• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

صرع (روان‌شناسی)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



مقالات مشابه: صرع (علوم دیگر).
دیگر کاربردها: صرع (ابهام‌زدایی).

صرع، یکی از مباحث مطرح در روان‌شناسی فیزیولوژیک بوده و به معنای اختلال رایجی است که افراد نسبتا زیادی به آن مبتلا هستند. وارد شدن آسیب به بافت عصبی که توسط عوامل مختلف بیماری ایجاد می‌شود، می‌تواند آن بافت را تحریک‌پذیر کند و ممکن است به خاطر آسیب وارده، به افزایش فعالیت همزمان بینجامد. این فعالیت بیش از حد که به حملههای صرع معروف است، موجب می‌شود که کارکرد آن منطقه به صورت افراطی ظاهر شود.



حملههای صرع به صورت ادواری، با تخلیه ناگهانی نورون‌ها روی می‌دهند. این حمله‌ها می‌توانند گسترده باشند و به انقباض عضلانی در سرتاسر بدن و از دست دادن هشیاری منجر شوند یا ممکن است بیشتر موضعی باشند. آن بخش از مغز یا نوع رویداد روانی که در ابتدا در این حمله آشکار می‌شود، شاخصی است برای شناسایی محل آسیب مغز.
[۱] روزنهان، دیویدال و سلیگمن، مارتین‌ای. پی، آسیب‌شناسی روانی، ج۲، ص۴۵۰، ترجمه یحیی سیدمحمدی، تهران، ساوالان، ۱۳۷۹، چاپ اول.

صرع که حملات غش نیز نامیده می‌شود، به وسیله فعالیت کنترل‌نشده و بیش از حد بخشی از دستگاه عصبی مرکزی مشخص می‌شود. در شخصی که مستعد صرع است، هنگامی که سطح پایه تحریک‌پذیری دستگاه عصبی به بالای آستانه بحرانی مشخصی می‌رسد، ‌ حملات روی می‌دهند. اگر میزان تحریک‌پذیری زیر این آستانه نگه‌داشته شود، هیچ حمله‌ای اتفاق نخواهد افتاد.
[۲] گایتون، آرتور، فیزیولوژی پزشکی، ص۷۴۵، ترجمه حوری سپهری، تهران،‌اندیشه رفیع، ۱۳۸۷، چاپ سوم.



بیمار مبتلا به صرع، مکررا دچار ناآگاهی نسبت به محیط و تغییرات در کنش‌های الکتروشیمیایی مغز می‌شود. اکثر این تغییرات مغزی را به وسیله دستگاه موج‌نگار مغزی (E. E. G) می‌توان نشان داد. البته بعضی از بیماران اپیلپتیک یا صرعی، واکنش‌های حرکتی یا همان حملات غش را دارند و تعدادی هم این حالت‌ها را ندارند. نسبت بیماری در زن و مرد از لحاظ تعداد یکسان است، ولی در کودکان بیشتر از بزرگسالان دیده می‌شود، زیرا علایم آنچه در کودکی، بیماری اپیلپسی تشخیص داده شده است، در بزرگسالی از بین می‌رود. سن ظهور اپیلپسی از طفولیت تا میانسالی تغییر می‌کند، اما میانگین آماری سن در حدود ۱۷ سال است. برخلاف آنچه که شایع است، تفاوت درجه هوشی بین افراد مبتلا به صرع و دیگران وجود ندارد، البته هوش ممکن است تحت تاثیر حملات شدید و مکرر قرار گیرد. اگر حملات از زمان طفولیت شروع شود، ‌ رشد و تکامل قوای عقلی بیشتر صدمه می‌بیند.


البته افراد مبتلا به صرع، همیشه علایم عقلی و رفتاری دال بر وجود آسیب مغزی از خود نشان نمی‌دهند، برای نمونه برخی از نوابغ بزرگ تاریخ مبتلا به اپیلپسی یا صرع بوده‌اند. حمله صرعی به خودی خود یک بیماری نیست، بلکه یک علامت تکراری از نوعی گرایش مرضی مزمن مغز است که علت آن کاملا مشخص نیست و امکان دارد مربوط به یکی از اختلالات شناخته‌شده مغزی باشد. نظریه‌ای که درباره علت ایجاد حمله صرع بسیار متداول است این است که، بر اثر بعضی عوامل نامفهوم و یا تحریک موضعی قسمتی از مغز، بافت نورون‌های قشر خاکستری مغز مستقیما تحریک می‌شوند. حساس شدن این بافت در اثر تحریک، باعث تخلیه غیرعادی نورون‌ها می‌شود که این امر، حملات صرعی را به وجود می‌آورد.


بعضی از پژوهشگران معتقدند که این تحریکات، در اصل به متابولیسم بدن مربوط می‌شود، زیرا در بعضی از بیماران مبتلا به اپیلپسی هیچ‌گونه آثار صدمه و آسیب به مغز مشاهده نمی‌شود و در نتیجه، این محققان علت را در وراثت، متابولیسم بدن و یا سایر عوامل جسمانی می‌دانند. این نمونه‌ها را اپیلسپی ایدیوپاتیک یا نامعلوم می‌نامند. هنگامی که علت بیماری جسمی معلوم شد، به آن اپیلپسی سیمپتوماتیک می‌گویند.
[۳] شاملو، سعید، آسیب‌شناسی روانی، ص۲۸۷، تهران، رشد، ۱۳۸۲، چاپ هفتم.
[۴] شاملو، سعید، آسیب‌شناسی روانی، ص۲۸۸، تهران، رشد، ۱۳۸۲، چاپ هفتم.



انواع نشانه‌هایی که ممکن است پس از وارد شدن آسیب به دستگاه عصبی ظاهر شوند، می‌توانند مثبت یا منفی باشند. عقل سلیم می‌گوید که آسیب باید موجب نشانه‌های منفی شود، مثل فقدان و یا نارسایی در کارکرد منطقه آسیب‌دیده. این کاملا درست است، اما نه همیشه. گاهی نشانه‌های مثبت وجود دارند که به دو دلیل روی می‌دهند، اولا آسیب می‌تواند موجب تحریک شود و فعالیت نورون‌های موجود در منطقه صدمه‌دیده را افزایش دهد. ثانیا آسیب، فعالیت منطقه‌ای را افزایش دهد تا منطقه دیگری را بازداری کند.
صرع از جمله اختلالاتی است که نشانه‌های اصلی آن "مثبت" هستند. بسته به محل بافت تحریک‌پذیر، نشانه‌های اصلی می‌توانند حسی باشند مثل توهم، یا حرکتی باشند مثل کشش‌ها یا انقباض‌های عضلانی بزرگتر و یا هیجانی باشند مثل ترس یا خنده. گاهی رویدادهای اولیه حمله، پیش‌درآمدی را ایجاد می‌کند که عبارت است از نشانه‌های خفیف مثل احساس‌های غیرعادی که به محل آسیب مربوط هستند. صرع را می‌توان با کنترل کردن عامل بیماری ایجادکننده آن، با داروهایی که تحریک‌پذیری نورون‌ها را کاهش می‌دهند و یا با برداشتن بافت عصبی تحریک‌کننده توسط جراحی، درمان کرد.
[۵] روزنهان، دیویدال و سلیگمن، مارتین‌ای. پی، آسیب‌شناسی روانی، ص۴۵۰.
[۶] روزنهان، دیویدال و سلیگمن، مارتین‌ای. پی، آسیب‌شناسی روانی، ص۴۵۱.



بیماری صرع در اشکال مختلفی ظاهر می‌شود و بعضی از بیماران، در دوران زندگی به چند نوع از آن دچار می‌شوند. هر کدام از این شکل‌های بیماری، نوعی E. E. G (دستگاه موج‌نگار مغزی) مخصوص به خود دارند. البته، باید توجه کرد که عکس این مطلب، همیشه صادق نیست، یعنی هر E. E. G غیرعادی، الزاما دلیل وجود صرع در فرد نیست. تقریبا ۱۰ درصد جمعیت هر کشوری، امواج غیرعادی مغزی دارند، ولی تنها یک درصد دچار حمله صرع می‌شوند. مهمترین انواع اپیلپسی عبارتند از:
· صرع کوچک
· صرع بزرگ
· نوع سایکوموتور
· اپیلپسی جکسونی

صرع سایکوموتور و صرع جکسونی، هر دو زیرمجموعه صرع کانونی می‌باشند.

۶.۱ - صرع کوچک

این نوع اپیلپسی در بین کودکان بیشتر مشاهده می‌شود. معمولا حمله شامل کاهش و از بین رفتن آگاهی است. این حالت بدون وقوع تشنج و غش است، تنها چند ثانیه ادامه می‌یابد و کودک پس از گذشت این زمان کوتاه، به ادامه فعالیت‌های طبیعی خود بازمی‌گردد. به همین دلیل بیمار ممکن است اصلا از وقوع این حملات آگاه نباشد. گاه بیمار، تعادل جسمی خود را می‌تواند حفظ کند و گاه نمی‌تواند و به زمین می‌افتد. کودکان خردسالی که به دفعات مکرر و بدون دلیل واضحی به زمین می‌افتند، ممکن است غالبا دچار این بیماری باشند.
[۷] شاملو، سعید، آسیب‌شناسی روانی، ص۲۸۸، تهران، رشد، ۱۳۸۲، چاپ هفتم.


نوروفیزیولوژی صرع کوچک:
صرع کوچک، تقریبا همیشه دستگاه تالاموسی – قشری فعال‌کننده مغز را درگیر می‌کند. فرد در این مدت کاهش هوشیاری، انقباضات عضلانی را در قسمت سر که به صورت پلک زدن می‌باشد، دارد که این انقباضات "تویچ لایک" نام دارند. پس فرد دوباره هوشیار می‌شود و به کارهای خود ادامه می‌دهد. مجموعه این توالی را "سندرم غیاب" می‌نامند. گاهی یک حمله صرع کوچک، مقدمه یک حمله صرع بزرگ می‌شود. الگوی امواج مغزی در صرع کوچک، به صورت طرح‌های قله و گنبد می‌باشد. در واقع مطالعات حیوانی این احتمال را مطرح می‌کنند که صرع کوچک ناشی از نوسان نورون‌های مشبک مهاری تالاموس و نورون‌های تحریکی تالاموسی – قشری و قشری – تالاموسی می‌باشد.
[۸] گایتون، آرتور، فیزیولوژی پزشکی، ص۷۴۷، ترجمه حوری سپهری، تهران،‌اندیشه رفیع، ۱۳۸۷، چاپ سوم.


۶.۲ - صرع بزرگ

این نوع از صرع، متداول‌ترین و ظاهرا پرتلاطم‌ترین نوع اپیلپسی است. در این وضع، غالبا بیمار با فریاد به زمین می‌افتد، بیهوش می‌شود و حالت تشنج کلی که مدت آن معمولا کمتر از یک دقیقه است، به او دست می‌دهد. قبل از وقوع این حمله، در بیشتر افراد، حالت روانی و علایم حسی و حرکتی ظاهر می‌شود.
متداول‌ترین حالت روانی این بیماری عبارت است از هذیان و توهم که معمولا بصری است، ولی تعدادی از بیماران نیز دچار توهم سمعی، افکار نامطلوب، اختلال در حافظه، اختلال در واکنش‌های عاطفی، افکار جنایت‌آمیز و گرایش به راه رفتن، ‌ گریه کردن، آواز خواندن، حمله به دیگران و نشان دادن دستگاه جنسی می‌گردند.
اغلب بیماران، این نوع حالات و تجارب را قبل از وقوع حمله صرعی دارند، ولی گاهی با آنکه این حالات را حس می‌کنند، دچار حمله و تشنج نمی‌شوند. حالت تشنج در بیماری صرع، در آغاز شامل مرحله تونیک (Tonic) یا انقباض عضلانی تمام بدن است که در آن حال، تنفس به شدت مختل می‌گردد و دندان‌ها کلید می‌شود.

متعاقب این وضع، مرحله کلونیک (clonic) یا حالت انبساط عضلانی توام با اسپاسم و پرش‌های غیرعادی عضلات مختلف رخ می‌دهد. در مرحله کلونیک امکان دارد دهان بیمار کف کند، زبانش را گاز بگیرد، سرش را به زمین بزند و کنترل دستگاه دفع ادرار خود را از دست بدهد. این انبساط و تحریک عضلانی، پس از مدت کمی تخفیف می‌یابد و پس از آن، اکثر بیماران به خواب چند دقیقه‌ای و حتی یک ساعتی فرو می‌روند. بیماران پس از یک تشنج، علایم اختلال حاد مغزی را به‌طور موقت نشان می‌دهند. بعضی از بیماران، هر چند روز یکبار دچار حمله می‌شوند و تعدادی نیز تنها یک یا دوبار در تمام عمر گرفتار تشنج می‌شوند.
[۹] شاملو، سعید، آسیب‌شناسی روانی، ص۲۸۹، تهران، رشد، ۱۳۸۲، چاپ هفتم.



نوروفیزیولوژی صرع بزرگ:
صرع بزرگ با تخلیه نورونی بیش از حد در تمام نواحی مغز، قشر مغز، بخش‌های عمقی‌تر مخ و حتی ساقه مغز مشخص می‌شود. همچنین تخلیه‌هایی تا نخاع نیز انتقال پیدا می‌کنند و گاهی موجب تشنج ژنرالیزه تونیک در سراسر بدن می‌شوند و به دنبال آن در نزدیکی پایان حمله، انقباضات تونیک عضلانی و سپس اسپاسمی متناوب موسوم به تشنج تونیک – کلونیک به وجود می‌آید. علت ایجاد صرع بزرگ را می‌توان در ۲ حالت توضیح داد:
· تخلیه‌هایی با ولتاژ بالا و فرکانس کم در تمام قشر مغز به وجود می‌آیند.
· در دو طرف مغز یک نوع تخلیه به‌طور همزمان به وجود می‌آید.
[۱۰] گایتون، آرتور، فیزیولوژی پزشکی، ص۷۴۶، ترجمه حوری سپهری، تهران،‌اندیشه رفیع، ۱۳۸۷، چاپ سوم.


۶.۳ - صرع سایکوموتور

این نوع صرع را "شبه اپیلپسی" می‌نامند و گاه ممکن است با از دست دادن یا کم شدن آگاهی همراه باشد. حمله‌ها با حالت گیجی، رفتار خودبه‌خودی، احساس غیرواقعی بودن و سایر حالات غیرعادی ظاهر می‌شود. بیمار ممکن است آرام و وحشت‌زده، یا به شدت پرخاشگر و خطرناک باشد. امکان دارد دچار عقاید پارانویا و هذیان گردد، سرگردان به هر سو برود و رفتارهای عجیب و غریب از خود بروز دهد. حملات از چند دقیقه تا چند ساعت طول می‌کشد. این بیماری، بیشتر در بین مردها پیش می‌آید و علت آن معلوم نیست. اختلال شخصیت بیمارانی که به دو نیمکره مغز آنها آسیب وارد شده است، به‌طور محسوسی بیش از افرادی است که تنها از ناحیه یک نیمکره آسیب دیده‌اند.
[۱۱] شاملو، سعید، آسیب‌شناسی روانی، ص۲۸۹، تهران، رشد، ۱۳۸۲، چاپ هفتم.



نوروفیزیولوژی سایکوموتور:
این نوع از حملات صرعی، بیش از همه بخش لیمبیک مغز را درگیر می‌کند. مثلا درگیری هیپوکامپ (داخلی‌ترین بخش گیجگاهی که ذخیره‌سازی حافظه را پیش می‌برد) و بخش‌هایی دیگر مثل سپتوم (septum) یا تیغه و نواحی از قشر گیجگاهی.
[۱۲] گایتون، آرتور، فیزیولوژی پزشکی، ص۷۴۷، ترجمه حوری سپهری، تهران،‌اندیشه رفیع، ۱۳۸۷، چاپ سوم.

الگوی E. E. G در نوع سایکوموتور، امواجی با فرکانس پایین و مستطیل‌شکل نشان می‌دهد که امواج دیگری با فرکانسی بالاتر هر چند ثانیه، بر آن سوار می‌شوند. خارج کردن کانون‌های صرعی به روش جراحی می‌تواند از حملات جلوگیری کند. به این صورت که با کمک دستگاه الکتروآنسفاگرام، می‌توان محل امواج غیرطبیعی را تعیین نمود و با خارج کردن آن از طریق جراحی، جلوی حملات بعدی را گرفت.
[۱۳] گایتون، آرتور، فیزیولوژی پزشکی، ص۷۴۸، ترجمه حوری سپهری، تهران،‌اندیشه رفیع، ۱۳۸۷، چاپ سوم.


۶.۴ - صرع جکسونی

این نوع صرع را برای بار اول، جان جکسون توصیف کرده و در حقیقت نوعی از گراندمال یا صرع بزرگ است. یکی از علایم این بیماری، حمله عضلانی است که از یک قسمت بدن مانند یک طرف صورت، یا یک بازو و یا یک انگشت شروع می‌شود و به تمام بدن سرایت می‌کند. البته گاهی ممکن است قسمت‌های دیگر بدن را شامل نشود، ولی معمولا به یک تشنج کلی بدن ختم می‌شود. در صرع جکسونی، غالبا ناحیه‌ای از مغز بیمار که قسمت به‌خصوصی از حرکات عضلانی بدن را کنترل می‌کند، آسیب دیده است.

این بیماری نوعی صرع موضعی محسوب می‌شود. صرفنظر از نوع صرع، تعدادی از بیماران مبتلا به این عارضه، به‌تدریج دچار اختلالات شخصیت از نوع نوروتیک می‌شوند که ظاهرا واکنش عاطفی نسبت به بیماری صرع است. مقدار تاثیر این بیماری بر شخصیت و تخریبی که به وجود می‌آورد، بستگی به نوع تجارب هر فرد دارد، مثلا اگر احساس اعتماد به‌ نفس بیمار کم، یا قدرت تحمل او‌اندک است، وقتی به صرع مبتلا می‌شود، هر یک از این حالت او شدت می‌یابد، که با گسترش بیماری صرع تاثیر روانی – اجتماعی مخرب‌تری خواهد داشت.

نکته قابل ذکر اینکه، حملههای واقعی اپیلپسی را نباید با حملههای مشابه هیستریک اشتباه کرد. در حملات هیستریک، بیمار معمولا آگاهی خود را از دست نمی‌دهد و یا وقتی به زمین می‌افتد، آسیب نمی‌بیند، زبان خود را گاز نمی‌گیرد و یا کنترل دستگاه مدفوع و ادرار را از دست نمی‌دهد. اما در حملات صرع بزرگ این علایم وجود دارد.
[۱۴] شاملو، سعید، آسیب‌شناسی روانی، ص۲۹۰، تهران، رشد، ۱۳۸۲، چاپ هفتم.



نوروفیزیولوژی صرع جکسونی:
وقتی که امواج تحریک‌کننده به قشر حرکتی مغز می‌رسد، موجب "رژه" پیشرونده‌ای از انقباضات عضلانی در طرف مقابل بدن می‌شود که شایع‌ترین شکل آن از ناحیه دهان شروع شده و به‌تدریج به طرف پاها پایین می‌رود، اما ممکن است در جهت معکوس نیز حرکت کند. این نوع امواج، صرع جکسونی را به وجود می‌آورند.
[۱۵] گایتون، آرتور، فیزیولوژی پزشکی، ص۷۴۷، ترجمه حوری سپهری، تهران،‌اندیشه رفیع، ۱۳۸۷، چاپ سوم.



۱. روزنهان، دیویدال و سلیگمن، مارتین‌ای. پی، آسیب‌شناسی روانی، ج۲، ص۴۵۰، ترجمه یحیی سیدمحمدی، تهران، ساوالان، ۱۳۷۹، چاپ اول.
۲. گایتون، آرتور، فیزیولوژی پزشکی، ص۷۴۵، ترجمه حوری سپهری، تهران،‌اندیشه رفیع، ۱۳۸۷، چاپ سوم.
۳. شاملو، سعید، آسیب‌شناسی روانی، ص۲۸۷، تهران، رشد، ۱۳۸۲، چاپ هفتم.
۴. شاملو، سعید، آسیب‌شناسی روانی، ص۲۸۸، تهران، رشد، ۱۳۸۲، چاپ هفتم.
۵. روزنهان، دیویدال و سلیگمن، مارتین‌ای. پی، آسیب‌شناسی روانی، ص۴۵۰.
۶. روزنهان، دیویدال و سلیگمن، مارتین‌ای. پی، آسیب‌شناسی روانی، ص۴۵۱.
۷. شاملو، سعید، آسیب‌شناسی روانی، ص۲۸۸، تهران، رشد، ۱۳۸۲، چاپ هفتم.
۸. گایتون، آرتور، فیزیولوژی پزشکی، ص۷۴۷، ترجمه حوری سپهری، تهران،‌اندیشه رفیع، ۱۳۸۷، چاپ سوم.
۹. شاملو، سعید، آسیب‌شناسی روانی، ص۲۸۹، تهران، رشد، ۱۳۸۲، چاپ هفتم.
۱۰. گایتون، آرتور، فیزیولوژی پزشکی، ص۷۴۶، ترجمه حوری سپهری، تهران،‌اندیشه رفیع، ۱۳۸۷، چاپ سوم.
۱۱. شاملو، سعید، آسیب‌شناسی روانی، ص۲۸۹، تهران، رشد، ۱۳۸۲، چاپ هفتم.
۱۲. گایتون، آرتور، فیزیولوژی پزشکی، ص۷۴۷، ترجمه حوری سپهری، تهران،‌اندیشه رفیع، ۱۳۸۷، چاپ سوم.
۱۳. گایتون، آرتور، فیزیولوژی پزشکی، ص۷۴۸، ترجمه حوری سپهری، تهران،‌اندیشه رفیع، ۱۳۸۷، چاپ سوم.
۱۴. شاملو، سعید، آسیب‌شناسی روانی، ص۲۹۰، تهران، رشد، ۱۳۸۲، چاپ هفتم.
۱۵. گایتون، آرتور، فیزیولوژی پزشکی، ص۷۴۷، ترجمه حوری سپهری، تهران،‌اندیشه رفیع، ۱۳۸۷، چاپ سوم.



سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «صرع»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۹/۰۵/۱۲.    







جعبه ابزار