• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

طبقه بیست و دوم فلاسفه اسلامی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



‌طبقه‌بندی فلاسفه اسلامی از نظر سیر زمانی بر حسب استاد و شاگردی می‌باشد. یعنی آنان‌که در یک طبقه‌ قرار می‌گیرند، یا واقعا از اساتید طبقه بعدی و شاگردان طبقه قبل هستند و یا هم‌زمان آن‌ها می‌باشند. منظور از فلاسفه اسلامی آن‌هایی هستند که در جو اسلامی و محیط اسلامی فعالیت داشته‌اند و احیانا مسلمان هم نبوده‌اند. این طبقه شاگردان شیخ بهایی و میرداماد و میرفندرسکی می‌باشند.



رفیع الدین محمد بن حیدر حسینی طباطبایی نائینی مشهور به میرزا رفیعا. شاگرد شیخ بهایی و میرفندرسکی بوده. از سادات طباطبایی نائین و زواره و اردستان است. مرحوم میرزای جلوه، فیلسوف معروف عهد قاجار و متوفّی در ۱۳۱۴ از اولاد و احفاد اوست. رساله‌ای در «اقسام تشکیک» دارد که مورد توجه متاخران است. شرح اشارات خواجه و شرح حکمة العین شریف جرجانی را حاشیه کرده است و رساله‌ای در حل شبهه «استلزام» که در کتب فلسفه مطرح است نوشته است. رساله‌ای به نام ثمره شجره الهیه در اصول عقاید با پاره‌ای از مقدمات فلسفی اخیراً از او وسیله آقای عبداللّه نورانی از فضلای معاصر چاپ و منتشر شده است. میرزا رفیعا در سال ۹۹۹ متولد و در سال ۱۰۸۳ در سن ۸۵ سالگی درگذشته است.


محمد بن ابراهیم قوامی شیرازی معروف به صدرا و صدرالمتالهین، حکیم الهی و فیلسوف ربانی بی نظیر که حکمت الهی را وارد مرحله جدیدی کرد. صدرا در آن‌چه علم اعلی یا علم کلی یا فلسفه اولی یا حکمت الهی خوانده می‌شود- و تنها همین بخش است که به حقیقت فلسفه است و فلسفه حقیقی خوانده می‌شود، زیرا سایر بخش‌ها اعم از ریاضی و طبیعی در قلمرو علوم است- تمام فلاسفه پیشین را تحت‌الشعاع قرار داد، اصول و مبانی اولیه این فن را تغییر داد و آن را بر اصولی خلل‌ناپذیر استوار کرد.
فلسفه صدرا از یک نظر به منزله چهار راهی است که چهار جریان یعنی حکمت مشائی ارسطویی و سینایی، و حکمت اشراقی سهروردی، و عرفان نظری محیی الدینی، و معانی و مفاهیم کلامی با یکدیگر تلاقی کرده و مانند چهار نهر سر به هم برآورده، رودخانه‌ای خروشان به وجود آورده‌اند. از نظر دیگر به منزله صورتی است که بر چهار عنصر مختلف پس از یک سلسله فعل و انفعال‌ها افاضه شود و به آن‌ها ماهیت و واقعیت نوین بخشد که با ماهیت هر یک از مواد آن صورت متغایر است.
فلسفه صدرا یک نوع جهش است که پس از یک سلسله حرکت‌های مداوم و تدریجی در معارف عقلی اسلامی رخ داده است. فلسفه صدرا از نوع «سهل ممتنع» است؛ به ظاهر بسیار ساده است، عبارتش ادیبانه و منشیانه است اما یک فرد بسیار مستعد سال‌ها باید کار کند تا به مرحله اول برسد یعنی بفهمد که آن را نمی‌فهمد تا بار دیگر با دید دیگری وارد شود.
بسی افراد سال‌ها عهده دار تدریس فلسفه صدرا بوده‌اند در حالی که به عمق آن نفوذ نکرده‌اند. از این رو توصیف و تحلیل کار صدرا کار هر فلسفه‌خوانده‌ای نیست. صدرا شاگرد شیخ بهایی و میرداماد بوده است. در شرحی که بر اصول کافی نوشته، از شیخ بهایی به عنوان استاد علوم نقلی و از میرداماد به عنوان استاد علوم عقلی یاد می‌کند. کتاب‌های صدرا معروف‌تر از آن است که در این‌جا ما بخواهیم معرفی کنیم. وی در سال ۱۰۵۰ ضمن هفتمین سفر حج که پیاده می‌رفت، در بصره درگذشت.


امام‌ خمینی ملاصدرا را سرآمد اهل توحید می‌داند و در برابر گروهی که او را تکفیر می‌کنند، دفاع می‌کند و بر این باور است که در تمام آثار ملاصدرا، ایمان به خدا و پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و ائمه (علیهم‌السّلام) موج می‌زند. به اعتقاد ایشان ملاصدرا هیچ میل به تصوف و صوفیگری نداشته بلکه کتاب کسر الاصنام الجاهلیة فی الرد علی الصوفیه را نیز نگاشته است. البته در نگاه امام‌ خمینی این توهین‌ها و لعن‌ها به مقامات ملاصدرا زیانی نمی‌رساند؛ بلکه حساب او را افزوده و موجب ارتقای درجات وی می‌گردد.
تاثیر حکمت متعالیه بر آثار امام‌ خمینی فراوان دیده می‌شود. امام‌ خمینی راه‌حل فهم آیات الهی را آشنایی با آثار ملاصدرا می‌داند و معتقد است وی خلل‌های ابن‌سینا را در علم الهی روشن کرد.
[۳] خمینی، روح‌الله، کشف الاسرار، ص۳۶، تهران، بی‌تا.
ایشان فلسفه ملاصدرا را برگرفته از معارف و متون دینی و نسبت دادن آن به حکمت یونانی را بی‌اطلاعی از معارف صحیفه الهی و احادیث معصومان (علیهم‌السّلام) می‌داند. امام‌ خمینی همسو با حکمت متعالیه وجودشناسی را محور اصلی نظام فلسفی خویش قرار داده و بر اصالت وجود و اعتباری بودن ماهیت تاکید می‌کند و در جایگاه یکی از راسخان در حکمت متعالیه، از اصالت وجود به اصلی کلی یاد می‌کند که مسائلی چون اصل توحید و بسیاری از مباحث مبدا و معاد با این اصل روشن می‌شوند. ایشان بنابر اصالت وجود به بحث تشکیک در وجود پرداخته و با ردّ تشکیک عرضی و ماهوی وجود را از حیث ذات، دارای مراتب تشکیکی می‌داند هرچند در نظر نهایی باتوجه‌به مشرب عرفانی قائل به تشکیک در مظاهر می‌باشد.
همچنین امام‌ خمینی به پیروی از حکمت متعالیه به ماهیت و حقیقت حرکت جوهری، اثبات آن و نتایج و ثمرات آن پرداخته و اشکالات بر حرکت جوهری را نقد و بررسی کرده‌ است و معتقد است مقوله جوهر دارای فرد سیال است و اصل ذات و جوهر در حرکت است؛ یعنی یک هویت متدرج به نحو وجود سیال است براین‌اساس حرکت در اصل وجود جوهر اشیاء به‌ نحو تدریج تغییر می‌یابد ذات ناآرام اشیاء در هرآنی در حال تغییروتحول است.
[۶] خمینی، روح‌الله، دانشنامه امام خمینی، ج۹، ص۴۸۹، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۰.



شمس الدین گیلانی معروف به ملا شمسا. از شاگردان میرداماد است. میان او و هم‌شاگردی‌اش ملاصدرا مراسله‌ای صورت گرفته است. ملا شمسا درباره چند مشکل در فلسفه از قبیل موضوع در حرکت کمّیّه و وجود ذهنی سؤال کرده و صدرا پاسخ گفته است. پاسخ صدرا به صورت رساله‌ای کوچک درآمده و در حاشیه مبدا و معاد وی با چاپ سنگی چاپ شده است.


سلطان العلماء آملی مازندرانی معروف به خلیفة السلطان. شاگرد شیخ بهایی و میرداماد بوده است. شاه عباس دخترش را به او داد و مدتی وزارت شاه صفی و شاه عباس ثانی را داشته است. وی مردی است محقق؛ حواشی او بر معالم و شرح لمعه نمونه ی یک کار تحقیقی است. بدون حشو و زوائد چیز می‌نوشته است. بر حاشیه ی خفری بر شرح تجرید قوشجی نیز حاشیه نوشته است. وی در سال ۱۰۶۴ در سن ۶۴ سالگی درگذشته است.


سیداحمد عاملی. داماد و خاله زاده میرداماد و شاگرد اوست. بر الهیات شفا حاشیه نوشته و حاشیه اش در چاپ سنگی تهران چاپ شده است. در آن حواشی قسمتهایی آورده که می‌رساند از میرداماد است و گاهی هم خود اشاره یا تصریح به آن می‌کند. میرداماد و سیداحمد نواده ی دختری محقق کرکی می‌باشند.


قطبالدین اشکوری صاحب کتاب معروف محبوب القلوب. در تاریخ فلاسفه شاگرد میرداماد بوده است.


سیدامیر فضل‌اللّه استرآبادی. این مرد نیز شاگرد میرداماد بوده است
[۷] دانشگاه تهران، مقالات و بررسی‌ها، دفتر سوم و چهارم، ص۲۸.
از این مرد اطلاع درستی در دست نداریم. مطابق آنچه در روضات ضمن احوال مقدس اردبیلی به نقل از ریاض العلماء آمده است
[۸] دانشگاه تهران، مقالات و بررسی‌ها، دفتر سوم و چهارم، ص۲۳.
امیر فضل‌اللّه از بزرگان شاگردان مقدس اردبیلی بوده است. هنگامی که وفات مقدس اردبیلی نزدیک شد، از او پرسیدند: بعد از شما به چه کسی رجوع کنیم؟ او جواب داد: در شرعیات به امیر علام، و در عقلیات به امیر فضل‌اللّه.


۱. خمینی، روح‌الله، شرح چهل حدیث، ص۴۵۶، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۸.    
۲. خمینی، روح‌الله، شرح چهل حدیث، ص۵۸۶-۵۸۷، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۸.    
۳. خمینی، روح‌الله، کشف الاسرار، ص۳۶، تهران، بی‌تا.
۴. خمینی، روح‌الله، آداب الصلاة، ص۳۰۴، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۸.    
۵. خمینی، روح‌الله، تعلیقه بر فوائد الرضویه، ص۱۳، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۵.    
۶. خمینی، روح‌الله، دانشنامه امام خمینی، ج۹، ص۴۸۹، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۰.
۷. دانشگاه تهران، مقالات و بررسی‌ها، دفتر سوم و چهارم، ص۲۸.
۸. دانشگاه تهران، مقالات و بررسی‌ها، دفتر سوم و چهارم، ص۲۳.



مطهری، مرتضی، خدمات متقابل اسلام و ایران، ج۱، ص۵۸۶-۵۸۸.    
دانشنامه امام خمینی    ، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی    ، ۱۴۰۰ شمسی.






جعبه ابزار