عبدالرحیم نهاوندی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
شیخ عبدالرحیم نهاوندی در سال ۱۲۳۷ق. در خانوادهای روحانی و صاحب نام در شهر نهاوند دیده به جهان گشود. پدرش،
میرزا نجف مستوفی نهاوندی، از بزرگان و عالمان برجسته عصر خویش بود.
جدش،
میرزا محمدعلی نهاوندی، معروف به شیرازی نیز از عالمان آن منطقه بود و در زمان فتحعلی شاه، از طرف سلطان محمد شاه قاجار به عنوان حاکم نهاوند منصوب شد.
میرزا عبدالرحیم، تحصیلات خود را در زادگاهش
شروع کرد و در دوران کودکی نزد پدر و دیگر استادان نهاوندی، به درسهای مقدماتی حوزه مشغول شد.
علاقه و استعداد فراوان وی باعث شد که در مدت کوتاهی، این درسها را به پایان برساند و به قصد سیراب کردن جان تشنه معرفت و کمالش، عازم شهرستان بروجرد
شود.
وی در این شهر، درسهای سطح را با جدیت تمام نزد استادانی همچون حاج ملااسدالله بروجردی به پایان رساند.
او بعد از پایان رساندن درسهای سطح حوزه، در سال ۱۲۵۹ق. برای تکمیل اندوختههای خویش به نجف اشرف عزیمت کرد و پس از سالها تحصیل نزد استادان بنام آن شهر، به درجات عالی علمی رسید به طوری که از فقیهان بزرگ و پژوهشگران ژرف اندیش گردید و همان طور که برخی از استادانش به اجتهاد او تصریح کردند، در فقه و اصول مجتهد
مسلم شد.
وی علاوه بر فقه و اصول، در خوشنویسی هم به حد کمال رسیده بود.
درباره منزلت علمی وی، عبارات گوناگونی به کار رفته است که همگی حاکی از مقام بلند علمی او میباشند. نویسنده کتاب ریحانة الادب درباره شخصیت علمی او مینویسد:
شیخ عبدالرحیم نهاوندی، از عالمان بزرگ اوایل قرن چهاردهم است. وی، فقیهی اصولی، ادیبی شاعر و زاهدی متقی بود و در احاطه بر مسائل فقه و اصول مشهور و در فنون شعر و ادب، کم نظیر بود.
شیخ آقا بزرگ تهرانی، او را دانشمندی ژرف نگر، فقیهی نوآور و پژوهشگری جامع نگر توصیف میکند.
شیخ عباس قمی از
میرزا، چنین یاد کرده است: «
شیخ عبدالرحیم نهاوندی، در علم اصول و فقه، شهره آفاق، در زهد و تقوی، محل اتفاق و در شعر و ادب، یگانه بود.
«آن بزرگوار، در بدایت عمر، به تحصیل حسن خط کوشیده، این کمال را چون به درجه کمال رسانید، به هوای علوم دینیه، قطع علایق دنیای دنیه نموده، با زاد استعداد، دست صحبت به همت بلند داده، از نهاوند، روی مسافرت به بروجرد نهاد.
از وطن اصلی و راحت و آسایش به کلی اعراض و از اغراض عابقه از مقصد عالی اغماض نموده، در مدت قلیله، کسب فضایل جمیله و جلب فواضل جلیله نموده، چون به حظی وافر و فیضی متکاثر نایل گردید، طائر عزمش در خاطر عاطر اوج گرف از آن صفحات با برکات به عتبات عرش درجات، عروج یافته، به نجف اشرف ـ علی مشرفها آلاف التحیة و التحف ـ مشرف و از انوار شمس فلک فقاهت و مآثر ـ فخر الاوایل و الاواخر،
الشیخ محمدحسن صاحب جواهر به تمامت حواس سرگرم ـ اقتباس گردید و بعد از نفاد این نعمت و افتقاد این رحمت، به اخلاص به حضرت ـ آیة الملک الباری المحقق الانصاری، اختصاص گزید.
به توجهات آن آفتاب درخشان و ترشحات آن سحاب درافشان، روز به روز در انظار اولی الابصار به روز و تجلی تازه نموده و از جواهر زواهر تحقیقات رشیقه و تدقیقات اینقه بر وجود مسعود حلی بی اندازه میفزود تا در علم و عمل اشتحار شمس فی رابعة النحار یافت. پس از سی سال ـ تقریبا ـ ریاضت و اقامت در آن مشهد مقدس و مدتها افاضت و امامت در آن مقام اقدس، به عزم زیارت حضرت ثامن الائمه و ضامن الامه، متوجه ایران و در مراجعت از سفر خیریت اثر، به تهران ورود و به اصرار و ابرام جلی از افاضل اخیار و جمعی از اعلام عظام، رحل اقامت گشوده و در مدرسه فخریه، قریب به دوازده سال تدریس فرمود.
همواره علما از خرمنش خوشهها برداشتند و فضلا از مخزنش توشهها برگرفتند، وفاتش در نهم ربیع الثانی سنه ۱۳۰۴ واقع شد».
شیخ عبدالرحیم، در شعر و ادب نیز صاحب نظر بوده است. طبع خدادادی و ذوق سرشار او در شعر، وی را در زمره ادیبان و شاعران بزرگ قرار داد. اشعار بر جای مانده از او گویای این مطلب است.
به نمونههایی از شعر وی اشاره میشود:
ای آه بر ناله ده، ناله ره به آه• • • که افتاد راه دختر زهرا به قتلگاه
در برکشید پیکر پاک برادرش• • • وز دل کشید ناله جانسوز وا اخاه
گفتای به خون تپیده که در آفتاب گرم• • • خوش خفتهای که نیست امیدت به این سپاه؟
ناید ز من، رعایت اطفال بی پدر• • • ناید ز من، حمایت زنهای بی پناه
از لطمه طپانچه، ببین عارضم کبود• • • وز ضرب تازیانه، نگر پیکرم سیاه
جسمم ز لاغری شده چون کاه و غم چو کوه• • • انصاف ده، چگونه کشد بار کوه، کاه
شیخ عبدالرحیم نهاوندی، در شهرهای نهاوند، بروجرد و نجف اشرف، نزد فقیهان و دانشمندان بزرگی به کسب علم و معرفت پرداخت، شرح حال نویسان به تعدادی از استادان وی اشاره کردهاند که عبارتند از:
فرزند
شیخ محمدعلی شیرازی وی پدر
شیخ عبدالرحیم نهاوندی است که درسهای مقدماتی حوزه را به فرزندش آموزش داد.
اسدالله، فرزند عبدالله بروجردی وی از شاگردان بارز و داماد
میرزا ابوالقاسم قمی، نویسنده «القوانین» و از عالمان معروف شهر بروجرد بود که در علم فقه و اصول صاحب نظر بود به طوری که گفته شده است بر تمام عالمان عصرش برتری داشته است. خداوند مال و ثروت فراوانی به او عطا فرمود و در بین عوام و خواص، از عزت و احترام خاصی برخوردار بود. وی در بروجرد به تدریس علوم دینی و تبلیغ و نشر معارف اهل بیت علیهم
السّلام اشتغال داشت و شاگردان بسیاری تربیت کرد که
شیخ عبدالرحیم نهاوندی یکی از آنان است.
نویسنده جواهرالکلام (متوفای ۱۲۶۶ق.)
شیخ عبدالرحیم نهاوندی درس فقه را نزد این استاد بزرگوار در سالهای متمادی فرا گفت به طوری که از شاگردان بارز وی به حساب آمد و استاد، عنایت خاصی به او داشت. روزی بر فراز منبر تدریس در بین آن همه شاگرد، فقط به اجتهاد چهار نفر اشاره کرد که عبارت بودند از:
شیخ عبدالله نعمة العاملی (متوفای ۱۳۰۲ق.) ،
شیخ عبدالحسین تهرانی معروف به
شیخ العراقین (متوفای ۱۲۸۶ق.) ،
شیخ عبدالرحیم نهاوندی و
شیخ علی کنی (۱۲۲۰ـ۱۳۰۶ق.)
شیخ عبدالرحیم نهاوندی، در مدت سی سالی که در نجف اشرف اقامت داشت، بیشتر سالها در محضر
شیخ اعظم انصاری به تحصیل و کسب فیض پرداخت.
مهمترین فعالیت علمی و فرهنگی
شیخ عبدالرحیم نهاوندی، تدریس علوم
اسلامی در شهرهای نجف و تهران بود که حدود بیست سال طول کشید. وی در زمان حیات
شیخ مرتضی انصاری و بعد از وفات او، به تدریس فقه و اصول در نجف اشرف اشتغال داشت.
شیخ انصاری او را در این راه، تشویق و تایید کرد.
پس از وفات
شیخ انصاری، حوزه درس خارج فقه و اصول
شیخ عبدالرحیم نهاوندی، یکی از معتبرترین و پربارترین درسها بود. بزرگان زیادی در درس وی حاضر شدند و از خرمن علم و معرفت وی خوشهها چیده، به مدارج عالی رسیدند.
شیخ عبدالرحیم نهاوندی در سال ۱۲۹۸ق. به قصد زیارت امام رضا علیه
السّلام به مشهد رفت و مدت یک سال در مشهد سکونت گزید سپس به پیشنهاد حاج ملا علی کنی و اصرار عالمان تهران، به این شهر رفت و تدریس علوم دینی را در مدرسه مروی تهران ـ که در آن روز به مدرسه فخریه معروف بود ـ آغاز کرد و تا آخر عمر خویش در آن مدرسه به تدریس اشتغال داشت.
برخی از شاگردان
شیخ عبدالرحیم نهاوندی در نجف و تهران، عبارتند از:
(متوفای ۱۳۲۲ق.) سید مهدی اصفهانی نجفی، مشهور به گلستانه، دانشمندی عالی قدر، فقیهی پژوهشگر و ادیبی صاحب ذوق بود که احاطه ویژهای بر اشعار فارسی و عربی داشت. او از شاگردان سید محمدحسین اصفهانی،
میرزا حبیب الله رشتی و
میرزا عبدالرحیم نهاوندی بود. سید مهدی گلستانه در ۲۹ صفر ۱۳۲۲ق. در تهران وفات یافت و در همان جا به خاک سپرده شد.
(متوفای ۱۳۲۰ق.) سید محمدجعفر، فرزند سید علی نقی، فرزند سید حسن، فرزند سید محمد مجاهد از نوادگان سید میرعلی طباطبایی مؤلف کتاب «ریاض المسائل» و از شاگردان
میرزا علی نقی (در کربلا)، سید علی آل بحرالعلوم و سید حسین کوه کمری در نجف بود. وی از
شیخ جعفر شوشتری،
شیخ محمدحسن آل یاسین،
میرزا حسین خلیلی، سید حسین فرزند سید رضا بحرالعلوم نجفی و سید زین العابدین فرزند سید حسین، دارای اجازه روایت بود. او چندین سال در نجف اشرف در محضر آیة الله
شیخ عبدالرحیم نهاوندی، درسهای فقه و اصول را فراگرفت و از شاگردان بارز او محسوب میشود.
(متوفای ۱۳۴۹ق.)
میرزا محمود فرزند
میرزا خلیل رازی تهرانی نجفی، متولد ۱۲۷۸ق. بود. او دانشمندی ادیب و از شاگردان
میرزا حسین خلیلی تهرانی،
شیخ حسین مازندرانی و
شیخ عبدالرحیم نهاوندی بود. وی در سال ۱۳۴۱ق. در نجف اشرف دار فانی را وداع گفت و در مرقد مطهر علوی به خاک سپرده شد.
(متوفای ۱۳۶۹ق.)
یکی از شاگردان
شیخ عبدالرحیم نهاوندی بود.
فرزند سید محمدتقی بن سید رضی بن علامه بحرالعلوم. وی در سال ۱۲۶۱ق. متولد شد و نزد استادانی چون سید علی صاحب برهان،
شیخ راضی نجفی،
میرزا عبدالرحیم نهاوندی و سید حسین کوه کمری علوم دینی را فرا گرفت و به درجه اجتهاد رسید و سرانجام در سال ۱۳۲۶ق. وفات یافت. مشهورترین اثر علمی او، کتاب «بلغة الفقیه» است.
وی نیز یکی از شاگردان
شیخ عبدالرحیم نهاوندی بود.
وی فرزند آقا
شیخ محمد از روحانیون و عالمان قمی میباشد. وی پس از طی کردن مقدمات حوزه، به تهران مهاجرت کرد و نزد آقا
میرزا عبدالرحیم نهاوندی، به تحصیل مشغول شد و در سال ۱۳۱۴ق. به نجف اشرف مشرف شد و در درس آیة الله طباطبایی یزدی و آخوند خراسانی حضور یافت و در سال ۱۳۲۵ق. به قم بازگشت.
شیخ عبدالرحیم نهاوندی، علاوه بر تحصیل و تدریس، به نکته برداری از مطالب و مسائل گوناگون فقهی، اصولی ادبی و دیگر علوم میپرداخت. از این رو، دست نوشتههای فراوانی از خود به یادگار گذاشت که متاسفانه جز اندکی از آنها، چیزی در دسترس نیست. آثار بر جای مانده از وی عبارتند از:
۱. حاشیه بر رسائل
شیخ انصاری. ۲. قامع الفضول عن مسائل الاصول. ۳. اصل البرائة. ۴. حاشیة علی القوانین فی الاصول. ۵. کتاب الوقف. ۶. کتاب العتق. ۷. دیوان شعر (برخی ابیات آن در آخر کتاب منتخب التواریخ چاپ شده است).
شیخ عبدالرحیم نهاوندی برای ادامه تحصیل و زیارت مکانهای مقدس، سفرهایی داشته است که عبارتند از:
۱. سفر اول وی از نهاوند به بروجرد است که جهت تحصیل علوم دینی و گذراندن دوره سطح حوزه در آن شهرستان هجرت نمود.
۲. سفر دوم وی از نهاوند به نجف اشرف در سال ۱۲۵۹ق. اتفاق افتاد که سی سال طول کشید.
۳. سفر سوم او از نجف اشرف به مشهد مقدس رضوی، در سال ۱۲۸۹ق. بود که به مدت یک سال در آن شهر مقدس ماندگار شد.
۴. سفر چهارم وی از مشهد مقدس به شهر تهران بود که تا آخر عمر شریفش در آن جا اقامت گزید و به تبلیغ و تدریس علوم دینی پرداخت.
شیخ عبدالرحیم نهاوندی با دختر عالم بزرگ، محمد آل آقا، از نوادگان مرحوم وحید بهبهانی ازدواج کرد.
که حاصل این پیوند چند پسر و دختر بود. از میان آنان،
شیخ محمدحسین نهاوندی (۱۲۷۶ـ۱۳۲۹ق.) و
شیخ محمد نهاوندی (۱۲۹۱ـ۱۳۷۱ق.) به درجات بالایی از علم و معرفت رسیدند.
برای او ازدواج مجددی هم ذکر شده است. این ازدواج، هنگام اقامت ری در تهران بود و حاصل آن دو پسر به نامهای آقا ضیاءالدین و آقا عیسی بوده است.
وقتی
شیخ مرتضی انصاری در سال ۱۲۸۱ق. رحلت کرد. مردم از شاگردان
شیخ جویای تکلیفشان در امر تقلید شدند. شاگردان برجسته
شیخ، یعنی آقا حسن نجم آبادی،
میرزا عبدالرحیم نهاوندی و
میرزا محمدحسن آشتیانی در منزل
میرزا حبیب الله رشتی جمع شدند و تصمیم گرفتند
میرزا محمدحسن شیرازی را به عنوان مرجع تقلید معرفی کنند ابتدا
میرزا نپذیرفت و خطاب به آنان چنین فرمود: «به خدا قسم! این امر بر من حرام است و اگر من به آن بپردازم، آن را تباه میسازم و هر آینه آن بالخصوص شما واجب عینی است...» .
هر یک از عالمان حاضر در مجلس به سخن پرداختند و اصرار داشتند که
میرزای شیرازی، مرجعیت شیعه را بپذیرد و سرانجام
میرزای شیرازی، در حالی که چشمانش پر از اشک بود، این مسئولیت خطیر را پذیرفت.
وی برادر ارشد
شیخ محمد و بزرگترین فرزند
عبدالرحیم بود. بعد از وفات پدرش، در سال ۱۳۰۴ق. به شهر سامرا مهاجرت کرد و سالیان متمادی در آن شهر ماندگار شد. او از محضر بزرگانی چون
میرزای شیرازی کسب فیض کرد و به مقام اجتهاد نائل آمد سپس در سال ۱۳۱۰ق. به دلیل بیماری چشمی به تهران مهاجرت کرد و مدتی بعد همراه برادر و خانواده خود در سال ۱۳۱۷ق. به قصد تبلیغ احکام دین به مشهد رضوی مهاجرت کرد و تا آخر عمر در این شهر ماندگار شد و به تربیت طلاب علوم دینی پرداخت و سرانجام روح بلندش در سال ۱۳۲۹ق. در سن ۵۵ سالگی در جوار حرم رضوی، به ملکوت اعلی پیوست.
مردم مشهد و طلاب علوم دینی از فراق او ماتم گرفتند اما دیری نپایید که برادر وی ـ
شیخ محمد ـ به مشهد رفت و خلاء علمی و دینی ناشی از فقدان او را جبران کرد.
وی از فقیهان و عالمان بزرگ بود که در ۱۵ رجب سال ۱۲۹۱ق. در تهران چشم به جهان گشود. وی در مراتب علمی و اخلاقی کم نظیر بود و در علوم مختلف، مانند فقه، اصول، ادبیات و تفسیر تبحر خاصی داشته که آثار ارزشمند وی، گویای این مطلب است. آثار وی عبارتند از:
۱. نفحات الرحمن فی تفسیر القرآن این کتاب، یک دوره تفسیر قرآن در چهار جلد رحلی است و در ۱۹۴۹ صفحه چاپ شده است. در تالیف این اثر، از منابع مهمی چون جوامع الجامع، بحارالانوار، تفسیر الصافی، مفاتیح الغیب، الاتقان و... استفاده شده است.
۲. ضیاء الابصار فی مباحث الخیار این کتاب نیز در تفسیر قرآن است. نویسنده، ابتدا آیات قرآن را ذکر کرده و در ذیل آیات، تفسیر آنها را به زبان فارسی و سپس به زبان عربی بیان کرده است.
۳. سراج النهج (مباحث عمره و حج). ۴. حاشیه بر صلاة حائری یزدی. ۵. خلل الصلاة. ۶. زبدة المصائب.
شیخ محمد نهاوندی از شاعران زبردست و دل سوخته بود و اشعار فراوانی در موضوعات مختلف سروده که در دیوانی به چاپ رسیده است. وی متخلص به «تجلی» است. برخی از اشعار وی به شرح ذیل است:
علی چون جسم زهرا را کفن کرد• • • شقایق را نهان در یاسمن کرد
دو نور دیدهاش، از ره رسیدند• • • به زاری، جانب مادر دویدند
خود افکندند، بر آن جسم رنجور• • • عیان شد، معنی نور علی نور
گل رخ، ز اشک گلگون آب دادند• • • زغم، رخ بر رخ مادر نهادند
به روی نعش مادر، حال ایشان• • • نموده قدسیان را دل پریشان
به چرخ، افغان ایشان شورش انداخت• • • که آن شورش، قیامت را عیان ساخت
مقام معظم رهبری در سفری که در تابستان ۱۳۸۳ش. به استان همدان داشت، در جمع روحانیون این استان، سخنانی درباره سابقه علمی و شخصیتهای علمی این استان ایراد فرمود که اشارهای به شخصیت
شیخ محمد نهاوندی و
شیخ عبدالرحیم نهاوندی داشت. وی در این باره فرمود:
«ما در مشهد از اوان کودکی با دو چهره علمی معروف نهاوندی آشنا شدیم یکی مرحوم
شیخ محمد نهاوندی بود پسر
شیخ عبدالرحیم نهاوندی که او هم از ملاهای بزرگ تهران بود. مرحوم
شیخ محمد نهاوندی از اعلام و اساتید مشهد بود که پدر من پیش ایشان درس خوانده بود صاحب «تفسیر نهاوندی» که چهار جلد است. ایشان شاعر خوبی هم بوده است. بنده ایشان را دیده بودم و با پدرم به منزل ایشان رفته بودیم بسیار مرد فاضل، عالم، روشنفکر، مجتهد و متفننی بود.
»
شیخ عبدالرحیم نهاوندی، پس از سالها تحصیل، تدریس و تبلیغ احکام دین، سرانجام در نهم ربیع الاول سال ۱۳۰۴ق. در سن ۶۷ سالگی، در تهران، به سوی معبود شتافت.
پیکر پاک آن عالم فرزانه، بعد از غسل کفن و نماز، بر روی دوش شاگردان و مردم تهران تشییع شد و به شهر مقدس قم انتقال یافت و در جوار مرقد مطهر حضرت فاطمه معصومه علیهاالسّلام به خاک سپرده شد. قبر وی در یکی از حجرههای صحن بزرگ حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه علیهاالسّلام در ضلع شرقی واقع است..
.. ماده تاریخ درگذشت وی عبارت است از:
اندک طود العلم لما ان ثوی• • • تحت الجنادل مقتدی الاعلام
عبد الرحیم حمی شرع محمد• • • کهف الانام و کافل الایتام
وقتی پیشوای بزرگان در زیر سنگها قرار گرفت، کوه دانش فرو ریخت.
عبدالرحیم پاسدار آیین محمد صلیاللهعلیهوآله
وسلّم پناهگاه مردمان و سرپرست یتیمان بود.
سایت فرهیختگان تمدن شیعه، برگرفته از مقاله«عبدالرحیم نهاوندی».