ضلالت و اعراض (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
یکی از عوامل
ضلالت که در
آیات قرآن به آن اشاره شد،
رویگردانی است.
رويگردانى از
آیات خدا و معارف او، موجب قرار گرفتن در زمره
گمراهان:
«
وَ اتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ الَّذِي آتَيْناهُ آياتِنا فَانْسَلَخَ مِنْها فَأَتْبَعَهُ الشَّيْطانُ فَكانَ مِنَ الْغاوِينَ؛
و سرگذشت كسى كه آيات خود را به او داديم، بر آنها بخوان كه سرانجام خود را از آن تهى ساخت
و شیطان در پى او افتاد،
و از گمراهان شد!»
ردّ
دعوت پیامبر صلیاللهعلیهوآله، باعث گمراهى آشكار:
۱. «
وَ تَرَى الشَّمْسَ إِذا طَلَعَتْ تَتَزاوَرُ عَنْ كَهْفِهِمْ ذاتَ الْيَمِينِ
وَ إِذا غَرَبَتْ تَقْرِضُهُمْ ذاتَ الشِّمالِ
وَ هُمْ فِي فَجْوَةٍ مِنْهُ ذلِكَ مِنْ آياتِ اللَّهِ مَنْ يَهْدِ اللَّهُ فَهُوَ الْمُهْتَدِ
وَ مَنْ يُضْلِلْ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ وَلِيًّا مُرْشِداً؛
و اگر در آن جا بودى
خورشید را مىديدى كه به هنگام
طلوع، به سمت راست غارشان متمايل مىگردد؛
و به هنگام
غروب، به سمت چپ؛
و آنها در فراخنايى از آن غار قرار داشتند؛ اين از نشانههاى خداست. هركس را خدا
هدایت كند، هدايت يافته واقعى اوست؛
و هركس را گمراه نمايد، هرگز سرپرست
و راهنمايى براى اونخواهى يافت.»
۲. «يا قَوْمَنا أَجِيبُوا داعِيَ اللَّهِ ... •
وَ مَنْ لا يُجِبْ داعِيَ اللَّهِ ... أُولئِكَ فِي ضَلالٍ مُبِينٍ؛
اى قوم ما! دعوتكننده الهى را اجابت كنيد ...
و هركس دعوتكننده الهى را اجابت نكند، ... چنين كسانى در گمراهى آشكارند.» مراد از «داعى اللّه»، محمّد صلیاللهعلیهوآله است.
گذشتن از
حق، موجب افتادن در ضلالت:
«فَذلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمُ الْحَقُّ فَما ذا بَعْدَ الْحَقِّ إِلَّا الضَّلالُ فَأَنَّى تُصْرَفُونَ؛
اينگونه است خداوند، پروردگارِ حقّ شما (داراى همه اين صفات)! با اين حال، بعد از حق، چه چيزى جز گمراهى وجود دارد؟! پس چرا از پرستش او روىگردان مىشويد؟!»
رويگردانى از
ذکر خدا، عامل گمراهى:
«فَأَعْرِضْ عَنْ مَنْ تَوَلَّى عَنْ ذِكْرِنا ... • ... إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِيلِهِ
وَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اهْتَدى؛
حال كه چنين است از كسى كه از ياد ما روى گردانده ... پروردگار تو كسانى را كه از راه او گمراه شدهاند بهتر مىشناسد،
و همچنين
هدایتیافتگان را از همه بهتر مىشناسد.»
امام خمینی درباره عوامل ضلالت
و شقاوت و عامل
سعادت بر این باور است که
عقل انسان برای شناخت
سعادت و شقاوت انسان کافی نیست؛ زیرا تنها حقتعالی به مصلحتها
و مفاسد
و صحت
و مرض انسان آگاهی دارد
و از سوی دیگر، شایسته نیست حقتعالی در بیان مصالح
و مفاسد
و راههای
سعادت انسان کوتاهی کند؛ زیرا موجب اختلال در نظام احسن
و حکمت پروردگار میشود.
پس انسان باید در سیر کمالی خود از
هدایت انبیاء (علیهمالسّلام) نیز استفاده کند. ایشان باتکیهبر اینکه انسان در انتخاب
سعادت و شقاوت آزاد است
و با اختیار خود میتواند یکی از راههای
سعادت و شقاوت را بپیماید عواملی را در این باره اثرگذار میداند:
۱- فطرت:
فطرت جبلی
و مخموره انسان، سرآغاز
سعادت انسان
و فطرت محجوبه که بهواسطه احتجاب به دنیا
و امور طبیعی، ظلمانی گردیده سرآغاز ضلالت
و شقاوتها میشود.
۲- طینت
و زمینههای ذاتی: برخی از آغاز زمینه امور خیر
و صلاح
و بعضی از آغاز، زمینه امور شر را دارند؛ ولی چنین نیست که این امور ذاتی انسان بوده
و تغییرپذیر نباشند؛ بلکه همه ملکات انسان قابل تغییراند.
۳- تربیت: تربیت
و پرورش درست پیروی از آموزههای انبیاء الهی در دوران زندگی از امور مهم در
سعادت و شقاوت به شمار میرود؛ ازاینرو انسان باید قوای خود را تعدیل کرده
و اقتضاهایی که هر یک از قوا مانند قوه غضب
و شهوت دارد در میزان شرع
و عقل درآورد.
۴- گناه: امام خمینی از جمله مانع برای
سعادت را ارتکاب گناه شمرده است که انسان را از رسیدن به
سعادت بازداشته
و مایه ناپاکی قوای ظاهری نفس میشود که انسان را از قرب حقتعالی بازمیدارد. ازاینرو تا انسان ظاهر خود را از آلودگیها پاک نکند به مرحله روحانیت
و فتوحات باطنی نمیرسد، چنانکه
انانیت نفس
و حجاب طبیعت او را از مقامهای روحانی بازمیدارد
و در نتیجه نهایت سیر او دستیابی به کمالهای نفسانی
و سعادتهای کمارزش طبیعی خواهد بود.
عوامل ضلالت (قرآن).
•
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۱۹، ص۱۰۹، برگرفته از مقاله «عوامل ضلالت (اعراض)». •
دانشنامه امام خمینی ، تهران،
موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی ، ۱۴۰۰ شمسی.