شِهاب (مفرداتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
شِهاب (به کسر شین) از
واژگان قرآن کریم به معنای تکّه آتش است.
در آیاتی از
قرآن کلمه
شهاب برای راندن
شیاطین از
آسمان استفاده شده است.
درباره اینکه منظور
قرآن از
شهابی که با آن شیاطین را دور میکنند چه باشد، دیدگاههایی مطرح شده است.
شِهاب به معنای تکّه آتش است.
ابن اثیر و
راغب اصفهانی و دیگران شعله آتش گفتهاند.
قول مجمع البیان اقوی است.
به مواردی از
شِهاب که در
قرآن به کار رفته است، اشاره میشود:
(سَآتِیکُمْ مِنْها بِخَبَرٍ اَوْ آتِیکُمْ بِشِهابٍ قَبَسٍ) «به زودی از آن آتش به شما خبری و یا تکّهای از آن میآورم.»
نظیر این آیه است
(لَعَلِّی آتِیکُمْ مِنْها بِخَبَرٍ اَوْ جَذْوَةٍ مِنَ النَّارِ لَعَلَّکُمْ تَصْطَلُونَ) راغب اصفهانی میگوید: جذوه اخگری است که پس از تمام شدن شعله باقی ماند.
ایضا شهاب شعلههای مخصوص آسمان است که از
سوختن سنگهای آسمانی در آسمان به
صورت تیر شهاب دیده میشوند چنانکه اهل لغت گفتهاند.
قرآن درباره راندن شیاطین از آسمان کلمه شهاب را آورده است مانند آنچه در آیات ذیل آمده است.
(اِلَّا مَنِ اسْتَرَقَ السَّمْعَ فَاَتْبَعَهُ شِهابٌ مُبِینٌ) (مگر آن كس كه استراق سمع كند و دزدانه گوش فرادهد كه «شهابى آشكار» او را تعقيب مىكند و مىراند)
(اِلَّا مَنْ خَطِفَ الْخَطْفَةَ فَاَتْبَعَهُ شِهابٌ ثاقِبٌ) (مگر آنها كه در لحظهاى كوتاه به آسمان نزديک شوند و استراق سمع كنند، كه «شهابى ثاقب» آنها را تعقيب مىكند.)
و
(اَنَّا لَمَسْنَا السَّماءَ فَوَجَدْناها مُلِئَتْ حَرَساً شَدِیداً وَ شُهُباً) (و اينكه ما آسمان را جستجو كرديم و آن را پر از محافظان قوى و تيرهاى شهاب يافتيم.)
(وَ اَنَّا کُنَّا نَقْعُدُ مِنْها مَقاعِدَ لِلسَّمْعِ فَمَنْ یَسْتَمِعِ الْآنَ یَجِدْ لَهُ شِهاباً رَصَداً) (و اينكه ما پيش از اين به استراق سمع در آسمانها مىنشستيم؛ امّا اكنون هركس بخواهد استراق سمع كند، شهابى را در كمين خود مىيابد.)
از این آیات روشن میشود:
اولا: شیاطین به وسیله شهابها از آسمان رانده میشوند. ثانیا: آن یک امر حادث است و قبلا وجود نداشته است. ثالثا: شیاطین به وسیله شهاب از شنیدن چه صداهایی از آسمان ممنوع شدهاند؟!!
آیا مراد از شهاب در آیات
قرآن همین سنگهای آسمانی است که با بر خورد به گازهای جوّ
سوخته و متلاشی میشوند؟! عدّهای کثیر از مفسران همینها را دانستهاند،
ولی هیچ دلیلی جز آنکه خواهیم گفت. در دست نداریم که مراد اینها باشند.
شاید آنها شعلههایی مخصوص است که نمیبینیم، چنانکه شیاطین را مشاهده نمیکنیم. در
تفسیر المیزان ذیل
آیه ۱۰ صافات احتمال داده که این بیانات امثال است که حقائق خارج از حسّ به محسوسات تشبیه شده است و
خداوند میفرماید:
(وَ تِلْکَ الْاَمْثالُ نَضْرِبُها لِلنَّاسِ وَ ما یَعْقِلُها اِلَّا الْعالِمُونَ) و آن در کلام خدا بسیار است، از آن جمله است
عرش،
کرسی،
لوح و
کتاب. علی هذا مراد از آسمانی که
ملائکه در آن ساکناند،
عالم ملکوتی است و مقصود از اقتراب شیاطین و استراق سمع و قذف با شهاب نزدیک شدن آنهاست به عالم ملائکه تا بر اسرار خلقت و حوادث آینده مطلع باشند و راندن آنها با نور ملکوتی است که تاب تحمل آنرا ندارند.
به موردی که در نهج البلاغه به کار رفته است، اشاره میشود:
امام علی (علیهالسلام) میفرماید:
«وَ اَقَامَ رَصَداً مِنَ الشُّهُبِ الثَّوَاقِبِ عَلَی نِقَابِهَا... وَ رَمَی مُسْتَرِقِی السَّمْعِ بَثَوَاقِبِ شُهُبِهَا» نقاب، جمع نقب به معنی شکاف است. ملاحظه ما قبل و ما بعد جمله اول نشان میدهد که شُهُب از اول خلقت بودهاند، و جمله دوم راجع به زمانهای بعد است. جمله «اقام- رمی» بهنظر میآورد که در اول رصد بوده و سپس رجوم شدهاند. احتمال المیزان گرچه در نوبت خود قوی است، ولی کلمه «
شِهابٌ مُبِینٌ». «
شِهابٌ ثاقِبٌ» و نیز آیه
(وَ لَقَدْ زَیَّنَّا السَّماءَ الدُّنْیا بِمَصابِیحَ وَ جَعَلْناها رُجُوماً لِلشَّیاطِینِ) احتمال آنرا که مراد شهابهای معمولی است تایید میکند؛ آنوقت باید دید راندن آنها چه نحوی است آیا شیاطین از نور و آتش گریزانند؟!.
•
قرشی بنابی، علیاکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «شهاب»، ج۴، ص۷۳-۷۴.