شیخ نشینهای حاشیه جنوبی خلیج فارس
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
شیخ نشینهای حاشیه جنوبی
خلیج فارس به چهار کشور
امارات متحده عربی،
کویت،
قطر و
بحرین اطلاق میشود.
خلیج فارس از دیر باز تا زمان ظهور
اسلام، تحت تصرف امپراتوریهای
ایران قرار داشت و ایرانیان از این آبراه برای دسترسی به
هند،
مصر و دیگر نواحی بهره میبردند.
اعراب پس از ظهور اسلام و تصرف ایران به دست سپاهیان
مسلمان، به خلیج فارس دسترسی پیدا کردند اما پس از تشکیل مجدد سلسلههای ایرانی، اعراب به تدریج از سواحل شمالی خلیج فارس رانده شدند اما سواحل جنوبی را کماکان در اختیار داشتند.
با آغاز عصر
استعمار، برخی از اروپائیان برای دسترسی به مناطق و منابع جدید به نقاط مختلف جهان هجوم بردند و خلیج فارس یکی از وسوسه انگیزترین این مناطق بود. با قطع شدن
راه ابریشم، راههای دریایی اهمیت زیادی یافتند و لذا ابتدا پرتغالیها و سپس
دولت عثمانی و آنگاه انگلیسیها () و هلندیها () در این منطقه حضور و سلطه یافتند و پس از بروز رقابتهای شدید میان استعمارگران، سرانجام انگلیسیها بر این منطقه تسلط کامل یافتند. یکی از انگیزههای مهم انگلیسیها برای تسلط بر خلیج فارس، تسلط بر
هندوستان بود.
انگلستان برای تثبیت قدرت خود، بسیاری از شیوخ منطقه را تحت حمایت و حاکمیت خود در آورد و با هدف تضعیف دولتهای ایران و عثمانی که رقبای منطقهای او محسوب میشدند، به تقویت این شیخ نشینها و تقویت حس جدایی در آنان پرداخت. با وقوع دو جنگ جهانی و کشانیده شدن منطقه به این دو
جنگ، قدرت انگلستان به تدریج تضعیف گردید تا جایی که انگلستان در سال ناچار شد نیروهای نظامی و پایگاههای خود را از شرق سؤئز خارج کند. اما انگلستان قبل از خروج از منطقه، با هدف حفظ دوستان قدیمی و پایگاههای خود، سعی در استقلال این سرزمینها و تشکیل کشورهای کوچک در منطقه نمود. تشکیل چهار کشور
امارات متحده عربی،
کویت،
قطر و
بحرین در همین راستا انجام شد.
این چهار کشور دارای وجوه مشترک ساختاری میباشند که به آنها اشاره میشود:
منافع مشترک؛
زبان و
مذهب مشترک؛
ساختارهای اجتماعی و نظامهای حکومتی مشابه؛
شرایط نسبتا یکسان
توسعه اقتصادی؛
موقعیت و شرایط تقریبا مشابه اقلیمی و جغرافیایی.
امارات متحده عربی که در سال به
استقلال دست یافت دارای جمعیتی حدود/ میلیون نفر است که بیش از/ میلیون نفر از آنان غیر اماراتی هستند.
دین رسمی آن
اسلام، پایتخت این کشور ابوظبی،
زبان رسمی آن
عربی و
پول رایج آن درهم اماراتی است. مساحت کشور
کیلومتر مربع و همسایه ی جنوبی
ایران در خلیج فارس است. این کشور از هفت امیرنشین (ابوظبی، دبی، شارجه، ام القوین، راس الخیمه، عجمان و فجیره) تشکیل شده است و از نظر استراتژیک در یکی از حساسترین مناطق جهان واقع شده است. این کشور دارای یکی از غنیترین معادن
نفت جهان بوده و با ذخایری معادل/ میلیارد بشکه، تقریبا ده درصد کل ذخایر نفتی جهان را در خود جای داده است. میزان تولید روزانه نفت این کشور حدود/ میلیون بشکه در روز است.
خاندان آل نهیان که در عین حال حاکمان ابوظبی نیز هستند، بر این کشور
حکومت میرانند و امیرنشین دبی به عنوان قطب و مرکز تجاری این کشور محسوب میشود که با برنامه ریزیهای مناسب توانسته است شبکههای عظیمی از هتلها و مراکز گردشگری و تجارت خانههای بین المللی را در آنجا دایر و دفاتر و نمایندگی شرکتهای بزرگ تولیدی و تجاری را در این شهر مستقر نماید.
این امارتهای هفت گانه تا پیش تحت الحمایه انگلستان بودند اما با اعلام انگلستان مبنی بر خروج از منطقه، شیخ نشینهای منطقه به تکاپو افتادند و سرانجام انگلستان از ادغام آنها در یکدیگر، این کشور را به وجود آورد. شورای عالی رهبری (فدرال) متشکل از حکام هفت امیرنشین، بالاترین مقام در عزل و نصب مقامات کشوری است و یک نفر را از میان خود به عنوان رئیس حکومت انتخاب میکند. رئیس حکومت بالاترین قدرت اجرایی کشور است که بر فعالیت قوای سه گانه نظارت و اشراف دارد. رئیس حکومت و شورای عالی فدرال نقشی دیکتاتورگونه دارند و تمام امور کشور زیر نظر و مطابق میل آنان انجام میشود و قوای سه گانه، استقلال چندانی از خود ندارند، خصوصا از آن جهت که تمامی چهل عضو «مجلس الاتحاد الوطنی» و نیز نخست وزیر و اعضای
کابینه و هر پنج
قاضی دادگاه عالی فدرال را شورای عالی فدرال انتخاب میکند.
کشور امارات دارای روابط بسیار صمیمانه با قدرتهای بزرگ آمریکا، اتحادیه اروپایی، چین و نیز برخی از کشورهای مهم منطقه همانند
پاکستان و
هندوستان است. در مورد روابط این کشور با ایران این نکته حائز اهمیت است که دو کشور روابط تجاری وا قتصادی مناسبی دارند اما مساله جزایر سه گانه بر این روابط سایه افکنده است.
نگاهی به پیشینه ی این جزایر نشان میدهد که این جزایر از زمان
هخامنشیان به بعد طبق اسناد و نقشهها و واقعیات مسلم تاریخی جزء
امپراتوری ایران بودهاند. تنها در اواخر دوره ی
زندیه برخی از اعضای قبیله «جواسم» که در شارجه و راس الخیمه اقامت داشتند، به بندر لنگه در ایران
مهاجرت کرده و تابعیت ایران را پذیرفتند. پس از مدتی اداره بندر لنگه و جزایر تابعه آن یعنی همین جزایر سه گانه از طرف دولت ایران به آنان واگذار و پس از مدتی نیز (در سال شمسی) از آنان باز پس گرفته شد. با حضور انگلستان در منطقه، دولت ایران بارها برای اعمال حاکمیت خود بر جزایر اقدام کرد اما با تهدید انگلیس مبنی بر توسل به زور روبرو شد و بالاخره انگلستان به نیابت از شیوخ امارات متصالحه، این جزایر را تصرف کرد. این اشغال همواره با اعتراض دولت ایران مواجه بود تا نهایتا با اعلام خروج انگلستان از
خلیج فارس در سال ایران نیروهای نظامی خود را در این جزایر پیاده کرده و آن را به تصرف خود در آورد.
از آن پس کشور تازه تاسیس امارات به این امر اعتراض کرده و مدعی حاکمیت خود بر این جزایر شده است. این امر به یک روند فرسایشی در روابط میان کشورهای عربی منطقه و ایران تبدیل شده است زیرا ادعای
امارات با حمایت سایر کشورهای عربی منطقه که بعدها در قالب شورای همکاری خلیج فارس متشکل شدهاند همراه بوده است. امارات متحده گام به گام بر شدت ادعاهای خود افزوده است به طوری که اینک در هر یک از مجامع عربی، منطقهای یا بین المللی که امارات حضور داشته باشد تلاش بسیاری را مبذول میدارد تا یک بند از بیانیه پایانی آن اجلاس به موضوع جزایر سه گانه و درخواست از ایران برای رفع اشغال آنها اختصاص یابد.
کشمکش ایران و امارات بر سر این جزایر، یکی از مهمترین موانع موجود در بهبود روابط و همکاریهای دو کشور به حساب میآید.
ایران این سه جزیره را جزء لاینفک خاک خود میداند و درخواست امارات برای ارجاع پرونده به دیوان داوری بین المللی را رد کرده است. اگر چه در این کشمکش، امارات متحده عربی از سوی شورای همکاری خلیج فارس،
اتحادیه عرب و برخی از کشورهای منطقه و خارج از منطقه حمایت میشود اما ایران سعی کرده است هم چنان روابط رسمی خود را با این کشور حفظ کند. به طوری که شمار زیادی از
ایرانیان در امارات مشغول به کار هستند و ایران یکی از بزرگترین شرکای تجاری دبی است.
کشور کویت که در سال میلادی از بریتانیا کسب استقلال کرد، در جنوب غربی ایران و در نقطه تلاقی سه قدرت مهم و اصلی منطقهای یعنی ایران،
عراق،
عربستان سعودی و خلیج فارس واقع شده است. این کشور دارای حدود/ میلیون نفر جمعیت است که حدود/ میلیون نفر از آنان غیرکویتی هستند. از این میان بیش از درصد جمعیت
مسلمان (درصد
سنی و درصد
شیعه) بوده و دارای وسعتی معادل
کیلومتر مربع است و بدین لحاظ کشور کوچکی محسوب میشود. برای مثال وسعت عربستان برابر وسعت
کویت است و به همین دلیل کویت فاقد عمق استراتژیک بوده و بدین ترتیب یکی از کشورهای آسیب پذیر منطقه به شمار میآید. عراق همواره نسبت به این کشور دارای ادعاهای حاکمیتی بوده و یک بار نیز در سال با تجاوز رژیم بعثی عراق و اشغال کویت مواجه بوده است. خاندان صباح که از اخلاف قبیله «عنیزه» در عربستان هستند به صورت موروثی بر این کشور حکمرانی میکنند. کویت در طول تاریخ توسط قدرتهای مختلف منطقه اداره میشده است و در سال، انگلیسیها بر این سرزمین تسلط پیدا کردند و در سال، شیخ مبارک، امیر وقت کویت طی قراردادی با انگلیسیها به تحت الحمایگی این کشور تن داد. کویت در از انگلستان استقلال یافت تا این که در سال توسط رژیم بعثی عراق اشغال شد و در همان سال نیز توسط نیروهای
سازمان ملل به رهبری آمریکا از اشغال عراق خارج شد.
کویت نیز همانند امارات متحده عربی دارای ده درصد ذخایر شناخته شده ی نفت در جهان بوده و بدین لحاظ از نظر ژئواکونومیکی موقعیت بسیار ارزشمندی دارد. همین
ثروت سرشار، کویت را نه تنها مورد طمع همسایگانی چون
صدام معدوم، بلکه دیگر کشورهای قدرتمند قرار داده است. در واقع لشکرکشی متحدین به رهبری آمریکا به کویت و اخراج عراق از این کشور، نه برای خود کویت، بلکه به علت وجود ذخایر نفتی آن بود و لذا برخی جنگ خلیج فارس را «جنگ نفت» نامیدند.
نظام حکومتی کویت متشکل از سه قوه مقننه، قضائیه و مجریه است و طبق
قانون اساسی نظام تفکیک قوا بر آن حاکم است. اما در عمل امیر کویت بر هر سه قوه اعمال نفوذ میکند. زیرا علاوه بر آن که ریاست قوه مجریه را بر عهده دارد، ریاست مجلس امت را نیز داراست و احکام قضایی نیز با نام وی صادر میشود. آل صباح متشکل از دو خاندان «السالم» و «الجابر» است که عموزاده یکدیگرند و به نوبت یکی از اعضاء این دو
خاندان به عنوان امیر کویت انتخاب میشود. لذا
ولیعهد و امیر کویت همواره پسر عمو هستند. ولیعهد سمت نخست وزیری را نیز بر عهده دارد. در میان
کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس، کویت از
دموکراسی بیشتری برخوردار است زیرا نمایندگان مجلس امت با رای مردم انتخاب میشوند و زنان از حق رای برخوردار هستند. در عین حال مجلس در امور کشور و تصمیم گیریها نقش مهمی ایفا میکند. به عنوان مثال مجلس میتواند قوانین و لوایح را بررسی و تصویب کند، فرمانهای صادر شده از سوی امیر را رد کند، وزیران دولت را
استیضاح نموده و در صورت لزوم رای عدم اعتماد به وزیران بدهد. نهادهای مدنی و گروهها در کویت از آزادی بیان نسبی برخوردار هستند اما
حزب سیاسی قانونی در این کشور وجود ندارد و به همین دلیل و به دلیل
حکومت موروثی و نیز تقید به چارچوبهای سنتی و بسته، کشوری نیمه دیکتاتوری محسوب میشود. اگر چه پس از آزادسازی کویت از اشغال عراق و حضور کشورهای غربی در این کشور، تعدادی از گروههای سیاسی در قالب
جنبش، اتحاد،
ائتلاف و غیره در این کشور به وجود آمدهاند.
کویت دارای روابط حسنه با قدرتهای بزرگ خصوصا انگلستان (به دلیل سابقه تاریخی) و آمریکا (خصوصا پس از آزادسازی کویت از اشغال عراق) میباشد. هم چنین روابط خوبی با فرانسه، روسیه و چین دارد. اگر چه اختلافات مرزی با ایران، عراق و عربستان دارد اما در مجموع با کشورهای منطقه روابط مناسبی دارد. پس از استقلال کویت در، ایران از نخستین کشورهایی بود که آن را به رسمیت شناخت. در سال، سفارت ایران در کویت افتتاح شد و روابط دو کشور رو به بهبود نهاد. اما باز پس گیری جزایر سه گانه توسط ایران که به واکنش منفی برخی از کشورهای عربی از جمله کویت به سود امارات منتهی شد، سبب سردی روابط دو کشور شد. وقوع
انقلاب اسلامی ایران نوعی
وحشت و
اضطراب در میان شیخ نشینهای منطقه به وجود آورد و اگر چه کویت حکومت
جمهوری اسلامی ایران را به رسمیت شناخت، اما حوادث پس از آن خصوصا حمایتهای بی دریغ و همه جانبه ی کویت از رژیم عراق در تجاوز هشت ساله علیه ایران و رفتارهای غیردوستانه ی این کشور در حمایت از ادعاهای
امارات متحده عربی در قبال جزایر سه گانه، سبب سردی هر چه بیشتر روابط ایران و کویت شد. علی رغم همه ی اینها، ایران پس از تجاوز عراق به کویت، بلافاصله آن را محکوم کرد و از کویت حمایت نمود. آوارگان کویتی را پناه داد و پس از رفع اشغال نیز همکاری بسیاری در مهار آتش سوزی چاههای نفت کویت ارائه نمود. اگر چه پس از آن روابط دو کشور رو به بهبود نهاد و دو کشور مبادلات اقتصادی، تجاری، فرهنگی و سیاسی بسیاری با یکدیگر دارند، اما حمایتهای کویت از ادعاهای امارات که در قالب اجلاسهای شورای همکاری خلیج فارس انجام میشود، به عنوان یک لکه سیاه کماکان بردامان دیپلماسی کویت در قبال ایران وجود دارد.
امیرنشین قطر شبه جزیرهای است که از سمت جنوب به خاک اصلی
شبه جزیره عربستان متصل بوده و از سمت شمال در داخل خلیج فارس پیش روی کرده است. مساحت این کشور معادل
کیلومتر مربع و جمعیت آن حدود نهصدهزار نفر است. پایتخت آن شهر دوحه و واحد پول ریال قطری است.
قطر به سبب جمعیت و وسعت کم از عمق استراتژیک برخوردار نیست اما به دلایلی چون برخورداری از ذخایر قابل توجه گاز، قرار گرفتن در قلب منطه خلیج فارس و امکان دسترسی آسان به دو طرف خلیج فارس، همسایگی با
عربستان و نزدیکی با ایران و به دلیل قرار گرفتن در مرکز خلیج فارس که این کشور را به مکان مناسبی جهت استقرار نیروهای نظامی خارجی و نیروهای نظامی مشترک شورای همکاری خلیج فارس تبدیل کرده است، از اهمیت استراتژیک برخوردار است.
در حال حاضر خاندان «آل ثانی» بر این کشور حکمرانی میکنند و پیش از آنان خاندان «آل خلیفه» حکمرانان
قطر بودند. قطر در سال به قلمرو
امپراتوری عثمانی ضمیمه شد اما در سال میلادی که خاندان آل ثانی در این سرزمین روی کار آمدند، انگلیسیها بر این سرزمین تسلط یافتند. خاندان آل ثانی در سال قراردادی را با انگلیسیها امضاء کردند که این
سرزمین را کاملا در سلطه انگلیسیها قرار داد. با تصمیم انگلستان در سال مبنی بر خارج کردن نیروهای خود از خلیج فارس و شرق کانال سوئز، قطر خواستار اتحاد با
بحرین و امارات عربی متحده شد. اما این مذاکرات به جایی نرسید و سرانجام قطر در سال اعلام استقلال کرد.
رژیم سیاسی این کشور سنتی و موروثی است و امیر با تصمیم و اجماع بزرگان خاندان سلطنتی انتخاب میشود. امیر، رئیس کشور و
حکومت است و بر تمامی قوا ریاست و نظارت دارد. از سوی دیگر، شورای مشورتی (مجلس) بر هیات وزیران نظارت میکند و هیات وزیران در برابر امیر مسئول و پاسخگو است. امیر بر ساختار قضایی کشور نیز نظارت کامل دارد. انتخاب نخست وزیر، عزل و نصب تمامی عضو شورای مشورتی و اعضای هیات وزیران، عزل و نصب فرماندهان عالی نظامی و مقامات عالی قضایی، صدور فرمانها و امضاء تمام معاهدات نیز به عهده امیر است. بدین ترتیب به نظر میرسد ساختار حکومتی قطر بر پایه ی اختلاط قوا استوار باشد.
تا پیش از روی کار آمدن امیر فعلی در سال، در قطر انتخابات عمومی وجود نداشت و تشکیل
احزاب سیاسی و اتحادیههای کارگری نیز ممنوع بود. بدین ترتیب در کنار اختلاط قوا میتوان از نوعی
دیکتاتوری قبیلگی و سنتی نیز نام برد. اگر چه با روی کار آمدن امیر فعلی «شیخ حمد بن خلیفه آل ثانی» فارغ التحصیل دانشکده نظامی انگلستان که با
کودتای آرام، پدرش را بر کنار کرده و خود به قدرت رسیده است، برخی اقدامات محدود برای ایجاد اصلاحات ساختاری در قطر انجام گرفته است. به عنوان مثال میتوان از تدوین قانون اساسی جدید نام برد که در آن برگزاری انتخابات شورای مرکزی شهرداریها، دادن حق رای به
زنان، ایجاد شورای مشورتی (مجلس) انتصابی توسط امیر و کاهش
سانسور در رسانهها تاکید شده است.
قطر همانند سایر شیخ نشینهای خلیج فارس که پس از استقلال تحت سلطه انگلستان بودند، پس از استقلال نیز روابط خود را کماکان حفظ کرد. روابط نزدیکی با قدرتهای بزرگ به ویژه آمریکا دارد. خصوصا پس از حمله عراق به کویت قطر به آمریکا بسیار نزدیک شد تا جایی که با امضاء موافقت نامه ی همکاری دفاعی میان دو کشور، آمریکا امکان دسترسی به پایگاههای نظامی قطر را پیدا کرد. در این
توافق نامه هم چنین موضوع استقرار نیروهای نظامی آمریکا و اجرای مانورهای مشترک نظامی مطرح شده است. سرانجام پس از حمله آمریکا به عراق در سال و درخواست عربستان از آمریکا برای خارج کردن نیروها و پایگاههای نظامی اش از خاک این کشور، قطر به مرکز اصلی فرماندهی و استقرار نیروهای نظامی آمریکا در منطقه تبدیل شد.
قطر با عربستان دارای اختلافات مرزی شدید هستند و قطر همواره نگران رفتارهای خصمانه عربستان نسبت به تمامیت ارضی خویش است. در جدیدترین مورد، عربستان در سال منطقه وسیعی را در جنوب شرقی قطر به تصرف خود در آورده است و بدین ترتیب ضمن دست یابی به سواحل خلیج فارس در شرق قطر، موفق شده است ارتباط زمینی قطر را با امارات عربی متحده قطع و این کشور را در محاصره خود آورد.
روابط سیاسی ایران و قطر به سالهای پیش از استقلال این کشور باز میگردد. یک ماه پس از اعلام استقلال قطر،
ایران این کشور را به رسمیت شناخت و سفارت دو کشور افتتاح شد. قطر پس از پیروزی
انقلاب اسلامی، ضمن ارسال پیام تبریکی برای
امام خمینی رحمةاللهعلیه، جمهوری اسلامی را به رسمیت شناخت.
اما رفتارهای بعدی قطر از جمله اعطای کمکهای مالی به
عراق در زمان جنگ علیه ایران در قالب شورا ی همکاری خلیج فارس و تحت فشار عربستان (علی رغم موضع سیاسی تقریبا بی طرفانه قطر) و هم چنین حمایت از ادعاهای امارات در قبال جزایر سه گانه ی ایرانی، رشتههای اعتماد میان ایران و قطر را سست نمود. با حمله عراق به کویت، قطر دوباره به سمت ایران متمایل شد و نخستین دولت منطقه بود که خواستار اجرای مجدد قرار دارد الجزایر میان ایران و عراق شد. ایران و قطر هم چنین دارای منابع مشترک گاز در خلیج فارس خصوصا در حوزه پارس جنوبی هستند و در این میان قطر پیش تر و بیش تر از ایران به برداشت و صدور گاز این منابع مشترک اقدام نموده است.
مجمع الجزایر بحرین با جمعیتی حدود یک میلیون و پنجاه هزار نفر کشوری کوچک در جنوب خلیج فارس است که حدود یک سوم از جمعیت آن غیر بحرینی هستند. این جزایر با مرکزیت شهر منامه و با مساحتی معادل
کیلومتر مربع همانند سایر شیخ نشینهای خلیج فارس در سال از
استعمار انگلستان جدا شده و به
استقلال دست یافت. واحد پول این کشور دینار بحرینی است.
جزایر بحرین از دیر باز به عنوان پل ارتباطی میان اروپا و
خاور دور، اروپا و
هند، اروپا و خلیج فارس اهمیت ویژهای داشت و مرکز پر رونقی برای
تجارت و تبادلات فرهنگی محسوب میشد.
بحرین تا پایان عصر ساسانی در قلمرو
امپراتوری ایران (که بر سراسر شبه جزیره عربستان تسلط داشت)، قرار داشت. پس از ورود
اسلام به ایران نیز از زمان دیلمیان (
آل بویه) به این سو بحرین جزء خاک ایران محسوب میشد. اگر چه در مقاطعی ابتدا زنگیان و سپس قرمطیان (
اسماعیلیان) بر بحرین و برخی نواحی خلیج فارس مسلط شدند. بحرین در سال به تصرف استعمارگران پرتغالی درآمد اما در سال مجددا و این بار توسط
صفویان به خاک ایران منضم شد. با کوچ قبیله «آل خلیفه» به بحرین، این جزیره در سال میلادی و در زمان کریم خان زند از ایران جدا شد و در از سوی انگلیسیها اشغال شد و طی قرارداد میان انگلیسیها و خاندان آل خلیفه به تحت الحمایگی انگلستان درآمد. ایران همواره در پی اعاده حاکمیت خود بر بحرین بود اما در سال و پس از مجادلات بسیار و تحت فشار اعراب و انگلستان و سازمان ملل، طی یک رای گیری به جدایی از ایران رای داد و به استقلال دست یافت.
بدین ترتیب دو تفاوت اصلی بحرین با سایر شیخ نشینها این است که اولا این جزیره اگر چه مدتها تحت سلطه انگلستان بود اما تا پیش از استقلال رسما جزء قلمرو خاک ایران محسوب میشد و ثانیا اکثریت (بیش از درصد) جمعیت این کشور را
شیعیان تشکیل میدهند. اگر چه اقلیت
سنی قدرت مطلق را در این کشور در دست دارند.
بحرین اگر چه از نظر وسعت کوچکترین کشور حوزه خلیج فارس محسوب میشود اما اولا دارای نقش مهمی در تبادلات تجاری و تبادلات پولی و بانکی منطقه بوده و ثانیا مرکز مهمی برای جذابیتهای سرمایه گذاری خارجی تلقی میشود.
موقعیت استراتژیک بحرین با ایجاد ارتباط زمینی با خاک عربستان از طریق احداث پلی به طول
کیلومتر که در سال افتتاح شد، تقویت شده است و علاوه بر آن احداث این پل نقش مهمی در ابعاد سیاسی، امنیتی، اقتصادی و توریسم ایفا کرده است.
ماهیت
رژیم سیاسی این کشور
پادشاهی مشروطه است و طبق
قانون اساسی، ظاهرا نظام استقلال قوای سه گانه در این کشور وجود دارد. اما در عمل هر سه قوه زیر نظر امیر قرار دارند. امیر دارای اختیار تعیین و عزل ولیعهد، نخست وزیر، اعضای کابینه، عزل و نصب هر مقام مملکتی، مقامات عالی قضایی و نظامی و استانداران بوده و تمامی تصمیمات مهم مملکتی توسط وی انجام میگیرد. البته طبق قانون اساسی نمایندگان مجلس با رای مردم و برای یک دوره ی چهار ساله برگزیده میشوند. نظام قضایی بحرین همانند قطر، دارای دو دادگاه «مدنی» و «شرعی» است. نظام قضایی این کشور بر اساس
قوانین اسلامی و
حقوق قضایی انگلستان تدوین شده است.
در این کشور فعالیت احزاب سیاسی ممنوع شده است و حزب قانونی وجود ندارد. اما برخی از گروههای بنیادگرای
شیعه و گروههای
کمونیست و چپ به صورت مخفیانه و غیرقانونی در این کشور فعالیت میکنند.
بحرین در سیاست خارجی همواره کشوری میانه رو بوده و سعی در هم زیستی مسالمت آمیز و دوری از
مناقشه با همسایگان دارد. بحرین در سیاستهای منطقهای تابع شورای همکاری خلیج فارس خصوصا عربستان و در سیاستهای بین العربی و موضوع
فلسطین تابع
اتحادیه عرب است. نزدیکی جغرافیایی بحرین به عربستان و نگرانی بحرین از مناقشات و رقابتهای دو کشور قدرتمند همسایه یعنی ایران و عراق و وجود اکثریت شیعه در بحرین سبب شده است تا دولت بحرین به دامان دیگر کشور قدرتمند منطقه یعنی پادشاهی عربستان پناه برده و به آن نزدیک شود. چهارمین عاملی که سبب نزدیکی هر چه بیشتر بحرین به عربستان شده این است که برخلاف ایران پس از
انقلاب اسلامی و عراق که دارای نظام جمهوری رادیکال بودهاند، عربستان دارای ساختار سلطنتی موروثی مشابه بحرین است.
بحرین هم چنین دارای روابط بسیار نزدیکی با قدرتهای فرامنطقهای خصوصا انگلستان و آمریکاست. به طوری که از سال میلادی به این سو مقر اصلی فرماندهی ناوگان پنجم دریایی آمریکا همواره در بحرین واقع است و در سال، بوش، رئیس جمهور آمریکا بحرین را به عنوان یکی از متحدان اصلی آمریکا در منطقه معرفی کرد.
پس از استقلال بحرین از ایران در زمان
رژیم پادشاهی ایران، ایران و بحرین به تدریج روابط دیپلماتیک برقرار کردند اما وقوع انقلاب اسلامی، نگرانی شدید بحرین را برانگیخت.
شیعیان بحرین در دهه میلادی تحت تاثیر معنوی انقلاب اسلامی ایران دست به اعتراضات وسیع زده و خواستار احقاق حقوق پایمال شده ی تاریخی خود و سهم خود از حاکمیت به تناسب درصد اکثریت جمعیتی خود شدند. اما دولت بحرین با حمایت کشورهای منطقه و قدرتهای خارجی، این حرکتها را به شدت سرکوب کرد و ایران را به همکاری در طرحهای براندازی رژیم پادشاهی بحرین متهم کرد. این امر سبب تیرگی روابط دو کشور شد.
ایران و بحرین روابط دیپلماتیک خود را مجددا در سال از سر گرفتند اما به هر حال عواملی چون حمایتهای پی در پی بحرین از ادعاهای امارات در قبال جزایر سه گانه ی ایرانی که در قالب بیانیههای شورای همکاری خلیج فارس انجام میگیرد، دادن رای ممتنع در مجامع بین المللی از جمله کمیسیون حقوق بشر
سازمان ملل و درخواست بحرین از شورای همکاری خلیج فارس برای صدور قطعنامه ی شدید علیه ایران، روابط دو کشور را در سطح پایین نگاه داشته است. اگر چه در سالهای اخیر بحرین تلاشهایی برای تنش زدایی و ارتقاء سطح روابط خود با ایران انجام داده است.
نرم افزار کتابخانه جامع حج، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی.