عبدالله بن نورالدین جزایری
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
جزایری، عبداللّه بن نورالدین،
فقیه،
محدّث،
منجم و
مورخ امامی قرن دوازدهم است.
است.
جدّ او،
سید نعمتاللّه جزایری (متوفی ۱۱۱۲)، و پدرش
سید نورالدین جزایری (متوفی ۱۱۵۸) بود.
عبداللّه در
شوشتر به دنیا آمد.
سال ولادت او را برخی
۱۱۰۴، برخی
۱۱۱۲ و برخی
۱۱۱۴ دانستهاند.
محمد
جزایری با مقایسه
نسخه خطی تحفة العالم با نسخه چاپی آن، ۱۱۱۴ را که در نسخه چاپی آمده، تصحیف شده دانسته و
تاریخ دقیق تولد او را ۷
شعبان ۱۱۱۲ ذکر کرده است.
در تأیید نظر محمد
جزایری، میتوان اضافه کرد که طبق گزارش شوشتری در
تحفة العالم ،
سید نعمتاللّه، نوه خود (عبداللّه) را دیده است که این گزارش با توجه به درگذشت سید نعمتاللّه در ۱۱۱۲،
با تولد عبداللّه در ۱۱۱۴ سازگار نیست.
آقابزرگ طهرانی ،
با استناد به گفته خودِ عبداللّه
جزایری در
تذکره شوشتر ــ که سن خود را هنگام تألیف آن در ۱۱۶۴، «افزون بر پنجاه سال» ذکر کرده احتمال داده است که او در ۱۱۰۴ (نه ۱۱۱۴) به دنیا آمده باشد؛ ولی، این احتمال بعید به نظر میرسد، چون با این فرض، عبداللّه در ۱۱۶۴ شصت یا حدود شصت سال داشته است؛ اما اگر
سال تولد او ۱۱۱۲ فرض شود، او در ۱۱۶۴ حدود ۵۲ سال داشته که با تعبیر «افزون بر پنجاه سال» سازگارتر است.
به گزارش برخی منابع،
عبداللّه از
کودکی زیرنظر پدر بزرگش، سیدنعمتاللّه،
تربیت شد، ولی چنانچه عبداللّه در ۷ شعبان ۱۱۱۲ به دنیا آمده باشد، با توجه به درگذشت سید نعمتاللّه در ۲۳
شوال همان سال، یعنی ۷۶ روز بعد از تولد عبداللّه،
این گزارش نادرست مینماید، به ویژه اینکه سید نعمتاللّه در مسیر بازگشت از سفر
مشهد و پیش از رسیدن به شوشتر فوت کرده است.
نورالدین که آثار تیزهوشی را در فرزندش عبداللّه دید، از سه چهار سالگی به
تعلیم او پرداخت و
علوم بسیاری، از جمله
ادبیات عرب ،
تفسیر ،
حدیث و
فقه ، را به او آموخت.
گفتهاند که
جزایری تا شانزده سالگی همه
علوم شرعی و دینی را فراگرفت.
عبداللّه پس از فراگیری مراحل نخست علوم دینی در زادگاهش، به
اصفهان ،
فارس ،
خراسان ،
آذربایجان و برخی ممالک
آسیای صغیر سفر کرد و از
دانشمندان بسیاری بهره برد.
او علاوه بر علوم ادبی و شرعی، به فراگیری علومی چون
حکمت ،
ریاضیات ،
نجوم ،
هیئت و
طب پرداخت و در آنها مهارت یافت.
تنوع و گستردگی نوشتههای او گواه این مدعاست.
استادان مهم
جزایری، علاوه بر پدرش، عبارت بودند از:
سیداحمدبن محمدمهدی شریف خاتونآبادی (متوفی ۱۱۵۴ یا ۱۱۵۵، ریاضیدان و عالم
هیئت )، محمدرفیعالدین گیلانی مشهدی (متوفی ۱۱۶۱)، یعقوببن ابراهیم بختیاری حُوَیزی (متوفی بعد از ۱۱۵۰)، نظرعلیبن محمدامین زجاج تُستَری (متوفی ۱۱۵۰)، میر صدرالدین رضوی قمی (متوفی بعد از ۱۱۶۰) و عبداللّهبن کرماللّه حویزی (متوفی ح ۱۱۳۱).
برخی از
مشایخ حدیثی
جزایری این اشخاص بودند:
پدرش که عبداللّه از او اجازهای عام داشت، محمدحسین خاتونآبادی (متوفی ۱۱۵۱)، رضیالدینبن محمد عاملی مکی (متوفی ۱۱۶۸) و نصراللّهبن حسین موسوی حائری (متوفی میان سالهای ۱۱۵۶ تا ۱۱۶۸).
سید عبداللّه
جزایری پس از درگذشت پدرش در ۱۱۵۸، مناصب شرعی او را در
شوشتر برعهده گرفت که از آن جمله
افتا و
امامت جمعه و
جماعت و نیز تدریس
علوم دینی بود.
وی حوزه درسی پر رونقی داشت و شاگردان بسیاری تربیت کرد
که در تذکره شوشتر
از آنان نام برده است.
گزارشهایی که سید عبداللّه
جزایری در کتابهایش از عالمان و حکیمان و ادیبان روزگار خویش فراهم آورده است، از روابط گستردهاش با آنان حکایت میکند.
عبداللطیف شوشتری در باره آشنایی سیدعبداللّه با ادیان
مسیحی ،
یهودی و
زردشتی و متون دینی آنها و نیز فراگیری زبانشان به تفصیل سخن گفته است که مبالغهآمیز به نظر میرسد، چنان که گفتهاند سیدعبداللّه خود نیز چنین ادعایی نکرده است.
عبداللطیف شوشتری
جزایری را در زمره عالمان و بزرگانی دانسته است که در ۱۱۴۸ در
جشن تاجگذاری
نادرشاه در
دشت مغان گرد آمدند.
به گفته او،
جزایری در حضور شاه خطبهای بلیغ ایراد کرد.
تذکرهنویسان بعدی نیز سخن شوشتری را تکرار کردهاند.
جزایری در تذکره شوشتر
به شرح واقعه پرداخته، اما به حضور خود در آن جمع اشارهای نکرده است.
بر این اساس،
کسروی حضور
جزایری و خطابه خواندن وی را در این مراسم نفی کرده است.
سید عبداللّه در ۱۱۷۳ در شوشتر درگذشت و در جوار قبر پدرش در غرفه کوچکی در ضلع شرقی حیاط مسجدجامع شوشتر به
خاک سپرده شد.
جزایری در نوشتههای خود آشکارا به مشرب
اخباریان تمایل نشان داده است.
میرزا محمد نیشابوری ، اخباری مشهور، او را در زمره منکران طریقه
اجتهاد برشمرده است.
جزایری خود در مقدمه کتاب التحفة السَنیـّة،
در باب شبهات حُکمی تحریمی، به پیروی از مسلک متداول در میان اخباریان، به نفی
برائت و وجوب
احتیاط قائل شده است.
همچنین وی در مقام
استنباط ، حجیت
عقل را به عنوان منبعی معتبر در
تشریع انکار کرده است.
با این همه، این سخن مدرّس تبریزی
که
جزایری مسلک اخباری محض داشته و منکر طریقه اجتهاد بوده است، چندان درست نیست، زیرا
جزایری آرای عالمان اخباری سرسختی چون
عبداللّه بن صالح بحرانی را، در باره منع عمل به
ظواهر کتاب و متشابه بودن کل
قرآن ، مبالغهآمیز شمرده است.
به علاوه، او به مناسبت بحثی دیگر، پس از تقسیم مشرب فقهی عالمان شیعی به اصولی و اخباری، بین
مجتهدان و
اخباریان راهی میانه را برگزیده است
جزایری، سید نعمتاللّه). در مقابل،
جزایری با
عقاید و آموزههای صوفیان مخالفت صریح کرده است).
از
جزایری کتابها و نوشتههای متعددی در علوم و فنون مختلف به جای مانده است.
همچنین به تشویق پدرش، برشماری از کتابهای فقهی و حدیثی حاشیه یا شرح نوشته است.
شمار مجموع این نوشتهها افزون بر سی اثر است
که از مهمترین آنها است:
الاجازة الکبیرة، اجازه مفصّلی است که سید عبداللّه در ۱۱۶۸ آن را برای چهار تن از عالمان حویزه، به نامهای محمدبن کرماللّه حویزی، ابراهیمبن خواجه عبداللّه حویزی، ابراهیمبن عبداللّه حویزی هَمیلی و محمدبن محمد مقیم اصفهانی غروی، نگاشته است.
جزایری در این اثر، علاوه بر ذکر
مشایخ حدیثی و طرق
روایت آنها، در فصلی مستقل به تکمیل املالامل
حرّعاملی ، پرداخته و احوال عالمان از ۱۰۹۷ به بعد را شرح کرده است.
وی همچنین در فصلی مستقل به شرح احوال و ذکر آثار عالم اخباری مشهور،
شیخ عبداللّهبن
صالح بحرانی، پرداخته است.
الاجازة الکبیرة، به سبب اطلاعات گرانبهایی که در باره
مشایخ حدیث و عالمان اواخر
دوره صفوی (حک: ح ۹۰۶ـ ۱۱۳۵) دارد، محلّ توجه عالمان، محدّثان و مورخان قرار گرفته است.
این اثر همچنین حاوی اطلاعات تاریخی مهمی در باره اوضاع آن روزگار و جایگاه عالمان و طلاب در میان مردم است.
الاجازة الکبیرة، در ۱۴۰۹ با مقدمه
آیتاللّه نجفی مرعشی و با
تحقیق و تعلیقات محمد سَمامی حائری چاپ شده است.
تذکره شوشتر (یا فیتاریخ تستر)، از منابع معتبر به
زبان فارسی در باره
تاریخ شهر شوشتر و مشتمل بر یک مقدمه و ۴۸ فصل است.
تألیف کتاب در ۱۱۶۴ به پایان رسیده، ولی پس از آن مؤلف برخی وقایع را تا سال ۱۱۶۹ به آن افزوده است.
در اوایل کتاب، وجه تسمیه شوشتر بیان شده است.
جزایری در تذکره شوشتر، علاوه بر بیان موقعیت جغرافیایی و آب و هوای شوشتر و نیز چگونگی معیشت اهالی آن منطقه، به ذکر مسائل سیاسی و تاریخی نیز پرداخته است؛ از اینرو، این کتاب در معرفی اواخر عهد صفویه و نیز حکومت و احوال مُشَعشَعیان، خانواده فرمانروای
عرب در خوزستان (حک: ۸۴۵ -۱۱۵۰)، بسیار با اهمیت است.
مطالب تذکره شوشتر را میتوان به چهار بخش تقسیم کرد: نخست، ذکر اعتقادات افسانهای مردم شوشتر در باره شهرشان؛ دوم، شرح موقعیت مکانی و جغرافیایی محلهها و مسجدها و زیارتگاهها،
قبور و دیگر مکانهای مذهبی، معرفی خاندانهای علمی و سادات از جمله
سادات تَلْغَر و
سادات مرعشی و شماری از عالمان و شاعران و رجال شوشتر، معرفی حاکمان شوشتر از ۹۳۲ تا زمان مؤلف و ذکر شرححال جدّش
سید نعمتاللّه و پدرش سید نورالدین و نیز شرححال شاگردان آن دو و جمعی از دوستان و شاگردان خود و بیان فهرستی از تألیفات خود
سوم، حوادث شوشتر و منطقه خوزستان از ۹۳۲ تا زمان تألیف کتاب؛ و چهارم، ذکر پارهای
اشعار از مؤلف و دیگر
شاعران و معرفی شماری از کتابها و
نسخ خطی. تذکره شوشتر بارها در
کلکته و
تهران به چاپ رسیده است.
چاپ کلکته، که نخستین چاپ آن است، مقدمهای
انگلیسی در شرححال مؤلف دارد.
این کتاب در ۱۳۴۸ با مقدمه سیدمحمد
جزایری در تهران چاپ شد.
التُحفة السَنِیَّة ، شرح کتاب النُخبة المُحْسِنیه
فیض کاشانی ، که آن را به درخواست
شیخ علی نجّار شوشتری (از شاگردان سید نورالدین
جزایری) نوشته است.
این کتاب شامل فشردهای از
علم اخلاق و مسائل مهم فقهی است و در ۱۱۷۰ تألیف آن پایان یافته است.
آن را در دقت و ایجاز مانند شرح لمعه
شهیدثانی دانستهاند.
باب طهارت التحفة السنیـّة در تهران چاپ شده است.
همچنین نسخههای خطی متعددی از آن در دسترس است.
الذخیرة الابدیة فی جوابات المسائل الاحمدیة، که آن را در پاسخ به چهل پرسش سیداحمدبن مطلب مُشَعشَعی حویزی (حاکم وقت خوزستان)، در ۱۱۵۴، به عربی نوشته است.
موضوع بیشتر مسائل این کتاب فقهی است و به آن الرسالة الاحمدیة هم گفته میشود.
مجموعهای از رسالههای
جزایری، کهشامل این اثر نیز هست، به کوشش سید محمد
جزایری گردآوری شده است.
الذُخْرُالرائِع، شرح کتاب فقهی
مفاتیح الشرایع فیض کاشانی، که ناتمام مانده و تنها شامل یک جلد است و مقدمهای در باره
درایه و
اصول فقه دارد.
پدر
جزایری و برخی علمای دیگر بر آن
تقریظ نوشتهاند.
سیدعبداللّه
جزایری در
ریاضیات و
علوم و
فنون وابسته به آن نیز رسالههایی نوشته و
شرح یا
ترجمه کرده است، از جمله: لُب اللُباب فی شرح صحیفة الاسطرلاب، که شرحی است بر
الصحیفة الاسطرلابیة شیخ بهائی و آن را به درخواست ابراهیمبن عبداللّه حویزی همیلی (شاگرد
جزایری و امام جمعه
حویزه ) نوشته است
کاشفة الحال فی معرفة القبلة و الزوال، در باره قبله حویزه، که آن را به درخواست سید علیخانبن سید مطلب موسوی مشعشعی حویزی (برادر سیداحمد، حاکم وقت خوزستان) نوشته است
طلسم سلطانی، که ترجمه کتاب غایة الحکیم مجریطی (متوفی ۳۹۵) در هیئت،
ستارهشناسی و طلسمهاست، با اضافاتی از خود وی.
این ترجمه به خواست
ابوصالح سلطان تُرشیزی، وکیل مالیه
خوزستان ، در ۱۱۵۷ در یک مقدمه و سه فصل تدوین شده است.
جزایری بر برخی کتابهای
حدیث ،
رجال ،
فقه و
ریاضی حواشیزده و رسالههای متعددی نوشته است، از جمله حاشیه بر
مسالک الافهام شهید ثانی ، نقدالرجال تفرشی، خلاصة الحساب
شیخ بهائی و تألیف رساله جوائز السلطان والحکام.
جزایری شعر نیز میسرود و فقیر
تخلص میکرد.
دیوان شعرش افزون بر پانصد
بیت دارد.
علاوه بر آن، وی در پارهای از کتابهای خود، اشعار
فارسی و
عربی خود را آورده است.
(۱) محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیفالشیعة، چاپ علینقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
(۲) محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلامالشیعة: الکواکب المنتشرة فیالقرنالثانی بعدالعشرة، چاپ علینقی منزوی، تهران ۱۳۷۲ ش.
(۳) ایرج افشار سیستانی، خوزستان و تمدن دیرینه آن، تهران ۱۳۷۳ ش.
(۴) احمد اقتداری، دیار شهریاران، تهران، ۱۳۵۳ـ۱۳۵۴ ش.
(۵) امین.
(۶) مرتضیبن محمدامین انصاری، رسائل فقهیة، قم ۱۴۱۴.
(۷) محمد تقیزاده، شوشتر درگذر تاریخ: از عهد باستان تا انقلاب اسلامی، قم ۱۳۷۸ ش.
(۸) عبداللّهبن نورالدین
جزایری، الاجازة الکبیرة، چاپ محمد سمامی حائری، قم ۱۴۰۹.
(۹) عبداللّهبن نورالدین
جزایری، التحفة السنیة فی شرح نخبة المحسنیة، نسخه خطی کتابخانه آستان قدس رضوی، ش ۲۲۶۹.
(۱۰) عبداللّهبن نورالدین
جزایری، تذییل سلافة العصر، چاپ هادی بالیل موسوی، قم ۱۴۲۰.
(۱۱) عبداللّهبن نورالدین
جزایری، کتاب تذکره شوشتر، اهواز: کتابفروشی صافی، چاپ افست تهران ۱۳۴۸ ش.
(۱۲) محمد
جزایری، شجره مبارکه، یا، برگی از تاریخ خوزستان: در بیان انساب و احوال سادات نوریه (خاندان
جزائری) و بزرگان خوزستان، ج ۱،) اهواز ۱۳۹۷.
(۱۳) محمد حرزالدین، معارفالرجال فی تراجم العلماء و الادباء، قم ۱۴۰۵.
(۱۴) خوانساری.
(۱۵) عبداللطیفبن ابیطالب شوشتری، تحفة العالم و ذیلالتحفة، چاپ صمد موحد، تهران ۱۳۶۳ ش.
(۱۶) موسوعة طبقاتالفقهاء، اشراف جعفر سبحانی، قم: مؤسسة الامام الصادق، ۱۴۱۸ـ۱۴۲۴.
(۱۷) احمد کسروی، کاروند کسروی، چاپ یحیی ذکاء، تهران ۱۳۵۲ ش.
(۱۸) مجلسی، بحارالانوار.
(۱۹) محمدعلی مدرس تبریزی، ریحانة الادب، تهران ۱۳۷۴ ش؛
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «عبدالله بن نورالدین جزایری»، شماره۴۶۵۰.