عبدالرزاق خان مهندس بغایری
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
عبدالرزاق بن محمدمحسن بغایری اصفهانی، از دانشمندانان و جغرافیدانان
قرن چهاردهم هجری در
اصفهان بوده است.
سرتیپ میرزا عبدالرّزاق خان بغایری بن ملاّ محمّدمحسن بن کرمعلی بن فتحعلی بن محمّدقاسم خان بغایری (شمتابادی سبزواری) عالم، ادیب، ریاضی، محقّق رجالی و جغرافیدان عالیقدر قرن چهاردهم هجری بوده است. در چهارشنبه ۲۲
محرم سال ۱۲۸۶ق در
اصفهان و به نوشته برخی نویسندگان در سبزوار متولّد شده است. وی در کودکی به همراه خانواده به طهران آمد. قواعد
ادبیات عرب را از
پدر آموخت و در
دارالفنون تحصیل کرده و به خصوص از میرزا عبدالغفار نجمالدوله از اساتید آن مدرسه بهره بسیار گرفت و در رشته مهندسی، فارغ التحصیل شد. سپس به تدریس در مدرسه علوم سیاسی و نظام مشغول شد و مدرسه خرد را تاسیس کرد. او با زهرا خانم دختر میرزا محمّدحسین فروغی
ازدواج کرد. وی پس از ساختن یک کره جغرافیایی و اهداء آن به
ناصرالدّین شاه به درجه سرتیپی نائل شد.
از مهمترین اقدامات او: ساختن کره جغرافیایی و سماوی، ترسیم نقشه ایران، ترسیم نقشه جامع تهران، کمک به استخراج تقویم دارالفنون که در پاریس چاپ میشد، استخراج قبله ۱۴۰۰ نقطه شهرهای معروف جهان، ثبت آب و هوای ایران با بارومتر و سانتیگراد به مدت ۴۵ سال، و تعیین انحراف قبله بود. او سالها در سرحدات مامور تعیین خط مرزی و ترسیم نقشه آنها بود. میرزا عبدالرزاق خان بغایری، در ادبیات، نجوم، ریاضیات، جغرافیا و تاریخ مهارت داشت.
پدرانش اهل شمنآباد سبزوار و از خوانین طایفه بَغایری (بُغایری)
خراسان بودند. کرمعلی خان،
جد او، برای تحصیل، به اصفهان رفت و همانجا
اقامت کرد.
پدر عبدالرزاق، ملامحمد حسن، نواده دختری ملا
محراب گیلانی، از عرفای قرن اخیر و مادرش دختر میرزا مهدی خان منشی (متوفی ح۱۱۷۵ـ۱۱۸۰)، از خوانین کروَن اصفهان بود که در اصل از
بحرین و
بصره به ایران آمده بودند و دردربار
نادرشاه (حک :۱۱۴۸ـ۱۱۶۰) و
کریم خان زند (متوفی ۱۱۹۳) خدمت میکردند و نسبشان به
حبیب بن مظاهر میرسید.
عبدالرزاق در ۲۲
محرم ۱۲۸۶ در اصفهان زاده شد و پس از آموزشهای ابتدایی در خانه و مکتب، در
شعبان ۱۲۹۶، همراه پدرش به تهران آمد.
وی نخست نزد پدر کتابهایی چون
نصاب و امثله را خواند و سپس در محضر میرزا محمد جواد، پدر میرزا
محمدعلی شاهآبادی،
امام جماعت مسجد جامع، مقدمات علوم دینی را آموخت.
وی چندی نیز نزد
سیدشهابالدین اصفهانی درس میخواند که در
فلسفه و حکمت و
عرفان و همچنین علومی چون
طب و
ریاضی دست داشت.
بغایری در
صفر ۱۳۰۴ وارد
مدرسه دارالفنون شد و بر خلاف تمایلی که پدرش به طبیب شدن او داشت، نزد استادانی چون میرزا عبدالغفارخان نجمالدوله و میرزا محمودخان نجمالملک، و همچنین معلمان خارجیِ دارالفنون، به آموزش ریاضی و مهندسی پرداخت.
با ذوقی که در کارهای علمی و صنعتی داشت، کرههای جغرافیایی در اندازههای مختلف ساخت و یکی از آنها را در ۱۳۱۰
به
ناصرالدین شاه قاجار (حک: ۱۲۶۴ـ۱۳۱۳) تقدیم کرد، به همین مناسبت، به فرمان شاه، منصب سرتیپی و حکم تدریس در
مدرسه نظام یافت.
ظاهراً وی دوره دارالفنون را تمام نکرد، گویا در سال آخر تحصیل، بر کناری عبدالغفارخان نجمالدوله از تصدی تعلیمات ریاضی دارالفنون و انتصاب علی خان ناظمالعلوم به جای او را برنتافت و «رفتن استاد را تحمل نتوانست و بر خلاف میل استاد دارالفنون را ترک گفت».
وی سفارشهایی در زمینه نقشهبرداری اراضی و املاک قبول کرد و بخش مهمی از اوقات خود را به تحقیق و ترسیم نقشهای از ایران گذراند که در پی گردآوری و مطالعه انبوهی از نقشههای انگلیسی، روسی، آلمانی، فرانسوی و ترکی و همچنین تطبیق اعلام آن با متون تاریخی و جغرافیایی فارسی و اطلاعات محلی، بالاخره در سال ۱۳۱۶، به مقیاس ۰۰۰، ۴۰۰، ۱۱ منتشر شد.
عبدالرزاق که از بدو تأسیس مدرسه شرف در سال ۱۳۱۲، در آن به تدریس ریاضی مشغول بود.
وی در سال ۱۳۱۶، مدرسه خِرَد را بنیان نهاد. یک سال بعد نیز در مدرسه سیاسیِ مشیرالدوله شروع به تدریس جغرافیا کرد. او برای آموزش عمومی (ریاضیات) جلسات آموزشی شبانهای در منزل خود بر پا کرد که تا حدود چهل سال بعد دایر بود.
با آغاز انقلاب
مشروطه و تحولات و شور و شوق ناشی از آن، طرحهای اقتصادی و صنعتی چندی از جمله طرح احداث خط آهن بندر گز-تهران به میان آمد. در اوایل محرم ۱۳۲۶ بغایری از سوی
صنیعالدوله مأمور شد تا در رأس هیئتی، درباره احداث این خط، مطالعات و بررسیهای اولیه را انجام دهد، ولی با پیش آمدن
استبداد صغیر، این طرح ناتمام ماند.
تخصص او در جغرافی و نقشهبرداری، با تحولاتی که در حوزه مرزهای کشور روی داد، کاربرد حیاتیتری پیدا کرد. مسئله مرزهای ایران و
عثمانی، که با گسترش دامنه تجاوزهای عثمانی، و در واقع اشغال بخشهای وسیعی از حدود غربی ایران، از سال ۱۳۲۹ ابعاد گستردهای یافته بود، به تشکیل کمیسیونی بین المللی انجامید. اعضای کمسیون مرکب از نمایندگان روسیه و بریتانیا، ایران و عثمانی و هدفش حل و فصل این موضوع بود. معاونت و سرپرستی بخش فنی این هیئت را، که در سال ۱۳۳۱ به ریاست عالیه نصرالله خان اعتلاءالملک (خلعت بری) تشکیل شد، بغایری بر عهده داشت.
کمیسیون مشترک مرزی از
صفر سال ۱۳۳۲، کار تحدید حدود را از خرمشهر آغاز کرد و تا
ذیحجه همان سال، نقشهبرداری و تعیین حدود بخشهایی از این مسیر را تا کوه آرارات -منتهی الیه مرزهای ایران و عثمانی در امتداد مرزهای روسیه- به پایان برد
از آن تاریخ به بعد، بغایری تا حدود سی سال، در اغلب فعالیتهای راجع به تحدید حدود ایران، در مقام سرپرستی بخش فنی هیئتهای اعزامی، حاضر بود.
از جمله در سال ۱۳۰۱ ش، در هیئتی به ریاست مستشارالدوله صادق، برای رفع اختلافات مرزی ایران و شوروی در مرزهای شمال شرقی ایران بود. سال ۱۳۴۳ (۱۳۰۳ ش)، نقشه برداری از حدود
دشت مغان را به عهده داشت.
در سال ۱۳۰۸ ش، در پی تشکیل کمیسیون مرزی ایران و
ترکیه، در مرزهای غربی کشور بود و
در تمامی مراحل این کار دشوار ـ مأموریت هیئت اعزامی اول به سرپرستی اعتلاءالملک در سال ۱۳۰۸ ش،
و هیئت اعزامی دوم به سرپرستی مظفراعلم (سردار انتصار) در سال ۱۳۰۹ ش
و در دور دوم و نهایی فعالیتها در سال ۱۳۱۰ـ۱۳۱۲ ش- سرپرستی امور فنی تعیین حدود را بغایری بر عهده داشت.
وی همچنین در زمستان و بهار ۱۳۱۲ ش، در رأس هیئت تحقیقات مرزی، به قسمتهای جنوبی مرز ایران و
افغانستان اعزام شد.
اگرچه وی در سالهای بعد، احتمالاً به دلیل کهولت، در این گونه فعالیتهای عملی مشارکت نداشت، ولی حضور وی در مقام رئیس بخش فنی و نقشهبرداری «وزارت امور خارجه ایران»، تا سالها بعد، یا دست کم تا اسفند ۱۳۲۷ ش که، به پیشنهاد علی اصغر حکمت، طی مراسمی در کاخ وزارت خارجه از او و خدماتش تقدیر به عمل آمد، ادامه یافت.
بغایری سرانجام در در ۸۴ سالگی در ۱۹ اردیبهشت ۱۳۳۲ درگذشت (شنبه ۵
شعبان سال ۱۳۷۲ق) و چون دختر میرزا محمدحسین فروغی (ذکاءالملک) را به همسری داشت،
جنازه او را در
ابن بابویه، در مقبره خانوادگی فروغی، به خاک سپردند.
وی کتب چندی تالیف نموده که از آن جمله است:
۱. «اسامی و اصطلاحات کره جغرافیایی» مطبوع؛
۲. «اصول علم جغرافیا»، چاپ شده در سال ۱۳۲۷ق؛
۳. «تاریخ جدولی»، از تمام سلسلههای خلفاء، پادشاهان، امراء و رجال دوره اسلامی؛
۵. «تطبیق تقویمهای شمسی و قمری و میلادی؛
۶. «جغرافیای ابتدائی»، یا «جغرافیای پنج قطعه عالم برای مدارس ابتدائی و متوسطه» که در سال ۱۳۲۷ق چاپ شده است؛
۷. «جغرافیای مفصّل برای مدارس عالی»، مطبوع؛
۸. «فرهنگ جغرافیایی ایران»، در ۳۲ جلد؛
۹. «فهرست اقالیم خمسه»، که ترجمهای از یک کتاب جغرافیایی از نویسندهای آمریکایی است و میکروفیلم آن به ضمیمه کتاب «
افضل التواریخ» در کتابخانه مرکزی دانشگاه طهران موجود است؛
۱۰. «قبله»، (جدول انحراف قبله در شهرها و ممالک دنیا)؛
۱۱. «لغات متفرقه» که فرهنگ لغات لهجههای مرزهای ایران است و به خط مؤلّف به شماره ۹۶۹۰ در
کتابخانه آیتاللّه مرعشی در
قم موجود است؛
۱۲. «ما مهندس داریم»؛
۱۳. «معرفه القبله»، که در سال ۱۳۷۲ق چاپ شده و مؤلّف شرح حال خود را در آن کتاب آورده است؛
۱۴. «نقشه ایران»، که در سال ۱۳۵۶ق چاپ شده است؛
۱۵. «نقشه تفصیلی سرحدات ایران».
(۱) «آقای عبدالرزاق خان مهندس بغایری»، سالنامه پارس، سال ۶ (۱۳۱۰ ش).
(۲) ابوالحسن احتشامی، شکوفه های ذوق و ادب، تهران (۱۳۲۷ ش).
(۳) وزارت امور خارجه ایران، نشریه وزارت امور خارجه، دوره ۱، ش ۱ (خرداد ۱۳۲۸).
(۴) عبدالرزاق بغایری، ما مهندس داریم: در جواب مذاکرات ۲۲ آبان ماه ۱۳۰۵ شمسی مجلس شورای ملی، تهران (۱۳۴۵).
(۵) «بیاد سه دانشمند بزرگ: محمد قزوینی ـ مهندس عبدالرزاق بغایری ـ میرزا محمدعلی معلم حبیب آبادی»، نشریه انجمن آثار ملّی، ش ۳ـ۴ (پائیز ـ زمستان ۱۳۵۵).
(۶) تاریخچه دبیرستان شرف، تهران ۱۳۴۱ ش.
(۷) شمس الدین رشدیه، سوانح عمر، تهران ۱۳۶۲ ش.
(۸) «شرح مختصری از تاریخ تولد و کارهای مرحوم مهندس عبدالرزاق بغایری»، نشریه انجمن آثار ملّی، ش ۳ـ۴ (پائیز ـ زمستان ۱۳۳۵).
(۹) محمدعلی مخبر فروغ فسائی، مرزهای ایران، تهران ۱۳۲۴ ش.
(۱۰) محسن مسعود انصاری، «عبدالرزاق بغایری»، تحقیقات اسلامی، سال ۸، ش ۱ و ۲ (۱۳۷۲ ش).
(۱۱) بابامقدّم، «تاریخچه نقشه برداری در ایران»، نشریه فنی سازمان نقشه برداری، سال ۴، ش ۱۲ (بهمن ۱۳۵۵).
(۱۲) معزّالدین مهدوی، داستانهائی از پنجاه سال اوضاع اجتماعی نیم قرن اخیر، تهران ۱۳۴۸ ش.
مهدوی، سیدمصلحالدین، اعلام اصفهان، ج۱، ص۲۲۶. دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «عبدالرزاق بغایری»، شماره۱۴۸۰.