طبقه نوزدهم فلاسفه اسلامی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
طبقهبندی فلاسفه اسلامی از نظر سیر زمانی بر حسب استاد و شاگردی میباشد. یعنی آنانکه در یک طبقه قرار میگیرند، یا واقعا از اساتید طبقه بعدی و شاگردان طبقه قبل هستند و یا همزمان آنها میباشند. منظور از
فلاسفه اسلامی آنهایی هستند که در جو اسلامی و محیط اسلامی فعالیت داشتهاند و احیانا
مسلمان هم نبودهاند. این طبقه را شاگردان
سیدصدرالدین دشتکی و
علامه دوانی تشکیل میدهند.
غیاثالدین منصور دشتکی فرزند برومند سیدصدرالدین دشتکی. از اعاظم حکما به شمار میرود. گویند در بیست سالگی از علوم زمان خود فارغ گشت. در زمان شاه طهماسب مدتی صدارت عظمی داشت و بعد استعفا داد و به شیراز برگشت. مدرسه منصوریه شیراز- که هم اکنون باقی است- از تاسیسات اوست. دنباله کار پدر خود را در رد نظریات علامه دوانی گرفت و احیاناً در مناظرات حضوری آندو شرکت میکرد. چندین کتاب فلسفی دارد از قبیل اثبات الواجب، شرح
هیاکل النور سهروردی، حاشیه بر
شرح اشارات خواجه، حاشیه بر شفای
بوعلی، محاکمات میان پدرش و دوانی در حواشی آندو بر تجرید. صدرالمتالهین در الهیات اسفار از او به عنوان «سر ابیه المقدس المنصور المؤیّد من عالم ملکوت السماء، غیاث اعاظم السادات و العلماء» یاد مینماید.
غیاثالدین دشتکی در سال ۹۴۰ یا ۹۴۸ درگذشته است.
محمود نیریزی، شاگرد دیگر سیدصدرالدین دشتکی. گویند چند کتاب جلالالدین دوانی را شرح کرده و بر او تاخته و از استاد خویش دفاع کرده است
قاضی کمالالدین میبدی یزدی. شهرت این شخص به واسطه شرحی است که بر هدایه
اثیرالدین ابهری نوشته که به شرح هدایه میبدی معروف است، و هم شرحی بر دیوان منسوب به
حضرت امیر (علیهالسّلام) نوشته است که آن نیز سبب شهرتش گشته است. کتابی به فارسی به نام جام گیتی نما (آقای عبداللّه نورانی آن را تصحیح کردهاند و آماده چاپ است.) در
فلسفه نوشته است.
جمالالدین محمود شیرازی. کرسی تدریس جلالالدین را بعد از مرگش این مرد اشغال کرده است. از اطراف و اکناف به حوزه درسش میآمدهاند. ملا احمد
اردبیلی معروف به
مقدس اردبیلی،
ملاعبداللّه شوشتری،
ملاعبداللّه یزدی صاحب حاشیه معروف بر
تهذیب المنطق، ملامیرزاجان شیرازی معروف به
فاضل باغنوی از شاگردان او بودهاند.
ملاحسین الهی اردبیلی، فرزند خواجه شرفالدین
عبد الحق
اردبیلی. از شاگردان
علامه دوانی و امیر غیاث الدین است و
شیعه است و چون زمانش مصادف است با ظهور
شاه اسماعیل صفوی، بعضی رسائل خود را به نام او نوشته و به او اهدا کرده است. اگرچه
اردبیلی است اما برای کسب فیض و فضیلت به بلاد مختلف، از آن جمله شیراز و هرات مسافرت کرده است.
آثار مختلف در
منطق،
کلام،
فلسفه، هندسه و هیئت نوشته است که غالباً طبق معمول آن زمان به صورت حاشیه و یا حاشیه بر حاشیه است از قبیل حاشیه بر شرح مواقف و شرح مطالع و شرح شمسیه و شرح هدایه میبدی و حاشیه علامه دوانی بر شرح
تجرید و حاشیه سیدصدر بر آن کتاب و شرح چغمینی و شرح تذکره خواجه در هیئت و تحریر اقلیدس در هندسه و بیست باب در
اسطرلاب. تاریخ وفاتش را نمیدانیم.
مطهری، مرتضی، خدمات متقابل اسلام و ایران، ج۱، ص۵۷۹-۵۸۰.