بزرگانی از علما و حکما نیز که صاحب تألیفات بودند، در میان آنها ظاهر شدند؛ از جمله، شیخعلینقیاصطهباناتی (متوفی ۱۱۲۶) و جانشین و دامادش سیدقطبالدین نیریزی (متوفی ۱۱۷۳ در نجف) که مجدد این سلسله در اواخر صفویه نیز بود.
[۱]اسداللّه خاوری، ذهبیه: تصوف علمی ـ آثار ادبی، ج۱، ص۲۹۰، ج ۱، تهران ۱۳۶۲ ش.
[۲]اسداللّه خاوری، ذهبیه: تصوف علمی ـ آثار ادبی، ج۱، ص۳۰۷ ـ ۳۰۸، ج ۱، تهران ۱۳۶۲ ش.
بعد از مجدالاشراف نیز انشعابات جدیدی صورت گرفت، از جمله گروهی از برادر او، میرزامحمدرضا ملقب به مجدالاشراف ثانی ، پیروی کردند، ولی شاخهای که بیشتر شهرت یافت شاخهای است که به میرزا احمد تبریزی (متوفی ۱۳۵۱) معروف به وحیدالاولیاء میرسد.
[۳]اسداللّه خاوری، ذهبیه: تصوف علمی ـ آثار ادبی، ج۱، ص۳۲۲ـ۳۲۵، ج ۱، تهران ۱۳۶۲ ش.
[۴]اسداللّه خاوری، ذهبیه: تصوف علمی ـ آثار ادبی، ج۱، ص۳۳۷، ج ۱، تهران ۱۳۶۲ ش.
[۵]احسان اللّه علی استخری، اصول تصوف، ج۱، ص۵۳۹ ـ ۵۶۰، تهران (۱۳۳۸ ش).
(۱) احسان اللّه علی استخری، اصول تصوف، تهران (۱۳۳۸ ش). (۲) اسداللّه خاوری، ذهبیه: تصوف علمی ـ آثار ادبی، ج ۱، تهران ۱۳۶۲ ش. (۳) عبدالحسین زرین کوب، دنباله جستجو در تصوف ایران، تهران ۱۳۶۲ ش،. (۴) زین العابدین بن اسکندر شیروانی، حدائق السیاحة، تهران ۱۳۴۸ ش. (۵) محمدمعصوم بن زین العابدین معصوم علیشاه، طرائق الحقائق، چاپ محمدجعفر محجوب، تهران (۱۳۱۸).