ضلالت در قرآن
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
ما
مسلمانان خداوند را
عادل میدانیم و معتقدیم همه کارهای خداوند متعال بر اساس
عدل و
حکمت انجام میگیرد ولی در مواردی در
قرآن از گمراهی صحبت شده است.
عدالت خداوند از عقاید اصولی ما
مسلمانان است و ما معتقدیم همه ی کارهای خداوند متعال بر اساس
عدل و
حکمت انجام میگیرد؛ با توجه به این اصل، ممکن است این سئوال مطرح شود که: منظور از جمله ی «یضل من یشاء و یهدی من یشاء» در آیه ۹۳
سوره نحل و مانند آن چیست؟ اگر هدایت و گمراهی به خواست خداست، چگونه با عدل الهی سازگار است که ما را به جرم گمراهی کیفر و در برابر هدایت پاداش دهد؟ که این نوشتار در صدد است تا به صورت بسیار مختصر به این مساله بپردازد.
آیات
قرآن مجید یکدیگر را تفسیر میکنند؛ بسیاری از
آیات هست که باید در برابر هم چیده شوند تا معنی آنها با توجه به یکدیگر روشن گردد.
آیه ی فوق که درباره ی «ضلالت و هدایت» سخن میگوید، از این قبیل است و بنابراین، باید معنی کامل این آیه ی شریفه را با توجه به سایر آیات که درباره ی ضلالت و هدایت صحبت میکند به دست آورد.
در این آیه گفته شده: «خداوند هر که را بخواهد هدایت میکند». در آیات دیگری از
قرآن مانند آیه ی ۷۴
سوره مؤمنون گفته شده: «کذلک یضل الله الکافرین؛ این گونه خداوند
کافران را گمراه میسازد.» در آیه ی ۳۴ از سوره مؤمن
چنین میخوانیم: «کذلک یضل الله من هو مسرف مرتاب؛ این گونه خداوند هر
اسراف کار تردیده کنندهای را گمراه میسازد.»
این دو
آیه توضیح میدهند چگونه کسانی توفیق و لطف الهی را از دست داده و از راه مستقیم زندگی و سعادت دور میافتند و ما به توجه به این دو آیه میتوانیم معنی آیه ی مورد بحث را به طور روشن بفهمیم. وقتی دو آیه ی اخیر را پهلوی آیه ی اول میگذاریم، معلوم میشود آنهایی که به مضمون آیه ی اول از هدایت پروردگار محروم میشوند همان گنهکاران و افراد بی ایمان و ستمگرند، نه افراد دیگر.
چنان که باید توجه داشت که بی توفیق شدن و گمراه گشتن افراد آلوده و منحرف امری است کاملا طبیعی،
سعادت هر انسانی بسته به این است که تمام نیروها و استعدادهای مادی و معنوی وجود خود را به طور صحیح پرورش دهد و به اصطلاح به مقام «فعلیت» درآورد.
بهترین راه این پرورش روحی و جسمی و رسیدن به سعادت شایسته ی انسانی، پیروی از دستورات و تعالیمی است که خداوند به وسیله
پیامبران گرامی خود به بشر عرضه داشته است. کسانی که از عمل به این تعالیم و دستورات سرپیچی میکنند و
گنهکار میشوند از رسیدن به سعادت باز میمانند، آنان دیگر شایستگی ندارند که لطف و توفیق الهی شامل حالشان شود و هدایت یابند، آنها استعداد پذیرش توفیق الهی را از دست میدهند و معنی «گمراه شدن آنها در اثر
گناه» که در آیات سابق اشاره شد نیز همین است.
در آیه ی ۷۹
سوره نساء به این حقیقت به شکل دیگری اشاره شده و خداوند چنین فرموده:
«... ما اصابک من حسنة فمن الله و ما اصابک من سیئة فمن نفسک؛ ... (آری،) آنچه از نیکیها به تو میرسد از طرف خداست؛ و آنچه از بدی به تو میرسد، از سوی خود تو است.» در جمله ی دوم تصریح شده که سرچشمه ی هر گونه گمراهی و کنار افتادگی از راه صحیح زندگی و در نتیجه دوری از سعادت مطلوب انسانی، خود انسان و اعمال اوست.
در مورد هدایت الهی که در آیه ی مورد بحث به آن اشاره شده است «و هر که را بخواهد هدایت میکند» نیز مطلب همین طور است، منظور از هدایت همان لطف و توفیق الهی است که شامل حال بندگان خالص میشود؛ این افراد هر روز استعداد و شایستگی خود را برای پذیرش توفیق الهی در اثر عمل به دستورات و تعالیم آسمانی بیش تر میکنند و از آن سهم بیش تری میبرند.
نتیجه این که: «هدایت الهی» به معنی توفیق و کمک او بر کارهای خیر و راههای نیک بختی و سعادت است و آن مخصوص کسانی است که در راه
حق گام بردارند و در این راه مجاهده کنند (و الذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا).
و «
ضلالت» یعنی سلب این توفیق و قطع این کمک الهی، مخصوص گنهکاران و
ستمگران و
مسرفان و افراد بی ایمان است وگرنه خداوند بدون علت نه کسی را هدایت میکند و نه هدایت خود را از کسی دریغ میدارد.
ضلالت در مقابل هدایت است که از آن گاهی به امر عدمی به معنای نیافتن راه و گاهی به امر وجودی به معنای رفتن به غیر راه درست تعبیر میشود.
امام خمینی ضلالت را به معنای
انحراف از راه مستقیم میداند که در امور اعتقادی عدم مطابقت با واقع و امر خیالی و وهمی است که حقیقی در خارج ندارد.
به باور ایشان کسی که به هدایت نرسد و منحرف شود یا به واسطه عدم استعداد و شقاوت خود است یا به سبب عدم اطاعت امر تکلیفی است.
امام خمینی از جمله عوامل ضلالت را شیطان میداند و معتقد است شیطان راهزن طریق هدایت است و اغواگریهای او سبب سقوط انسان به درههای ظلمانی طبیعت میشود.
البته تلاش
شیطان برای اغواگری و ایجاد فتنه و فساد هرگز سبب جبر و قهر انسان نیست؛ بلکه سهم شیطان در گمراه کردن بندگان، در حدّ ایجاد و وسوسه و دعوت به باطل است. زیرا خداوند شیطان را بر اراده انسان مسلط نکرده است. به اعتقاد امام خمینی شیطان دشمنی است که شبانهروز همه وسایل و جدیتهای خود را به کار میگیرد تا انسان را از مسیر حق گمراه کند و ایمان او را بگیرد
و اگر از طریق وسوسه در مبدا و معاد و تردید در آنها، موفق نشد، از طریق عبادت پیش میآید. همچنین از جمله عوامل ضلالت حب دنیا و نفس است زیرا
حب نفس و دنیا، زمینه تدریجی سلطه شیطان و گرفتن ایمان انسان را فراهم میکند. از جمله پیامدهای سوء ضلالت و گمراهی از مسیر حق، مسخ هویت باطنی انسان و حشر او به صورت حیوانات در قیامت است زیرا در آن عالم، صورت و هیئت، تابع قلوب است و ظاهر ظلّ باطل است.
•
سایت اندیشه، برگرفته از مقاله «ضلالت در قرآن»، تاریخ بازبینی۹۴/۱۱/۲۶. •
دانشنامه امام خمینی ، تهران،
موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی ، ۱۴۰۰ شمسی.