عبادت علما
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
عبادت به معنای اظهار ذلت و
بندگی، عالیترین نوع تذلل و کرنش در برابر
پروردگار است. علما و بزرگان دین در عبادت و بندگی پروردگار سعی و کوشش بسیار داشتهاند که این سعی و کوشش در کلام و
سیره عملی آنها نمود و ظهور داشته است.
در اهمیت عبادت همین بس که در
قرآن کریم هدف از
آفرینش انسان و
بعثت انبیاء، عبودیت و بندگی پروردگار ذکر شده است.
«وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْاِنْسَ اِلاَّ لِیَعْبُدُونِ؛
جن و انس را نیافریدم مگر اینکه مرا پرستش کنند.» «لَقَدْ بَعَثْنا فِی کُلِّ اُمَّةٍ رَسُولاً اَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ اجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ؛
همانا در میان هر امّتی پیامبری فرستادیم تا به خلق ابلاغ کنندکه، خدای یکتا را عبادت کنید و از
طاغوت بپرهیزید.»
در مسیر بندگی خدا حرکت کردن و عبادت پروردگار امری است که بدون آن بشر به کمال واقعی خود نخواهد رسید و پلههای
سعادت را نخواهد پیمود، لکن باید توجه داشت که اگر چه انسان برای عبادت آفریده شده ولی این عبادت کوچکترین نفعی برای خالق او ندارد و تنها موجبات ترقی و صعود این موجود خاکی را به سوی مراحل عالیهی کمال و
قرب پروردگار، فراهم مینماید، از این رو
مولای متقیان در
نهجالبلاغه میفرمایند:
«فان الله (سبحانه وتعالی) خلق الخلق حین خلقهم غنیا عن طاعتهم، آمنا من معصیتهم...؛
خداوند سبحان هنگام آفرینش خلق از طاعت و بندگیشان بینیاز و از معصیت و نافرمانی آنها در امان بود.»
حال از آنجا که بر طبق آیات قرآن کریم هدف از خلقت بشر و بعثت انبیاء عبادت و بندگی پروردگار است، اولیاء خدا و علماء راستین همواره چون عبدی ذلیل در برابر خالق خویش بوده و لحظهای از عبادت و
راز و نیاز و
مناجات با معشوق غافل نبودهاند. روح عبادت و بندگی بر تمام اعمال آنها حاکم بوده به طوری که آنها را تابع محض اوامر پروردگار گردانیده و هوای دوست را بر خواستههای خویش ترجیح دادهاند زیرا لازمهی بندگی خدا، خالص کردن خود از قید بتها و معبودهای ظاهری و باطنی است و هر چه انسان خود را از قید هواها و بتهای نفسانی برهاند به همان میزان توفیق بندگی خدا را مییابد. آنها آنچنان شیفتهی مناجات با مولای خویش وشنیدن کلام معبودشان هستند که
حضرت علی (علیهالسّلام) در وصف ایشان فرموده است:
«شبها پاهای خود را برای عبادت جفت میکنند. آیات قرآن را به آرامی و شمرده شده تلاوت مینمایند، با زمزمهی آن آیات و دقت در معانی آنها، غمی عارفانه در دل خود ایجاد میکنند و دوای دردهای خویش را بدین وسیله ظاهر میسازند هر چه از زبان قرآن میشنوند مثل این است که به چشم میبینند. هرگاه به آیهای از آیات رحمت میرسند، بدان طمع میبندند و قلبشان از شوق لبریز میگردد و چنین مینماید که نصب العین آنهاست و چون به آیهای از آیات قهر و عذاب میرسند، بدان گوش فرا میدهند و مانند این است که آهنگ بالا و پائین رفتن شعلههای
جهنم به گوششان میرسد کمرها را به عبادت خم کرده، پیشانیها و کف دستها و زانوها و سر انگشت پاها را به خاک میسایند و از خداوند آزادی خویش را میطلبند.
عبادت در کلام علما و بزرگان نمودها و ظهورهای متعددی داشته است که در ادامه به برخی از آنها اشاره میشود:
شیخ اشراق میگوید: «ومن الطّرائق العبادة الدائمة، مع قرائة الوحی الالهی والمواظبة علی الصلوات فی جنیح اللیل ـ والناس نیام ـ والصّوم واحسنه ما یؤخّر فیه الافطار الی السّحر، لتقع العبادة فی اللیل علی الجوع وقراءة آیات فی اللیل مهیّجة لرقة و شوق...» .
«از جمله راههای کمال نفس، عبادت با مداومت است؛ همراه خواندن قرآن و
نماز شب، در آن لحظات که مردم در خوابند، و
روزه، که بهترین نوع از روزه آن است که تا به هنگام
سحر افطار نکند تا عبادات او در شب با شکم سبک انجام پذیرد. همچنین باید در دل شب پارهای چند از قرآن بخواند، آیههائی که صفای دل و هیجان روح را زیاد میکند...»
حضرت
امام خمینی (رحمةاللهعلیه) میگوید:
سالک الی الله را ضروری است که به مقام ذل خود پی برد و نصب العین او ذلت عبودیت و عزت
ربوبیت باشد. و هر چه این نظر قوت گیرد عبادت روحانی تر شود و روح عبادت قویتر شود...».
.. سالک جدیت کند که عبادت را از روی نشاط و محبت قلب و فرح و انبساط خاطر بجا آورد و از کسالت و ادبار نفس در وقت عبادت احتراز شدید کند... زیرا که اگر نفس را در اوقات کسالت و خستگی وادار به عبادت کند ممکن است آثار بدی به آن مرتب شود که از جمله آنها آن است که انسان از عبادت منضجر شود»
اگر قلب در وقت عبادت
غافل و
ساهی باشد، عبادت او حقیقت پیدا نکند و شبه
لهو و بازی است و البته چنین عبادتی را در نفس به هیچ وجه تاثیری نیست و عبادت از صورت ظاهر به باطن و ملکوت بالا نرود...».
حضرت
آیتالله العظمی بهاءالدینی (رحمةاللهعلیه) میگوید: جهان، عرصه عبودیت حق و عبودیت
شیطان است. کسانی که بنده خدا هستند، عبودیت حق و اطاعت از فرمان الهی میکنند....
نبوت،
ولایت، صلح و صفا و صمیمیت، قدرت غلبه بر قوای طبیعت، تصرف در مادهی کائنات به
اذن خدا، از آثار بندگی و اطاعت حق است.... علی (علیهالسّلام) حاکم بر خورشید است، خورشید به فرمان اوست؛ چون بندهی محض خداست. احیای موتی، از جریان انداختن آب و همه معجزات انبیاء و اولیاء (علیهالسّلام) در پرتو بندگی خداست: «العبودیة جوهرة کنهها الربوبیة».
آیتالله
میرزا جواد آقای ملکی تبریزی (رحمةاللهعلیه) در
اسرار الصلوة میفرماید: استادم
ملا حسنعلی همدانی، به من فرمود: فقط متهجدین و شب زنده داران هستند که به مقاماتی نائل میگردند و غیر آنان هیچ جائی نخواهند رسید.».
آیتالله قاضی (رحمةاللهعلیه) میفرماید: اما نماز شب پس هیچ چاره ای و گریزی برای مؤمنین از آن نیست، و تعجب از کسی که میخواهد به کمال دست یابد و در حالی که برای نماز شب قیام نمیکند و ما نشنیدهایم که احدی بتواند به آن مقامات دست یابد مگر به وسیلهی نماز شب. برشما باد به
قرائت قرآن کریم در شب باصدای زیبا و غم انگیز پس آن نوشیدنی و شراب مؤمنان است.»
استاد
شهید مطهری (رحمةاللهعلیه) میگوید: ما یک سلسله لذتهای معنوی داریم که معنویت ما را بالا میبرد. برای کسی که اهل
تهجد و نماز شب است جزو صادقین و صابرین و مستغفرین بالاسحار باشد، نماز شب لذت و
بهجت دارد، آن لذتی که یک نفر نماز شب خوان حقیقی و واقعی از نماز شب خودش میبرد و آن لذتی که از آن «یا رب یا رب» گفتنها میبرد، هیچ وقت یک آدم عیاش که در کابارهها میگردد احساس نمیکند.»
عبادت و بندگی پروردگار در سیره عملی علما و بزرگان نمودها و ظهورهای متعددی داشته است که در ادامه به برخی از آنها اشاره میشود:
نماز شب حضرت امام (رحمةاللهعلیه) از اوائل جوانی تا زمان رحلت ایشان اصلاً ترک نشد. ایشان در هرحال، در صحت در زندان، در خلاصی، در تبعید، حتی بر روی تخت بیمارستان قلب هم نماز شب میخواند.
حضرت امام (رحمةاللهعلیه) همواره برنامهی منظمی در امر
زیارت، عبادات،
اعمال مستحب و
تلاوت قرآن داشتند هیچ گاه از اذکار و نوافل و مستحبات غافل نمیماند و حتی در حال قدم زدن تسبیح در دست ذکر و زیارت میخواندند. فرزند امام میگفت: «شبی در
ماه رمضان من در پشت بام خوابیده بودم، بلند شدم دیدم که صدا میآید و بعد متوجه شدم که آقاست، که در تاریکی در حال نماز خواندن است و دستهایش را به طرف آسمان دراز کرده و گریه میکند...» .
عباداتی که شیخ از سن بلوغ تا آخر عمر به آنها ادامه میداد، گذشته از
فرائض و نوافل شبانه روزی و
ادعیه و
تعقیبات، عبارت بودهاند از؛ قرائت یک
جزء قرآن و
نماز حضرت جعفر طیار و
زیارت جامعه و
عاشورا در هر روز.
یکی از شاگردان ایشان میگوید: «علامه در مراتب
عرفان و سیر و سلوک معنوی مراحلی را پیموده بود. اهل ذکر و دعا و مناجات بود در بین راه که او را میدیدم مرتب ذکر خدا بر لب داشت. در جلساتی که در محضرشان بودیم، وقتی جلسه به سکوت میکشید، دیده میشد که لبهای استاد به ذکر خدا حرکت میکرد. به نوافل مقید بود و حتی گاهی دیده میشد که در بین راه مشغول خواندن نماز نافله است. شبهای ماه رمضان تا صبح بیدار بود، مقداری مطالعه میکرد و بقیه را به دعا و قرائت قرآن و نماز واذکار مشغول بودند...» .
در شرح حال
ملا هادی سبزواری نوشتهاند: «هر شب در زمستان و تابستان و بهار و پائیز ثلث آخر شب را بیدار بودند و در تاریکی شب عبادت مینمودند تا اول طلوع آفتاب...»
مؤلف کتاب «
حیوةالاسلام» مینویسد: نوافل شبانه روزی از مرحوم
آخوند خراسانی (رحمةاللهعلیه) فوت نمیشد، لکن نه صرف ادای
تکلیف باشد بلکه روح جذبهی حق از عباداتش هویدا بود. یکی از همسایگان آن جناب میگفت؛ بام خانهی ما متصل به بام خانهی ایشان بود و ایشان در سجده شان، یک سوز و گداز و نالهی دلخراشی داشتند که هر قسیّ القلب میشنید، محال بود که منقلب نشود، گویا محب واصلی است که داد از زمان فراق دارد و یا عبد جنایتکاری است که این همه خوف و اضطراب دارد.
مرحوم ملکی (رحمةاللهعلیه) شبها که برای تهجد و نماز شب به پا میخاست، ابتدا در بسترش مدتی صدا به گریه بلند میکرد؛ سپس بیرون میآمد و نگاه به آسمان میکرد و آیات «ان فی خلق السموات والارض...»
را میخواند و سر به دیوار میگذاشت و مدتی گریه میکرد و پس از تطهیر نیز کنار حوض مدتی پیش از وضو مینشست و میگریست و خلاصه از هنگام بیدار شدن تا آمدن به محل نماز و خواندن نماز شب چند جا مینشست و بر میخواست و گریه سر میداد و چون به مصلایش میرسید دیگر حالش قابل وصف نبود.
آیتالله سید محمد باقر درچهای (رحمةاللهعلیه): گویند که مرحوم آیتالله سید محمد باقر درچهای، استاد آیتالله بروجردی و میرزای نائینی و آقا نجفی قوچانی و... در قنوت نماز شب، دعای ابو
حمزهی شمالی را با
حالت ایستاده، میخواندند.
ملا صدرا (رحمةاللهعلیه): این محقق ژرفاندیش که از نوادر زهّاد و عباد و پیروان حقیقی شریعت محمدی است چندین بار پیاده به مکه مشرف شد و هنگامی که برای هفتمین بار، با پای پیاده راه حج میپیمود در بصره بدرود حیات گفت.
شیخ مفید (رحمةاللهعلیه): «ابو یعلی جعفری که داماد مفید و یکی از شاگردان اوست، گفته است که مفید شبها مختصری میخوابید و باقی را به
نماز یا مطالعه یا تدریس و یا تلاوت قرآن مجید میگذرانید...» .
آیتالله کشمیری (رحمةاللهعلیه) میفرمود: در ایامی که در
نجف خدمت مرحوم قاضی مشرف میشدم گاهی به منزلشان که میرفتم میدیدم ایشان در
سجده هستند و آن قدر سجده را طولانی میساختند که من خسته شده و از منزل بیرون میآمدم.
«ایشان قبل از خواب، ۲۰ دقیقه الی نیم ساعت قرآن میخواندند و حدود ساعت ۱۰ میخوابیدند، از ۲/۵ بعد از نصف شب به نماز شب و مناجات میایستادند. مناجاتهای عجیبی داشتند» (به نقل از خانم ایشان).
آیتالله شیخ جواد کربلائی میگوید: جناب آیتالله بهجت در جدیت در نماز شب و گریه کردن در نیمههای شب مخصوصاً شبهای جمعه کوشا بودند یکی از علماء و مشاهیر به من فرمودند که:
شب جمعه در مدرسه سید (رحمةاللهعلیه) در نجف اشرف در نیمه شب بنده شنیدم با صدای حزین و ناله و گریه در حالی که سر به سجده گذاشته بود مکرّراً به حق تعالی عرضه میداشت: «الهی و ربّی من لی غیرک، اسئله کشف ضری والنظر فی امری».
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «عبادت و بندگی»، تاریخ بازیابی۹۷/۳/۱.