عبدالله انتظاموزیری
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
عبدالله انتظام وزیری فرزند
سیدمحمد انتظامالسلطنه از سیاسیون
دوره قاجار بود و فردی خوشگذران بود.
عبدالله انتظام وزیری فرزند سیدمحمد انتظام
السلطنه در سال ۱۲۷۵ (ه. ش) در شهر
تهران به دنیا آمد. وی تحصیلات مقدماتی را در مدارس تهران گذراند و سپس برای تکمیل تحصیلات به آمریکا رفت و در دانشگاه سال آمریکا تحصیلات خود را به اتمام رساند. عبدالله انتظاموزیری با فرح زند انصاری، نوه دختری
مشاورالممالک انصاری ازدواج نمود و از وی صاحب دو
فرزند شد.
در سال ۱۲۹۶ (ه. ش) به ایران بازگشت و به کار در
وزارت امور خارجه پرداخت. مدتی نیز به عنوان نایب
سفیر ایران در آمریکا بود؛ بعد از آن به عنوان نایب اول سفارت در ورشو
لهستان رفت. سپس نایب سفیر ایران در سویس بود. بعد از آن در
کنسول پراک در چکسلواکی بود. مدتی نیز کاردار
سفارت ایران در برن سویس بود. از ماموریتهایی که عبدالله انتظام عهدهدار آن شد، ارتباط با آلمانها در سال ۱۳۲۰ (ه. ش) در زمان حضور برخی از جاسوسان آلمانی در ایران بود؛ وی در این زمان، مامور ارتباط با آلمانها برای محدودکردن دامنه فعالیت آنها و جلوگیری از اخلالشان در برنامههای
دولت بود.
وی پس از اینکه مدتی در سفارتخانهها و کنسولهای مختلف در کشور آمریکا و چند کشور اروپایی مشغول بود، به ایران بازگشت و به سمت رئیس اداره سوم سیاسی و متصدی اداره جامعه ملل منصوب شد و یکی از وظایف وی در این
زمان، سامان دادن به اوضاع آلمانیهای مقیم ایران و تحویل آنها به دولت انگلیس بود.
در دوران
نخستوزیری مرتضیقلی
سهام
السلطان بیات، مدتی وزیر راه بود.
وی در سال ۱۳۲۵ (ه. ش) توانست به وزیرمختاری ایران در کشور لهستان دست یابد و به آن کشور
مسافرت نمود. علاوه بر آن در شهریور ۱۳۲۸ (ه. ش) به وزیرمختاری ایران در لاهه منصوب شد.
در سال ۱۳۳۰ (ه. ش) و با انتخاب شدن حسین علاء به نخستوزیری، به وزارت امور خارجه منصوب شد.
وی مدت دو
ماه در آن سمت بود و پس از آن، کابینه حسین علاء سقوط کرد؛ در کابینه دکتر مصدق، به عنوان مشاور وزیر، در وزارت خارجه باقی ماند.
در
کابینه سپهبد
فضلالله زاهدی وزیر امور خارجه بود و همچنین در دوره دوم نخستوزیری حسین علاء مجددا به وزارت امور خارجه منصوب گشت؛
در برخی از روزنامهها درباره خوشگذرانی عبدالله انتظام درباره تصدی وزارت امور خارجه مطالبی نوشته میشد: «وزیر خارجه ایران، عبدالله انتظام، مرتب در
جراید از محافل عشرت و خوشگذرانی وی در کشورهای اروپائی بحث و تمجید میکنند و به جای این که در صحنه سیاست باشد، از معشوقههای او یاد میکنند و از علاقه او به
سفارت رم به جای وزارت خارجه صحبت است! »
سپس به عنوان وزیر مشاوره در دولت باقی ماند و بعد از مدتی به عنوان معاون نخستوزیر نیز مشغول به کار در کابینه بود. وی پس از آن به شرکت ملی
نفت ایران رفت و به جای
سهام
السلطان بیات که فوت کرده بود، به سمت ریاست هیئت مدیره و مدیرعاملی شرکت منصوب شد.
در زمان حضور وی در شرکت نفت، برخی شرکتهای ایتالیایی و آمریکایی به حفر چاههای اکتشافی نفت، در آبهای
خلیج فارس و در خشکی پرداختند.
وی در سال ۱۳۴۲ (ه. ش) به خاطر انتقاداتی که به
شاه و دولت
علم نمود از شرکت نفت اخراج شد.
از جمله اقدامات عبدالله انتظاموزیری تاسیس انجمن اخوت به همراه برخی از دیگر کسانی که مانند وی به تصوف گرایش داشتند، بود. وی مدتی نیز به ریاست انجمن برگزیده شد. در ماجرای
قیام۱۵خرداد مردم
قم و تهران، بسیاری از مردم به
شهادت رسیدند؛ عبدالله انتظاموزیری و حسین علاء که در آن زمان وزارت دربار را به عهده داشت، از کشتار مردم ابراز ناراحتی کردند. انتظام به همراه گلشائیان به دربار شاه رفت و
عزل اسدالله علم را خواستار شد.
به همین جهت از رژیم کنار گذاشته شدند: «در دومین روز شورش و
تظاهرات پردامنهای که در جریان
عزاداری ماه
محرم و به دنبال بازداشت
آیتالله خمینی در ژوئن ۱۹۶۳ روی داد و طی آن خون هزاران نفر به زمین ریخته شد، عالیجناب حسین علاء که در آن موقع وزیر دربار شاهنشاهی بود، از عواقب این کار اندیشناک شد و مصلحت آن دید که نگرانیهای خود را با جمعی از
رجال معمر در میان بگذارد. او چند تن از برجستهترین نخبگان سیاسی ایران را که عبدالله انتظام، سردار فاخر
حکمت و ژنرال مرتضی یزدانپناه از آن جمله بودند، نزد خود فراخواند و با آنان به
مشورت پرداخت. همه آنها متفقالرای بودند که شدت عمل و ریختن
خون کسانی که تنها شعارشان اعتراض به دستگیری و بازداشت یک راهب مذهبی است، به صلاح اعلیحضرت نیست... این چهار خدمتگذار صدیق شاه، برای بیان نظریات خود، به وسیله حسین علاء تقاضای شرفیابی کردند و نگرانیهای خود را با شاه در میان گذاشتند. جزئیات آنچه در این شرفیابی فوری رخ داد، فاش نشده، ولی قدر مسلم این است که شاه از این که عدهای از خدمتگزاران او، هر چند که هر چهار تن مردان نخبه و برجستهای بودند، به خود اجازه دادهاند به او درس حکومت بدهند، خشمگین شد و آنان را از پیش خود راند. نتیجه این جسارت برکناری علاء از وزارت دربار، خانهنشین شدن انتظام رئیس شرکت ملی نفت، جلوگیری از تجدید انتخاب سردار فاخر حکمت به نمایندگی و ریاست مجلس و استعفای ژنرال یزدانپناه از ریاست بازرسی شاهنشاهی بود...» .
در زمان نخستوزیری
امیرعباس هویدا، به جهت اینکه نخستوزیر در زمان خدمت در شرکت نفت کارمند انتظاموزیری بود، عبدالله انتظام از مشاوران هویدا شد و از طریق وی با دولتمردانی که باید آشنا شود، ارتباط برقرار مینمود.
وی تا سال ۱۳۵۷ (ه. ش) از مشاغل دولتی معزول بود. در این
سال شاه اشخاصی را برای نخستوزیری در ایام بحرانی در نظر داشت که از جمله این افراد غلامحسین صدیقی بود؛ وی برای اعلام شرایط خود برای نخستوزیری، عبدالله انتظاموزیری را نیز همراه خود به دربار شاه آورد و به همراه هم طی سه نوبت با شاه ملاقات و گفتگو کردند. ولی بالاخره شاه
شاپور بختیار را به نخستوزیری تعیین نمود. پس از آن عبدالله انتظاموزیری مجدد به مدیریت شرکت ملی نفت ایران منصوب شد.
در این دوره شاه هر روز حضورا یا با تلفن با انتظام و دکتر امینی ملاقات و گفتگو مینمود و به مشورت با آنها میپرداخت.
در تاریخ ۲۳ دیماه ۱۳۵۷ (ه. ش) عبدالله انتظام وزیری از جمله افرادی بود که به شورای
سلطنتی انتخاب گردید؛ اعضای این شورا این افراد بودند: شاهپور بختیار نخست وزیر، محمد سجادی و جواد سعید روسای دو
مجلس، علیقلی اردلان وزیر دربار، علیآبادی دادستان کل اسبق، محمد وارسته، سید جلال تهرانی، عبدالله انتظام رئیس شرکت نفت و ارتشبد قرهباغی رئیس ستاد؛
ولی این شورا عمری نداشت و نتوانست در جهت جلوگیری از
انقلاب اسلامی کاری انجام دهد. عبدالله انتظاموزیری در دوم فروردین ماه سال ۱۳۶۲ (ه. ش) از دنیا رفت.
سایت پژوهه، برگرفته شده از مقاله «خاندان انتظام وزیری»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۰۵/۰۳.