• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

عبدالباری فرنگی محلی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



عبدالباری فرنگی محلی از علمای مبارز هند در قرن چهاردهم هجری/ بیستم میلادی بوده است.



او فرزند عبدالوهاب بود و در ۱۲۹۵ ق در شهر لکهنو متولد شد. دوران تحصیل را در محضر مولانا عبدالباقی انصاری لکهنوی گذراند و بیشتر کتب درسی را نزد او خواند و برخی را نیز از مولانا عین القضاه وزیر حسینی حیدرآبادی آموخت. در ۱۳۲۲ ق به حجاز سفر کرد و حج به جای آورد و حرمین شرفین را زیارت نمود و از مشایخ بزرگ حدیث، همچون سیدعلی طاهر وتری مدنی، سیدامین رضوان، سیداحمد ترزنجی، سیدعبدالرحمان گیلانی، ملقب به نقیب سادات و دیگران فراگرفت. سپس خود، با جد و جهد تمام به کار تدریس روی آورد و در مدرسه نظامیه که به سعی خود او در «فرنگی محل» تاسیس شده بود به تدریس پرداخت و در خارج آن مدرسه هم به تعلیم قرآن و حدیث و در خانه خود نیز به تدریس مثنوی معنوی اشتغال داشت و بسیاری از فضلا از محضر درس او برخوردار شدند.


شیخ عبدالباری اهتمام بسیاری به مؤسسات علمی و شیوه‌ها و برنامه‌های آموزشی نشان می‌داد، با زندگی عامه مردم در ارتباط بود و به مسائل مسلمانان و فعالیت‌های سیاسی توجه داشت. او از رهبران متعصب «جنبش خلافت» و از حامیان پرشور خلافت عثمانی بود و در هر فرصت به تبلیغ آن می‌پرداخت و مجالسی برای گردآوری اعانه به نفع دولت عثمانی برپا می‌کرد. او در راه این مقصود به سفرهای دور و نزدیک می‌رفت و دولت بریتانیا و متحدان آن را آشکارا مورد حمله قرار می‌داد. خانه اش به صورت یکی از مراکز مهم فعالیت‌های سیاسی درآمده بود و چند تن از علمای جنبش خلافت همچون محمدعلی و شوکت علی با او بیعت کرده و رهبران و سران قوم از مسلمان و غیر مسلمان گرد او جمع آمده بودند.


مولانا عبدالباری به منظور حمایت از مقدسات اسلامی، انجمنی به نام «خدام کعبه» تاسیس کرد و هنگامی که جنگ جهانی اول (۱۹۱۴-۱۹۱۸) درگرفت و برخی از علما به عدم حمایت از عثمانی‌ها فتوا دادند، او از تایید این فتوی خودداری کرد و همچنان به حمایت از خلافت و همکاری سیاسی میان مسلمانان و هندوها و اتحاد آنها برای مبارزه با دشمن مشترک ادامه داد و از نهضت تحریم کالاهای بیگانه حمایت کرد.
او در ۱۳۳۸ ق/ ۱۹۱۹ به تاسیس «جمعیت العلما» همت گماشت و به وسیله آن با ابتکار خود به یک اتحاد سیاسی با «کنگره ملی هند» به رهبری گاندی دست زد. بدین ترتیب علما و روشنفکران مسلمان و هند و متحدا برای آزادی و استقلال هند علیه انگلیسی‌ها فعال تر شدند.
وی در شعبان آن سال فتوا داد که چون حکومت انگلستان از همه وعده‌های خود سرباز زده و به درگیری با مسلمانان اقدام نموده است. لذا هندوستان «دارالحرب» است و بر مسلمانان واجب است که از این کشور مهاجرت کنند. متعاقب آن چهل هزار نفر از مسلمانان به افغانستان کوچیدند.


هنگامی که عبدالعزیز بن سعود، حجاز را به تصرف درآورد و ساختمان‌ها و گنبدهای بقیع و معلاه را تخریب کرد، کمیته خلافت، به حمایت از اقدام او برخاست، اما شیخ عبدالباری از آن کمیته کناره گرفت و در ۱۳۴۴ ق جمعیتی به نام «خدام الحرمین» تاسیس کرد که هدف آن مقابله با حکومت آل سعود بود و خود او به سخنرانی‌های پرشور در مخالفت با اعمال سعودی‌ها اقدام کرد. عبدالباری مدت بیست و یک سال به فعالیت‌های سیاسی خود ادامه داد و در این زمینه هیچگاه خستگی و سستی به خود راه نداد. مردمان نیز گروهی به هواداری و تجلیل وی و گروهی دیگر به مخالفت و انتقادش برخاستند. سرانجام در ۲ رجب ۱۳۴۴ ق دچار فلج و اغما گردید و پس از دو روز بیماری در چهاردهم همان ماه بدرود حیات گفت.


وی در مسائل مربوط به اسلام و مسلمانان و حرمت علمای دین بسیار غیور بود. از این عالم بزرگوار کتاب‌ها و رساله‌های بسیار برجای مانده است که از آن جمله است: آثار الاول من علماء فرنگی محل؛ حسره المسترشد بوصال المرشد؛ التعلیق المختار علی کتاب الآثار، رساله‌ای در جواز غنا، تعلیقاتی بر السراجیه در باب فرائض، رساله‌ای در هیئت قدیم و جدید؛ کتاب‌هایی در فقه ، مجموعه فتاوی و ملهم الملکوت فی شرح مسلم الثبوت در اصول فقه، و در زمینه حدیث: الآثار المحمدیه؛ الآثار المتصله، المذهب المؤید بما ذهب الیه احمد و بسیاری رسایل دیگر و حواشی بر کتاب‌های درسی.
[۱] اردو دایره المعارف اسلامیه، ج۱۸، ص۵۸۰.
[۲] جنبش‌های اسلامی معاصر، ص۲۹۴.



۱. اردو دایره المعارف اسلامیه، ج۱۸، ص۵۸۰.
۲. جنبش‌های اسلامی معاصر، ص۲۹۴.
۳. حسنی، عبدالحی، نزهه الخواطر و بهجه المسامع و النواظر، ج۸، ص۱۲۵۹.    



دانشنامه های انقلاب اسلامی و تاریخ اسلام، فرهنگنامه علمای مجاهد، برگرفته از مقاله «عبدالباری فرنگی محلی».    




جعبه ابزار