• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

صله رحم (اخلاق)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



مقالات مشابه: صله رحم (علوم دیگر).
مقالات مرتبط: صله رحم (مقالات مرتبط).

‌صله رحم ، یکی از سفارشات موکد دین اسلام است. «صله» در لغت به معنای احسان و دوستی آمده است و مراد از «رَحِم» خویشاوندان و بستگان می‌باشد. در اهمیت صله رحم همین بس که پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم)، همه انسان‌ها را به صله رحم سفارش کرده است.



گاهى بیان می‌شود که صدقه از اجل معلّق جلوگیرى می‌کند و عمر آدمى را زیاد می‌نماید و گاهی هم گفته می‌شود که صله رحم باعث عمر طولانى می‌شود. در این‌گونه موارد مکانیزم دقیق اضافه شدن عمر برای ما معلوم نیست؛ شناخت دقیق آن مربوط به علم و اراده خداوند است؛ خداوند می‌تواند با روش‌های گوناگون به عمر افراد بیفزاید. به عنوان نمونه از وقوع تصادفی که برای او مقدر شده بود، جلوگیری کند یا ممکن است در صله رحم با دیدن و ملاقات فامیل انرژی مثبت به انسان وارد شود و این انرژی باعث نشاط و انبساط روحی شده و همین امر باعث طولانی شدن عمر گردد.


صله‌رحم از دو واژه صله و رحم تشکیل شده است که معنای لغوی صله از ماده «وصل» به معنای پیوستن بوده و پیوند کردن دو چیز را می‌گویند.
[۱] دهخدا، علی‌اکبر، لغت‌نامه دهخدا، ج۷، ص۱۰۵۱۹.
معنای لغوی رحم، زهدان به معنی جای کودک در شکم مادر را گویند.
[۲] دهخدا، علی‌اکبر، لغت‌نامه دهخدا، ج۱۴، ص۲۰۵۷۲.

«صله» در لغت به معنای احسان و دوستی آمده است و مراد از «رَحِم» خویشاوندان و بستگان می‌باشد.
[۳] عمید، حسن، فرهنگ عمید.
در اصطلاح، صله رحم محبت و سلوک داشتن با خویشان و نزدیکان است.
واژه رحم، در صله رحم استعاره برای قرابت و خویشاوندی است؛ چراکه آن‌ها از یک رحم متولد شده‌اند و مراد از رحم یعنی نسبت شناخته شده بین آن دو وجود داشته باشد؛ هر چند نسبت دوری با هم داشته باشند. معنای اصطلاحی صله رحم، اتحاد خویشاوندان و اقوام و دیدار خویشاوندان
[۵] دهخدا، علی‌اکبر، لغت‌نامه دهخدا، ج۷، ص۱۰۵۱۹.
است.


در شرع مقدّس اسلام و آیات و روایات، معنای خاصی برای رحم ذکر نشده است. از اینجا می‌فهمیم که این کلمه نیز مانند سایر کلمات، حمل بر معنای عرفی متداول می‌شود.
شاید رحم به معنای خویشاوندانی باشد که از طرف پدر و مادر و نیز فرزندان به یکدیگر وابسته باشند، هر چند که این وابستگی به چند واسطه باشد.
عروة بن یزید از امام صادق (علیه‌السّلام) درباره تفسیر آیه «وَ الذینَ یَصلونَ ما اَمرَ اللهُ بهِ اَن یُوصلَ؛ و آنان که آنچه را خدا به پیوستن آن فرمان داده، پیوند می‌دهند.» پرسید. آن حضرت پاسخ داد:
مراد از کسانی که خداوند پیوستن به آنان را فرمان داده، خویشاوندان توست.
بنابراین، صله رحم، پیوند با تمام خویشان می‌باشد، بدیهی است که خویشاوند هر قدر به انسان نزدیک‌تر باشد. وظیفه او در حفظ پیوند، شدیدتر و لازم‌تر است.


در اهمیت صله رحم همین بس که پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم)، همه انسان‌ها را به صله رحم سفارش کرده است؛ هر چند که در این مسیر سختی‌های فراوانی ببینند و راه‌شان از یکدیگر بسیار دور باشد. هم‌چنین صله رحم را بخشی از دین دانسته و فرموده‌اند که هر کس آن را به‌ جا نیاورد دین او ناقص است. جابر از حضرت باقر (علیه‌السلام) روایت کرده که رسول خدا (صلي‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم) فرمود‌ه‌اند:
«به حاضر و غایب امتم و به کسانی که در پشت مردان و رحم زنان هستند (آن‌هایی که هنوز به دنیا نیامده‌اند) تا روز قیامت سفارش می‌کنم که صله رحم را به جا آورند، اگر چه راهشان به سوی هم‌دیگر یک سال فاصله داشته باشد؛ زیرا صله رحم از دین است».


یکی از افتخارات بزرگ برای انسان این است که شهید از دنیا برود و هر کس در طول زندگانی خویش یک‌بار می‌تواند شهید شود و حال آن‌که ثواب شخصی که صله رحم را به جا می‌آورد، علاوه بر اجر صد شهید، ثواب‌های دیگری نیز شامل حال او می‌شود. پیامبر اکرم (صلي‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم) می‌فرمایند: «هرکس به سوی خویشاوندانش با جان و مالش قدم بردارد تا صله رحم را به جا آورد، خداوند عزوجل به وی اجر صد شهید عطا می‌کند و برای هر قدمی که بر می‌دارد، خداوند چهل هزار حسنه می‌نویسد و چهل هزار گناه از وی پاک می‌کند و چهل هزار درجه بالا می‌برد و گویا خداوند را در حال صبر، صد سال عبادت کرده که عبادتش پذیرفته شده است».


این تفکر که صله رحم حتماً باید با غذا همراه باشد - اگر نباشد آبروریزی است- کاملا اشتباه است. دین مقدس اسلام دایره صله رحم را خیلی وسیع‌تر و ساده‌تر از این‌ها به ما بیان کرده است. مخصوصاً امروزه که با یک تلفن کردن یا فرستادن پیامک از حال هم‌دیگر می‌توانیم آگاه شویم.
امام صادق (علیه‌السلام) می‌فرمایند: «همانا صله رحم و نیکی کردن، حساب را آسان ساخته، از گناه نگاه می‌دارد. پس صله رحم کرده، به برادرانتان نیکی کنید، اگرچه به سلامی نیکو و جواب سلام دادن باشد.» در جایی دیگر می‌فرمایند: «صله رحم کن، اگر جه با شربت آبی باشد».
این روایت شریف، ساده برگزار کردن صله رحم را به ما سفارش می‌کند؛ چراکه هر چه دید و بازدیدها ساده‌تر و بدون تشریفات باشد، همان اندازه میهمانی‌ها بیشتر می‌شود و صفا و صمیمیت را به ارمغان می‌آورد.


برای صله رحم آثار دنیوی و اخروی ذکر شده است:

۷.۱ - طول عمر انسان

شخصی به نام مَیسِر از امام باقر یا امام صادق (علیهما‌السّلام) نقل کرده که آن حضرت فرمود:
‌ای مَیسِر گمان می‌کنم به خویشان خود نیکی می‌کنی؟ گفتم: آری فدایت شوم! من در نوجوانی در بازار کار می‌کردم و دو درهم مزد می‌گرفتم، یک درهم آن را به عمّه‌ام و درهم دیگر را به خاله‌ام می‌دادم. آن‌گاه امام فرمود: به خدا سوگند تاکنون دوبار مرگت فرا رسیده، ولی به خاطر صله رحم به تاخیر افتاده است.»
یکی از فواید دنیوی صله رحم این است که خداوند به خاطر این کار، عمر انسان را زیاد می‌کند و دچار مرگ ناگهانی نمی‌شود. از محمد عبیدالله روایت شده که حضرت رضا (علیه‌السلام) می‌فرمایند: «مردی از عمرش ۳ سال مانده بود. وی صله رحم می‌کند و خداوند آن را به سی‌سال تبدیل می‌کند، که خداوند هر چه خواهد می‌کند».

۷.۱.۱ - انواع اجل

در متون اسلامی به دوگونه اجل اشاره شده است. قرآن کریم می‌فرماید: «'ثُمَّ قَضى‌ أَجَلًا وَ أَجَلٌ مُسَمًّى عِنْدَهُ‌»؛ سپس مدتی مقرر داشت و اجل حتمی نزد اوست؛ یعنی انسان یک اجل مبهم دارد (نکره (اجلا) ابهام را افاده می‌کند.) و یک اجل مسمی و متعین، که در نزد خداست و در او تغییری حاصل نمی‌شود. شاهدش، کلمه «عنده» است. از طرف دیگر «ما عندالله باق»؛ «آن‌چه نزد خداست، باقی و ثابت است». و این همان اجل محتوم است که در قرآن بدان اشاره شده است: «... هنگامی که اجل آنها فرا رسد، (و فرمان مجازات یا مرگشان صادر شود،) نه ساعتی تأخیر می‌کنند، و نه پیشی می‌گیرند».
اگر این مطالب را به آیه دیگری که می‌فرماید: «خداوند هرچه را بخواهد، محو، و هرچه را بخواهد، اثبات می‌کند؛ و "ام الکتاب" (لوح محفوظ) نزد او است!»، ضمیمه کنیم، به دست می‌آوریم که اجل مسمی، همان چیزی است که در «ام الکتاب» نهاده شده و غیر مسمی همان است که در «لوح محو و اثبات» نوشته شده است.

۷.۱.۲ - انطباق بر حوادث ثابت

«ام الکتاب» قابل انطباق بر حوادث ثابت در عین است؛ یعنی حوادث از جهت استنادش به اسباب عامه‌ای که از تأثیر، تخلف نمی‌ورزد، و «لوح محو و اثبات»، قابل انطباق است بر حوادث از جهت استنادش به اسباب ناقصه‌ای که چه‌بسا آن را «مقتضیات» می‌نامیم که ممکن است با موانعی همراه گردند و از تأثیر باز داشته شوند؛ لذا گاهی اجل مسمی و غیر مسمی با هم موافق‌اند و گاهی مخالف و آن اجلی که واقع می‌شود، اجل مسمی است.
به هر حال، اجل معلق این قابلیت را دارد که به تأخیر بیفتد، و در اثر موانعی از تأثیر باز داشته شود؛ لذا اگر در روایاتی مشاهده می‌کنیم که می‌فرمایند با انجام فلان کار و عمل، عمر آدمی زیاد می‌شود، اشاره بدین نکته دارند که عمل مذکور، مانعی برای تحقق اجل معلق است.
در روایتی می‌خوانیم: «مردمی که به واسطه کارهای خوبشان زندگی می‌کنند، بیش‌تر از کسانی هستند که به عمر طبیعی‌شان زندگی می‌کنند و مردمی که به واسطه گناهانشان می‌میرند، بیش‌تر از کسانی هستند که به اجلشان می‌میرند».

۷.۲ - جلوگیری از اجل معلق

گاهی بیان می‌شود که صدقه از اجل معلق جلوگیری می‌کند و عمر آدمی را زیاد می‌نماید و گاهی هم گفته می‌شود که صله رحم باعث عمر طولانی می‌شود.
در این‌گونه موارد مکانیزم دقیق اضافه شدن عمر برای ما معلوم نیست؛ شناخت دقیق آن مربوط به علم و اراده خداوند است؛ خداوند می‌تواند با روش‌های گوناگون به عمر افراد بیفزاید. به عنوان نمونه از وقوع تصادفی که برای او مقدر شده بود، جلوگیری کند یا ممکن است در صله رحم با دیدن و ملاقات فامیل، انرژی مثبت به انسان وارد شود و این انرژی باعث نشاط و انبساط روحی شده و همین امر باعث طولانی شدن عمر گردد.

۷.۳ - دفع بلا و زیاد شدن دارایی

حضرت سجاد (علیه‌السّلام) فرمود:
هر کس دوست دارد، خدا عمرش را طولانی و روزی‌اش را افزایش دهد، باید صله رحم کند.
اگر بخواهیم از بلاهای فردی و اجتماعی در امان باشیم و در تیررس انواع بلاها قرار نگیریم یکی از بهترین راه‌ها همان صله رحم است. حضرت امام باقر (علیه‌السلام) می‌فرمایند: «صله رحم اعمال را پاک، اموال را بسیار، بلاها را بر طرف می‌کند و حساب را آسان کرده و اجل را عقب می‌اندازد».

۷.۴ - آبادی شهرها

امام صادق (علیه‌السّلام) فرمود:
صله رحم و خوشرفتاری با همسایه شهرها را آباد می‌کند.

۷.۵ - حسن خلق

امام صادق (علیه‌السّلام) فرمود:
رسیدگی به خویشان، اخلاق را نیکو می‌کند.

۷.۶ - نیکویی اخلاق و پاکی جان

صله رحم باعث از بین رفتن کینه‌ها می‌گردد؛ چراکه از نزدیک هم‌دیگر را می‌بینیم و حس می‌کنیم و با هم رابطه برقرار می‌کنیم و این ارتباط، رفتارمان را نیکو جلوه می‌دهد و در سخن گفتن‌هاست که گره‌های سوءظن و کینه باز می‌شود و جایش را صفا و صمیمیت پر می‌کند. حضرت امام صادق (علیه‌السلام) می‌فرمایند: «صله رحم اخلاق را نیکو، دست را بخشنده، جان را پاکیزه، روزی را افزون کرده و اجل را عقب می‌اندازد».

۷.۷ - مرگ نیکو و راحتی حساب

اگر انسان بخواهد با نیکویی و خوبی از دنیا برود یکی از راه‌هایش صله رحم است. چرا که صله رحم انسان را از انواع بد مردن و دچار شدن به انواع بیماری‌های خطرناک و مرگ ناگهانی نجات می‌دهد و باعث می‌شود تا انسان در آخرت هم حسابش راحت باشد.
امام صادق (علیه‌السلام) می‌فرمایند: «صله رحم، حساب‌رسی را در قیامت آسان می‌کند و انسان را از بد مردن باز می‌دارد».


برای صله رحم آدابی ذکر شده است:

۸.۱ - سلام دادن

اولین و مهم‌ترین آداب دید و بازدید، سلام دادن است؛ چراکه سلام یکی از نام‌های خداوند متعال است و با سلام کردن رحمت الهی نازل می‌شود.
حضرت رسول اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) می‌فرمایند: هر گاه به هم برخوردید، با سلام کردن و دست دادن دیدار کنید و چون جدا شدید، با آمرزش‌خواهی از هم جدا شوید.


۸.۲ - دست دادن

دین مقدس اسلام سفارش کرده است وقتی که همدیگر را ملاقات می‌کنید دست بدهید؛ زیرا تاریکی کینه را از بین می‌برد و باعث آمرزش گناهان می‌شود. حضرت رسول اکرم (صلي‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم) می‌فرمایند: «با یکدیگر دست دهید؛ زیرا دست دادن کینه و کدورت را از بین می‌برد».
لازم به ذکر است که دست دادن با کسانی که محرم هستند سفارش شده و در دید و بازدیدها و مهمانی‌ها با کسانی که نامحرم هستند نباید دست داد هر چند که از خویشاوندان باشند؛ چراکه مورد نهی شارع مقدس قرار گرفته است.

۸.۳ - معانقه

معانقه غیر از روبوسی است و شارع مقدس ما را به این موضوع سفارش کرده است. امام محمدباقر (علیه‌السلام) می‌فرمایند: «هر مومنی برای دیدن برادر خود برود خداوند برای هر گامی که بر می‌دارد یک ثواب می‌نویسد و یک گناه از او پاک می‌شود و یک درجه بالا برده می‌شود و چون در خانه‌اش را بکوبد، درهای آسمان به رویش گشوده گردد و چون با هم دست دهند و معانقه کنند (یکدیگر را در آغوش بگیرند) خدا رویش را به آن‌ها کند».


بنای اسلام بر اساس مهر و محبت است. لذا شارع مقدس به ما این اجازه را نداده که با خویشاوندان خود قطع رابطه کنیم؛ هرچند آنها با ما سنگین رفتار کنند.
عبدالله بن سنان می‌گوید به حضرت صادق (علیه‌السلام) عرض کردم: من پسر عمویی دارم که هرچه با او می‌پیوندم، از من می‌برد. تصمیم گرفته‌ام که اگر بار دیگر از من ببرد من هم از او ببرم. آیا شما اجازه می‌فرمایید؟ حضرت فرمودند: اگر تو با او بپیوندی و او از تو ببرد، خداوند با هر دو شما خواهد پیوست؛ ولی اگر تو از او ببری و او از تو ببرد، خداوند از هر دوی شما خواهد برید.


اکنون پی‌آمدهای قطع رابطه را بیان می‌کنیم:

۱۰.۱ - لعنت پیامبر

شقاوت از این بیشتر که پیامبر مهربانی‌ها کسی را لعن کند و کسی که مورد لعن پیامبر واقع شود قطعاً از رحمت الهی بی‌نصیب خواهد ماند. رسول اکرم (صلي‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم) می‌فرمایند:
«ملعون است، ملعون است کسی که قطع رحم کند».

۱۰.۲ - خشم خداوند

«فردی محضر پیامبر اکرم (صلي‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم) آمد و پرسید: مبغوض‌ترین عمل‌ها نزد خداوند کدام است؟ حضرت فرمود: مشرک بودن به خداوند. آن مرد پرسید: بعد از آن کدام عمل است؟ حضرت جواب دادند: کسی که با خویشاوندن خویش قطع رابطه کند...»
این روایت هشدار بزرگی است برای کسانی که با خویشاوندانش قطع رابطه کردند.

۱۰.۳ - احساس نکردن بوی بهشت

هر کس قطع رحم کند علاوه بر آن‌که داخل بهشت نمی‌شود، حتی بویش را نیز احساس نمی‌کند و این یکی از بزرگ‌ترین خطرهاست که انسان را تهدید می‌کند.
امام صادق (علیه‌السلام) می‌فرمایند: «خداوند بهشت را آفرید، آن‌گاه آن را پاکیزه کرد و بویش را معطر کرد و همانا بوی بهشت از فاصله دو هزار سال به مشام می رسد و کسی عاق والدین و قاطع رحم باشد، بوی بهشت را احساس نمی‌کند».


قطع رحم و ترک رسیدگی به خویشان و بستگان در اسلام سخت مورد نکوهش قرار گرفته است و هر مسلمانی به شدت باید از آن پرهیز کند. خداوند تعالی کسانی را که با خویشاوندان خود قطع رابطه می‌کنند، در سه جای قرآن مورد لعن و نفرین قرار داده است. از جمله می‌فرماید:
اگر از فرمان خدا رویگردان شوید، آیا جز این انتظار می‌رود که در زمین فساد کنید و قطع رحم نمایید؟ آنها کسانی هستند که خداوند آنان را لعنت کرده است.
امام صادق (علیه‌السّلام) از جدش امام سجاد (علیه‌السّلام) نقل می‌کند که فرمود:
«... اِیّاکَ وَ مصاحَبَةَ القاطِعِ لرَحِمِهِ فَانَّهُ وَجَدتُهُ مَلْعوناً فی کتابِ اللهِ فی ثَلاثِ مَواضعَ؛
از معاشرت و دوستی با کسی که با بستگان خود قطع رحم کرده بپرهیز، زیرا چنین کسی را در سه جای کتاب خدا (قرآن) مورد لعن و نفرین یافته‌ام.
در جای دیگر می‌فرماید: به خدا پناه می‌بریم از گناها‌نی که مایه تسریع نابودی است، مرگ‌ها را نزدیک و شهرها را از ساکنین، خالی می‌سازد و آن گناهان، قطع رحم، آزردن پدر و مادر و ترک احسان و نیکی (به آنان) است.


اسلام تحکیم پیوندهای خویشاوندی و استحکام روابط خانوادگی را به شدت مورد تاکید و توجه قرار داده و صله رحم و رسیدگی به بستگان را به عنوان یک ارزش الهی واجب کرده است و خدای متعال آن را در ردیف پرستش خویش قرار داده، می‌فرماید:
«وَ اعبُدوا اللهَ وَ لاتُشرکُوا بِهِ شَیْئاً وَ بالوالِدینِ احساناً و بِذِی القُربی...؛ خدا را بپرستید و هیچ چیز را شریک او قرار ندهید و به پدر و مادر و خویشان نیکی کنید.»
در جای دیگر می‌فرماید:
«و اتَّقوا اللهَ الَّذی تَسائَلونَ بِهِ‌ و الاَرحامَ انَّ اللهَ کانَ عَلیکُمْ رَقیباً؛ بترسید از آن خدایی که به نام او از یکدیگر درخواست می‌کنید؛ و درباره ارحام کوتاهی نکنید، همانا خداوند مراقب شماست.»
امیرمؤمنان (علیه‌السّلام) نیز به فرزندش چنین سفارش می‌کند:
«اَکرم عَشیرتَکَ، فَاِنَّهم جَناحُکَ الّذی بهِ تَطیرُ، وَ‌ اَصْلُکَ الّذی اِلیهِ تَصیرُ، وَ‌ یَدُکَ الَّتی بِها تَصوُلُ؛ خویشانت را گرامی بدار، زیرا آنان بال و پَرِ تو هستند که با آنان پرواز می‌کنی و اصل و ریشه تو می‌باشند که به ایشان باز می‌گردی و دست (یاور) تو هستند که با آنها (به دشمن) حمله می‌کنی (و پیروز می‌شوی).»
این همه تاکید و سفارش نسبت به صله رحم در قرآن و احادیث، بیانگر ضرورت و نقش حیاتی آن است. در منابع فقهی ما نیز چنین آمده است: «صله رحم مطلقا واجب است هر چند که خویشاوندان انسان مرتد یا کافر باشند.»
[۴۳] خمینی، سید روح‌الله، استفتاات از محضر امام خمینی، ج۱، ص۴۸۷.
به عبارت دیگر کفر و فسق سبب سقوط حق خویشاوندی نمی‌شود، بلکه صله رحم در این‌گونه موارد نیز امری پسندیده است و چه بسا موجب هدایت و نجات آنها از گمراهی شود.
راوی می‌گوید: به امام صادق (علیه‌السّلام) عرض کردم: «کسانی با من خویشاوندی دارند، اما با من هم عقیده نیستند، آیا برای آنان بر عهده‌ام حقی است؟ فرمود:
بلی؛ حق خویشاوندی را چیزی قطع نمی‌کند و اگر با تو هم عقیده باشند، برای آنان دو حق است؛ یکی حق خویشاوندی و دیگری حق اسلام.


برخی از روش‌های صله رحم و حمایت از خویشاوندان عبارتند از:

۱۳.۱ - کمک جانی

می‌توان گفت که بزرگ‌ترین مرتبه صله رحم، رسیدگی جانی به خویشان است و آن در جایی است که جان یکی از بستگان در خطر باشد که در این صورت وی باید تا پای جان بایستد و از خویشاوندان خود ـ در چارچوب اسلام و معیارهای مکتبی ـ دفاع کند، تا ضرر را از او دفع نمایند. رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمود:
هر کس با جان و مالش، صله رحم کند، خدای متعال اجر صد شهید به او می‌دهد.

۱۳.۲ - کمک مالی

اگر در مواردی میان بستگان انسان افراد نیازمند وجود دارد، رسیدگی مالی به ایشان لازم است. این‌گونه مسائل ریشه در فطرت انسان دارد و اسلام نسبت به آن تاکید فراوانی دارد، تا آنجا که قرآن کمک به بستگان را جزء حقوق مالی محسوب می‌کند و آنجا که سخن از کمک اقوام به میان آمده، آن را به عنوان یک حق واجب ذکر کرده، می‌فرماید:
«و آتِ ذَالقربی حقَّهُ و المِسکینَ؛ حقوق خویشاوندان و مسکین را ادا کن.
امیرمؤمنان علی (علیه‌السّلام) نیز می‌فرماید:
«فَمَنْ اَتاهُ اللهُ مالاً فَلْیَصِله بِه قَرابَتَهُ؛ کسی که از سوی خدا ثروتی به دست آورد، باید بستگان خویش را به وسیله آن دستگیری کند.

۱۳.۳ - کمک فکری

رسیدگی فکری در جایی است که یکی از بستگان انسان برای هدایت شدن نیاز به راهنمایی دارد. به عنوان مثال: یکی از اقوام انسان اهل نماز و روزه نیست، اگر نزد او رفتن و راهنمایی کردن، از فضیلت نماز و روزه سخن گفتن و ترساندن از پیامدهای ترک نماز و روزه در او مؤثر می‌شود، بر انسان لازم است که نزدش رفته و به او کمک فکری کند که امر به معروف و نهی از منکر است. به استفتایی در این زمینه توجه فرمایید:
«آیا انسان می‌تواند از نظر شرعی با خویشاوندانی که بی‌تقوا و بینماز و ضد انقلابند از قبیل پدر، مادر، خواهر و غیره قطع رحم نماید؟
جواب: قطع رحم جایز نیست، ولی باید آنها را با مراعات موازین امر به معروف و نهی از منکر کند.»
[۴۸] خمینی، سید روح‌الله، استفتاآت، ج۱، ص۴۸۸.


۱۳.۴ - کمک عاطفی

شاید برخی تصورکنند که اصرار و تاکید اسلام درباره صله رحم برای افرادی است که تمکّن مالی دارند و اشخاصی که از نظر مالی در تنگنا هستند و توان رسیدگی به دیگران را ندارند، برایشان لازم نیست. این تصور نادرستی است، زیرا هدف از صله رحم برقرار کردن ارتباط و پیوند عاطفی با خویشاوندان است و این ارتباط از راه‌های گوناگونی امکان پذیر است. گاهی رفتن به منازل خویشان، سلام و احوالپرسی، تلفن زدن و نامه نوشتن، محبت ایجاد می‌کند و سبب دلجویی از خویشان می‌شود.
به فرموده امیر مؤمنان (علیه‌السّلام) : «صِلُوا اَرْحامَکُم وَ لَو بِالتَّسلیمِ؛ با بستگان خود صله رحم کنید، گرچه با سلام کردن (به آنان) باشد.
امام صادق (علیه‌السّلام) نیز می‌فرماید:
پیوند میان برادران آن‌گاه که پیش هم هستند، دیدار همدیگر است و در مسافرت‌ نامه نوشتن به یکدیگر.
گاهی نیز شرکت در غم و شادی خویشان از موارد صله رحم است؛ شرکت در مراسم تشییع جنازه و مجالس ترحیم و دلجویی از بازماندگان آنان، و نیز شرکت در مجالس جشن و سرور آنان، رسیدگی عاطفی محسوب می‌شود که در تقویت و تحکیم رابطه خویشاوندی نقش مؤثری دارد.

۱۳.۵ - ترک آزار

یکی از بهترین روش‌های صله رحم با خویشاوندان، ترک اذیت و آزار آنان است. بدین معنا پرهیز از غیبت، تهمت، زخم زبان و شماتت آنان، دخالت نکردن در زندگی آنها به عناوین مختلف، عیبجویی نکردن از آنان و... از بهترین موارد صله رحم است. اگر کسی نمی‌تواند به بستگان خود کمک مالی کند، لااقل باید زمینه اذیّت و آزار آنان را فراهم نکند.
امام صادق (علیه‌السّلام) در این‌باره می‌فرماید:
بهترین چیزی که به آن صله رحم می‌شود، خودداری کردن از اذیت و آزار آنان است.
[۵۱] کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۲، ص۱۵۱.



۱. دهخدا، علی‌اکبر، لغت‌نامه دهخدا، ج۷، ص۱۰۵۱۹.
۲. دهخدا، علی‌اکبر، لغت‌نامه دهخدا، ج۱۴، ص۲۰۵۷۲.
۳. عمید، حسن، فرهنگ عمید.
۴. نمازی، علی، مستدرک سفینه البحار، ج۴، ص۱۱۲.    
۵. دهخدا، علی‌اکبر، لغت‌نامه دهخدا، ج۷، ص۱۰۵۱۹.
۶. رعد/سوره۱۳، آیه۲۱.    
۷. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۲، ص۱۵۶.    
۸. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۲، ص۱۵۱.    
۹. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۷۱، ص۸۹، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.    
۱۰. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۲، ص۱۵۷.    
۱۱. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۲، ص۱۵۱.    
۱۲. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۷۴، ص۱۰۰.    
۱۳. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۲، ص۱۵۰.    
۱۴. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۵، ص۱۳۹، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.    
۱۵. انعام/سوره۶، آیه۲.    
۱۶. نحل/سوره۱۶، آیه۹۶.    
۱۷. یونس/سوره۱۰، آیه۴۹.    
۱۸. رعد/سوره۱۳، آیه۳۹.    
۱۹. طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۷، ص۸ ۱۰، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ق.    
۲۰. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۵، ص۱۴۰، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.    
۲۱. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۲، ص۱۵۶.    
۲۲. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۲، ص۱۵۰.    
۲۳. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۷۴، ص۱۲۰.    
۲۴. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۷۴، ص۱۱۴.    
۲۵. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۲، ص۱۵۱.    
۲۶. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۷۱، ص۱۰۴.    
۲۷. شیخ طوسی، محمد بن حسن، امالی، ح۳۷۴، ص۲۱۵.    
۲۸. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۷۴، ص۱۶۵، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.    
۲۹. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۲، ص۱۸۴.    
۳۰. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۲، ص۱۵۶.    
۳۱. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۷۱، ص۸۵، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.    
۳۲. نمازی، شیخ علی، مستدرک سفینه البحار، ج۴، ص۱۰۸.    
۳۳. نمازی، شیخ علی، مستدرک سفینه البحار، ج۴، ص۱۰۸.    
۳۴. محمد/سوره۴۷، آیه۲۲-۲۳.    
۳۵. قمی، عباس، سفینة البحار، ج۱، ماده رحم، ج۴، ص۱۱۰.    
۳۶. بقره/سوره۲، آیه۲۷.    
۳۷. رعد/سوره۱۳، آیه۲۵.    
۳۸. محمد/سوره۴۷، آیه۲۲-۲۳.    
۳۹. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۲، ص۴۴۸.    
۴۰. نساء/سوره۴، آیه۳۶.    
۴۱. نساء/سوره۴، آیه۱.    
۴۲. امام علی (علیه‌السلام)، نهج‌البلاغه، نامه ۳۱، ص۲۷۵.    
۴۳. خمینی، سید روح‌الله، استفتاات از محضر امام خمینی، ج۱، ص۴۸۷.
۴۴. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۷۴، ص۱۳۱.    
۴۵. حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۶، ص۲۸۷.    
۴۶. اسراء/سوره۱۷، آیه۲۶.    
۴۷. امام علی (علیه‌السلام)، نهج‌البلاغه، خطبه ۱۴۲، ص۱۳۰.    
۴۸. خمینی، سید روح‌الله، استفتاآت، ج۱، ص۴۸۸.
۴۹. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۲، ص۱۵۵.    
۵۰. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۲، ص۶۷۰.    
۵۱. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۲، ص۱۵۱.



سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «صله رحم»، تاریخ بازیابی ۹۶/۱۰/۱۹.    
پایگاه اسلام کوئست، برگرفته از مقاله «افزایش عمر با صله رحم»، تاریخ بازیابی ۹۵/۳/۳۰.    
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «صله رحم»، تاریخ بازیابی ۹۶/۱۰/۱۹.    






جعبه ابزار