعة عشر رجلا من ولدی وولد فاطمة، وانها لفی السماوات معروفة، تذکر ارض کرب وبلاء کما تذکر بقعة الحرمین وبقعة بیت المقدس....
ابنعباس میگوید زمانی که امیرمؤمنان (علیهالسّلام) به سمت منطقه
صفین حرکت میکردند، به همراه ایشان بودم؛ وقتی به
نینوا در کنار
فرات رسید با صدای بلند فریاد زد ای پسر عباس اینجا را میشناسی؟ عرضه داشتم خیر ای امیرالمؤمنین، فرمود اگر همانند من اینجا میشناختی از آن عبور نمیکردی مگر اینکه مثل من میگریستی و آنقدر گریست که محاسن مبارکش خیس شد و اشک بر سینهاش روان شد و با هم گریه کردیم و میفرمود وای وای مرا با
آل ابوسفیان چه کار؟!، با
آل حرب چه کار؟! آنان
حزب شیطان و اولیای کفر هستند؛ صبر کن ای اباعبداللَّه که پدرت همانند آنچه (
ظلم و
ستم) را تو از آنها خواهی دید، از آنها دیده است.
سپس آن حضرت درخواست آب نمود برای
نماز وضو گرفت و بسیار نماز خواند سپس سخن خود را باز گفت و بعد از نماز و گفتارش به خواب رفت سپس بیدار شد و گفت یا ابنعباس گفتم بلی، فرمود خوابی که اکنون دیدم برایت بگویم گفتم خیر است ان شاء اللَّه گفت در خواب دیدم گویا مردانی با پرچمهای سفید و شمشیرهای درخشان بکمر از آسمان فرود آمدند و گرد این زمین خطی کشیدند و دیدم گویا این نخلها شاخههای خود را با خون تازه بر زمین زدند و دیدم گویا حسین فرزند و جگر گوشهام در آن غرق است و فریاد میزند و کسی به فریادش نمیرسد و آن مردان آسمانی میگویند صبر کنید ای آل رسول شما به دست بدترین مردم کشته میشوید؛ ای حسین بهشت مشتاق تو میباشد و سپس آن مردان به من تسلیت گفته و فرمودند ای ابوالحسن بر تو مژده باد که حسین در روز قیامت مایه چشم روشنی توست. سپس با این حال بیدار شدم.
به حق آنکه جانم به دست اوست پیامبر راستگو و تصدیق شده به من گفت که من آن سرزمین (کربلا) را هنگامی که برای مقابله با شورشیان (
معاویه و لشکریانش)، خارج میشوم، خواهم دید، این زمین کرب و بلا است که حسین با هفده مرد از فرزندان من و فاطمه در آن بخاک میروند و آن در آسمانها معروف است و بنام زمین کرب و بلا شناخته شده است چنانچه زمین حرمین (
مکه و
مدینه) و زمین
بیت المقدس یاد شوند...
وَ عَنْ محمد
بن عیسی، عَنْ عَبْدِ اللَّهِ، عَنْ جَعْفَرِ
بْنِ مُحَمَّدٍ، عَنْ اَبِیهِ قَالَ: مَرَّ
عَلِیٌّ بِکَرْبَلَاءَ فِی اثْنَیْنِ مِنْ اَصْحَابِهِ. قَالَ: فَلَمَّا مَرَّ بِهَا تَرَقْرَقَتْ عَیْنَاهُ لِلْبُکَاءِ، ثُمَّ قَالَ: هَذَا مُنَاخُ رِکَابِهِمْ، وَ هَذَا مُلْقَی رِحَالِهِمْ، وَ هَاهُنَا تُهَرَاقُ دِمَاؤُهُمْ، طُوبَی لَکَ مِنْ تُرْبَةٍ عَلَیْکَ تُهَرَاقُ دِمَاءُ الْاَحِبَّةِ.
وقتی حضرت امیر با دو نفر از یاران خود از کربلا عبور کرد چشمان مبارکش پر از اشک شد و فرمود: اینجا محل پیاده شدن ایشان است. اینجا محل اثاث و خیمهگاه آنان میباشد، اینجا خونشان ریخته خواهد شد، خوشا به حال تو خاکی که خونهای محبوبها روی تو ریخته خواهد شد.
لقد دخلت
علی علی (علیهالسّلام) بذی قار، فاخرج الی صحیفة وقال لی: یا
بن عباس، هذه صحیفة
املاها علی رسول الله (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) وخطی بیدی. فقلت: یا امیر المؤمنین، اقراها
علی فقراها، فاذا فیها کل شئ کان منذ قبض رسول الله (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) الی مقتل الحسین (علیهالسّلام) وکیف یقتل ومن یقتله ومن ینصره ومن یستشهد معه. فبکی بکاء شدیدا وابکانی فکان فیما قراه
علی: کیف یصنع به وکیف یستشهد فاطمة وکیف یستشهد الحسن ابنه وکیف تغدر به الامة. فلما ان قرا کیف یقتل الحسین ومن یقتله اکثر البکاء، ثم ادرج الصحیفة وقد بقی ما یکون الی یوم القیامة.
ابنعباس گفت: روزی در
ذی قار خدمت امیرالمؤمنین (علیهالسّلام) وارد شدم. حضرت کتابی را برایم بیرون آورد و فرمود: ای ابنعباس، این کتابی است که
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بر من املا فرموده و دست خطّ خودم است.
عرض کردم: یا امیرالمؤمنین، آن را برایم بخوان. حضرت آن را خواند و در آن بود همه آنچه از زمان رحلت پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) تا زمان شهادت امام حسین (علیهالسّلام) اتفاق افتاده و اینکه چگونه کشته میشود و چه کسی او را میکشد و چه کسی او را یاری میکند و چه کسانی همراه او
شهید میشوند. آن حضرت بشدت گریه کرد و مرا به گریه در آورد.
از جمله آنچه برایم خواند این بود که با خود آن حضرت چه میکنند، و چگونه
حضرت زهرا (علیهاالسّلام) شهید میشود، و چگونه پسرش
امام حسن (علیهالسّلام) به
شهادت میرسد و چگونه امت به او غدر و حیله میکنند. وقتی کیفیت قتل امام حسین (علیهالسّلام) را خواند بسیار گریست، و سپس آن کتاب را بست، و بقیه آنچه تا
روز قیامت واقع میشود باقی ماند.
موسسه ولیعصر، برگرفته از مقاله «جستاری پیرامون عزاداری معصومان (علیهمالسّلام) برای امام حسین (علیهالسلام)».