طبقه سیزدهم فلاسفه اسلامی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
طبقهبندی فلاسفه اسلامی از نظر سیر زمانی بر حسب استاد و شاگردی میباشد. یعنی آنانکه در یک طبقه قرار میگیرند، یا واقعا از اساتید طبقه بعدی و شاگردان طبقه قبل هستند و یا همزمان آنها میباشند. منظور از
فلاسفه اسلامی آنهایی هستند که در جو اسلامی و محیط اسلامی فعالیت داشتهاند و احیانا
مسلمان هم نبودهاند. در طبقه سیزدهم سه تن از فیلسوفان اسلامی حضور دارند که عبارتند از:
خواجه نصیرالدین طوسی،
اثیرالدین ابهری،
نجمالدین علی بن عمر کاتبی قزوینی.
خواجه نصیرالدین محمد بن الحسن الطوسی. او را «استادالبشر» لقب دادهاند و نیازی به معرفی ندارد. ارزش کارهای فلسفی او و نقشی که در تحول
فلسفه داشته است نیازمند به یک کتاب است. در ریاضیات از شخصیتهای معدود جهان به شمار میرود. از کسانی است که در اساس هیئت بطلمیوس تشکیک کرده و زمینه را برای هیئت جدید فراهم کرده است.
آقای تقی زاده مدعی است که ایرادات خواجه در کتاب تذکره خویش بر اساس هیئت بطلمیوس، به پیشنهاد کپرنیک لهستانی طرح نوینی را برای هیئت عالم کمک کرده است
خواجه مانند
بوعلی یک زندگی پرماجرا داشته است. در آخر
اشارات به شکل دردناکی ناله سرمی دهد، و در عین حال اینهمه آثار آفریده و شاگردان بسیار تربیت کرده است. خواجه در سال ۵۹۷ متولد شده و در سال ۶۷۲ درگذشته است.
خواجه نصیرالدین طوسی به سبب استقامت فکر و قدرت استدلال و تضلع علمی در فلسفه و کلام، چنان فلسفه مشاء را زیبا و مستحکم تقریر کرد و چنان ایرادهای فخر رازی را با قوت درهم شکست که ازآنپس، کتاب شرح الاشارات او در زمره متون اصلی درسی فلسفه قرار گرفت. کار مهم دیگر خواجه نصیر، نگارش کتاب ارجمند تجرید الاعتقاد است وی در این کتاب شیوهای نوین برای علم کلام بنیان نهاد و کلام فلسفی را به معنای دقیق آن تاسیس کرد.
امام خمینی از آراء و مبانی کلامی فلسفی خواجه نصیر بهره برده، در برخی موارد آنها را بررسی و نقد کرده است؛ از جمله:
۱- خالقیت نفس: امام خمینی کلام خواجه درباره
خالقیت نفس را در مورد لوازم خود، نقل میکند و سپس اشکالات
ملاصدرا بر وی را تقریر میکند و در نهایت کلام خواجه را ترجیح میدهد.
۲- نفوس افلاک: امام خمینی کلام خواجه را مبنی بر هشت
فلک و اینکه یک نفس به مجموع این هشت فلک تعلق دارد، نقد کرده، قائل است وجود با وحدت مساوقت دارد و چیزی که وحدت حقیقیه نداشته باشد، وجود حقیقی نیز ندارد، ازاینرو مجموعه افلاک از حیث مجموع، وجود جداگانه ندارند تا نفس جداگانهای به آنها تعلق بگیرد.
۳- کیفیت حصول کثرات: امام خمینی معتقد است خواجه برای تبیین کیفیت حصول کثرات از عقل اول، روش اشراقی را طی کرده است.
۴- عمومیت قدرت حقتعالی: امام خمینی در بیان عمومیت
قدرت الهی با استناد به کلام خواجه نصیر، بر این باور است که ذات، علت تامه اشیاء است و علم به ذات مستلزم علم به اشیاء است و چون ذات و علم یک حقیقتاند، پس معلوم علم و اشیاء در خارج یک حقیقتاند و هر چیزی که متعلق علم باشد، مبدئیت و قدرت و فاعلیت هم به آن متعلق خواهد بود و مقدور عین معلوم است؛ بنابراین تمام اشیاء از ذوات و اوصاف و افعال معلوم حقاند و همه آنها مقدور حق نیز میباشند و چنانکه علم او به همه موجودات احاطه دارد، قدرت او نیز به تمام موجودات محیط است.
اثیرالدین مفضل بن عمر ابهری. کتاب معروف او کتاب هدایه است در طبیعیات و الهیات که جای شایستهای باز کرده است. این کتاب را
قاضی حسین میبدی و
صدرالمتالهین شیرازی شرح کردهاند. شرح اخیر موجب شهرت بیشتر کتاب و مؤلف آن شده است.
علامه حلّی در کتاب
جوهرالنضید، صفحه ۷۸ در باب عکس سالبه جزئیه که مورد اتفاق منطقیین است که عکس ندارد، میگوید: «به استثنای قضیه مشروطه خاصه و عرفیه خاصه». بعد میگوید: «این مطلب از مطالبی است که
اثیرالدین مفضل بن عمر ابهری بر آن وقوف یافت». گویند شاگرد امام
فخر رازی بوده است.
نجمالدین علی بن عمر کاتبی قزوینی، معروف به دبیران. از اکابر حکما و منطقیین و ریاضیدانان به شمار میرود. کتاب معروف او در حکمت کتاب
حکمة العین است که شروح بسیار بر آن نوشته شده است. کتاب معروفش در منطق شمسیه است که به نام خواجه شمس الدین صاحب دیوان جوینی نوشته است و
قطب الدین رازی آن را شرح کرده و مجموع متن و شرح از کتب رایج درسی طلاب است. کاتبی استاد علامه حلی و
قطبالدین شیرازی و همکار و مصاحب خواجه نصیرالدین طوسی در ساختن رصدخانه مراغه بوده و در سال ۶۷۵ درگذشته است.
•
مطهری، مرتضی، خدمات متقابل اسلام و ایران، ج۱، ص۵۷۰-۵۷۱. •
دانشنامه امام خمینی ، تهران،
موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی ، ۱۴۰۰ شمسی.