پدر و نیای او هر دو از عالمان دین بودند. در بترون به دنیا آمد، نزد سید عَلوانِ بن عطیة حَمَوی، صوفی (متوفی ۹۳۶)، و فرزندش، سید محمد حموی، درس خواند و در علوم قرآنی و تفسیر و حدیث و کلام تبحر یافت. سپس در ۹۶۴، به سفارش قبلی استادش، به اتفاق خانواده به حلب رفت و پس از مدتی، در مسجد جامع حلب، مجالس وعظ و خطابه برپا کرد. مجالس او شهرت یافت و مردم از دور و نزدیک در آن شرکت میکردند. پس از درگذشت شیخ عبدالکریم قلعی، امام حنفی مسجد جامع، در ۹۶۵ به امامت مسجد جامع شهر برگزیده شد و چون شرط امامت در آن مسجد پیروی از مذهب حنفیه بود، از مذهب شافعی به حنفیه گروید. این اقدام او هرچند گفتگوهایی را پیش آورد، درجه علم و زهدش سبب شد که مقام علمی و دینی او مخدوش نشود.
آثار او بیشتر به نظم است؛ از جمله: کتاب التصریفزنجانی که بترونی به نظم کشیده است؛ شرح التّائِیّة فی التاریخ در قالب مسمط (این کتاب منظوم از عبدالقادربن حبیب صَفَدی است که استادِ بترونی آن را شرح کرده بود و بترونی از آن بهره بسیار برد)؛ شرح جزیریّة؛ دیوان شعری به نام تخمیس المنفرجة که نمونه ای از مخمسات آن را حلبی ثبت کرده است.
[۱]محمدبن محمد غَزّی، الکواکب السائرة باعیان المئة العاشرة، ج۳، ص۱۶۳، چاپ جبرائیل سلیمان جبور، بیروت ۱۹۷۹.
[۲]ابن عماد، شذرات الذهب فی اخبار من ذهب، ج۸، ص۳۸۳، بیروت ۱۳۹۹/۱۹۷۹.
[۳]محمد راغب طبّاخ، اعلام النبلاء بتاریخ حلب الشهباء، ج۶، ص۷۳ـ۷۶، چاپ محمد کمال، حلب ۱۴۰۸ ـ ۱۴۰۹/۱۹۸۸ـ۱۹۸۹.