طاطریه
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
فرقه واقفیه به گروهی از شیعیانی گفته میشود که با دیدگاهی خاص از
امامت و
مهدویت به گروهی منحرف و گمراه کننده تبدیل شدند. این افراد با قائل شدن به مهدویت
حضرت موسی بن جعفر (علیهالسّلام) به امامت
شیعه پایان دادند و با این کار سیر امامت بعد از حضرت موسی
بن جعفر (علیهالسّلام) را منکر شدند. واقفیه با اینکه یک گروه منحرف بودند اما از برخی علماء چون
عبدالله بن بکیر و
علی بن ابی حمزه و
علی بن محمد طاطری و حسن
بن محمد بن سماعه تشکیل شده بودند و این عالمان تاثیر بسزائی در این انحراف داشتند؛ زیرا وجود عالمان دینی در یک مجموعه باعث جذب افراد عوام و توجیه آنان میشود. اکنون به علی
بن حسن معروف به طاطری و نقش او در این
انحراف اشاره میکنیم.
علی بن حسن کوفی از بزرگان واقفیه است. او به دلیل شغلش که خرید و فروش لباسهایی به نام طاطریه (به رنگ سفید دمشقی و مصری)
بود به این اسم خوانده شده است. او از بزرگان و
فقها واقفیه محسوب میشود و در زمان
امام کاظم (علیهالسّلام) زندگی میکرده و از اصحاب آن حضرت معرفی شده است.
مرکز فعالیتهای او
کوفه بوده و نویسنده سی عنوان کتاب در زمینه فقهی و اعتقادی است.
که برخی از آنها عبارت است از: الحیض و النفاس، کتاب المواقیت، کتاب القبلة، کتاب
فضائل امیرالمؤمنین (علیهالسّلام)،
کتاب الصداق،
کتاب النکاح، کتاب الولایة،
کتاب المعرفة، کتاب الفطرة،
التوحید، الامامة، الوفاة، الصلاة، المتعة، الفرائض، الغیبة، الطلاق الاوقات، المناقب، الحجج فی الطلاق، الحج، الدعاء، الامامة.
یکی از خصوصیاتی که در کتب شیعه برای معرفی او عنوان شده این است که وی در
مذهب واقفه بسیار تعصب داشته و نسبت به
امامیه دشمنی شدیدی ابراز میکرده و در دفاع از
مذهب خود دست به نگارش کتابهای بسیاری زده است.
اما با این حال عالمان شیعه او را در نقل روایات مطمئن شمردهاند
و گفته شده که اساتید او نیز در نقل
حدیث مطمئن هستند،
با اینکه اکثر آنها واقفی بودهاند. از او در اسناد شیعه به عنوان طاطری و یا علی
بن حسن و یا علی
بن حسن
بن محمد طاطری، علی
بن محمد طاطری، علی
بن حسن
بن محمد طائی، علی
بن حسن جرمی، علی جرمی، علی طاطری، یاد شده است.
اساتید وی نیز از واقفه بودند مانند
محمد بن زیاد،
جعفر بن سماعه،
عبدالله بن جبله،
علی بن رباط،
محمد بن ابی حمزه،
محمد بن سکین،
درست بن ابی منصور است. اما حسن
بن محبوب نیز از علماء امامیه از اساتید او محسوب میشود. چنانکه شاگردان او نیز از مکتب واقفه هستند؛ چون: موسی
بن قاسم، سلمة
بن خطاب، عبیدالله
بن احمد دهقان هستند. حسن
بن محمد بن سماعه از بزرگان فرقه واقفه این
اعتقاد را به واسطه طاطری به دست آورده ولی از او روایتی نقل نکرده.
به دلیل اینکه طاطری در مذهب واقفیه بوده و از بزرگان این فرقه محسوب میشود، هرگز عقایدش در این باره مورد تایید
علماء شیعه نبوده بلکه بزرگانی چون ابوسهل نوبختی به
نقد آراء او در
امامت پرداختهاند و کتابی در این زمینه نوشته است.
علاوه بر آن تمام ادلهای که بر بطلان مذهب واقفه مطرح شده برای رد تفکرات و اعتقادات طاطری در امامت و
مهدویت نیز کفایت میکند؛ زیرا او به عنوان اینکه یکی از بزرگان مذهی واقفیه بوده و در این زمینه کتب اصلی و مبانی واقفه را تقویت میکرده به شاگردان و همفکران او طاطریه گفته میشده ولی در واقع هیچ تفاوتی با واقفیه ندارند. با این حال او یک فرد دروغگو و شیاد نبوده، به همین دلیل روایات او از افراد مطمئنی که با
امام (علیهالسّلام) در ارتباط بودهاند و با مبانی اعتقادی و فقهی شیعه
تعارض نداشته باشد، مورد پذیرش شیعه است. همانطور که گفته شده او کتابی در باب فضائل
امیرالمومنین علی (علیهالسّلام) دارد که روایاتی از آن کتاب در کتب اصلی شیعه وجود دارد و مورد قبول است. همچنین است
روایات او در زمینه فقهی. پس باید دانست که عالمان شیعه با مرزبندی بین عقیده شخص و روایات او، با ملاکهای علمی به بررسی روایات پرداخته و لو اینکه
عقیده او را در یک مساله مهم چون امامت قبول نداشته باشند. این برخورد از سوی شیعه نسبت به دیگر بزرگان واقفیه و دیگر فرق شیعی منحرف نیز وجود دارد.
به عنوان نمونه به برخی از روایاتی که طاطری به نقل آنها پرداخته و در سلسه سند آن قرار دارد و با عقاید شیعه در
تضاد نیست، اشاره میکنیم:
علی
بن حسن طاطری از درست
بن ابی
منصور از
جمیل بن دراج نقل کرده که وی گفت: به
امام صادق (علیهالسّلام) عرضه داشتم: فدایت شوم: معنای و ما خلقت الجن و الانس الخ چیست؟
حضرت فرمودند:
خداوند متعال
جن و انس را فقط برای
عبادت آفریده.
علی
بن حسن طاطری از درست
بن ابی
منصور، از
محمد بن عطیه، از
زراره، وی میگوید:
امام باقر (علیهالسّلام) فرمودند: خداوند عزّوجلّ
ربا را
حرام کرد تا معروف و امر پسندیده از بین نرود.
علی
بن حسن جرمی از
محمد بن زیاد
بن عیسی از ابان
بن عثمان از
ابوبصیر و او از امام صادق (علیهالسّلام) نقل میکند که فرمودند: مردی خرمافروش در زمان
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فوت کرد و برادرش خرماهای او را برای خود برد در حالی که میت دارای دخترانی بود. زن آن شخص نزد پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) آمد و جریان را گفت و خداوند
آیه میراث را نازل نمود و پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) خرماها را از برادر او گرفت و به دخترانش بازگرداند.
وجود افرادی چون طاطری از فرق منحرف در اسناد
روایات شیعه به معنی صحت اعتقادت این افراد نیست؛ بلکه استفاده از این افراد در مورد روایات است که یک محقق باید با بررسی به صحت
سند و
دلالت آن و مخالف نبودن با ضروریات و
عقاید به آن ترتیب اثر میدهد که این فرایند با وجود اینگونه افراد منحرف در سلسله اسناد برخی روایات منافات ندارد.
سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «طاطریه».