صَنَعُوا (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
صَنَعُوا:
(صَنَعُوا إِنَّمَا صَنَعُوا) صَنَعُوا: از مادّه «
صنع» به معناى «ساختن و محكم كردن» است.
به معناى «پرورش يافتن» است.
به مواردی از کاربرد
صَنَعُوا در
قرآن، اشاره میشود:
(وَ أَلْقِ مَا فِي يَمِينِكَ تَلْقَفْ مَا صَنَعُوا إِنَّمَا صَنَعُوا كَيْدُ سَاحِرٍ وَ لَا يُفْلِحُ السَّاحِرُ حَيْثُ أَتَى) (و آنچه را در دست
راست خود دارى بيفكن، تمام آنچه را ساختهاند مىبلعد! آنچه ساختهاند حيله ساحر است و
ساحر هر جا آيد رستگار نخواهد شد.»)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: در اين جمله
موسی (علیهالسلام) مامور مىشود كه عصاى خود را بيفكند تا همه آنچه را كه آنها درست كرده بودند ببلعد و اگر عصا را به آنچه در دست دارى تعبير فرمود براى اين است كه اين تعبير لطيفتر و عميقتر است، چون اشاره به اين دارد كه هيچ چيزى حقيقت ندارد مگر آنچه
خدا مىخواهد و اگر خواست آنچه با دست موسى است عصا باشد عصا مىگردد و اگر خواست
مار باشد مار مىشود و موسى از خود چيزى ندارد.
و اما اينكه چرا از اژدها و مارهاى آنان تعبير ب
(ما صَنَعُوا)- آنچه ساختند كرد براى اين بود كه
جنگ ميان
قدرت مطلق كه دنبالش ارادهاى است كه موجودات در اينكه چه اسمى داشته باشند عصا يا اژدها؟ و چه حقيقتى دارا باشند تابع آن هستند- و ميان اين جادوها كه ساخته و پرداخته بشر عاجز و ناتوان است كيدى باطل بيش نيست، قرار گرفته بود، و معلوم است كه
(كَلِمَةُ اللَّهِ هِيَ الْعُلْيا) و نيز معلوم است كه
(وَ اللَّهُ غالِبٌ عَلى أَمْرِهِ) پس ديگر چه جاى اينكه ترس به خود راه دهد!.
در اين جمله يعنى جمله
(وَ أَلْقِ ما فِي يَمِينِكَ تَلْقَفْ ما صَنَعُوا) بيان مىكند كه موسى (علیهالسلام) از نظر ظاهر نيز غالب خواهد بود هم چنان كه ذيل
آيه غلبه او را از نظر باطن و
حقیقت مىفهماند، چون
باطل حقيقتى ندارد و كسى كه بر
حق باشد سزاوار نيست از غلبه باطل بر حق خود بهراسد.
(إِنَّما صَنَعُوا كَيْدُ ساحِرٍ)- اين جمله تعليل لفظى جمله
(تَلْقَفْ ما صَنَعُوا) است و كلمه ما مصدريه و يا موصوله است و بيان به حسب حقيقت علو و غلبه آن جناب است براى اينكه آنچه آنان دارند كيد ساحران است كه حقيقتى ندارد و آنچه با موسى است
معجزه و حقيقت محض است و معلوم است كه حق غالب است و مغلوب نمىشود.
(أَنِ اقْذِفِيهِ فِي التَّابُوتِ فَاقْذِفِيهِ فِي الْيَمِّ فَلْيُلْقِهِ الْيَمُّ بِالسَّاحِلِ يَأْخُذْهُ عَدُوٌّ لِّي وَ عَدُوٌّ لَّهُ وَ أَلْقَيْتُ عَلَيْكَ مَحَبَّةً مِّنِّي وَ لِتُصْنَعَ عَلَى عَيْنِي) (كه: «او را در صندوقى بيفكن و آن را به
دریا بينداز، تا دريا آن را به
ساحل افكند؛ تا كسى كه هم دشمن من و هم دشمن اوست، آن را برگيرد.» و من محبّتى از خودم بر تو افكندم، تا تحت مراقبت من پرورش يابى.)
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان میفرماید: ظاهر سياق اين است كه اين قسمت از داستان تا جمله
(وَ لا تَحْزَنَ) فصل دوم و متمم فصل سابق است و مجموع اين دو فصل بيان همان منتى است كه جمله
(وَ لَقَدْ مَنَنَّا عَلَيْكَ مَرَّةً أُخْرى) به آن اشاره مىكرد.
فصل اول، وحى به مادر موسى و داستان در صندوق نهادن و به دريا انداختن آن و رسيدنش به دست
فرعون كه دشمن خدا و دشمن خود او بود را حكايت كرد
و فصل دوم محبوب شدن موسى در دل فرعون را نقل مىكند، كه ما اين محبت را در دل او انداختيم تا از كشتن موسى صرفنظر نموده، دوباره موسى به مادرش برگردد و در دامن او قرار گيرد و ديدگان او روشن شود و غمگين نگردد و اين سرنوشت را
خدای تعالی به او وعده داده بود، هم چنان كه در
سوره قصص به آن وعده تصريح نموده، فرموده است
(فَرَدَدْناهُ إِلى أُمِّهِ كَيْ تَقَرَّ عَيْنُها وَ لا تَحْزَنَ وَ لِتَعْلَمَ أَنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ) و لازمه اين معنا اين است كه جمله
(وَ أَلْقَيْتُ عَلَيْكَ ...)، عطف باشد بر جمله
(أَوْحَيْنا إِلى أُمِّكَ) و معناى القاى
محبت بر او، اين است كه خداوند او را طورى قرار داده بود كه هر كس او را مىديد دوستش مىداشت و قلبش را به سوى موسى جذب مىكرد، پس در كلام استعارهاى تخييليه به كار رفته است و اگر محبت را نكره آورد و فرمود محبتى بر تو افكندم براى اين بود كه به عظمت و فخامت و عجيب بودن آن اشاره كند. و لام در
وَ لِتُصْنَعَ عَلى عَيْنِي لام غرض است و جمله مذكور عطف بر اغراضى است كه تقدير گرفته شده و تقدير آن اين است كه ما محبت را بر تو افكنديم براى امورى چنين و چنان و براى اينكه فرعون زير نظر من به تو احسان كند، زيرا من با تو و مراقب حال توام و به خاطر آن مزيد عنايت و شفقتى كه به تو دارم از تو غافل نمىشوم و چه بسا گفته باشند مراد از جمله
(وَ لِتُصْنَعَ عَلى عَيْنِي) احسان به او باشد، كه به مادرش برگردانيده و تربيتش را در دامن مادر قرار داد.
هر چه باشد لسان
آيه، لسان كمال عنايت و شفقت است و مناسب با آن اين است كه سياق را سياق تكلم وحده كنند و به همين جهت از سياق سابق كه تكلم با غير ما بود به تكلم وحده (من) عدول فرمود.
(إِذْ تَمْشِي أُخْتُكَ فَتَقُولُ هَلْ أَدُلُّكُمْ عَلى مَنْ يَكْفُلُهُ فَرَجَعْناكَ إِلى أُمِّكَ كَيْ تَقَرَّ عَيْنُها وَ لا تَحْزَنَ)- ظرف اذ - به طورى كه سياق مىرساند- متعلق است به جمله
(وَ لِتُصْنَعَ) و معنايش اين است كه من محبتى از ناحيه خودم بر تو افكندم تا هر كس تو را مىبيند براى اين منظور دوست بدارد و نيز براى اينكه در مرئى و منظر من و در تحت مراقبتم به تو
احسان شود، آن وقتى كه خواهرت آمد و شد مىكرد تا خبرى از تو به دست آورد و بداند با تو چه معاملهاى مىكنند، ديد كاركنان فرعون در جستجوى دايهاى هستند تا تو را شير دهد، خواهرت خود را در معرض پاسخ قرار داده به ايشان مىگويد- و اگر فرمود مىگويد و نفرمود گفت براى اين بود كه حال گذشته را حكايت كند- آيا مىخواهيد شما را راهنمايى كنم به زنى كه او را كفيل شود، هم شير دهد و هم
حضانت كند؟ بدين وسيله تو را به مادرت برگردانديم تا خوشحال شود و اندوهناک نگردد.
(دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان:
)
چنان كه در
آيه خطاب به موسى (علیهالسلام) آمده است:
«آنچه در دست دارى بيفكن كه تمام آنچه را كه آنها ساختهاند مىبلعد...»
(تَلْقَفْ مٰا صَنَعُوا) و باز در
سوره طه،
آيه ۳۹ راجع به موسى (علیهالسلام) مىخوانيم:
«او را در صندوقى بيفكن و آن صندوق را به دريا بينداز تا دريا آن را به ساحل بيفكند و دشمن من و دشمن او آن را بگيرد و من محبتى از خودم بر تو افكندم تا در برابر ديدگان (علم) من پرورش يابى»
(وَ لِتُصْنَعَ عَلىٰ عَيْنِي)
در اين
آيه خداوند به يكى ديگر از فصول زندگانى موسى (علیهالسلام) اشاره مىكند كه مربوط به دوران كودكى او و نجات اعجاز آميزش از چنگال خشم فرعونيان است.
گرچه بعضى از مفسران جمله
(وَ لِتُصْنَعَ عَلىٰ عَيْنِي) را محدود به مسئله دوران شير خوارگى موسى و مانند آن دانستهاند، ولى پيداست كه اين جمله معنى وسيعى دارد و هرگونه پرورش و تربيت و ساخته شدن موسى (علیهالسلام) را براى حمل پرچم رسالت با عنايت خاص پروردگار شامل مىشود.
•
شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «صَنَعُوا»، ج۲، ص۶۳۶.