طبقه هجدهم فلاسفه اسلامی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
طبقهبندی فلاسفه اسلامی از نظر سیر زمانی بر حسب استاد و شاگردی میباشد. یعنی آنانکه در یک طبقه قرار میگیرند، یا واقعا از اساتید طبقه بعدی و شاگردان طبقه قبل هستند و یا همزمان آنها میباشند. منظور از
فلاسفه اسلامی آنهایی هستند که در جو اسلامی و محیط اسلامی فعالیت داشتهاند و احیانا
مسلمان هم نبودهاند. در طبقه هجدهم سه تن از فیلسوفان اسلامی حضور دارند که عبارتند از:
صدرالدین دشتکی،
محقق دوانی و
ملاعلی قوشجی.
سیدالحکما محمد بن ابراهیم حسینی دشتکی شیرازی، معروف به صدرالدین دشتکی و سید سند. از اعاظم حکمای دوره ی اسلامی و از افراد صاحب نظر است. تا زمان میرداماد افکار و آراء و آثار او و معاصر نامدارش جلال
الدین دوانی، در میان فضلا و طالبان حکمت مطرح بود. برخی از آراء و افکار او هنوز در میان فلاسفه اسلامی مطرح است و برخی افکار مقبول دارد که اکنون مورد قبول فلاسفه بعد از صدراست. این مرد در سال ۸۲۸ متولد شده و در سال ۹۰۳ درگذشته است. معقول را نزد مردی به نام سید فاضل فارسی و
قوام
الدین کربالی (شاگرد
سیدشریف) تحصیل کرده است.
علامه جلال
الدین محمد بن اسعدالدین دوانی صدیقی، معروف به علامه دوانی و محقق دوانی. در
منطق و
فلسفه و ریاضیات صاحب نظر بوده است. برخی آراء و افکار او نیز هنوز در کتب فلسفه مطرح است. شاگرد
قوام
الدین کربالی و
محییالدین گوشکناری و
حسنشاه معروف به بقال و پدرش
اسعدالدین دوانی (که همه از شاگردان سیدشریف بودهاند) بوده است.
صاحب روضات
و همچنین صاحب
ریحانة الادب علامه دوانی را شاگرد مستقیم میر سیدشریف پنداشتهاند، ولی فاضل معاصر آقای
علی دوانی در کتاب نفیس خود شرح زندگانی جلال
الدین دوانی اشتباه آنها را روشن و ثابت کردهاند که علامه دوانی زمان میر سیدشریف را درک نکرده بلکه شاگرد شاگردان او بوده است. علامه دوانی از کسانی است که در حیات و ممات خود جنجال علمی برانگیخته است. در زمان حیاتش با سیدصدرالدین دشتکی مشاجرات زبانی و قلمی فراوان داشته که معروف است. بعد از خودش کتابهایش مورد توجه و رد و دفاع و نقض و ابرام بوده است.
صدرالمتالهین در جلد سوم
اسفار در حدود سه صفحه نظریهای از علامه دوانی نقل و رد میکند و در آخر میگوید: «بحث را از آن نظر طولانی کردیم که اکنون اکثر اهل نظر را گمان بر آن است که نظریه این علامه نحریر آخرین سخن در باب توحید است. ما ناچار بودیم خللهای سخن او را آشکار سازیم». از این جملهها میتوان نفوذ فوق العاده دوانی را در متاخرانش دریافت. در زمان علامه دوانی در اثر صیت شهرت وی،
شیراز مرکز ثقل علوم فلسفی بوده؛ از
خراسان و
آذربایجان و
کرمان و حتی از
بغداد و
روم و ترکستان، دانشجویان به شیراز رهسپار میشدهاند.
علامه دوانی در سال ۸۳۰ متولد شده و در سال ۹۰۳ یا ۹۰۸ درگذشته است.
جلال
الدین محمد دوانی یکی از چهرههای سرشناس مکتب فلسفی کلامی شیراز به شمار میرود و معاصر سید صدرالدین دشتکی و سید منصور دشتکی بوده، با آنان مناظرهها داشته است.
امام خمینی از دوانی با عناوینی چون محقق، فاضل و علامه یاد کرده و برخی آراء و مبانی وی را بررسی کرده است.
از جمله:
۱- انقسام جسم: حکما بر این اعتقادند که انقسام جسم بالقوه بوده و در حد توقف ندارد؛ مانند عدد که تا هرجا فرض کنند باشد امکان عدد هست دوانی معتقد است عدم تناهی انقسام در مثل عدد، تنها در وهم است، نه در عقل، زیرا عدم تناهی اقسام در عقل، مانند عدد درست نیست و ادله بطلان
تسلسل بر آن جاری است. به اعتقاد امام خمینی اشکال دوانی بر حکما وارد است و جواب صاحب محاکمات کافی نیست همان گونه که جواب
باغنوی شاگرد دوانی نیز وارد نیست.
۲- اصالت وجود: دوانی قائل به
اصالت وجود در واجب تعالی و اصالت ماهیت در ممکنات است. اما به اعتقاد امام خمینی این نظریه خلاف قانون سنخیت است؛ زیرا اگر اثر با مؤثر
سنخیت نداشته باشد، نشاندهنده عدم تاثیر مؤثر است.
۳- وحدت وجود و کثرت موجود: محقق دوانی قائل به وحدت وجود و کثرت موجود است و معتقد است که اصالت در خداوند متعال با وجود و در غیر خداوند با ماهیت است این نظریه به ذوق المتالهین مشهور است. امام خمینی معتقد است شاید دوانی این ذوق را از اهل معرفت گرفته است.
۴- مشتق: به اعتقاد دوانی تفاوت مشتق و مبدا اشتقاق همان تفاوت عرض و عرضی است و بر این باور است که صدق مشتق بر چیزی، مقتضی قیام مبدا اشتقاق به آن نیست؛ بلکه به معنای ارتباط بودن و منسوب بودن به آن است.
ملاصدرا بر این کلام دوانی اشکال دارد امام خمینی سخن دوانی را درست میداند و معتقد است مشتق در معنای واقعی خود جز یک طبیعت وصفی و بسیط چیز دیگری نیست.
علی بن محمد سمرقندی قوشجی، معروف به
ملاعلی قوشجی، صاحب شرح معروف بر
تجرید خواجه نصیرالدین طوسی. قوشجی هم متکلم بوده و هم ریاضیدان. زیج الغ بیک را که قاضی زاده رومی (استادش) و
غیاثالدین جمشید کاشانی (نابغه ریاضیدان) شروع کرده بودند و موفق به انجام آن نشده بودند، قوشجی به امر الغ بیک بن شاهرخ بن امیر تیمور- که خود ریاضیدانی ماهر و استاد قوشجی بود- به پایان رسانید. به تبریز و عثمانی سفر کرده و در عثمانی اقامت کرده و در همانجا در سال ۸۷۹ درگذشته است.
شرح قوشجی بر تجرید خواجه نصیرالدین طوسی از کتبی است که همواره مورد توجه فضلا بوده و حواشی وتعلیقات فراوان بر آن زده شده است. شرح قوشجی در تاریخ فلسفه الهی نقش فعالی داشته است.
•
مطهری، مرتضی، خدمات متقابل اسلام و ایران، ج۱، ص۵۷۷-۵۷۹. •
دانشنامه امام خمینی ، تهران،
موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی ، ۱۴۰۰ شمسی.