طبیعتگرایی اخلاقی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
طبیعت
گرایان اخلاقی معتقدند که
صدق و
کذب مدعیات اخلاقی، بر مبنای تطابق آنها با واقعیتهای طبیعی تعیین میگردد و صفات اخلاقی، انواعی از واقعیتهای طبیعی هستند.
یکی از پرسشهای مهم در مباحث فرااخلاق این است که آیا میتوانیم
مفاهیم اخلاقی را مفاهیمی
تعریفپذیر بدانیم یا خیر. یک دسته از نظریههای اخلاقی بر این باورند که مفاهیم اخلاقی قابل
تعریف و تحلیلند. از نظر آنان هرمفهوم اخلاقی را میتوان بدون ارجاع به مفاهیم اخلاقی دیگر و تنها بر اساس مفاهیمی غیر اخلاقی
تعریف کرد.این دسته از نظریات نیز در یک تقسیم کلی دیگر به دو دسته طبیعت
گرایی اخلاقی و (شهودگرایی اخلاقی)نظریههای متافیریکی و مابعدالطبیعی اخلاقی تقسیم میشوند.
نظریههای متافیریکی میکوشند تا در
تحلیل و
تعریف مفاهیم اخلاقی از
مفاهیم فلسفی یا کلامی و الهیاتی بهره گیرند در حالی که طبیعت
گرایی اخلاقی دیدگاه دیگری را مطرح میکند.
طبیعت
گرایی اخلاقی دیدگاهی است که معتقد است صدق و کذب مدعیات اخلاقی، بر مبنای تطابق آنها با واقعیتهای طبیعی یعنی واقعیتهایی که توسط علوم طبیعی و اجتماعی مطالعه میشود تعیین میگردد. بر اساس این نظر واقعیتها و صفات اخلاقی، انواعی از صفات و واقعیتهای طبیعی هستند. طبیعت
گرایی اخلاقی در صدد است تا مفاهیم و واژههای اخلاقی مانند خوب و بد و غیره را با استفاده از الفاظ و مفاهیمی طبیعی و تجربی
تعریف کند( این نظریه به
تعریف گرایی نیز
معروف است) و بر این
اعتقاد است
احکام اخلاقی بیانهای تغییر شکل یافته از واقعیتهای تجربیاند. به بیان دیگر تمام گزاره های اخلاقی را میتوان به گزارههای غیر اخلاقی و ناظر به واقع که قابل اثباتاند برگرداند؛ دو گزاره
هیتلر خودکشی کرد و هیتلر مرد شروری است را در نظر بگیرید. گزاره اول ناظر به واقع است که میتوان صدق و کذب آن را اثبات کرد. طبیعت
گرایی معتقد است که گزاره دوم نیز مانند گزاره اول اثباتپذیر است. اگر شاهدی بر ظالم و شیاد بودن او یا ظالمانه بودن اعمال او بیاوریم گزاره دوم را نیز اثبات کردهایم.
به طور کلی بر اساس نظریه طبیعت
گرایانه دقیقا همان طور که میتوان جملات عادی و علمی ناظر به واقع را با تحقیق تجربی توجیه کرد، احکام اخلاقی را نیز میتوان به همان گونه توجیه کرد.
البته طبیعت
گرایان در این که مفاهیم اخلاقی را باید با کدام سنخ از مفاهیم طبیعی
تعریف کرد اتفاق نظر ندارند؛ برخی این مفاهیم را با مفاهیم زیستی و برخی با مفاهیم اجتماعی و عدهای نیز با مفاهیم روان شناختی
تعریف میکنند.
مثلا برخی واژه « صواب» را به «فعلی که ثبات
جامعه بشری را فراهم میکند» یا واژه « خوب » را به «چیزی که برای
انسان لذت بخش است»
تعریف میکنند.
همانگونه که گفته شد طبیعت
گرایی انواع مختلفی دارد؛
۱. یک شکل از طبیعت
گرایی بر آن است که تمامی گزارههای اخلاقی را میتوان به گزارههای ناظر به واقع که قابل اثباتاند برگرداند.
به عنوان مثال اگر بگوییم آقای الف مرد شروری بود یک طبیعتگرا باید بتواند درستی این گزاره را از طریق اثبات این که اعمال الف نتایج شری به دنبال داشتهاست اثبات کند.
۲. نوع دیگری از طبیعت
گرایی وجود دارد که معتقد است باید همه
گزارههای اخلاقی را به گزارههایی که حاکی از نوع تلقی شخصی یا عمومی از مورد پسند بودن یا نبودن است تحویل برد. این که می گویم x خوب است صرفا به معنای این است که من یا اکثر
مردم از آن خوشش میآید و چیزی از طبیعت یا ویژگی خود x نگفتهام. این گزاره نیز قطعا از طریق ارزیابی واکنش روانی خودم و دیگران نسبت به x قابل اثبات یا ابطال است. وقتی میگویم خوبی یعنی متعلق میل بودن میتوان خوب بودن x را صرفا با تعیین این که x مطلوب است یا نه
آزمایش تجربی کنیم.
۱. بر طبیعت
گرایی اشکالاتی وارد شده است که
معروفترین آنها اشکالی است که از ناحیه جی ای مور مطرح شده است و به
مغاطه طبیعتگرایانه (naturalistic fallacy) شناخته میشود. از نظر مور هرگونه تلاش برای
تعریف زبان اخلاق با واژههای طبیعت
گرایانه مثل
تعریف خوب به لذت یا
سعادت ،
فضیلت ،
معرفت و غیره نادرست است و منجر به مغالطه طبیعت
گرایانه میگردد. هرچند ادعای مور و ادلهای که برای اثبات مدعای خود آورده است از سوی دیگر اندیشمندان مورد نقد قرار گرفته است و در حقیقت «
مغالطه طبیعت
گرایانه» خود مغالطه است.
۲. اشکال دیگری که به طبیعت
گرایی وارد شده این است که اگر مفاهیم اخلاقی را مفاهیمی قابل
تعریف از طریق مفاهیم تجربی و طبیعی بدانیم جای این پرسش وجود دارد که این مفاهیم برای چه کسی قابل
تعریف است. درست همانگونه که در خصوص شهودگرایی این اشکال مطرح است که ممکن است ما شهودهای متفاوت و حتی متضادی داشته باشیم در این جا هم این امکان وجود دارد که
تعاریف متفاوت و متضادی از
اصطلاحات اخلاقی که در اصول اخلاقی به کار رفتهاند ارائه شود. در این صورت ما به دیدگاههای متضاد کشیده خواهیم شد و راه حل این
تضاد نیز آسان نخواهد بود.
گفتنی است نظریه بسیاری از
اندیشمندان اسلامی نیز از سنخ طبیعت
گرایان اخلاقی هستند و
تعریفی که آنان از مفاهیمی اخلاقی مانند خوب و بد ارائه دادهاند گویای این مطلب است.
سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «طبیعت گرایی اخلاقی».