امام خمینیصبر را به معنای جلوگیری نفس از بیتابی در برابر مصیبتها، سختیها و شکایت نکردن از ناگواریها میداند و با تاکید بر این تعریف، صبر را دربردارنده دو رکن میداند: یکی آنکه در باطن از امر ناگواری که بر او وارد شده است، کراهت داشته باشد و دیگر آنکه از اظهار شکایت به غیر حق خودداری کند.
ایشان معتقد است ازآنجاکه فطرت انسان بر حب کمال و جمال و خودخواهی استوار است، به حسب طبیعت خود در مقابل ناگواریها و مصیبتها صبر کرده و بیتابی نکند؛ اما اگر حجابهای طبیعی و زنگار خودبینی و خودخواهی آینه قلب او را فراگیرد، در مقابل مصیبتها ناشکیبایی میکند، منشا این بیتابی حبّ دنیا و حب نفس است. وقتی این امور حجاب نفس شد، کمال را در امور طبیعی و نفسانی میبیند و برای فقدان آنها بیتابی میکند.
امام در بیان راههای تحصیل صبر معتقد است فطرت اصلی انسان بر اساس حب کمال و جمال شکل گرفته، خدا خواه است؛ ازاینرو هر سختیای که بر او وارد میشود، جزع نکرده بر آن صبر میکند. ایشان دو راه علمی و عملی برای تحصیل صبر ذکر کرده است. در راه عملی، ریاضت و تربیت نفس را از راههای تحصیل صبر میداند، بهگونهای که اگر مدتی انسان در سختیها، ناگواریها و نیز مشقت عبادت و تلخی ترک لذتهای نفسانی بهواسطه فرمان محبوب، صبر کند، ملکهای نوری درون او ایجاد شده، به مقام صبر میرسد. اما در راه علمی، باید به نفس خود بفهماند شکایت از قضای الهی نزد مخلوق ضعیف، و مفید نیست و چهبسا نزد مردم، فردی سستعنصر و کم ثبات معرفی شود و در درگاه الهی از ارزش بیفتد.
[۸]خمینی، روحالله، دانشنامه امام خمینی، ج۶، ص۶۱۶، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۰.