صُنْع (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
صُنْع (به ضم صاد و سکون نون) از
واژگان نهج البلاغه به معنای عمل است.
حضرت علی (علیهالسلام) درباره
خداوند متعال و اوصاف
متقین و ... از این واژه استفاده نموده است.
صُنْع به معنای عمل آمده است. «الصنع: العمل»
راغب اصفهانی جودت عمل گفته است. هر صنع فعل است هر فعل صنع نیست.
طبرسی معتقد است: صنع و عمل هر دو یکی است، به قولی صنع جودت را در بر گرفته است.
• امام (صلواتاللهعلیه) در
خطبه متقین فرموده است:
«أَمَا وَاللهِ لَقَدْ كُنْتُ أَخَافُهَا عَلَيْهِ. ثُمَّ قَالَ: هكَذَا تَصْنَعُ الْمَوَاعِظُ البَالِغَةُ بِأَهْلِهَا» «به خدا قسم از این پیشامد برایش میترسیدم آیا موعظههای رسا این چنین اثر میگذارد.» این سخن هنگامی بود که
همّام از شنیدن کلام حضرت صیحه کشید و قالب تهی کرد.
• امام (صلواتاللهعلیه) درباره
قدرت و
خلقت خداوند فرموده است:
«وَأَقَامَ مِنْ شَوَاهِدِ الْبَيِّنَاتِ عَلَى لَطِيفِ صَنْعَتِهِ، وَعَظِيمِ قُدْرَتِهِ» « بر لطافت مصنوع خویش و بزرگی قدرتش دلائل اقامه فرموده است.»
«صنعت» مصدر و نیز به معنی مصنوع است. «الصنعة: عمل الصانع»
• امام (صلواتاللهعلیه) درباره نعمت الهی فرموده است:
«قَدْ تَكَامَلَتْ مِنَ اللهِ فِيكُمُ الصَّنَائِعُ» (گويا مىبينيم در پرتو خاندان
پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) نعمتهاى خدا بر شما تمام شده.)
منظور احسانهای خداست.
جمع آن صناعات آید صنایع جمع صنیع به معنی
احسان است.
• امام (صلواتاللهعلیه) در نامه به
معاویه فرموده است:
«فَدَعْ عَنْكَ مَنْ مَالَتْ بِه الرَّمِيَّةُ، فَإِنَّا صَنَائِعُ رَبِّنَا، وَالنَّاسُ بَعْدُ صَنَائِعُ لَنَا. لَمْ يَمْنَعْنَا قَدِيمُ عِزِّنَا وَلاَ عَادِيُّ طَوْلِنَا عَلَى قَوْمِكَ أَنْ خَلَطْنَاكُمْ بَأَنفُسِنَا»«خودت را با ما مقایسه نکن و دیگران را نیز با ما مقایسه نکن) از خود دور کن کسی را که شکار او را منحرف کرده است ما احسانها و ساختهها و تربیتشدگان خدائیم، بعداً مردمان ساخته و احسان تربیت شده ما هستند، اینکه با شما مخالطه کردهایم، این کار از عزّت قدیم ما مانع نشده است.» «قدیم» مفعول «یمنع» و «ان خلطناکم» فاعل آن است.
محمد عبده در تفسیر آن آورده است: آل نبی احسان
خدا و مردم اسیران
فضل و
کرم آنها هستند،
ابن میثم میگوید: این تنبیه است بر افضل بودن آنها از آن جهت که خداوند آنها را به
نعمت رسالت و شرافت اختصاص داده و این فضیلت و شرف به واسطه آنها به مردم رسیده است.
ابن ابیالحدید گوید: این کلام بزرگی است بالاتر از دیگر کلامها و معنایش بالاتر است بر دیگر معانی ... میفرماید: کسی را بر ما نعمتی و منّتی نیست بلکه خدا به ما
نعمت داده و در این کار میان او و ما واسطهای نیست ولی مردم همه تربیت شده ما هستند، ما میان خدا و آنها واسطه هستیم. این مقام بس بزرگی است ظاهرش همان است که شنیدی باطنش آنکه: آنها بندگان خدا و مردم بندگان آنها هستند: «انّهم عبید الله و الناس عبید لهم»
(آنکه خدا مربّی ما و ما مربّی مردم هستیم، منظور از بندگان بردگان است.)
• امام (صلواتاللهعلیه) درباره منافقان فرموده است:
«مُتَصَنِّعٌ بِالاِْسْلاَمِ» «منافقی که
اسلام را به خود بسته و
مسلمان نیست.» «تصنّع» یعنی تکلّف و دعای دروغ.
این ماده موارد زیادی در «
نهج البلاغه» آمده است. مانند:
«ثُمَّ إِنَّ هذَا الاْسْلاَمَ دِينُ اللهِ الَّذِي اصْطَفَاهُ لِنَفْسهِ، وَاصْطَنَعَهُ عَلى عَيْنِهِ» (سپس اسلام آيينى است كه خداوند براى خويشتن انتخاب فرموده و آن را با ديد
علم خويش آماده ساخته.)
قرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «صنع»، ج۲، ص۶۴۸.