ضُعْف (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
ضُعْف (به ضم ضاد) یا
ضَعْف (به فتح ضاد) از
واژگان نهج البلاغه به معنای ناتوانی است.
این واژه دارای مشتقاتی است که در
نهج البلاغه بهکار رفته است، مانند:
اسْتَضْعَاف (به کسر الف و سکون ضاد) به معنای
ضعیف دانستن و
ضعیف به حساب آوردن افراد است.
حضرت علی (علیهالسلام) درباره
تقوی و در مورد آینده
دنیا و... از این واژه استفاده نموده است.
ضُعْف یا
ضَعْف به معنای ناتوانی آمده است.
به قولی: «
ضُعْف» به معنای ناتوانی بدن و «
ضَعْف» به معنای ناتوانی عقل و رأی آمده است.
اسْتَضْعَافَ یعنی کسی را
ضعیف دانستن و
ضعیف به حساب آوردن.
«
اسْتَضْعَفَهُ: رآهُ ضعيفاً.»
برخی از مواردی که در «نهجالبلاغه» به کار رفته است، به شرح ذیل میباشد:
امام (صلواتاللهعلیه) در مقام دوری از
معصیت فرموده است:
«وَإِذَا قَوِيتَ فَاقْوَ عَلَى طَاعَةِ اللهِ وَإِذَا ضَعُفْتَ فاضْعُفْ عَنْ مَعْصِيَةِ الله.» «اگر (قرار است) قدرتمند باشى، بر
اطاعت خداوند قوى باش و اگر بنا است
ضعيف و ناتوان باشى در برابر
معصیت پروردگار
ضعيف و ناتوان باش.»
امام (صلواتاللهعلیه) در مورد آینده دنیا فرموده است:
«لَتَعْطِفَنَّ الدُّنْيا عَلَيْنا بَعْدَ شِماسِها عَطْفَ الضَّروسِ عَلَى وَلَدِها. و تلا عقيب ذلك: (وَ نُريدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذينَ اسْتُضْعِفوا في الاَْرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثينَ).» «
دنیا پس از چموشى -همچون شترى كه از دادن شير به دوشندهاش خوددارى مىكند و براى بچهاش نگه مىدارد- به ما روى مىآورد. سپس آن حضرت به دنبال اين سخن اين
آیه را تلاوت كرد: «مىخواهيم بر مستضعفين زمين منّت گذاريم و آنها را پيشوايان زمين و وارثان آن قرار دهيم.»
امام (صلواتاللهعلیه) درباره خداوند فرمود:
«فَلَمْ يَهِنْ ما بَناهُ، وَ لا ضَعُفَ ما قَوّاهُ.» «آنچه بنا كرده به
سستی نگراييده و هر چه را توانايى داده، ناتوان نگشته است.»
درباره خانه خدا فرمودند:
«لَكانَ قَدْ صَغُرَ قَدْرُ الْجَزاءِ عَلَى حَسَبِ ضَعْفِ الْبَلاءِ.» «به همان نسبت كه
آزمایش و امتحان سادهتر بود
پاداش و جزا نيز كمتر بود.»
موارد زیادی از این ماده در «نهجالبلاغه» آمده است.
قرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «ضعف»، ج۲، ص۶۶۲.